دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 249 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 210 |
ماکس وبر(1920- 1864) جامعه شناس شهیر آلمانی اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیست میلادی بود.
وی از بنیانگذاران جامعه شناسی محسوب می شود. اهم مفاهیمی که وی وارد این علم کرد عبارت اند از تفهم، نوع آرمانی، تفرد پدیده های جامعه شناختی و تاریخی و فراغت از ارزش یا بیطرفی ارزشی.
روش شناسی ماکس وبر از نوع تفهمی و خردگرا است که با روش شناسی پوزیتویستی تفاوت دارد
در این تحقیق به طور کامل به موارد زیر زندگی ماکس وبر پرداختیم :
روزشمار زندگی
ازدواج وی
تحصیلات ماکس وبر
بنیان گذار چه چیزهاییست
جامعه شناسى دین
اندیشه های ماکس وبر
مفهوم کنش از زبان ماکس وبر
فرضیه جامعه شناختى ماکس وبر درباره پیدایش و تکامل ادیان
روح و نمادگرایی
بنیادهایى براى تحلیل فرآیندهاى عقلانى شدن در تاریخ
انواع کنش اجتماعى و انواع عقلانیت
انواع کنش، انواع عقلانیت و نظم هاى مشروع
فرایندهاى عقلانى شدن: منافع و ارزش ها
عقل گرایی و مدرنیت
رشد سرمایهداری در پروتستانتیسم
پیورتینیسم و روح سرمایهداری
کاریزمای وبر و القای ماهیت پوپولیستی
روش شناسی وبر
ماکس وبر و عقلانیت مدرن
تأثیرپذیری علوم از ماکس وبر
وبر در تاریخ اسلام
بررسی مفاهیم مشروعیت و کنش از دیدگاه ماکس وبر
و......................
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 249 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 108 |
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول 1
مقدمه 2
بیان مساله 5.
تدوین سوالات پژوهشی 7
اهداف و ضرورت پژوهش 7
هدف اصلی ، هدف فرعی 9
فصل دوم 10
مفاهیم اساسی 11
چارچوب نظری 12
دیدگاه روان شناسی در مورد جرم ( نظریه ها) 12
دیدگاه جامعه شناسی 17
پیشینه تحقیق 21
یافته های تحقیق 23
ویژگی های زنان مجرم 32
سبب شناسی جرائم زنان 35
نقش انواع مشکلات خانوادگی 45
طبقه بندی معتادین 65
فحشا 69
سرقت 78
راهکارهای پیشگیری 80
فصل سوم 86
جامعه مورد مطالعه 87
حجم نمونه 87
روش نمونه گیری 87
ابزار اندازه گیری در تحقیق 87
روش تحقیق 88
روش آماری مربوط به فرضیه ها 89
فصل چهارم 90
مقدمه فصل چهارم 91
بررسی رابطه سرقت و اعتیاد زنان بزهکار 96
فصل پنجم 97
بحث و نتیجه گیری 98
پیشنهادات 101
محدودیت ها 101
منابع 102
فصل اول
مقدمه
تدوین قواعد و قوانین حاکم بر زندگی جمعی و الزام افراد به رعایت این قوانین از سوی نمایندگان و مجریان قانون، موضوعی است که تاریخی به قدمت شکلگیری زندگی جمعی و گروهی انسان دارد. کنترل رفتارها مطابق با معیاری و ملاکهای مورد قبول دیگان از سوی مراجع مختلف خارجی، شیوهای است که با اندکی تأثیر به کار برده میشود. چرا که این روشها تنها در صورتی کارآیی خواهد داشت که رفتاری مخالف با قوانین حاکم بر جامعه رخ داده و امکان جلب و دستگیری فرد خاطی و مجازات او فراهم باشد.
کنترل رفتارها از سوی مراجع خارجی با تشریفات مختلف و گاهی با تناقض قانونی همراه است. مجریان قوانین از آن جهت که انساناند ممکن است عمداً یا سهواً نماینده مناسبی از سوی قانون نبوده و خود اعمالی خلاف قانون مرتکب شوند.
اصلاحات مکرر قوانین برحسب مقتضیات زمان، بیانگر امکان وجود نقایصی است که انسانها همواره در تلاشاند آنها را مرتفع نمایند.
نسبی بودن قوانین و تأثیر نارسای آن در کاهش جرائم باعث میشود همواره حکایت تلخ بروز جرائم تکرار شود و سنگینی بار آسیبهای اجتماعی بر دوش جامعه فزونی یابد.
عوارض نامطلوب دردها و معضلات اجتماعی که جامعه همواره مجبور به تحمل آن است باعث شده است گروههای پژوهشی در قالب فعالیتهای علمی و تحقیق در پی یافتن علل و انگیزههای ارتکاب جرم باشند. تا راهکارهای مناسبی را برای رهایی از این آسیبها بیابند. طبق موازین حقوقی، جرم عملی است که برخلاف یکی از موارد قانونی مجازات عمومی هر کشوری باشند و مجرم کسی است که در زمان معینی عملی برخلاف مقررات قانونی کشور انجام دهد. وقوع جرم نه تنها نظم و آرامش و سلامت جامعه را بر هم میزند بلکه خصارت روحی و جسمی و مادی نیز به افراد و آزادی و استقلال آنها وارد مینماید. متأسفانه تاکنون بیشتر اقدامات برای حل مشکل بزهکاری و آسیبهای این چنینی، جنبه قضایی و انتظامی داشته و کمتر به راهبردهای تربیتی و اصلاحی و جوانب پیشگیرانه توجه شده است. توجه به جوانب قضایی و انتظامی از طریق اصلاح و تغییر در قوانین و مقررات، عمدتاً از راه تشدید آنها و یا افزایش توان کنترل شرایط و افراد صورت میگیرد.
این اقدامات در جهت افزایش کنترلهای خارجی بر رفتار انسان میباشد. در مقابل توجه به اقدامات اصلاحی و تربیتی از طریق تقویت کنترلهای درونی رفتار قرار دارد که در جهت افزایش مبانی شناختی و روانی حاکم بر رفتار است.
توجه به مطالعات و تحقیقات گسترده با استناد به آخرین دادهها و تازهترین اطلاعات و توجه به جوانب آسیبشناختی، سببشناختی و درمانی از ابعاد روانشناختی، جامعهشناختی و جرمشناختی ضروری به نظر میرسد.
هر اقدام تربیتی و هر فعالیت اصلاحی واجد حساسیتی ویژه است.
این حساسیت از آن جهت با عوامل درونی کنترل رفتار یعنی شناختها و عواطف سروکار دارد شکلی متفاوت به خود میگیرد و آنگاه که موضوع مورد مطالعه مجرمین باشند مضاعف میشود.
بیان مسئله
شرایط، زمانی پیچیدهتر مینماید که سعی بر بررسی زنان مجرم باشد.
چرا که نقش زنان در شکلگیری، پدیدآیی و استقرار خانواده از یکسو و انجام دوام و پایداری خانواده از سوی دیگر غیر قابل تردید و انکار است.
