دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 33 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 18 |
پیشینه ومبانی نظری پژوهش مهارت ابراز وجود
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
ابراز وجود کردن، پروریی کردن نیست، حق دیگران را ضایع کردن نیست، پرخاشگری و زورگویی هم نیست بلکه عبارت است از: ابراز عقیدهها، احساسات، وافکار، به صورت شایسته به گونهای که به هیچ کس بی احترامی روا نداریم وحق کسی را نیز ضایع نکنیم. به عنوان پایه آموزش مهارتهای جرات ورزی و ابراز وجود باید این فرض را در ذهنتان داشته باشید که تمام انسانها از حقوق یکسان و برابر برخودارند و باید ضمن حفظ ادب و رعایت حقوق دیگران، نظر خود را ابراز کنند و به حقوق خود دست یابند. (بهرامی، 1389).
مداخلات روانشناختی (جرات ورزی)
ذات زندگی اجتماعی، زیستن در کنار دیگران و معاشرت با مردم است. آنچه زندگی آدمی را شکل میدهد روابط میان انسانها است؛ روابط میان من وشما با آنها که میشناسیم یا نمیشناسیم. از اعضای یک خانواده کوچک بگیرید تا اعضای جامعۀ جهانی. در روابط بین فرد، نوعی داد وستد روانی مستمر شکل میگیرد. در اداره ای به انتظار ورود به اتاق رئیس هستید. مدتی را صرف کردهاید تا نوبت شما شده است. یک نفر از راه میرسد و بامنشی رئیس احوالپرسی گرمی میکند و منشی او را به داخل اتاق رئیس راهنمایی میکند شما دلتان میخواهد اعتراض کنید و بگویید نوبت شماست و شما یک ساعت منتظر ماندهاید اما همچنان ساکت میمانید. چرا؟ آیا جواب این سوال آن است که شما فردی هستید مبادی آداب یا آدمی هستید صبور؟ با شخصیت؟ موقر؟ بی قید؟ کدام یک؟ آیا این سکوت را به حساب مناعت طبع خود میگذارید یا برعکس، از این سکوت خود بیزارید ولی نمیدانید چه بکنید؟ ابراز وجود کردن یا جرات مندی یکی از خصیصههای مهم برای هر انسانی باشخصیت سالم است. لازم نیست و نباید نوبت دیگران را غصب کنید ولی قطعاً لازم است از نوبت خود دفاع کنید. اهمیت دادن به خود و افزایش اعتماد به نفس: اساس اهمیت دادن به خود یک آرزوست – آرزوی بهبود رفتارتان باخود؛ کاهش استرس زندگیتان؛ وتقویت شخصیتتان. ممکن است احساس کنید که این نیاز شدیدی است که از اعماق وجودتان برمی خیزد ممکن هم هست از گوش فرا دادن به آرزوهایتان و تصمیم به اهمیت دادن به خود، ترس داشته باشید؛ زیرا تبدیل آن به بخشی از زندگیتان مستلزم تغییر است. هنگامی که از آرزویتان در مورد اهمیت دادن به خود، واقف شدید، هرگز بازنگردید. در ابتدا انکار کننده سعی دردفن آن داشته باشد. آرزویتان باقی خواهد ماند و تا زمانی که به آن گوش ندهید، به سر و صداهای خود ادامه خواهد داد. بخشی از وجودتان (آن بخش معتبر وجودتان) میداند که اهمیت دادن به خود منفعتهایی فراتر از احساس سلامت؛ داشتن انرژی بیش تر؛ و دنبال کردن یک زندگی پر معنا دارد. هنگامی که به خود اهمیت بیش تری می دهیدوطبعاً طرز برخوردتان تغییر پیدا میکند، روابطتان بهبود مییابند وکم تر احساس تنهایی میکنید؛ در ضمن استرستان کاهش مییابد و مسائل پیش پا افتاده، کم تر خاطرتان را آزرده میکند. به علاوه در زندگیتان از وفور نعمت بهرمند خواهید شد. اگر واقعاً خواهان افزایش اعتماد به نفس و تقویت شخصیت خویش هستید، پذیرفتن مسئله ای اهمیت دادن به خود به عنوان یک تکلیف بایسته است. نتیجهی کلی این است که جهت حفظ منافعی که با افزایش اعتماد به نفستان کسب کردهاید، باید رفتاری در پیش گیرید که نشان میدهد به خود اهمیت میدهید. روش برخورد ما با مسائل، حاصل عقاید درونی و نظام ارزیابی ماست. برخوردی که بیانگر اهمیتی است که به خود میدهید، اعتقادی است حاکی از این که اهمیت دادن به خود باید در طول آن چه از زندگیتان باقی است، به عنوان یک اصل اساسی در نظر گرفته شود_ با این مزیت که زندگیتان با آسودگی بیش تری پیش میرود. شما با گذشت روزها تنها به زندگی خود ادامه نمیدهید؛ بلکه روز به روز شدن پیدا میکنید. درک اعتقاداتتان در رابطه بامسئله ی اهمیت دادن به خود به تشخیص موانعی که ممکن است برسر راه رسیدن به این نوع برخورد قرار گیرند، به شما کمک خواهد کرد.
