دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 12 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 16 |
مقاله بهداشت روان در جمهوری اسلامی ایران در 16 صفحه ورد قابل ویرایش
بهداشت روان در جمهوری اسلامی ایران
دستاوردها و نیازها
واژه های کلیدی
بهداشت روان، تاریخچه، بلایای طبیعی
مقدمه
جمهوری اسلامی ایران کشوری پهناور با مساحت بیش از 1648000 کیلومتر مربع است و شامل 28 استان، 282 بخش، 724 قریه، و بیش از 2260 روستا است. جمعیت بیش از 60 میلیون نفر تخمین زده میشود با 4/50 درصد زیر سن 19 سال و 4/4 درصد بالای 65 سال. میزان رشد جمعیت 41/1 درصد می باشد. روند شهرنشینی رو به افزایش است تو 4/60 درصد جمعیت در مناطق شهری و 6/39 درصد در مناطق روستایی سکونت دارند. شهرهای بزرگ گسترش می یابند و تنها در تهران (پایتخت) ، بیش از 11 میلیون نفر زندگی میکنند. زبان رسمی کشور فارسی است و 6/99 درصد از جمعیت مسلمان هستند. شاخص های بهداشت عمومی در کشور بهبود یافته است و نیل به این دستاوردها مدیون سیستم مراقبت بهداشتی اولیه (PHC) می باشد. گسترش شبکه بهداشتی توسط نیروهای محلی به دور افتاده ترین نقاط کشور میسر شده و تغییرات عمیقی در برقراری و تداوم بهداشت جامعه بدنبال داشته است. مراقبت های بهداشتی نیز به دلیل افزایش منابع انسانی و توزیع مناسب آن بهبود یافته است. تعداد پزشکان در مقایسه با 47373 پزشک در سال 1369 به 90000 رسیده و تعداد تخت های بیمارستانی از 55368 تخت در سال 1358 به 96148 تخت در سال 1376 افزایش یافته است. خدمات سرپایی نیز در 65 کلینیک دولتی و 328 کلینیک خصوصی ارائه میشود.
در حال حاضر 735 روانپزشک مشغول به کار هستند و سالانه حدود 50 روانپزشک جدید فارغ التحصیل میشوند. 3/1 تخت روانپزشکی برای هر 10000 نفر وجود دارد که از متوسط منطقه ای (8/0 برای 10000 نفر) بالاتر و از آمار 6/3 در آمریکا و 3/9 در اروپا بسیار پایین تر است. 25 دکترای روانشناسی بالینی، بیش از 389 کارشناس ارشد روانشناسی بالینی و 5000 کارشناس روانشناسی نیز، وجود دارند.
تاریخچه خدمات بهداشت روان
برای خدمات بهداشت روان در ایران، می توان چهار دوره قایل شد. دوره اول که تا سال های 1320 ادامه یافت و دارالمجانین ها با شرایط بسیار نامناسب در تهران، همدان شیراز و اصفهان وجود داشتند. دوره دوم از سال های 1320 یعنی هنگامیکه دانشکده پزشکی در کشور تأسیس، و روانپزشکی به عنوان شاخه ای از طب مدرن منظور شد، آغاز گردید. تأسیس بیمارستان های دانشگاهی جدید و تدریجا ایجاد و رشد دپارتمان ها و بیمارستان های روانپزشکی و آموزش دستیاری روانپزشکی در سالهای 1340، حداقل در شهرهای بزرگ، منجر به بهبود مراقبت های ارائه شده برای بیماران روانپزشکی شد.
در سومین دوره که سال های 1350 را شامل می شد، تلاش هایی در جهت دستیابی به مراقبت های بهداشت روان جامع، توسط انجمنی برای توانبخشی معلولین و خدمات بهداشت روان جامعه صورت گرفت. این امر توسط اولین معاونت وزارت بهداشت و تأمین اجتماعی انجام شد. وزارت متبوع اقدام به یک سری پژوهش های همه گیرشناسی و تأسیس تعدادی بیمارستان و مراکز روانپزشکی جدید در نقاط مختلف کشور نمود و آغاز به آموزش سطح بندی شده در روانپزشکی و روانپرستاری کرد. این برنامه های آموزشی و تحقیقاتی، پس از انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، در انستیتو روانپزشکی تهران ادغام شد. چهارمین دوره از مهر ماه 1365، هنگامیکه برنامه ملی بهداشت روان (NPMH) توسط یک تیم چند رشته ای (MULTIDISCIPLINARY) از متخصصین طرح و توسط دولت پذیرفته شد، آغاز گردید. استراتژی اصلی، ادغام فعالیت های جدید در یک سیستم مراقبت های بهداشتی اولیه کارآمد بود.