زنان به عنوان ایفاگران نقشهای تربیتی در کانون خانواده و جامعه اولویت ویژه دارند و بیش از پیش موضوع توجهات تربیتی و آموزشی باشند. توجه پژوهشگران برای ریشهیابی آسیبهای اجتماعی توجهی چند جانبه بوده است. انواع مشکلات خانوادگی، سطح نظارت والدین، مشکلات روانی و اختلالات رفتاری مجرمین، مشکلات آموزشی در سطوح مختلف دستگاههای آموزشی، پرورشی و تربیتی جامعه و ناتوانی مجرمین در یادگیری شیوههای کنار آمدن با مشکلات و مهارتهای سازگار شدن و ایجاد ارتباط سالم و سازنده با دیگران و نیز تعیین نوع و میزان تأثیر مسائل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و... بر ارتکاب جرائم و افزایش آن از جمله متغیرهای مورد توجه پژوهشگران است.
این نوشته در تلاش است ضمن اعلام دادههای توصیفی از وضعیت جرم و بزه در زنان و نتایج مستخرج از این دادهها و کم و کیف ارتکاب جرم در سطح جامعه زنان، با نگاهی واقعبینانه حقیقتی تلخ را بازگو کند و با ذهنی کنجکاوانه به ریشهیابی علل آن بپردازد و با زبانی دلسوزانه به نقایص و نقاط ضعف آن اعتراف نموده و راهکارها را بیان کند. طبقهبندی جرائم زنان به اعتیاد، سرقت، قتل و اعمال منافی عفت و... و تقسیمبندی عوامل آن در قالب الگوی تکراری زمینههای فرهنگی، خانوادگی اجتماعی، اقتصادی و... و پیشنهاد راهکارهای نظری براساس تئوریهای کتابخانهای و راهکارهای غیرعملی موسوم نتوانستهاند کمترین تأثیر مثبتی کاهش در روند رو به رشد جرائم زنان داشته باشد.
ایستایی و ایستانگری نقص بزرگ فعالیتهای پژوهشی در این زمینه است.
بنابراین به جرائم باید به عنوان موضوعاتی هشیار، آگاه و پویا نگریست که همواره برای فرار از قوانین، فراتر از آن عمل میکند. تا جایی که گاهی قوانین ناگزیرند از گریز آنان در گذرند پیچیدگی جرمشناسی در آن است که جرمشناسان توان مشاهده مستقیم جرم را ندارند. جرمشناسان همواره با محصولات جرم و ردپای آن مواجه میشوند و مشاهده ردپای جرائم، به معنای از دست دادن بسیاری از مهمترین اطلاعات در نخستین گام هر فعالیت پژوهشی است.
این تأخیر زمانی و تقلیل کمی و کیفی دادهها، سیر مطالعات را از ابعاد آسیبشناختی و سببشناختی به سمت بررسی نشانههای جرم سوق داده و راهکارهای پیشنهادی را با مشکل تردید در حصول نتایج مواجه میسازد. زیرا راهبردهای طراحی شده همراه با تخمین و احتمال ارائه میشوند.
از دیگر سو، جرائم که همواره چند گام جلوتر از جرمشناسان در حرکتند و به راحتی با تغییراتی در شکل و محتوای خود میتوانند بخش وسیعی از نیروی پژوهشگران را به بررسی فرضیات ناصواب و بحثهای کارشناسانه نظری معطوف دارند.
بررسی مسیر تحول جرائم و تغییراتی که در گذر تاریخی آنها مشاهده میشود قدرت پیشبینی خصیصههای کمی و کیفی جرائمی را که در آینده به وقوع خواهد پیوست، افزایش داده و ارائه راهبردهای درمانی و پیشگیری را تقویت مینماید.
این خصیصه در ارتباط با جرائم زنان ضرورت بیشتری دارد و لزوم توجه به دیدگاهی تحولنگر بیشتر محسوس است.
تدوین سؤالات اساسی پژوهش
1- بین وفقروفحشا واعتیاد زنان درجامعه رابطه وجود دارد؟
2- بین اعتیاد و سرقت چه رابطه ای وجود دارد؟
اهداف و ضرورت پژوهش
عصر ما عصر اضطراب و گسیختگیها است. دلهرهها و نگرانیهای حاصل از شرایط نامیمون این عصر به، اضمحلال تدریجی عواطف و قحطی فضایل بشری و روابط سالم انسانی و آرامش واقعی جان انجامیده است.
کرامات انسانی مورد آماج تیرهای زهرآلود، کینهتوزیها، عداوتها، حقارتها و جاهطلبیها و فزونخواهیها قرار گرفته است و در معرض خطر است.
انسان از اصالت خود گریزان شده است و اصل خود را از بیگانه تمنا میکند.
به سراغ نور امیدی است تا به جنگ ظلمات اضطرابآور و دلهرهاز برود و به زندگی آرام دست یابد، احساس عدم امنیت اولین اضطرار و نیز نخستین نیاز او شده است.
نیاز به آرامش و امنیت و رفتارهای هیجانطلبانه، او را با تعارض عجیب عجین کرده است. این نیاز به نوعی وجه مشترک تمام انگیزههای رفتارهای انحرافی و بزهکارانه و نیز مقصود اینگونه رفتارها است.
این خواسته تأمینکننده بسیاری از رفتارهای مجرمانه است که ممکن است باعث بر هم زدن امنیت و سلب آرامش دیگران گردد.
این نیاز انسانی که میتواند پیامآور آرامش باشد. به موجودی ضد اجتماعی، خطرآفرین و ترسآور تبدیل شده است که هیچ کس و هیچ موجودی از آن در امان نیست.
لذت رسیدن به آرامش چنان گمراهکننده است که هر رفتاری را میتواند توجیه کند.
هدف این پژوهش بر آن است که بزهکاری را در محدوده کمی و کیفی تعریف شده خود با دیدگاهی ریشهِیابانه و علتجویانه بنگرد:
چرا جرم؟ کدام جرم؟ در کدام زمینه و با کدام دلیل؟ چرا همه بزهکار نیستند؟ تفاوتها در چیست؟
هدف اصلی:
شناخت بزهکاری زنان و آسیبشناسی و درمان آن.
هدف فرعی:
شناخت عواملی که بر بزهکاری زنان تأثیرگذار است:
ـ مشکلات خانوادگی با بزهکاری رابطه دارد.
ـ میزان نظارت والدین بر انجام بزه تأثیرگذار است.
ـ شناخت مشکلات روانی، آموزشی، پرورشی که با بزهکاری رابطه مستقیم دارد.
ـ شناخت مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی که بر ارتکاب جرم و افزایش آن مؤثر است.
فصل دوم
مفاهیم اساسی
چرا که جرائم زنان نه تنها در نوع و شکل خود با جرائم مردان متفاوت است. بلکه برخوردهای قانونی، قضایی و انتظامی با جرائم زنان نیز به گونههای دیگر است. قدر مسلم این است که برخی جرائم از قبیل فحشا، مخفی کردن اجناس و کالاهای قاچاق و اموال مسروقه، سقط جنین و واسطهگری در فحشا. دارای مارکی زنانه است و برخی دیگر از قبیل: سرقت، کلاهبرداری، قتل و اعتیاد دارای برچسبی مردانه است.
اگر چه این تمایز اندکاندک رنگ میبازد، اما این تفاوتهنوز آنقدر هست که نیاز به پژوهش اختصاصی داشته باشد و هر کدام از این جرمها (جرمهای زنانه) در بخش 3، یافتههای تحقیق، توضیح کامل داده شده است.
چارچوب نظری
دیدگاه روانشناسی در مورد جرم:
جرائم و رفتارهای بزهکارانه از لحاظ روانشناسی برای ارضای نیازهای اصلی و یا به تعبیری غریزه زندگی[1] است. در مقابل غریزه مرگ و اقدامی است جهت کاهش اضطراب احساس حقارت میتواند رفتارهای پرخاشگرانه را تقویت نماید و حتماً به صورت مقطعی (در حین پرخاشگری) به فرد احساس قدرت بخشد.