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 36 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 19 |
پیشینه ومبانی نظری پژوهش سلامت معنوی
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
ما مخلوقاتی هستیم که در این دنیا خود را غریب، سرگردان و پا در هوا احساس میکنیم و به دنبال این هستیم که معنایی از اتفاقات این جهان به خود عرضه کنیم تا خود را از غربت نجات دهیم و اتصال خود را به مبدایی نشان دهیم تا بتوانیم خود را از تنهایی رها کنیم...
دوست داریم که بدانیم کجا هستیم؛ از کجا آمدهایم و به کجا میرویم و منزلگاه واقعی ما کجاست... قرابت اینگونه سخنان روان تحلیلگران جدید با اشعار بسیاری از بزرگان ما مانند مولانا، حافظ و... ضمن سندیت بخشیدن بر فطری و جهان شمول بودن این سوالات، اهمیت معنویت و نیازهای معنوی را به ذهن متبادر میکند.
نیازهای معنوی به عنوان یکی از عمیقترین نیازهای بشر از نیازهایی است که شناسایی و تامین آن در ارتقای سلامت و توسعه پاسخ به بیماری، جایگاه ویژه ای دارد. استال وود و استول (۱۹۷۵) نیازهای معنوی را چنین تعریف میکنند: «هر عاملی که برای ایجاد یا ابقای ارتباط پویای فرد با خداوند (که توسط آن فرد تعریف میشود) و خارج از این رابطه، برای تجربه بخشودن، عشق، امید، اعتماد، معنا و هدف در زندگی ضروری است.»
امروزه، شناسایی نیازهای معنوی اهمیت خاصی پیدا کرده است. برای مثال جورج گالوپ، ریاست موسسه بین المللی جورج گالوپ با بهره گیری از تحقیقات معنوی و مذهبی متنوع و بسیار به شناسایی ۶ نیاز معنوی پایه و بنیادی مردم آمریکا در زمان حاضر پرداخته است:
۱- نیاز به اینکه معتقد باشند زندگی معنا دار است و هدفی دارد.
۲- نیاز به داشتن حس اجتماعی و ارتباطات عمیق تر.
۳- نیاز به قدردانی شدن و مورد احترام واقع شدن.
۴- نیاز به گوش داده شدن و شنیدن.
۵ -نیاز به این احساس که ایمانشان در حال رشد است.
۶- نیاز به کمک عملی در توسعه ایمانی کارآمد.
2-3-1- شناسایی راهکار مناسب در تبیین سلامت معنوی
کمیسیون الحاقی اعتباری سازمان مراقبت سلامت (JCAHO) نیز بر لزوم اعمالی که شناخت و تامین نیازهای معنوی و مذهبی بیماران را فراهم میکند تاکید کرده است (ونس، ۲۰۰۱). با این تفاسیر چنین به نظر میرسد که پرداختن به معنویت بدون بذل توجه کافی به مسایل زیربنایی تر آن مانند شناسایی نیازهای معنوی ما را به سرمنزل مقصود که سلامت معنوی است، نخواهد رسانید. از این رو پژوهشگران متعددی به شناسایی و طبقه بندی مولفه هایی که در زمره نیازهای معنوی قرار میگیرند پرداختهاند.
