دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 32 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
مقاله بررسی آداب زمان خروج در 17 صفحه ورد قابل ویرایش
آداب زمان خروج
1- تعیین زمان خروج
دقت در زمان خروج به قصد سفر یکی از فاکتورهای مهم میباشد. شخص مسافر باید در برنامهریزی خود برای مسافرت زمان مناسبی را برای سفرش برگزیند. اگر به قرآن کریم رجوع کنیم که قرآن کریم به نقش زمان توجه خاصی دارد که این را از قسمهای متعدد قرآن به زمان، میتوان متوجه شد. مانند قسم به شب «واللیل»[1] قسم به روز «والضحی»[2] و قسم به عصر «والعصر»[3] که این گونه آیات اهمیت و نقش زمان رابه طور کلی نشان می دهد. خداوند در سوره سبا میفرماید:«سیروا فیها لَیالِیَ واَیَاماً»[4] «شبها و روزها در این آبادیها سفر کیند» در این آیه کلمه «لیالی» اختصاصا درکنار «ایاما» به معنی روزها ذکر شده است و شاید نشان از توجه ویژه قرآن کریم به سفر درشب باشد در سوره اسراء نیز خداوند به سفر در شب اشاره میکند و میفرماید : «سُبحانَ الَّذی أسری بِعَبْدِه لَیلاً»[5] «منزه است آنکه بنده خودش را شبانه حرکت داد» همچنین در آیه دیگری به مسیر در شب اشاره شده است: «فَاَسْرِ بِاَهلِکَ بقطِعٍ مِنَ الّیلِ»[6] «کسان خود را در پارهای از شب حرکت بده» [7] با استناد به این آیات اهمیت زمان در سفر به خصوص سفر شبانه مشخص میِشود.
در روایات نیز برای زمان خروج آدابی بیان شده است مثلا سفر در روزهای خاصی از هفته یا ماه توصیه و یا نهی شده است وهمچنین به سیر در ساعاتی از شبانه روز مخصوصا شب سفارش شده است. در روایتی آمده که حضرت رسول صل الله علیه وآله فرموده است: «علیکم بالسیر باللیل فإنَّ الارض تطوی باللیل»[8] بر شما باد که به هنگام شب سفر کنید زیرا که زمین در شب در نوردیده میشود. نزدیک به همین حدیث نیز از امام صادق علیه السلام نقل شده است.[9] احتمالا سفارش به سیر در شب به خاطر خصوصیاتی است که شب نسبت به روز دارد، مثل سکون و آرامش در شب- تاریکی هوا (که سبب دور شدن از دید دشمن میشود مخصوصا در جنگها) و نیز مساعد بودن هوا نسبت به روز.
با توجه به روایات، سفر در بعضی روزها مثل شنبه، سه شنبه و پنج شنبه، خوب است، و در روزهای دوشنبه چهارشنبه وجمعه مخصوصا قبل از ظهر خوب نیست.[10] (مسافرت قبل ازظهر روز جمعه شاید به علت ضایع شدن نماز جمعه مورد نهی واقع شده است.) و همچنین روزهای سوم، پنجم، سیزدهم وشانزدهم، بیست و یکم و بیست و چهارم هر ماه را نحس دانسته اند.[11] حال این سوال مطرح میشود که اگر انسان در شرایطی قرار گیرد که لازم باشد در یکی از این روزها سفر کند، در این صورت تکلیف چیست؟ در این باره روایتی وارد شده که بر حسب آن شخصی از امام صادق علیه السلام میپرسد: آیا سفر در روزهای مکروه مانند چهارشنبه و غیر آن کراهت دارد؟ امام فرمود: سفرت را با صدقه آغاز کن و هر وقت قصد کنی راهی سفر شو……[12]
2- آغاز سفر با دعا وصدقه
بهتر است که شخص مسافر سفر خود را با دعا واستمداد از یاری خداوندمتعال شروع کند تا حضور پرقدرت خداوند لایزال را در تمام مراحل سفر احساس کند.