از دیدگاه رفتاری، اعتیاد و رفتارهای انحرافی میتواند محصول یادگرفتهها و مشاهدات[2] باشد. کودکان عواقب ناخوشایند اعتیاد را درک نمیکنند و احساس میکنند باعث اصلاح رفتارهای ناخوشایند والدین شده و اخلاق آنها را خوب و نیکو میکنند.
در حالی که از نظر روانکاوان اعتیاد میتواند محصول افسردگی و نوعی سرمایهگذاری انرژی روانی برای جبران از دست دادهها و شکستها باشد. ضمن اینکه شخصیتهای نارسا نیز ممکن است با گرایش به اعتیاد بسیاری از آرزوهای خود را درونسازی کنند.
دیدگاهشناختی در روانشناسی بر تعریفهای شناختی در نظام منطقی بزهکاران تأکید دارد و معتقد است بزهکار شرایط و عوامل را برحسب منطقی ناصواب خویش تحلیل و براساس نتایج به دست آمده رفتار میکند. از این دیدگاه افسردگی محصول تحلیل مصیبتوار وقایعی است که ممکن است هر فردی آن را تجربه کند.
پرخاشگری نیز محصول تعبیر ناصحیح و استنتاج این قضیه است که فرد خود را مستحق توجه و اقدام به هر رفتاری میداند. این طرز تلقی ممکن است نتیجه ناکامیهای پی در پی و شکستهای مکرر در مسیر زندگی باشد.
دیدگاههای پدیدارشناختی بیشتر به نحوه نگرش فرد به زندگی، مرگ و حمایت و اتفاقاتی که در طول مسیر زندگی اتفاق میافتد توجه دارد.
توجه به خطوط تحول هماهنگی یا ناهماهنگی بین آنها از جوانب اجتماعی، اخلاقی، عاطفی و شناختی و تعیین نقاط بحرانی و مقاطع حساس از جمله مواردی است که روانشناختی بر آن تأکید دارند.
نوجوانی به معنی تقابل همه ارزشهای اخلاقی با توانمندیهای شناختی تازه به دست آمده است. که فرآیند اجتماعی شدن و بحرانهای عاطفی به شدت آن میافزاید.
سطحی از سازش نایافتگی در هر یک از مراحل بحرانی تحول از نظر روانشناسان قابل توجیه است که همراهی آن با اضطراب بتواند باعث تثبیت و استقرار شود.
الف) نظریه آسیبپذیری هورتون کولی[3]:
پریس به روابط درونی و عوامل زیستی، فردی، اجتماعی و فرهنگی و خانوادگی و نقش آن در آسیبپذیر شدن برخی افراد توجه دارد.
ب) نظریه روانی ـ زیستی شارل فوریه[4]:
چهار بعد تعیین شده از خلق و خو و سه بعد از منش را که متأثر از فرآیند اجتماعی شدن است ارائه میدهد.
چهار بعد خلق و خو عبارتند از:
1ـ خلق نوجویی و گرایش به تجارب جدید: به عنوان مبنای ارثی در فعالسازی یا آغازگری رفتارهایی در نظر گرفته میشود که به نوعی جنبه اکتشافی و کنجکاوانه دارند و فرد را به سمت تجارت موارد تازه و گرایش به هیجان حاصل از آن میدانند.
2ـ آسیبگریزی: نیز مبنای ارثی بازداری در نظر گرفته میشود که میتواند به درجات ضعیفتری در برخی افراد دیده میشود.
3ـ وابستگی به پاداش: مبنای ارثی نگهداری یا تداوم رفتارهایی است که به نوعی مراجع کنترل آنها خارجی هستند.
4ـ پایداری: به معنی پشتکار در مقابل ناکامی و رنجش و ناتوانی در گریز از این وضعیت است.
ابعادمنشی[5] بر کارآمدی شخصی و اجتماعی که به نوعی اکتسابی بوده و حاصل یادگیری از شرطی شدن ساده تا یادگیری مشاهده ای میباشد، توجه دارد.
«منش خود فرمانی[6]» توانایی فرد در کنترل، تنظیم و تطبیق رفتار با موقعیت، مطابق با اهداف و ارزشهای انتخاب شده فردی میباشد.
«منش تعاون و همکاری[7]» به معنی تفاوتهای فردی در همانندسازی با دیگران و پذیرش از سوی آنان است.
«منش خود تعالیبخش[8]» شامل محدوده آگاهی متحدکننده (unitineconsciuns ness) است که در آن هر چیزی جزئی است از کل و به همانندسازی با هر چیزی که جزئی از کل همگانی است اشاره دارد.
تحقیقات طولی نشان میدهد که شکلگیری کودک (جست و جوی تازگی ـ آسیبپذیری وابستگی به پاداش ـ رفتار اجتماعی نوجوانی) میتواند به مصرف الکل و سوءاستفاده از دارو و مجرمیت در بزرگسالی بیانجامد.
نمره بزهکاران در ابعادمنشی خودفرمانی پایین و در بعد خود تعالی بخش بادا بوده است. بین بزهکاران و مادران جوان این رابطه وجود دارد و نشاندهنده طبقات اجتماعی پایین است. این وضعیت در وضع بدتر werse off نشان میدهد که مادران نوجوان و جوان بیشتر در خانوادههای بزهکار مشاهده میشوند.
از لحاظ ساختار خانواده و کیفیت روابط خانوادگی والدینی که حامی نوجوانان خود هستند و روابط بین اعضای خانواده برقرار است کمتر فرزندان بزهکار تربیت میکنند. (والدین بهترین مرجع برای توجه و رسیدگی به موضوعات بهداشتی و سلامت جسمی و روانی فرزندان هستند[9]).
عشق میان والدین و فرزند بیش از هر عاملی جوانان را از روابط جنسی غیر مسئولانه و خشونت محافظت میکند. اگر این اثر حفاظتی با ارزشهای مذهبی جهت داده شود. به قویترین شکل خود عمل خواهد کرد.
تأثیر عوامل بزهکاری با توجه به تفاوتهای موجود در مراحل رشد روانی و اجتماعی اخلاقی، شناختی، عاطفی و حتی جسمانی دختران نسبت به پسران به گونهای متفاوت است.
در افسردگی دفعات اقدام به خودکشی در میان دختران نوجوان بیشتر از پسران است. این عوامل با کاهش تدریجی اعتماد به نفس در دختران در مسیر تحول روانی همراه است. نوجوانان دختر بیشتر از پسران ممکن است مورد سوءاستفاده جنسی قرار بگیرند و وابستگی اقتصادی، اجتماعی و روانی در دختران بیشتر مشاهده میشود. دختران کمتر از پسران به اعتیاد روی میآورند و هیجانات آنها متفاوت است.
دیدگاه جامعهشناختی در مورد جرم
1ـ رویکرد نقشگرایانه:
به نظر امیل دورکیم جرم ویژه واقعیتی است اجتماعی، و به وجدان جمعی ربط دارد و تعیینکننده مرزهای وجدان و عواطف اجتماعی است. بنابراین اگر وجدان اجتماعی دگرگون شود مفهوم جرم نیز تحول مییابد.
