دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 116 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 58 |
تعریف اعتیاد
اعتیاد یک اصطلاح عامیانه و غیر علمی به معنی وابستگی بیمار گونه بهمصرف یک یا چند نوع ماده مخدر است که سبب بروز رفتارهای مواد جویانه شده و در صورت عدم مصرف مواد مورد نظر ، علائم محرومیت در فرد معتاد بروز میکند . منظور از مواد ، یک ماده شیمیایی – نه خوراکی است که پس از مصرف، وابستگی و نیاز شدید در فرد به مصرف دوباره آن ایجاد میشود.بطور متعارف، اعتیاد برای شناسایی رفتارهای خود مخربی بکار میرود که شامل مولفههای دارویی است. این واژه مختص کسانی است که گرفتار وابستگی جسمی به یک وبیش از یک داروی غیر قانونی هستند. دراین تعریف شامل هوس کردن شدید مواد، و نیاز به مواد بیشتر برای کسب همان اثر قبلی است.(بهاری 1388).
اختلالهای ناشی از مصرف مواد
راهنمای تشخیص و آمار اختلالات روانی(DSM-IV-IR) اعتیاد را به عنوان اختلال مربوط به مصرف مواد به حساب نمیآورد. اما سه دسته مجزا مربوط به مصرف مواد به شرح زیر:
1-بدون اختلال مصرف مواد 2-سوءمصرف مواد 3-وابستگی به مواد ارائه میدهد (لیویِن تال[1]، 2008).
وابستگی :
منظور از وابستگی مجموعهای از علائم و مشکلات رفتاری، شناختی، و فیزیولوژیک است که به دنبال مصرف طولانی مدت مواد ایجاد میشوند. در این حالت فرد علیرغم وجود مشکلات قابل توجه در رابطه با مصرف به صورت اجباری به مصرف مواد پرداخته و ناتوان از قطع مصرف مواد است، یا وابستگی اشاره به اختلال یا ناراحتی ناشی از الگوی مصرف مواد است .
(DSM – IV – TR، 2000). به عبارتی دیگر تعریف اعتیاد عبارت است از: نداشتن کنترل بر تکانههای رفتاری ، به ویژه تکانه برای مصرف مواد و داروها میباشد.
راهنمای تشخیص و آمار اختلالات روانی(DSM-IV-IR) انجمن روانپزشکی آمریکا[APA] (2000، ص197) یک فرد را وابسته به مواد روانگردان معرفی میکند، در صورتی که فرد سه تا از معیارهای زیر را به مدت دوازه ماه مستمر نشان دهد:
1- تحمل 2- علائم محرومیت 3- مقدار ماده مصرفی یا مدت زمان مصرف، بیشتر از حدی شود که فرد در ابتدا در نظر داشت. 4- کوششهای فرد برای تنظیم یا قطع مصرف مواد، با عدم موافقیت روبه رو شود. 5- وقت و زمان زیادی صرف تهیه مواد، مصرف، و از بین رفتن اثرات مواد میشود. 6- فرد از فعالیتهای خانوادگی و سرگرمیهای خودکناره میگیرد تا در تنهایی یا همراه دوستان به مصرف مواد بپردازد. 7- فرد علیرغم آنکه میداند مواد باعث مشکلات جسمانی یا روانی میشود (مانند علائم افسردگی یا آسیبهای بدنی شدید) همچنان به مصرف مواد ادامه میدهد ] APA، 2000، ص198[. تشخیص وابستگی میتواند بدون تحمل و علائم محرومیت صورت گیرد ولی این علائم میتواند ما را در توصیف بهتر فرد وابسته بر طبق APAیاری دهد.
نشانههای وابستگی در انواع طبقات مشابه یکدیگر است ولی برای طبقات خاص بعضی از نشانهها برجستگی کمتری دارند. و در موارد معدود هیچکدام از نشانه ها وجود ندارد (به عنوان مثال، در وابستگی به مواد توهم زا نشانههای ترک اعتیاد دیده نشده است). بیشتر کسانی که به مواد وابستگی دارند احتمالاً "اشتیاق مصرف" یا سائق روانی شدید برای مصرف مواد را تجربه میکنند، اگر چه این دخالت به گونه اخص به عنوان یک ملاک تشخیص فهرست نشده است (جعفری، 1389).