بر اساس آیات قرآن کریم ونیز روایات به جا مانده از ائمه معصومین علیهم السلام، دعا و مناجات هنگام سفر جایگاه رفیعی دارد. در این مورد میتوان به دعای اصحاب کهف در آن هنگام که به غار پناه میبردند اشاره کرد که گفتند: «رَبَّنا و ءاتِنا مِن لَدُنکَ رَحَمةً وَهَیّ ءلَنا مِن امرنا رَشَداً» [13] (پروردگارا ما را از سوی خودت رحمتی عطا کن و راه نجاتی برای ما فراهم ساز)
ونیز آن هنگام که حضرت موسی علیه السلام به فرمان خداوند مامور شد که به سوی فرعون برود و او را به پرستش خدای یگانه دعوت کند چنین دعا فرمودند که: « رَبِّ اشرَح لی صَدری وَ یَسّرلی اَمری واحلُل عُقَدةً مِن لِسانی یَفقَهوا قَولی» [14] پروردگارا سینهام را گشاده کن و کارم را برایم آسان گردان و گره از زبانم بگشای تا سخنان مرا بفهمند. و در جای دیگر قرآن میفرماید بعد از سوار شدن بر مرکب نعمت پروردگارتان را متذکر شوید و بگویید «سُبْحانَ الذی سَخَّرَ لَنا هذا وما کُنّا لَهُ مُقرِنینَ» [15] در روایت نیز به استحباب دعا هنگام مسافرت اشاره شده است در روایت است که امام صادق علیه السلام چون آهنگ سفر میکرد میفرمود: «اللهم خَلَّ سَبیلَنا و احسن تسییرنا و اعظم عافیتنا»
خدایا راه ما را امن و وبی مانع گردان وسهولت زندگی و توفیقمان درامور را کامل ساز وعافیتمان را عظیم فرمای[16] در روایتی دیگر از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود:هرگاه (خواستی) از منزلت بیرون بروی بگو «بِسمِ الله توکلتُ علی اللهِ، لا حولَ ولا قوةَ الاّ باللهِ اللهم انی اَسئلکَ خیرَ ما خرجت له و اعوذبک من شرّ ماخرجت له اللهم اوسع عَلیَّ من فضلِکَ و اتمم عَلیَّ نعمتک واستعملنی فی طاعتک واجَعل رغَبتی فیما عِندک و توفنی علی ملتک و مِلةِ رَسولک صلی الله علیه و آله»[17] صدقه دادن نیز در زمان مسافرت مورد تاکید آیات است و قرآن کریم نیز در روایات متعدد انسانها را به تصدق وانفال دعوت میکند مانند: «اَن تَصَدَّقوا خَیرٌلکم»[18]
با توجه به روایات میتوان برداشت کرد که تاثیر صدقه آنقدر زیاد است که باعث میشود نحوست روزهای خاص از بین برود و رفع بلا شود. چنانچه از امام صادق علیهالسلام نقل است: «تَصَدَّقَ و اخرُج أیَّ یومٍ شِئت»[19] صدقه بده وهر روز که میخواهی سفرکن.
3- مشایعت مسافر
طبیعتا سفر با ترک وطن، دوستان، خانواده و … همراه است و هر چند که این سفر کوتاه مدت باشد، باز هم مسافر از اینکه دیار خود را ترک می:ند و ازخانواده خویشانش جدا میشود، دلتنگ و نگران است.
یکی از آداب خوب از گذشته تا امروز اینست که مسافران توسط خانواده، دوستان و اقوام تا محل سوار شدن بر مرکب یا تا قسمتی از راه بدرقه میشوند. این همراهی باعث دلگرمی شده ومحبت و دوستی بین مسافران و مشایعت کنندگان را چند برابر میکند.