2ـ نظریه فشارساختی[10]:
مرتن معتقد است بزهکاری بیشتر دارای ابعاد اقتصادی است و از ساختار اجتماعی ناشی میشود. زیرا در جامعه کنونی ثروت ارزش والایی به حساب میآید. گروهی از مردم برای رسیدن به آن راههای نامشروع را اختیار میکند. میزان بالای کجروی و انحراف نتیجه فاصلهای است که میان انتظارات اجتماعی و موقعیتها و همچنین اهدافی که از نظر فرهنگی تعریف شدهاند از یکسو و وسایل موجود برای نیل به آنها از دیگر سو وجود دارد.
3ـ نظریه کنترل جرم[11]:
به نظر الیوت کوری روشهای مرسوم کنترل جرم (مانند افزایش تعداد پلیس یا فرستادن مجرمین بیشتر به زندان) برای مدت طولانی موفقیتآمیز نیست بلکه باید به اصلاح علل و ریشهای جرم مانند بیکاری، نابرابری اقتصادی و اجتماعی پرداخت.
4ـ نظریه تضاد[12]:
براساس دیدگاه مارکس شیوه تولید اقتصادی روابط اجتماعی را مشخص میکند. تقسیمبندی جامعه به طبقه صاحبان ابزار تولید و سرمایه و طبقهای که نیروی کار خود را عرضه میکنند و تضاد آشتیناپذیر میان این دو طبقه، اساس این نظریه است.
کاربرد نظریه مارکستیسی در جرمشناسی اینگونه است که چون در اقتصاد سرمایهداری ابزار تولید در اختیار عده محدود قرار دارد. انقیاد اقتصادی تودهها، غریزه اجتماعی انسان را خفه میکند به بروز خودپرستی، بیعاطفهگی و روحیه تسلط در قدرتمندان منتهی میشود و فقرا با شرایط نامطلوبی چون مسکن نامطلوب و نامناسب و فقر و بیماریهای مکرر و... دست به گریبان هستند.
5ـ نظریه تعارض فرهنگی[13]: (Henry moc key)
هنری مکگی بر این باور است که جرم از فقران الگوی اجتماعی روشنی از رفتار بهنجار منتج میشود و افزایش تعارض در هنجارها که با مهاجرت همراه است. به تکثر سریع جامعه منتهی میشود و این تعارضات در سطح فرهنگی گسترش مییابد.
6ـ بزهکاری به عنوان خرده فرهنگ[14]:
بنا به باور کوهن، خرده فرهنگ بزهکاری به نظامی از ارزشها و باورها گفته میشود که ارتکاب اعمال خلاف را تشویق میکند. منزلت افراد را براساس این اعمال تعیین میکند و با افراد خارج از محیط اجتماعی بزهکاران روابط خاصی برقرار میسازد.
7ـ نظریه برچسبزنی (واکنش اجتماعی)[15]:
به اعتقاد هوارد بکر، انحراف نتیجه اعمال قوانین و مجازاتها در مورد فرد خلافکار است و منحرف کسی است که این برچسب به او زده میشود.
فرآیند برچسبزنی فرد را در مسیر کجروی سوق میدهد و او را از اجتماع دور میسازد.
8ـ نظریه ارتباط نسبی[16]:
ادوین ساترلند معتقد است مجرمین اعمال خلاف خود را از طریق مشاهده انحراف و تقلید از کسانی که رفتارهای منحرف دارند. به ویژه کسانی که به آنها احترام میگذارند و آنها را ستایش میکنند، میآموزند.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 465 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 214 |
فرهنگ و نظام اجتماعی –سیاسی اسلام ،در جریان رشد و پویایی خویش همواره در معرض خطراتی بوده و می باشد . باتوجه به تاریخ اسلام و متون دینی می توان دریافت ،گاهی خطراتی که از درون فرهنگ و نظام اسلامی را در معرض آسیب قرار داده است با اهمیت تر از تهدیداتی است که ازبیرون با آن مواجه بوده است . بنابراین در صورت موفقییت نیروهای خطرساز درونی، ضربه های کاری تری وارد می آورند .
توضیح اینکه: با دقت در مشاهدات اجتماعی چنین نتیجه گیری می شود که برخی انسانها بر شخصیت واقعی خویش روکش ایمان کشیده و دینداری را ابزاری جهت دنیا محوری خود قرار داده اند ، و چون از بیشتر راهکارهای اجتماعی نظام اجتماعی –سیاسی جامعه اطلاع دارند و می توانند مشکلاتی جدی در مسیر رشد و پویایی فرهنگ اسلامی ایجاد کنند .در فرهنگ دینی به اینگونه افراد منافق گفته می شود .
نفاق مشکلی است که اسلام از ابتدای ظهور با آن مواجه بوده است و در قرآن و روایات جزء های آن بارها مورد تأکید قرار گرفته است . از اینرو بهترین روش جهت رفتار شناسی و درنتیجه کنترل این قشر از جامعه برسی متون مذهبی و دینی است که در این برسی ارجحیت با قرآن می باشد.بنابراین با توجه به خطرهایی که از ناحیه این گروه جامعه را تهدید می کند، شناخت کنش های منافقان در عرصه های مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی می تواند به شناخت ساخت نظام کنش منافقان و روابط اجتماعی آنها در عرصه های مختلف و تعیین چگونگی واکنش منافقان نسبت به قضایای مختلف، کمک کند . بنابراین سعی ما در این پژوهش این است که با توجه به آیات قرآن از ویژگی های این گروه و راه های کنترل خطرات آنها آگاه شویم و سپس تحلیلی جامعه شناسانه از نوع رفتار و عملکرد منافقان ارائه دهیم. علاوه بر این استخراج مفاهیم اجتماعی قرآن پیرامون موضوع مورد پژوهش از نکات مثبت پژوهش می باشد .
در پایان برخورد لازم می دانم از دفتر تبلیغات اسلامی که امکان این پژوهش را برای این جانب فراهم آورد ،همکاری خوب و صمیمانه گروه علوم اجتماعی دفتر تبلیغات اسلامی خراسان ،ناظر محترم جناب حجة السلام والمسلمین دکترغلام رضا صدیق اورعی که علاوه بر نظارت بر پژوهش ،در نظرات ایشان نهایت و همکار کوشا و صبورغیر قابل انکار است، سرکار خانم نرگس اصفهانی، نهایت تقدیر و تشکر را داشته باشم و موفقیت گروهی و فردی این بزرگواران را از خدای منان آرزو مندم
والسلام
مشهد مقدس
محمد جواد فضائلی اخلاقی
زمستان1381
موضوع پژوهش:
‹‹ جامعه شناسی نفاق در قرآن ›› موضوع تصویب شده برای این پژوهش است . با مشورتی که در یک نشست کوتاه با جناب اقای دکتر رفیع پور داشتم ، ایشان این عنوان را قابل نقد می دانستند و پیشنهاد ایشان تغییر موضوع بود . پس از چندی که مقداری از پژوهش انجام شد و برای تأیید و اظهار نظر به ناظر محترم تقدیم شد ، با توجه به موضوع تصویب شده، ایشان کار ما را بر شناسایی سنخ اجتماعی منافق و صورت کنش متقابل این سنخ در قرآن ››متمرکز کردند .