این مولفه ها عبارتاند از:
- نیاز به معنا و هدف
- نیاز به عشق و وابستگی
- نیاز به بخشودن
- نیاز به منبع امید و قدرت
- نیاز به آفرینندگی و خلاقیت
- نیاز به اعتماد
- نیاز به ابراز باورها و ارزشهای فردی
- نیاز به فعالیتهای معنوی
- نیاز به بیان باور فرد به خدا
در اینجا باید توجه داشت که معنویت و نیازهای معنوی با اعمال و باورهای پذیرفته شده یک فرهنگ خاص بیان شده و شکل میگیرد. برای مثال در جامعه ما معنویت اغلب توسط یک چارچوب مذهب، برانگیخته شده یا توسعه یافته است که بالطبع به دنبال آن نیازهای معنوی ما نیز تحت تاثیر این آموزهها و اید ئولوژی ها قرار میگیرد. با وجود این و با وجود جایگاه معنویت و مذهب به خصوص در زمان بحران مانند تشخیص و درمان بیماریهای مزمن یا کنارآمدن با مشکلات در فرهنگ ایرانی اغلب به طبقه بندیهایی از نیازهای معنوی استناد میکنیم که بر اساس پژوهشهایی با محوریت رویکردهای یهودی – مسیحی به معنویت بنا نهاده شدهاند. این مطلب به معنای نادیده گرفتن اهمیت این طبقه بندیها نیست بلکه مقصود آن است که پذیرش این طبقه بندیها به عنوان نیازهایی فطری و جهان؟ شمول نباید باعث نادیده انگاشتن آثار ناشی از خلأ شناسایی این نیازها در زمینه فرهنگ بومی ما شود.
2-3-2- شناخت نیازهای معنوی در بیماران
انسان میتواند به وسیله جستجوی معنا در همه تجارب زندگی برانگیخته شود اما در تجربه بیماری و رنج و درد، معنا و معنویت جایگاه برجسته تری در زندگی بیشتر انسانها پیدا میکنند. امروزه، مسایل مربوط به معنا و معنویت به عنوان مولفه هایی ضروری در تجربه بیماریهای مزمن به گونه ای که میتواند به طور جدی نگاه افراد را نسبت به خود، بیماری و آینده تحت تاثیر قرار دهد موردپذیرش قرار گرفته است. از این رو پرداختن به نیازهای معنوی این افراد و اولویت بندی آنها از اهمیتی مضاعف برخوردار است. در اینجا این وظیفه متخصصان سلامت است که با تامین نیازهای معنوی افراد به آنها کمک کنند تا درزمان بحران مانند پذیرش تشخیص پایانی، فقدان فرد مورد علاقه یا سازگاری با زندگی همراه با ناتوانی دائم به حسی از معنا دست یابند. برای نیل به این هدف، برخورداری از برخی مهارتها در متخصصان امر ضروری است:
- آگاهی از ارزشهای معنوی و مذهبی خود و چگونگی تاثیر آن بر افراد دارای رسوم معنوی گوناگون.
- برقراری رابطه تفاهم آمیز و همراه با احترام با افراد دارای باورهای معنوی متفاوت از خود.
- آگاهی از تاثیر باورهای معنوی شخصی خود بر قضاوتهای بالینی.
- حساسیت نسبت به باورها و رسوم معنوی و مذهبی مراجعان.
- تلاش برای درک جهان بینی و باورهای معنوی بی همتای فرد و اجتناب از ایجاد پیش فرضهایی درباره فرد تنها بر اساس وابستگی مذهبی او.
- آگاهی از چگونگی فائق آمدن بر تعارضهایی که در طی درمان، در ارزشها و باورها ایجاد میشوند.
- تلاش برای آگاهی از منابع معنوی در زندگی مراجع و ترغیب او برای به کارگیری این منابع به منظور کنارآمدن، بهبود و تغییر.
چطور معنویت بر سلامت خانواده اثر میگذارد؟ بررسیهای پزشکی اخیر بیانگر آن است که افراد با معنویت رفتار خود تخریبگرانه کمتری (مانند خودکشی، سیگار کشیدن ومصرف مواد مخدر) از خود بروز میدهند، استرس کمتری دارند و رضایت کلیشان از زندگی بیشتر است.