ادغام بهداشت روان در سیستم مراقبت های بهداشتی اولیه
از سال 1367 تا 1369 یک پیش مطالعه (Pilot study) موفق در شهرکرد و شهررضا در مرکز جمهوری اسلامی ایران انجام شد که نشانگر افزایش قابل ملاحظه دانش بهداشتکارها و بهبود مهارت های بیماریابی در مقایسه با مناطق شاهد بود متعاقب آن، حرکت هایی در کشور صورت گرفت که منجر به گسترش سریعتر برنامه شد. برخی عوامل که منجر به این تسریع شدند، عبارت بودند از :
§ ایجاد واحد سلامت روان در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
§ اعلام بهداشت روان به عنوان نهمین جزء مراقبت بهداشتی اولیه
§ تشکیل کمیته مشورتی بهداشت روان کشوری که اعضای آن هیئت علمی دانشکده های پزشکی بودند.
§ تهیه آیین نامه های آموزشی برای تمام سطوح ارائه بهداشت (1367)
§ بازنگری ها و کارگاه ها درباره برنامه کشوری (1370) و متدولوژی تحقیقات بهداشت روان (1372)
§ بزرگداشت سالانه هفته بهداشت روان در مهر ماه از سال 1364
§ ارتقاء آگاهی سایر کارکنان بهداشت از طریق کارگاه ها، سمینارها و کنفرانسها
§ ارتقاء آگاهی عمومی در مورد بهداشت روان از طریق رسانه ها.
دستاوردها
توسعه دوازده ساله طرح ادغام بهداشت روان در مراقبت های بهداشتی اولیه منجر به بهبود بسیار زیاد در استقرار سرویس های بهداشت روان شده است. تعداد مراکز بهداشتی بخش ها که در آن طرح ادغام انجام شده در سال 1380 به 234 مرکز افزایش یافت (84% از مراکز در دسترس). تعداد مراکز بهداشتی شهری و روستایی که در آن طرح ادغام بهداشت روان در PHC انجام شد، به 2417 مرکز (54 درصد از مراکز موجود) رسید. تعداد خانه های بهداشت که در آن بهداشت روان در سیستم PHC ادغام شد، به 10000 افزایش یافت (70 درصد خانه های بهداشت موجود). علاوه بر این تعداد افراد در نواحی روستایی که توسط این طرح پوشش داده شدند به 15626729 نفر (63 درصد) و در مناطق شهری به 4568301 نفر (8/10) و در مجموعن به 20195130 نفر (1/30 درصد) بالغ شده است.
بهداشت روان در کودکان و نوجوانان
در دو دهه اخیر، تغییر زیادی در توزیع سنی جمعیت بسوی سنین کمتر پیش آمده است. بالطبع برنامه های بهداشت روان نیز نیاز به تغییر جهت مناسب دارد. در این زمینه چندین طرح دارای همپوشی انجام شده است. بعنوان مثال، برنامه های بهداشت روان مدارس آغاز شده اند. در دماوند، شهری با 250000 نفر جمعیت در 100 کیلومتری شمال تهران، یک پیش طرح در سال 1376 آغاز شد که هم دانش آموزان و هم والدین را در بر می گرفت. مداخله به نحو بارزی دانش و نگرش دانش آموزان و والدین آنها را نسبت به بهداشت روان بهبود بخشید، اعتماد به نفس دانش آموزان افزایش یافت و مشکلات آنها با والدین و آموزگاران کمتر شد، ترس از امتحان تخفیف یافت و تنبیه جسمی دانش آموزان و مدرسه گریزی خاتمه یافت و آزار جنسی وسیگار کشیدن کاهش یافت. این مطالعه یک مثال درمعیار کوچک است که نشان می دهد چگونه مداخله در مدرسه می تواند کمک کننده باشد. یک برنامه بهداشت مدارس جامع در دست تهیه و اقدام می باشد.