بیان مسئله:
انسان موجودی است نفع طلب و اساس همه کنشهای بشری جلب منفعت و دفع ضرر می باشد ولی مصداق نفع و طلب بر اساس باورها و ارزشها متغییر است . شاید به همین دلیل از کنشگران مختلف براساس باورهای متفاوت و ارزشهای گوناگون ، در مسئله گروهی ، کنشهای متفاوتی صادر می شود . عده ای کنشهایشان ابزاری صرف ،بعضی دیگر ارزشی صرف و جمعی نیز ابزاری، ارزشی است .منافقان را می توان دسته ای دانست که کنشهای آنان ابزاری صرف بوده و جهت جلب منفعت بیشتر از هر وسیله ای استفاده می کنند ، یکی از این ابزار تظاهر به پایبندی به فرهنگ عمومی جامعه و ایجاد تضاد میان اقشار و دسته های مختلف اجتماعی و حداکثر استفاده از تضاد موجود است .
کفار نیز از همین ویژگی برخوردار بوده و برای به دست آوردن حداکثر منفعت از هیچ عملی رویگردان نیستند ، یکی از کارهای آنان کاهش همبستگی و ایجاد تضاد، در جامعه اسلامی است . این مهم در صورتی محقق می شود که کفار بتوانند با دسته هایی از جامعه اسلامی که دارای باور و ارزشی مشترکی هستند به وحدت منافع رسیده و جهت دستیابی به این هدف در تعامل مستمر باشند .
از طرفی مؤمنان در تعاملاتشان بر پایبندی به دین تأکید دارند ،تعاملات منافقان و مؤمنان با تأکید بر تظاهر به پایبندی دین صورت می گیرد تعاملات منافقان با کافران با تأکید بر تظاهر به عدم پایبندی به دین تحقق می یابد. کفار نیز در تعاملاتشان بر عدم پایبندی به دین تأکید دارند . از همینرو احتمال دستیابی منافقان به اهدافشان بیشتر از کفار است .
نتیجه تظاهر به پایبندی به دین در جامعه دینی ،زمینه سازی دستیابی افرادی به ثروت ، قدرت و منزلت می باشد که کنشهایشان ابزاری صرف بوده و نگرش آنها به معنویات نگرشی منفی است. دستیابی افراد به ثروت ، قدرت و منزلت از این شیوه کم کم سبب می شود تظاهر به پایبندی به دین ،جایگزین پایبندی به دین شده و در دراز مدت میان مؤمنان شکاف ایجاد کند و جامعه دینی را به نابودی بکشاند .
خلاصه اینکه ، نفاق ورزیدن که حاصل آن منافق است ،عملی اجتماعی است و آثار زیانباری برای گروه مؤمنان و به تبع جامعه ایمانی به دارد . علاوه بر این سرایت چنین کنشی به لایه های مختلف اجتماعی و در بر گرفتن افراد بیشتری از جامعه، که یکی از آثار زیانبار آن به شمار می آید ، تهدیدی جدی محسوب می شود .
از آنجا که مفهوم واژه نفاق وقتی محقق می شود ، که مفاهیمی همچون ایمان و کفر مصداق خارجی داشته باشد ،کار جامعه شناسان و دین شناسان خطیر تر بوده و ضرورت همکاری این دو دسته از اندیشمندان نمود عینی بیشتری پیدا می کند، لذا با توجه به سنت و فرهنگ جامعه ما ،که برای تبیین مفاهیم دینی و دستیابی به تدابیر قابل اجرا به کتاب خدا و سنت پیامبر او مراجعه می شود ، ما نیز در تبیین مفهوم نفاق و منافق و چگونگی کنش آنان با مؤمنان و کافران و بیان این موارد و تحلیل آن به زبان جامعه شناسی ، کتاب خدا، یگانه مرجع غیر قابل خدشه در نزد همه مسلمین را در پیش روی خود قرار داده و به بازیابی مجدد آن با بهره گیری از روشهای جامعه شناسی، می پردازیم .
هدف از انجام این تحقیق و ضرورت پرداختن به آن شامل موارد ذیل می گردد:
1-شناخت ساخت نظام کنش اجتماعی منافقان در عرصه های اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی و به تبع آن خنثی کردن خطرهای منافقان در عرصه های مختلف با توجه به آیات قرآن .
2-بهره گیری از مسائل اجتماعی مطرح در قرآن در علم جامعه شناسی .
3-استفاده از گنجینه غنی قرآن در خصوص مسائل اجتماعی مبتلا به جامعه .
4-تعریف منافق و تعیین کنش او در عرصه های اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی در طول دوران نزول وحی .
5-تعیین استراتژی و خط مشی منافقان در شرایط مختلف زندگی .
6-تعیین نشانه ها و علامات مشخصه منافقان و به عبارت دیگر ریخت شناسی منافقان در شرایط مختلف با توجه به آیات قرآنی .
7-تعیین استراتژی و خط مشی منافقان در برخورد با نظام اسلامی در شرایط مختلف .
8-تعیین خط مشی منافقان ( نوع رابطه متقابل منافقان با دشمنان نظام اسلامی ) در شرایط گوناگون .
9-خط مشی منافقان در هنگام بروز بحرانهای اجتماعی ،فرهنگی ، اقتصادی و جنگ های رو در رو .
10-روابط متقابل و درون گروهی منافقان با همدیگر .
الف: بیان مفاهیم
مقدمه:
قابل ذکر است که در این بخش ما به دنبال آموزش و یا نقد و برسی مفاهیم اجتماعی نمی باشیم بلکه ذکر آن مقدمه ای است برای وارد شدن به اصل پژوهش ، دیگر اینکه ، در این پژوهش منافقان به عنوان یک سنخ اجتماعی در برابر مؤمنان و کافران در نظر گرفته شده اند ، لذا به برسی صورت کنش متقابل منافقان با خود و دو سنخ دیگر- مؤمنان مؤمنان و کافران- خواهیم پرداخت ، از این رو توضیح اجمالی مفاهیم به کار رفته در پژوهش ، بیانگر نحوة نگرش پژوهشگر به موضوع پژوهش می باشد .
1-مفهوم سیستم
مفهوم سیستم (system)-که در فارسی به دستگاه و نظام ترجمه شده است بطور عام عبارت است از ‹‹مجموعه ای از عناصر مرتبط و هماهنگ که دارای کار و اثر جمعی باشند.››
2-مفهوم فراگیر سیستم اجتماعی
کسانی که از نگاه سیستمی به وواقعیت ها نگاه می کنند ،واقعییت های اجتماعی را ‹‹ سیستم ›› دانسته اند . یعنی آنها را مجموعه ای در ارتباط با یکدیگر (متحد المقصد) و دارای کار و اثری که مرتب بر مجموعه عناصر است ، یافته اند، بنابر این اجتماعات کوچک و بزرگ انسانی را ‹‹نظام اجتماعی›› (social system) نامیده اند
البته در چهارچوب علم جامعه شناسی اصطلاح ‹‹نظام اجتماعی››( social system) مفهوم خاص دارد که بعداً آن را مطرح خواهیم کرد .
در مجموعه واقعیت اجتماعی ،امور گوناگونی وجود دارد که در یک مطالعه دقیق ،باید هرکدام از آنها را شناخت ،در عین اینکه باید ارتباط هر‹‹امر اجتماعی›› ( social fact) با سایر واقعییتهای اجتماعی را معلوم کرد . برای انجام چنیین کاری باید از کوچکترین و محسوس ترین واقعیت اجتماعی آغاز کنیم و آن را بشناسیم و ارتباط آنرا با سایر واقعییتها نیز شناسایی کنیم …بنابر این با طرح کلیدی در جامعه شناسی و و توضیح آن سعی خواهیم کرد ‹‹واقعیتهای اجتماعی›› ( social fact) را معرفی کنیم [1]
3-مفهوم رفتار behavior
رفتار در مفهوم عام ، دگرگونی ، حرکت یا پاسخ هر موجود یا واحد یا مجموعه در برابر وضع و شرایط محیط پیرامون است .