اغلب پژوهشهایی که معنویت را با سلامت جسمی ارتباط دادهاند بروی افراد سالمند انجام شدهاند؛ اما این دادهها بارقهای از پیوند احتمالی زندگی همراه با معنویت و سلامت افراد در همه سنین هستند.
با وجودی که نشان داده شده است که معنویت افسردگی را کاهش میدهد، فشار خون را بهبود میبخشد، دستگاه ایمنی را تقویت میکند، اما همچنین باید در نظر داشته باشید که عقاید مذهبی مانع از مراقبتهای پزشکی از کودکان نشود.
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 31 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
پیشینه ومبانی نظری پژوهش جهت گیری مذهبی
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
طی سالیان طولانی برخی اندیشمندان مذهب را عامل عقبماندگی جوامع تلقی میکردند، اما در گذر زمان مشخص شد که نه تنها مذهب الهی عامل عقبماندگی نیست بلکه میتواند عامل پیشرفت جوامع نیز باشد. در این زمینه و با این ادعا این پرسش مطرح میشود که آیا مذهب میتواند بهعنوان یک عامل محرک مانند سرمایه فیزیکی بر توسعه و حتی تولید, توزیع و مصرف اثر مثبت داشته باشد؟ در اینجا سعی شده است مذهب از بعد اثرگذاری بر این عوامل و پدیدهها به عنوان سرمایه مذهبی تعریف شود. در اینجا یادآور میشویم که منظور ما از مذهب، انحرافهای ایجاد شده در بعضی مقاطع زمانی برای بهرهبرداری سیاسی, استحکام حکومت و یا خام کردن مردم جامعه همچون دوران پس از اوجگیری حکومت عباسیان و پس از آن عثمانیها و یا صفویان و چرخش مسیر تبلیغات آموزههای مذهبی به سمت حفظ منافع حاکمان نیست, بلکه مذهبی واقعی و خالص که همراه آموزههای پیشبرنده در جامعه مطرح است.
2-4-1- سرمایه مذهبی
در ابتدای این بحث این نکته را یادآور میشویم که منظور ما از مذهب, تحریفهای موجود در مذاهب و یا انحرافهای ایجاد شده در بعضی مقاطع زمانی برای بهرهبرداری سیاسی, استحکام حکومت و یا خام کردن مردم جامعه همچون دوران پس از اوجگیری حکومت عباسیان و پس از آن عثمانیها و یا صفویان و چرخش مسیر تبلیغات آموزههای مذهبی به سمت حفظ منافع حاکمان نیست, بلکه مذهبی که همراه آموزههای پیشبرنده در جامعه (مانند صدر اسلام و حتی چند قرن اول اسلام) مطرح است. بر این اساس سرمایه مذهبی به مجموعه نهادها, عملکردها، تجربهها، اعتقادات، باورها، ارزشها، دانش، قوانین و مقررات، نمادها و واقعیتهای محیطی فیزیکی و غیر فیزیکی و مانند آن در جامعه میگوییم که از وجود مذهب و ایمان مذهبی نشأت گرفته باشد. سرمایه مذهبی را به دو بخش سرمایه مذهبی فردی و سرمایه مذهبی اجتماعی تفکیک میکنیم. سرمایه مذهبی در این قالب تعریف و تشریح مناسبتری پیدا میکند. سرمایه مذهبی فردی: به مجموعه مذهب انتخابی و اعتقادات، باورها، دانش، تجربهها، ارزشها و عادتهای حاصل از ایمان مذهبی و یا درباره مذهب نزد فرد، سرمایه مذهبی فردی میگوییم. به عبارت دیگر به عناصر مذهبی شکلدهنده و ساختار بخش رفتارهای فرد، سرمایه مذهبی فردی میگوییم که این عناصر بهطور خلاصه عبارتاند از: کیفیت مذهب انتخابی فرد، اعتقادات، باورها، دانش، هنجارها، تجربهها و عادتهای مذهبی فردی. در اثرگذاری این سرمایه، نقش اساسی را عمق و گستردگی هریک از عناصر شکلدهنده آن ایفا میکنند که محور و پایه این عمق, ایمان مذهبی فرد است. پس از بیان سرمایه مذهبی اجتماعی به این موضوع اشاره میکنیم. سرمایه مذهبی اجتماعی: به مجموعه نهادها، عملکردها، قوانین و مقررات، ارزشها، اعتقادات، باورها، هنجارها، دانش، نمادها و سمبلهای برخواسته و شکلدهنده ساختار مذهبی جامعه، سرمایه مذهبی اجتماعی میگوییم. به عبارت دیگر میتوان گفت مجموعه عناصر شکلدهنده ساختار مذهبی هر جامعه, سرمایه مذهبی آن جامعه است که این عناصر عبارتاند از:
کیفیت مذهب حاکم در جامعه (اصول اعتقادی و قوت، دقت و صحت آن).