از روایات نقل شده نیز میتوان به اهتمام اهل بیت به این موضوع پی برد. از امام صادق علیه السلام و او از پدرش امام محمد باقر علیه السلام روایت شده که فرمود: « بدرستیکه علی علیه السلام در سفری به یک نفر ذمی همراه بود او گفت : تو به کجا می روی؟ فرمود : به کوفه: چون راه ایشان جدا میشد علی علیه السلام با او به راه افتاد، ذمی گفت: راه خود را ترک کردی تومیگفتی که به کوفه میروی! فرمود:میدانم، گفت: پس چرا با من آمدی؟ فرمود اندکی بدرقه کردن و همراه شدن با رفیق راه از خوبی مصاحب است. و پیغمبر به ما چنین فرمان داده مرد ذمی گفت: آیا چنین گفته؟ امام فرمود: آری، ذمی گفت: این است وجز این نیست پیروی کرده او را هر کس پیروی کرده برای کارهای بزرگوارانه او بوده و من گواهی میدهم که بردین توهستم. ذمی با امام برگشت و چون او را شناخت . مسلمان شد.[20] در سیرة پیامبر گرامی اسلام (ص) نیز مشایعت مسافران وجود دارد. در روایت است که رسول خدا صلی الله علیه و آله چون با مومنین وداع میکرد میفرمود: خدا تقوی را توشه راهتان سازد و به سوی هر خیر رهبری کند وهر حاجتی که دارید بر آورد و دین ودنیاتان را سالم بدارد و شما را به سوی خویشان و دوستان سالم بازگرداند.»[21]
2-اخلاق در طول سفر
در سفراست که انسان کمالات اخلاقی و یا احیانا رذایل اخلاقی خود رانشان میدهد، چون شخص مسافر در سفر نمیتواند ملکات اخلاقی خود را پنهان کند و در برخوردها و فراز و نشیبهای سفر بالاخره درون و باطن خود را ظاهر میسازد. اگر چنانچه دارای خلق کریم باشد درسفر نیز طبعا همان گونه خواهد بود و برعکس اگر بد خلق و عصبانی مزاج باشد نیز شخصیت او در سفر شناخته خواهد شد. به عبارت دیگر سفر به فعلیت رسانیدن ملکات نفسانی انسان است.
قرآن کریم به عنوان کتاب هدایت بشر، رهنمود های اخلاقی فراوان و بینظیری دراد که انسان مومن ابتدا باید آنها را بپذیرد و سپس متخلق به این صفات و آداب نیکو باشد. به عنوان مثال در قرآن آمده است:
«تعاوَنوا عَلَی البِرَّ و التَّقوی» [22] «و در راه نیکی و پرهیزگاری با هم تعاون کنید»
«اِعدِلوا هواَقَربُ لِلتقَّوَی» [23] « عدالت کنید که پرهیزکاری نزدیک تر است»
«و اذحُیّیتم بِتَحیَّةٍ فَحَیّوا باَحسَنِ منها» [24] «هرگاه به شما تحیت گویند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهید)
این آیات نمونههای آیات قرآنی هستند که در مسافرت بیشتر نمود میکنند و جلوه ویژه دارند. تعاون وهمکاری ویاری رساندن به همسفران، رعایت عدالت، معاشرت نیکوو… همه از جمله صفات نیکویی هستند، که شایسته است انسان چه هنگام سفر و چه غیر آن متخلق به آنهاباشد. در مسافرت شاید بیشتر از زندگی روزمره، مجال آزمایش برای نفس انسان پیش بیاید، که آیا میتواند مجری این قوانین الهی باشد یا نه؟
در باب اخلاق سفر روایاتی از اهل بیت علیهم السلام رسیده است.
از اخلاق شریفه حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله نقل شده که وقتی با اصحاب در سفر بود خواستند گوسفندی بکشند. یکی گفت: کشتن گوسفند بامن. دیگری گفت:کندن پوست آن با من و دیگری گفت: پختن آن با من. حضرت فرمود: جمع کردن هیزم با من، گفتند: یا رسول الله، این کار را ما خواهیم کرد شما زحمت نکشید، فرمود: می دانم شما این کار را خواهید کرد لکن من خوشم نمیآید از شما امتیازی پیدا کنم زیرا که حقتعالی کراهت دارد که ببیند بندة خود را که فضیلت داده خودش را به رفقایش.[25]
درباره امام زین العابدین علیه السلام نیز روایت کردهاند که ایشان سفرنمیکرد مگر با اشخاصی که آن حضرت را نشناسند، برای آنکه حضرت در راه همراهانشان را در کارها یاری میکردند و هر گاه ایشان را میشناختند اجازه نمیدادند که کاری بکنند.[26]
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله فرمود: «کسیکه مومن مسافری را یاری کند، خدا هفتاد وسه گره اندوه و مشکل را از کار او میگشاید و در دنیا و آخرت او را از هم و غم پناه میدهد و در آن روز که نفس مردم قطع میشود (آنجا که مردم گرفتار نفسهای خویشند، اندوه عظیم او را برطرف میسازد»[27]
آداب رسیدن به مقصد
1- به جای آوردن شکر
چه زیبا و شایسته است که انسان مسافر بعد از رسیدن به مقصد به خاطر اینکه به سلامت رسیده و از خطرات راه درامان بوده است. خدایتعالی را شکر کند.