پارک(R.E.park) می نویسد ‹‹ واقعیت این است که هر دانشی در هر جا، در جستجوی توصیف و تبیین حرکتها ، دگرگونیها و واکنشها ، یعنی رفتار جزئی از جهان در برابر ماست ››[2]
4-مفهوم عمل(action) ، عمل اجتماعی(social acion) و تعامل اجتماعی(ntraction)
اگر رفتار دارای معنی باشد ،عمل نامیده می شود و اگر عمل انسان به سوی شخص یا گروهی دیگر جهتگیری شده باشد و ‹‹دیگری›› در انجام دادن و نحوه آن مورد نظرباشد به چنین عملی ‹‹عمل اجتماعی››(social action) گویند .
عمل اجتماعی(social action)دو سویه ،تعامل نامیده می شود .
5-گروه اجتماعی social group
گروه اجتماعی عبارت است از : افراد دارای تعامل نسبتاً مستمر با احساس پیوند [3]
6-هنجار (norm)
تعامل انسان با انسان در مواردی موضوعاً موقت و منقطع است مثل اینکه از کسی ساعت و زمان را بپرسیم . اما در مواردی موضوع تعامل قابلیت تداوم دارد . در چنیین مواردی اگر تعامل و شکل و اندازه آن مورد توافق طرفین باشد ، تعامل ادامه می یابد و اگر مورد توافق نباشد منجر به ترک تعامل یا نزاع می شود تعامل منجر به نزاع ، ستیز نامیده می شود . ستیز نیز ممکن است تداوم یابد یا ترک شود . ترک ستیزه یا به به علت خستگی و احساس بی ثمری در طرفین است و یا در اثر غلبه یکی و تسلیم دیگری است و یا بر اثر ایجاد توافق جدید .اگر به ذکرشد توجه کنید در می یابید که تعامل مستمر حاصل نمی شود مگر با توافق یا با اجبار . رضایت از تعامل نتیجه توافق بر تعامل است و نارضایی و عدم توافق به یکدیگر وابسته اند و ترک تعامل یا نزاع و ستیزه نتیجه نارضایتی و عدم توافق است…. اما اگر طرفین بر وجود و تعامل بین خود و نوع تعامل و انتظارات متقابل و چند وچون و زمان و مکان و فاعل عمل توافق داشته باشند آن تعامل مورد توافق و قابل دوام است . قاعده ای که همه نکات یاد شده را بیان می کند و مورد توافق طرفین است ،هنجارnorm)) نامیده می شود .[4] افراد
در شرایط خاص نیز اتفاقی عمل نمی کنند و در همان شرایط هم بر اساس سنتهای فرهنگی عمل می کنند و این اعمال هم دارای نظم و قابل پیش بینی است.
‹‹کاملاً واضح است که اعمال انسان با پیچیدگی خود نمی تواند بدون یک نظام نسبتاً پایدار سمبولیک واقع گردد .درحالیکه معنای عمل در شرایط ویژه اتفاقی نیست این نوع نظام مشترک از نظر کنش متقابل دارای کارکرد است و آن را سنت فرهنگی می خوانند ›› 1
متغیرهای الگویی پارسونز فرایند کنش اجتماعی افراد را نسبت به موقعیت خود بیان می کند و شرایط ساختی کنش اجتماعی است .منظور از متغیر الگویی ،انتخاب یک شق از دو شقی است که عامل پیش از آنکه معنای موقعیت بر او معلوم باشد و بخواهد به عمل دست بزند باید یکی از آن دو را انتخاب کند .
پارسنز شقوق دوگانه انتخاب را (متغیرهای الگویی)می نامند .
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 230 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 178 |
جزوه پاورپوینت درس مبانی جامعه شناسی در 178اسلاید زیبا و قابل ویرایش با فرمت pptx
جایگاه درس مبانی جامعه شناسی
جامعه شناسی یکی از رشته های علوم اجتماعی است. دیگر رشته های علوم اجتماعی عبارتند از مردم شناسی، جمعیت شناسی، پژوهشگری اجتماعی و ارتباطات اجتماعی و ... . « مبانی جامعه شناسی» بر خوردار از یک نگاه کلی به موضوع های جامعه شناسی است و برای کلیه رشته های تحصیلی اعم از علوم انسانی ضروری است. مبانی جامعه شناسی به ارایه تعاریف و مفاهیم می پردازد و مختصری از دیدگاه های جامعه شناختی را در بر دارد.
طرح درس مبانی جامعه شناسی:
1- کلیات
2- روش تحقیق
3- فرهنگ
4- گروه و سازمان
5- نهاد های اجتماعی
6- قشر بندی اجتماعی
7- انحرافات اجتماعی
8- قدرت و سیاست
9- کار و شغل
10- خانواده
11- پایگاه و نقش
12- تغییرات اجتماعی
اهداف درس مبانی جامعه شناسی :
1- آشنایی با جایگاه این رشته در مقایسه با رشته های دیگر علوم اجتماعی
2- آشنایی با تعاریف مفاهیم مرتبط با جامعه شناسی مانند: فرهنگ، گروه، نهاد، قشر بندی، قدرت ، پایگاه و ...
3- آشنایی مختصر با دیدگاه های جامعه شناختی و نظریه های اجتماعی
4- ارایه دیدگاه و چارچوب تحلیلی به دانشجویان برای تجزیه و تحلیل مسایل اجتماعی
فهرست مطالب
فصل اول: کلیات جامعه شناسی
فصل دوم: روش تحقیق
فصل سوم: فرهنگ
فصل چهارم: گروه و سازمان
فصل پنجم: نهاد های اجتماعی
فصل ششم: قشربندی اجتماعی
فصل هفتم: انحرافات اجتماعی
فصل هشتم: قدرت و سیاست
فصل نهم: کار و شغل و اقتصاد
فصل دهم: خانواده
فصل یازدهم: پایگاه و نقش
فصل دوازدهم: ساختار و تغیـــیرات اجتماعی
فصل اول
عنوان:
کلیات جامعه شناسی
اهداف:
1- آشنایی با مفاهیمی مانند جامعه و جامعه شناسی
2- آشنایی با تاریخچه جامعه شناسی
3-آگاهی از جایگــاه جامعه شناســــی در میـــان سایر رشته های علوم اجتماعی
جامعه:
مفهوم جامعه به افرادی اشاره دارد که در یک قلمرو جغرافیایی خاص زندگی میکنند با هم تعامل دارند و در هویت و فرهنگ مشترکی، سهیم هستند.
جامعه شناسی چیست؟
جامعه شناسی، مطالعه سیستماتیک رفتار اجتماعی و گروههای انسانی است. ابتدا روی نفوذ روابط اجتماعی، نگرشها و رفتارهای افراد و بر اینکه چگونه جوامع شکل میگیرند و تغییر میکنند تاکید دارد.
تعریف جامعه شناسی
جامعه شناسان به شیوههای مختلف «جامعه شناسی» را تعریف کردهاند. 1- آگوست کنت فرانسوی آن را علم تجزیه و تشریح مظاهر زندگی اجتماعی، نامید. 2- امیل دورکیم فرانسوی جامعهشناسی را علمی میداند که شیوههای خاص و متفاوت زندگی اجتماعی را که متکی بر «وجدان جمعی» است بررسی می کند.