نهادهای مذهبی جامعه.
عملکردهای مذهبی نهادهای اجتماعی.
قوانین و مقررات مذهبی حاکم در جامعه.
اعتقادات، باورها، ارزشها و هنجارهای مذهبی جامعه.
دانش و مهارتهای مذهبی جامعه.
فضاها، نمادها و سمبلهای مذهبی جامعه.
و مانند اینها.
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 532 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 27 |
پیشینه ومبانی نظری تحقیق صنعت
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
واژه صنعت از ریشه کلمه "صنع" به معنی ساختن یا آفریدن می باشد، منظور از ساخت ایجاد دگرگونی در نمود و شکل ظاهری یا دگرگونی در ترکیب و چگونگی جسم یا موادی است که نیازمندی انسان را برآورده نکرده و آدمی تنها به مدد تغییر شکل یا ترکیب می تواند از آنها به مثابه برآورنده نیازهای خود استفاده نمایند. (خاتمی، 1389، ص 12)
صنعت در زبان انگلیسی معادل واژه Industry است که از واژه لاتین Industria گرفته شده و به معنی بازرگانی یا ساخت و ساخت به طور کلی است. (فریدونی، پژوهشکده باقرالعلوم)
انقلاب صنعتی در عصر حاضر در بسیاری از صنایع اقتصادی، کشاورزی، نظامی و ... بروز پیدا کرده است و گستره آن جهانی شده است.(عبدیانی، پژوهشکده باقرالعلوم)
صنعتی شدن، تجهیز شهر و یا منطقه از نظر صنعتی است، در سطح یک کشور به معنای گذشتن از یک مرحله فرایندهای زراعی است که تا پیدایی فرایند صنعت اساسی شناخته می شود و دستیابی به فعالیتهای صنعتی یعنی مجموعه فنون و حرفی که مواد اولیه را در جهت انطباق با نیازهای انسانی مورد استفاده قرار می دهند.(فریدونی، پژوهشکده باقرالعلوم)
جمهوری اسلامی ایران علاوه بر اینکه مصرف کننده غالب این صنایع است خود در تولید صنایع کارامد و تکنولوژی پیشرفته نقش داشته است.(عبدیانی، پژوهشکده باقرالعلوم)
ویژگی اصلی صنعتی شدن تولید به روش ماشینی است که پایه رشد فرایند توان تولید بهره وری و نیز تخصصی شدن اقتصاد در همه ابعاد به شمار می رود جامعه ای را صنعتی می خوانند که نه تنها در آن فعالیتهای مرتبط با صنعت در تمامی شاخه هایش فعالیت های غالب به شمار می روند، بلکه اکثر افراد با روحیه عقلانی و احراز کارایی صنعتی به کار بپردازند و نهادها نیز به چنین شیوه ای اداره شوند. (ساروخانی به نقل از فریدونی، پژوهشکده باقرالعلوم)
ایران به عنوان کشوری که در آن چرخه های صنعت به سرعت در حال چرخیدن است از نظر صنایعی مثل هسته ای یا نانو تکنولوژی جزو برترینهای جهان به شمار می رود. مزایایی که کشور ایران برای صنعتی شدن دارد شامل موارد زیر است:
1- وجود منابع طبیعی فراوان و عظیم در کشور (مانند نفت و گاز و ...)
