دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 28 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
بررسی سازگاری، خودکارآمدی و رشد اجتماعی در نوجوانان خانواده تک فرزند و چند فرزند
شامل زیر میباشد
بیان مسأله (تشریح ابعاد، حدود مسأله ، معرفی دقیق مسأله، بیان جنبه های مجهول و مبهم و متغیر های مربوط به پرسش های تحقیق ، منظور تحقیق ) :
اهمیت و ضرورت:
سوابق مربوط ( بیان مختصر سابقه تحقیقات انجام شده درباره موضوع و نتایج به دست آمده در داخل و خارج از کشور نظرهای علمی موجود درباره موضوع تحقیق ) :
پژوهش های داخلی:
پژوهش های خارجی:
فرضیه ها ( هر فرضیه به صورت یک جمله خبری نوشته شده است .) :
تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها :
اهداف تحقیق ( شامل اهداف علمی1 ، کاربردی 2 و ضرورت های 3 خاص انجا تحقیق ):
هدف کاربردی بیان نام بهره وران ( اعم از مؤسسات آموزشی و اجرایی و غیره ):
جنبه نوآوری و جدید بودن تحقیق :
نوع روش تحقیق:
انواع متغیرها (وابسته - مستقل و...):
جامعه، نمونه و روش نمونه گیری:
ابزار پژوهش (شرح کامل پرسشنامه ها و پکیج ها) :
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات :
فرایندهای درونی افراد، پدیده های کاملاً درونی نیست بلکه تحت تاثیر عواملی بیرون است که متقابلاً بر یکدیگر اثر دارند. سیستمی که بیش از همه بر فرد موثر است و رفتارهای او را هر آن شکل می دهد، خانواده است. به طور کلی موقعیت کودک در خانواده، تعداد و جنسیت فرزندان و ترتیب تولد آنها، نحوه ارتباط او با همسالان یا سایر وابستگان، عوامل اقتصادی و فرهنگی، همه در شکل گیری شخصیت کودک نقش دارند (جهانگیری، 1383).
آلفرد آدلر، روانپزشک اتریشی از جمله نظریه پردازانی است که در روان شناسی فردی خود به موضوع ترتیب تولد و نقش آن در شکل گیری شخصیت پرداخته است (شولتز و شولتز، 2005؛ ترجمه سید محمدی، 1392). براساس پژوهش های انجام شده پیشین، روان شناسان بر این باور بودند که بدون شک کودکانی که یگانه فرزند خانواده هستند، از کودکان دارای خواهر و برادر ضعیفتر و ناتوان ترند. براساس این باور، یگانه فرزند بودن یک نقص به شمار می آید و از چنین کودکانی نمی توان مانند دیگر کودکان انتظار موفقیت و پیروزی را داشت( احدی و بنی جمالی، 1385). از آنجا که همشیران در منظومه خانواده، اوقات زیادی را با هم می گذارنند، کیفیت تعاملات آنها می تواند نقش مهمی در رشد کودک ایفا کند (برادی[1] و دیگران، 1992). متاسفانه فقدان ارتباطات اجتماعی موثر می تواند منجر به هیجانات منفی، اضطراب، افسردگی، تنهایی، احساس انزوا و خودپنداره ضعیف شود (تریچی، 2006).
یکی متغیرهای مورد بررسی سازگاری است. منظور از سازگاری رابطه ای است که میان فرد و محیط او به ویژه محیط اجتماعی وجود دارد و به وی امکان می دهد تا انگیزه های کمبود فرا روی خود را ارضا کند. سازگاری را می توان چنین تعریف کرد: هرگاه تعادل جسمی و روانی فرد به گونه ای دچار اختلال شود که حالت ناخوشایندی به وی دست دهد و برای توازن نیازمند به کارگیری سازوکارهای جدید درونی و حمایت های بیرونی باشد و در به کارگیری سازوکارهای جدید موفق شده و مسئله را به نفع خود حل کند، می توان گفت که فرایند سازگاری به وقوع پیوسته است (سودانی و همکاران، 1391).
بنابراین، ﺳﺎزﮔﺎری ﺑﻪ ﭘﺬﻳﺮش و اﻧﺠﺎم رﻓﺘﺎر و ﻛﺮدار ﻣﻨﺎﺳﺐ و ﻣﻮاﻓﻖ ﻣﺤﻴﻂ و ﺗﻐﻴﻴﺮات ﻣﺤﻴﻄـﻲ اﺷـﺎره دارد و ﻣﻔﻬﻮم ﻣﺘﻀﺎد آن ﻧﺎﺳﺎزﮔﺎری اﺳﺖ. ﻳﻌﻨﻲ، ﻧﺸـﺎن دادن واﻛـﻨﺶ ﻧﺎﻣﻨﺎﺳـﺐ ﺑـﻪ ﻣﺤـﺮکﻫـﺎی ﻣﺤﻴﻂ و ﻣﻮﻗﻌﻴﺖﻫﺎ، ﺑﻪ ﻧﺤﻮی ﻛﻪ ﺑﺮای ﺧﻮد ﻓﺮد ﻳﺎ دﻳﮕﺮان و ﻳـﺎ ﻫـﺮ دو زﻳـﺎنﺑﺨـﺶ ﺑﺎﺷـﺪ و ﻓـﺮد ﻧﺘﻮاﻧﺪ اﻧﺘﻈﺎرات ﺧﻮد و دﻳﮕﺮان را ﺑﺮآورده ﺳﺎزد. ﻧﺎﺳﺎزﮔﺎری ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ در ﺑﺎﻓﺖ ﻫﺎ و ﻣﻮﻗﻌﻴﺖﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺮوز ﻛﻨﺪ و ﻣﺘﻮﺟﻪ درون ﻳﺎ ﺑﻴﺮون ﻓﺮد ﺑﺎﺷﺪ. ﺑـﻪ ﻫﻤـﻴﻦ دﻟﻴـﻞ، ﻣﻌﻤـﻮﻻً ﺻـﻔﺖ ﺳـﺎزﮔﺎری ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ﻣﻮﺻﻮف ﺧﻮد ﺑﻪ ﻛﺎر ﻣﻲرود و در ادﺑﻴﺎت ﻣﻜﺘﻮب و ﻣﺤﺎورهای از ﻣﻔﺎﻫﻴﻢ ﺳﺎزﮔﺎری ﺷـﻐﻠﻲ، زﻧﺎﺷﻮﻳﻲ، ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ، اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، ﻫﻴﺠﺎﻧﻲ و ﺟﺰ آن اﺳﺘﻔﺎده ﻣـﻲﺷـﻮد. ﺧﺸـﻢ ﻣﻬـﺎرﻧﺸـﺪه، اﻏﻠـﺐ ﺑـﻪ ﭘﺮﺧﺎﺷﮕﺮی و ﻧﺎﺳﺎزﮔﺎری ﻣﻨﺠﺮ ﻣﻲﺷﻮد )ﻧﻮﻳﺪی، 1385).
[1] Brody, G. H