جامعه شناسی و علوم اجتماعی:
اصطلاح علم به بدنهای از دانش اشاره دارد که به وسیله روشهای مبتنی بر مشاهده سیستماتیک بدست آید. جامعه شناسی مانند رشتههای علمی دیگر، به منظور افزایش درک و فهم در مطالعه سیستماتیک و سازمان یافته پدیدهها (در این مورد، رفتار انسانی) درگیر است.
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 49 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
مقاله بررسی جامعه شناسی تاریخی در 23 صفحه ورد قابل ویرایش
امپریونیسم اجتماعی در زمینه مهماننوازی
خلاصه: این گونه شیوههای تحقیق در زمینه مهماننوازی در حال افزایش هستند. امپریونیسم اجتماعی حالتی از اجتماع اتوبیوگرافیکی است که همراه با موارد وابسته به آن شرح داده میشود. مباحث متودولوژیکی همراه با بخش هماستی (خانه ماندن) و پیشرفتهای تاریخی در مبحث آماده است. بک بازبینی بررسیهای شاخص پیشین از منازل تجاری و خصوصی نیز مورد توجه قرار میگیرد. خلاصهای از یافتههای اساسی از مطالعات اخیر نیز راجع به امپریونیسم اجتماعی فراهم شده است. موارد متودولوژیکی مورد توجه شامل قابلیت انتخاب، تطابق مهمان ومیزبان و استقلال کارهای کیفی است. موارد بالقوه مهم راجع به هدف این تحقیق نیز راجع به مهماننوازی به طور گسترده مورد توجه قرار میگیرد. مقدمه: به این موضوع که اکثر تحقیقها راجع به مهماننوازی مثبتگر هستند، توافق وجود دارد (1999word) و شیوههای کیفی تحقیق نیاز به بررسی گستردهتر دارند (تایلورد ادگار 1999). شیوه تفسیر گرایانه در تحقیق کیفی از مهماننوازی معمول نیست یک بررسی راجع به شیوههای تحقیق کیفی درباره مهماننوازی مفقود شده است و این خود شاهدی برای نیاز به پیشرفتهای بیشتر در این زمینه است. ریلی و لاو (1999) راجع به شیوههای کیفی بحث میکند که شامل تجربیات شخصی، موارد روزانه، مباحثات و سمینارها است. آنها نیاز به حرکت در مسیر اولین سه لحظه تاریخی را برای تحقیق کیفی پیشنهاد میکنند. اولین آن موقعیت ملی است جایی که هدف درخواستهای کیفی جایگزینی حقیقت در زندگی است. دومین موقعیت نوگرایی است، جایی که تأکیدهای متودولوژیکی و مثبتگرایه طبقهبندی و استانداردسازی میشوند و شیوهای منسجم به ایجاد پاسخی برای منتقدان اقدام میکند که با میزانهای برابری از حقیقتگرایی، اندیشمندی، و عمومیسازی رو به رو است. و سومین آنها موقعیت «گونههای نامشخص» است، که در موضوعات، برنامهها و دورههای پیشین تحقیق قابل درک است و میتوان آنرا یافت. دیازین و لینگولن دو موقعیت دیگر را نیز شناسایی کردهاند. چهارمین آن «بحران بازنمود» است. در دورهای که خویشتن خود در مرحله دانش بینهایت است (زمینههای کاری و تفاسیر به عنوان فرآیندی مجزا شناسایی میشوند که فرد را به متن ارزشمندی، واقعگرایی و هدفمندی در تحقیق کیفی میبرند.) محققان در تلاشند که چگونه خود و اهدافشان را در متون انعکاسی قرار دهند. پنجمین آن موقعیت پست مدرن است. که بدنبال راههای جدیدی برای ارائه مواردی از قوم نگاری و ارزیابی مفاهیم جایگزین است. در این جا مفاهیم جدید و تصحیح موارد قبلی همچنان ادامه دارد. و در این مرحله به جایگزینی یک فرهنگ بررسی شده ملی میپردازند که از جوانب مختلف مورد بررسی و نظارت است، که نتیجهاش تئوریهایی با مقیاس کم در شرایط بخصوص است. دنزین و لینکولن (2000) دو موقعیت جدید را شرح دارند. و ریلی و لاو به شرح موارد تجربی «و آینده» پرداختند که مربوط به پیشرفتهای اخلاقی بود. با حرکت از میان موقعیتهای چهارم و پنجم که این مقاله معرفی میکند تحقیقها راجع به مهماننوازی معرفی شرح و بحث خواهند شد و اسپریونیسم اجتماعی را حالتی از علم (علوم) اجتماعی اتوبیوگرافیکی شرح میدهد. جوانب گسترده این تحقیق کیفی شامل انعکاسات روی ساختار دانش است. حاصل و هولینشید به مطالعه روی نسل، موقعیت و کنترل اجتماعی در بخش هوماستی (خانه ماندن) میکند. این مطالعه بدلیل مباحث قبلی و بعدی که راجع به آن انجام شده و خواهد داشت اهمیت دارد. بازده پایانی آن رابطهای ادراکی بین مهماننوازی و فضایی است که بخش «ماندن در خانه» را تشکیل میدهد. موارد این سفر آکادمیکی شرح داده شده است. واژه بخصوص «هواستی» یعنی ماندن در خانه واژهای است که کاربرد آنها در مواقعی است که توریست و مهمانان در یک خانه اقامت میکنند که البته با برخورد و رفتار میزبان یا اقوام رو به رو میشوند. و البته یک فضای عمومی وجود دارد که بین توریست و میزبان و یا مهمان و قوم خویش آن تقسیم میشود. که سهمی از فضای میزبان خانه در اختیار آنان قرار میگیرد. محدوده این اقامتها از انواع هتلها، تخت، صبحانه، و انواع میزبان متفاوت است که بر موارد خصوصی، اقتصادی و اجتماعی استوار است. در بعضی موارد گاهی مهمانخانهها، لژها و سوئیتها مشابه با هتلها در نظر گرفته میشوند که با تخت و صبحانه همراه هستند. بنابراین ارتباط میزبان و مهمان و تقسیم فضای خانه باعث عمومی شدن روابط میگردد. خانه مفهومی است که بین این شخصیتها رابطه برقرار میکند. تقریباً 40 درصد هزینه اقامت در ابتدا گرفته میشود. که در بریتانیایی کبیر این میزان بیش از نیمی از آن و در ایالت متحده یک چهارم آن است. بیش از نیمی از کشورهای انگلیسی زبان با مهیمانوزای از توریسم آشنا هستند. بررسیهای ملی و منطقهای انواع مشخصی از اقامتهای میزبان و مهمان را نشان میدهد و روی انواع مختلف نگرش تجاری بحث میکنند. بنابراین از آنجا که اقامت در منازل مورد توجه قرار دارند بنابراین میبایست مورد بررسی قرار گیرند. بنابراین تعریف و تمرکز بر این مطالعات منجر به جداسازیهای محدود شونده و غیربخصوص در مشخصههای منازل عمومی و خصوصی خواهد شد. یک تحلیل متدولوژیکی از مطالعات نشان میدهد که بیشترین موضوع مورد توجه برای بررسی روابط میان میزبان و مهمان است. همچنین مؤلفان به بررسی نگرشهای عملکردی یا تعاملات اجتماعی در فرآیند مهماننوازی میپردازند. دو منبع اولیه اطلاعاتی شامل موارد زیر هستند: اولی مصاحبههایی است که گاهی اوقات به این موارد مطالعاتی منجر میشود و دومی مشاهدات همراه آن است. شیوه سه گانهسازی یا چند شیوهای در بخش عظیمی از تحقیق مورد استفاده قرار گرفت که شامل منابع اطلاعاتی ثانویه عظیمی راجع به کتابهای مهمان، ایفای نقش، نقشههای منطقه و تشریح چگونگی آرایش مبلمان است. که کتابهایی نیز راجع به آنها چاپ و منتشر شده است که از جمله آنها پیرس (1990) بود که به عنوان مشاهدهگر درباره میهمان بود علاوه بر آن کتابهای دیگری در سالهای 1981، 1994، 1953، 1995 از جانب گراهام، کرنگ، گافمن، مارکوس و دیگران به چاپ رسید. موضوعات اخیر راجع به این مطالب کتابهایی بود که مباحث آنها بر پایه مطالعات و مباحثات استوار بود. دیگر مطالعات نیز منجر به دستیابی به شیوههای خارقالعاده شد. در پی بررسی نگرشهای میزبان یا فردی که از هتل یا منزل مراقبت و آنرا برای میزبان فراهم میکند دریافتیم که تعاملات (رفتار برخورد) اجتماعی نقطه کانونی آن است. هیچیک از این مطالعات به بررسی فرد مشاهدهگر به عنوان تجربه مهمان بودن یا احساس مشتری بودن، نپرداخته است.