2- تجربه نسبتاً طولانی مدت حرکت در جهت صنعتی شدن در مقایسه با دیگر کشورهای منطقه (عبدیانی، پژوهشکده باقرالعلوم)
3- وجود نیروهای انسانی جوان متخصص و پر انرژی جهت ارائه ایده هایی نو
یکی از مزایای مهم صنعتی شدن برای هر کشوری تاثیر گزاری آن بر امنیت کشور است در دیدگاه کلاسیک امنیت همیشه از برون مورد تهدید قرار می گرفته است این تهدیدات در حوزه های مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ظاهر می شود تضادها و گسل های قومی، رقابت های ملی درون یک کشور در بسیاری از کشورهای در حال توسعه نشان داده است که برای امنیت ملی عامل داخلی به مراتب تهدید کننده تر از دشمن خارجی بوده است، هرگونه وابستگی اقتصادی و صنعتی به بیگانگان به شکنندگی امنیت کمک می کند زیرا وابستگی نیازمند سرسپردگی و تبعیت از دیگران و به نوعی خود فروشی است که نتیجه آن تسلط اجنوی است بر مصالح و اداره ملی؛ صنعت بر امنیت داخلی نیز موثر است امنیت ذهنی و آرامش فکری مردم منوط به آن است که افراد بدون دغدغه کالا و اجناس با کیفیت یا خدمات پس از فروش ارزان، متنوع و به اندازه کافی و مورد نیاز خود را در هر زمان و مکان خریداری نمایند. (خلیفه و فرخی، 1389، ص5)
با این تفاسیر وجود و گسترش صنعت برای هر کشوری از گام های اساسی توسعه به شمار آمده و برای پیشرفت هر کشوری ضروری است. وجود صنعت در هر کشور علاوه بر بعد اقتصادی در ابعاد فرهنگی و اجتمایی نیز می تواند موجب آرامش روحی و جسمی افراد آن جامعه گردد.
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 70 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 26 |
پیشینه ومبانی نظری سبک های مقابله
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
از اوایل دهه 1970 بسیاری از محققان به مطالعه پاسخهای هوشیار در شرایط تنیدگی زای بیرونی که افراد در برابر موقعیتهای منفی و بحرانی از خود نشان میدهند، علاقمند شدند (قریشیراد، 1389).
به طوری که مقابله یکی از متغیرهایی است که به صورت گسترده در چارچوب روان شناسی سلامت مورد مطالعه قرار گرفته است (هابفول، شوارزر و چون، 1998؛ به نقل از غضنفری و قدمپور، 1387). لازاروس و فولکمن (1984) معتقدند که مقابله عبارت است از مجموعه کوششهای شناختی و رفتاری برای غلبه بر مطالبات بیرونی و درونی که به نظر فرد انرژیبر و فراتر از منابع موجود او است.
شناسایی شکلهای موثر مقابله به عنوان متغیر واسطهای در رابطه استرس- بیماری، خط مقدم پژوهشها را در این حوزه به خود اختصاص داده است (سامرفیلد، 2000؛ به نقل از غضنفری و قدمپور، 1387). به طور کلی سبکهای مقابلهای به تلاشهای شناختی و رفتاری برای جلوگیری، مدیریت و کاهش تنیدگی اطلاق میشود (پنتلی و توماکا، 2002؛ به نقل از ضیغمی و پوربهاءالدینی زرندی، 1390).