با توجه به آزار کودکان، بهداشت روان یک برنامه براساس پیشگیری از آزار کودکان و خشونت علیه زنان بامشارکت یونیسف و WHO آغاز کرد. سه پروژه تحقیقاتی برای تعیین وسعت مشکل بعنوان بخشی از روند ارزیابی نیازها، انجام پذیرفت. مجموعه متون آموزشی برای پزشکان عمومی و بهداشتکارها، برای جلوگیری از آزار کودکان تهیه شد و چهار کارگاه آموزشی با موضوع حقوق کودکان در چهار استان برگزار شد. در زمینه آزار کودکان و جنبه های مختلف آن، اعم از جسمی، جنسی و احساسی کماکان باید بیشتر کارکرد و قسمت اصلی فعالیت باید در ساختار برنامه بهداشت مدارس گنجانده شود.
سوء مصرف مواد
بدلیل عادت مصرف تریاک که از دیرباز در ایران وجود داشته است، همیشه فشار زیادی از طرف سیاست گذاران برای راهکارهای کاهش عرضه مطرح بوده است. در سال های 1360، فعالیت های کاهش تقاضا به نفع کاهش عرضه نادیده گرفته شد. کلیه فعالیت های جاری در زمینه کاهش تقاضا، از سال های 1370 شروع شده است. سابقا از دیدگاه مصرف کنندگان مواد بود. هنگامیکه مشخص شد چنین راه کاری مؤثر نیست، اولین برنامه ملی در زمینه کاهش تقاضا در سال 1373، آغاز بکار کرد. در همین سال، اولین درمانگاه سرپایی در یک مرکز بهداشت دولتی شروع به کار کرد. همزمان یک گروه خودیار معتادان گمنام (Narcotics Anonymous) با تعداد کمی عضو آغاز به کار کرد. که در حال حاضر بیش از 10000 عضو دارد.
همچنین قریب به 130 درمانگاه سرپایی و 300 تخت برای درمان معتادین در مراکز بهداشت دولتی در دسترس است. در همان زمان بسیاری از بازآموزی ها و کارگاه های آموزشی برای پزشکان، پرستاران و مددکاران اجتماعی براساس اهداف کاهش تقاضا برگزار شد. این همه ، در کنار تسهیل قوانین که توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزشی پزشکی انجام شد، منجر به درگیر شدن صدها پزشک در درمان مصرف کنندگان مواد شد. تخمین زده میشود که تنها در مراکز دولتی، سالانه حدود 60000 مصرف کننده مواد پذیرفته میشوند.
بر اساس اطلاعات جاری در زمینه مصرف مواد در کشور، تخمین زده میشود که 5/1 میلیون فرد وابسته به مواد وجود دارند. تریاک شایعترین ماده مصرفی با 37 درصد می باشد و پس از آن حشیش و هروئین به ترتیب با 21 و 19 درصد قرار دارند. میانگین سنی مصرف کنندگان مواد 33 سال است، در حالیکه میانگین سنی شروع مواد 22 سالگی است. درصد مصرف کنندگان تزریقی مواد 29 می باشد و عجیب نیست که 63% از افراد آلوده با HIV و AIDS در جمهوری اسلامی ایران سابقه مصرف مواد تزریقی داشته اند.
گرچه برنامه های درمانی تصویب شده جاری شامل رژیم های جایگزین نمی شوند، اما استراتژی های کاهش آسیب به زودی در برخی زندان ها آغاز میشوند. با توجه به پیشگیری اولیه، هم اکنون برنامه های متعددی در سطح جامعه در حال اجرا هستند که غالب آنها شامل مشارکت مدارس هستند. همچنین، رسانه ها بطور گسترده ای علیه مصرف مواد می جنگند و یک طرح اولیه برای ارزیابی امکان ادغام یک برنامه پیشگیری از اختلالات سوء مصرف در سیستم PHC در دست اجرا است.