شکر وسپاس گزاری شیوه بزرگان و کریمان است. و بسیار کمند که حق شکر را به جای آورند. به تصریح قرآن کریم که میفرماید: «اِعَلموا آلَ داوودَ شُکراً و قَلیلٌ مِن عِبادِیَ الشَّکورُ»[28] «ای آن داوود! با شکر به جا آورید، ولی عده کمی از بندگان من شکر گذارند»
و نیز در جای جای قرآن کریم این عبارت به چشم میخورد: « لَعلَّکم تَشکرونَ»[29] «لَعَلَّهُم تشکرونَ»[30]، «واُشکرو لِله اِن کنتم اِیّاهُ تَعبدونَ»[31]
اصولا شکر در مقابل کلمه کفر قرار دارد زیرا کفر به معنی پوشاندن و نعمت را ناسپاسی کردن است.[32] و اگر شکر خداوند به جای آورده نشود در حقیقت همان کفران نعمت است. ما در سفر به مواهب و نعمتهایی از جانب خداوند نایل میشویم که باید شکر آنها را به جای آوریم که:«لَئن شَکَرتم لَاَزیدنَّکم و لَئن کَفَرتم لَشدید»[33] اگر انسان شکر مواهب الهی را به جای آورد خداوند نعمتهای ارزانی داشته شده را فزونی میبخشد و همانطور که خود وعده کرده به زودی پاداش شاکران را خواهد داد: «سَنَجزِی الشّاکرین»[34] بزرگان دین نیز به شکر خداوند مخصوصا موقع رسیدن به مقصد، توصیههایی بیان کردهاند. لقمان در وصیت به فرزندش چنین میگوید: «و اذا نَزَلتِ فَصَلّ رکعتَینِ قبل اَن تجلس» رکعت نماز بگذار»
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 12 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 55 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 26 |
مقدمه
آیین مقدس اسلام، در تعلیم آداب زندگی و مخصوصاً زندگی زناشویی، پیشگام و پیشرو است.اسلام با عنایت به اینکه زندگی مشترک زن و شوهر، ظرافت و لطافت خاصی دارد، به زن و مرد تعلیمات خاصی می دهد تا فراتر از آمیزش جنسی، روحها و جانها با هم درآمیزند و همچون یک روح، در دو قلب تجلی کنند.در این مقوله، می بینیم هم برای مرد وظیفه معین کرده، هم برای زن. رعایت این آداب و وظایف، به زن و مرد فرصت می دهد که از حداقل تلاش و کوشش، در تداوم بخشیدن به زندگی مشترک حداکثر فایده را برگیرند.قرآن کریم به خانواده اهمیت بسیاری داده است . بنیاد جامعه قرآنی بر خانواده و نقش آن نهاده شده است . از این رو، به خانواده، به عنوان مرکز توجه احکام، حقوق و آداب، اهتمام ویژه ای مبذول داشته و نقش و جایگاه آن را با گزاره ها، آموزه ها و دستورهای متعدد تحکیم بخشیده است . خانواده از ارکان سه گانه مرد، زن و فرزند تشکیل شده و به زن، به دلایلی، نظری خاص و ویژه ای شده تا جایگاه و نقش واقعی خود را در این شاکله به خوبی پیدا کند . به همین دلیل قرآن آیات زیادی را به مسائل زن اختصاص داده و از بیان کوچک ترین چیز خودداری نورزیده است . یکی از مسائلی که مورد توجه قرآن است، آداب معاشرت با همسر و زن است . آیه 9 سوره نساء: «و عاشروهن بالمعروف » ، بیان گر این مطلب است که هر گونه ارتباط، برخورد و رفتار شوهر باید به گونه ای باشد که عرف و شرع و رفتار جوانمردانه با آن موافق باشد . پس اعمالی چون سخت گیری در نفقه، آزار و اذیت یا بدخلقی و مانند آن ها، مخالف با معاشرت به معروفی است که قرآن بدان سفارش نموده است
گفته شده که معاشرت به معروف، به معنای رفتار و اعمالی است که خداوند بدان امر نموده است . و نیز مراد از معاشرت به معروف، ادا نمودن حقوق زن، چون قسم، نفقه و داشتن رفتار و گفتاری مناسب با اوست .
معاشرت به معروف از یک سو، باعث دوام و قوام یافتن زندگی مشترک و شیرین شدن آن، برای هر یک از زن و شوهر خواهد شد . از سوی دیگر، موجب شکوفا شدن استعدادهای زن مسلمان می شود و عاملی برای پیشرفت او در زندگی می گردد .