از دیدگاه لازاروس و فولکمن مقابله عبارت است از: تلاشهای فکری، هیجانی، رفتاری فرد که هنگام روبهرو شدن با فشارهای روانی به منظور غلبه کردن، تحمل کردن و یا به حداقل رساندن عوارض استرس به کار گرفته میشود (لازاروس و فولکمن، 1960). بر اساس بررسیها موقعی که با استرس و شرایط بحرانی رو به رو میشویم روش مقابلهمان را از یک فهرست بزرگتر و گوناگون انتخاب میکنیم گر چه فهرست بزرگی از روشهای مقابلهای داریم لیکن اغلب به تعدادی از راهبردهای مقابله پیش از سایر راهبردها اعتماد میکنیم و راهبردهایی را مورد استفاده قرار میدهیم که ما را با موقعیتهای آسیبزا سازگار نماید با این همه روش مقابله با استرس مقداری پایداری در موقعیتهای گوناگون نشان میدهند (لیویدووتین، 1997؛ به نقل از زارع، 1383). لذا یکی از موارد شایان توجه نقش تفاوتهای فردی در فرایند مقابله است هر یک از ما سبک مشخصی برای مقابله با مشکلاتمان داریم و موقعی که عنوان میکنیم شخصی بامشکلاتش مقابله میکند به طور حتمی بیان مینمائیم که وی آنها را به صورت مؤثری دستکاری میکند در واقع فرایندهای مقابله ممکن است شامل دامنهای از سلامتی تا آسیب شناختی محض باشد کارلس کارور و همکارانش همبستگی میان هر روش مقابله با برخی متغیرهای شخصیتی مثل عزت نفس و اضطراب را اندازهگیری کردند آنها دریافتند که برخی الگوهای مقابلهای (روشهای مقابله فعال برنامه ریزی شده) با عزت نفس بالا و اضطراب پایین همبسته هستند. در صورتی که الگوهای رویاوریی دیگر با عزت نفس پایین و اضطراب همبستگی دارد. یافتههایی از این قبیل برای تمایز بین الگوهای مقابله با استرس بهداشتی و آنهایی که منجربه ناسازگاری میگردد را مشخص مینماید. با این حال هیچ راهبرد مقابلهای نمیتواند پیآمد موفقی را تعیین نماید. علاوه بر این ارزش سازگاری هر روش مقابلهای به موقعیت طبیعی آن بستگی دارد. به طوری که حتی راهبردهای مقابله غیرمنطقی نیز ممکن است در برخی موارد ارزش سازگاری داشته باشد (چین آوه، ایشاک و صالح، 2010).
سبک زندگی ناسالم، با تلاشهای مقابلهای در زندگی که بیشتر مربوط به ارزیابیهای شناختی و شیوه مقابلهای در قالب رفتارهای ناسالم است، ارتباط تنگاتنگ دارد. به ویژه یک رابطه معناداری با درماندگی در حل مسئله در این سبک مقابلهای وجود دارد. پس رفتار ناسالم و یک زندگی ناسالم نتیجه خلاقیت کمتر در حل مسئله و اطمینان کمتر به توانایی حل مسئله است. این گونه افراد احساس درماندگی بیشتری دارند و منبع کنترل بیرونی تر دارند و از اخلاق حرفه ای پایین تر برخوردارند زیاده طلب و احساس کنترل و مهارت کمتری را تجربه می کنند از حمایت اجتماعی و تحمل جسمی کمتری برخوردارند تحریک پذیری بیشتری دارند و اسنادهای درونی ثابت و کلی بیشتری دارند در حالی که تصور رفتار و سبک زندگی سالم کاملا متفاوت است. اینگونه افراد شیوه مقابله و ارزیابی شناختی مثبتتری دارند، احساس درماندگی کمتر، منزلت بالاتر، نمرات بالاتر در کنترل زندگی و مهارتهای زندگی و نگرش مثبت به سلامتی و ورزش، کمتر از مشکلات فرار کرده و بیشتر با آنها روبرو می شوند حمایت بیشتری دریافت میکنند و از نظر هیجانی کمتر تحریک پذیرند. بنابراین رفتار سالم، سلامتی را پیش بینی میکند و ارزیابیهای شناختی در فرایند ترس و سلامتی نقش مهمی را دارند. در نتیجه میتوان گفت سلامتی روانی و جسمانی افراد هم تحت تاثیر ارزیابی شناختی و هم شیوه مقابله ای آنان قرار دارد (کاسیدی، 2002؛ به نقل از کاکاوند و پارسامنش، 1389؛ چینآوه و همکاران، 2010). در هر صورت مقابله نقش مهم و مؤثری در سازش رفاه و سلامتی انسان دارد پژوهشهای مختلف نشان میدهد که روشهای مقابله مساله مدار از روشهای مقابله غیرمسالهمدار بر رفاه و سلامتی افراد تأثیر میگذارد (چینآوه و همکاران، 2009). در نظریه شناختی هیجانی، بیان میگردد که استرسزا بودن رویدادها، پدیدهای اساساً شخصی است و کارکرد تعامل فرد با محیط و ارزیابی او از وقایع بالقوه تهدید کننده و چالش برانگیز است (لازاروس، 1977).
leh