قابلیت انتخاب امپریونیست: اولین شیوه جمعآوری اطلاعات، نقشهبرداری امپریونیستی است. که یک نمونه مناسب از خانه روستایی، تخت و صبحانه در این آمده است: درست بیرون اتاق قایقهای ماهیگیری وجود داشتند. نمیتوان صبحانه را غذا گفت. شاید بهتر باش بگوییم عصرانه. هاوسون در میان دو در گیج شده بود. وی را راهنمایی کردم. نگاهی به اسباببازیهای کودکان، آن بیرون انداختم، ونامرتبی معمولی در خانه وجود داشت. متوجه شدم که مابری پلهها شب گذشته دو کارت بوده است. روز مادر مبارک، که یکشنبه گذشته بود. یک روز معمول را نشان میداد.
این حالت و شیوه کیفیتی آگاهانه طی مرحله همراهی موقتی در تأکید برای نتبرداری دارد. شیوه ثبت مشاهدات حضور بیننده و درک شخصی وی را نشان میداد. که از زبان تشریحی استفاده کرده بود. در شیوههای قدیمی از حالت علمی برای یادداشتبرداری استفاده نمیشود. HS1 از طریق مفاهیم کد باز بررسی میشود. که به ایجاد یک قالب ادراکی میپردازد. HS2 به عنوان هر HS1 تحلیل میگردد. حالت ادراکی HS1 برای موضوع HS2 بکار گرفته میشود. مدلهای HS2 در این مدل جایگزین میشوند. قابل کاری پذیرفته، در یا اضافه به این فرآیند HS3- HS6 میگردد. قالب کاری براساس HS1- 6 در HS2 بکار گرفته میشود. قالب کاری HS1- HS6 برای HS1 بکار گرفته میشود و یک تحلیل گفتاری شکل میگیرد. این فرآیندها نیاز به جزئیات بیشتری ارند. چنین جمعآوری اطلاعاتی غیرقابل اجتناب است. و محدودیتهای فردی را در ظرفیت برای فرآیند اطلاعات انعکاس میدهد. بنظر مناسب میرسد که شیوه کدگذاری میبایست روی مفهوم الزامی تفاسیر کار کند به جای اینکه به تحقیق برای مفاهیم یا مطالب گفته شده از زبانها بپردازد.
امپریونیسم و بیگانهها (غریبه): امپریونیسم اجتماعی همراه با درک سریع است که با ترتیب آشنا است. تا اینکه به تحقیق برای بررسی معنا بپردازد. چنین اظهاراتی براساس پاسخ از سوی بیگانه به تجربه جهان است همچون وحدانیت افراد. که به ایجاد تلاشی برای نمایش جریانی از آگاهی میپردازد که وحدانیت تجربیات را منعکس میسازد. منطق امپریونیسم میگوید که حقایق هماهنگی و عدم هماهنگی وجود دارد. یک تجربه موفق هنگامی اتفاق میافتد که مفاهیم زیباییشناختی مشتری با موارد میزبان هماهنگ باشد. یک مثال ساده اتفاق نظر بر رنگ کاغذ دیواری است. که بسته به پیش زمینه مشابه بین محقق و فردی است که تحقیق روی وی انجام میگیرد. در قرن 19 هریسون به انتقاد از تلفظ لغت flaneur برای توریست پرداخته و لغت chorister که توسط ورینگ استفاده شده است را ترجیح میدهد. (فردی که در رابطه با موقعیت مکانی است). تفسیری دیگر راجع به اقامت در یک هتل خانوادگی کوچک اینگونه است: اتاق ما رو به رو است. یک فرش روی زمین است که کاملاً مناسب است. کاغذ دیواری صورتی خطدار که با رنگ سفید همراه شده است. دو عکس فرانسوی از قرن 19 و یا چاپهایی از آن وجود دارد. دو چراغ خواب که تختخوابهای دوقلو را فرا گرفتهاند. خیلی خوب هستند و در صندلی که از کاتالوگ تهیه شدهاند چای و قهوهساز وجود دارد. میزبان- مهمان و تطابق همراه: در یک مقاله مفهومی: آرامابری روی مفهوم میزبان- مهمان بحث میکند و برای هر دو طرف وظایفی را تعیین میکند. وی میگوید چنین مدلهای تقارنی در شیوههای مدرن فعال نیست چرا که موقعیتها ضرورتاً اقتصادی است یا تعاملی. اسلتری نیز به رد روابط میزبان و مهمان میپردازد و با توجه به لینچ و وانل لغت فروشنده و خریدار را ترجیح میدهد. همانطور که آرمابری لغت «فراهم کننده خدمات» و «مشتری» را پیشنهاد میکند. مثالی در زیر بخوانید: امشب ما سوپ و غذای آبپز داشتیم. نمیدانم میتوانیم موی سیاه را توضیح دهم؟ یک موی سیاه توی بشقاب من بود. هویجها خوب بودند. کتی که گوشت نمیخورد شب گذشته جوجه خورد و بسیار لذت برد و غذای آبپز را امتحان کرد ولی میتوان گفت یک کار خانگی بوده است که کتی را اینقدر شگفتزده است. ما نوعی دسر خوریم. لیمو خوردیم. کتی تخممرغ نخورد پس لیمو هم نخورد. چون با خوردن آنها احساس ناراحتی میکرد. و این با یک هتل خیلی متفاوت بود. روابط مهمان و میزبان کاملاً متفاوت است. و بنابراین سیستم خانه و محدودیتهای آنرا دارد. و با اینکه روابط مالی است ولی باز هم متفاوت است.
میزبان در تجربه به محصول در منزل تجاری مرکزیت دارد. موفقیتها بسته به تعاملات است. دلیل اینکه مهمانها این خانهها را انتخاب میکنند هماهنگی خودشان با قیمت مکان و انتظارات از میزبان است. برای مثال در انتخاب یک خانه برای میهمان: سومین مورد انتخابی من و کتی این مکان بود. که بنظر ممکانی مناسب میآمد. دراینجا خوشآمد گرمی به ما گفته شد. 15 دقیقه تا مرکز شهر فاصله است و در منزل اتاق نهارخوری و مکانی برای طبخ غذا توسط خودش وجود دارد.