سوءمصرف
در سوءمصرف مواد، پدیدههای تحمل، محرومیت و مصرف اجباری مواد وجود ندارد. بلکه فرد به دنبال مصرف مواد با مشکلاتی روبه رو میشود. به این ترتیب سوءمصرف مواد، نوعی از مصرف مواد است که باعث ایجاد عواقب و پیامدهای نامطلوب میگردد. زمانی که شخص همواره کار یا فعالیت خود را به دلیل مستی یا خواب بعد از مستی از دست میدهد رفتار وی ممکن است با تعریف سوءمصرف مطابق باشد. یک حادثه منفرد یا زیادهروی در مصرف یک مصرف یک ماده در یک موقعیت خاص در این تعریف نمیگنجد. مصرف منظم مقادیر کم تا متوسط مواد به عنوان سوءمصرف منظور نمیگردد، مگر آنکه به آسیب در عملکرد فرد منجر شود. نه مقدار و نه نوع داروی مصرف شده، نه مجاز بودن و نه غیر مجاز بودن آن طبق DSM کلید تعریف سوءمصرف مواد محسوب نمیشود. بلکه این موضوع مطرح میشود که اگر فرد به رغم اینکه میداند مصرف مکرر ماده مانع از عملکرد او در سایر زمینههای زندگی میشود به مصرف آن ادامه میدهد، سوءمصرف محسوب می شود (آزاد، 1390).
بر طبق راهنمای تشخیص و آمار اختلالات روانیDSM-IV-IR) ، 2000) برای آن که مشخص شود فردی به مرحله سوءمصرف مواد رسیده یا نه، لازم است که حداقل یکی از موارد زیر را به مدت دوازده ماه مستمر داشته باشد:
1- مصرف مکرر مواد به نوعی که مانع انجام نقشها و تعهدات شغلی، تحصیلی و خانوادگی فرد شود. مثلاً دانشآموزی که به علت مصرف مواد از کلاس غیبت میکند. 2- مصرف مکرر مواد در مواردی که امکان خطر جانی وجود دارد. مثلاً رانندگی تحت مصرف مواد. 3- ایجاد مشکلات مکرر قانونی به دنبال مصرف مواد مانند: دستگیری و زندان. 4- با ادامه یافتن مصرف مرتب مشکلات اجتماعی و ارتباطی تشدید میشود. مانند فردی که به دنبال مصرف مواد دائماً با دیگران درگیر میشود.
عوامل خطر ساز و محافظت کننده در برابر مواد:
عواملی وجود دارند که احتمال یا امکان سوء مصرف مواد و اعتیاد را افزایش میدهند که به آنهاعوامل خطرسازمی گویند.این عوامل ضامن اعتیاد در آینده نیستند، بلکه بیشتر پیش بینی کننده یا شاخص اعتیاد بالقوه هستند.(ای جی گیندا[2]،2007).
همچنین عواملی وجود دارندکه احتمال مصرف و وابستگی راکاهش میدهد،که به آنها عوامل محافظت کننده گفته میشود.در این بخش برخی از گزارشات مرتبط با عوامل خطرساز و محافظت کننده که تاحدی نیز هم هوشی دارند ، آورده میشوند.
عوامل خطرساز:
الف- عوامل خطرساز از نظر روانپزشکی مثل: اضطراب ، اختلالات شخصیتی سطح تحمل پایین ، تصویر منفی از خود، فقدان شایستگی ، انزوا و افسردگی ب- عوامل خطرساز از نظر رفتاری مثل: اجتماع ستیزی اولیه و رفتار بزهکارانه (اختلال کرداری)، عملکرد تحصیلی ضعیف ، فقدان تعهد آموزشی ، گرفتاری اجتماعی با سایر همسالان و رفتار غیر قابل قبول اجتماعی برای دستیابی به قوه ارزش و رضایت خاطر .ج- عوامل خطرساز جمعیت شناختی مثل: گرایش مردان به مواد در مقایسه با زنان ، گروهای نژادی و فرهنگی خاص ، زندگی شهری و موانع شغلی ، آموزشی و اقتصادی همراه آن.د- عوامل خطرساز خانوادگی مثل: انضباط متناقض والدین ، فقدان صمیمیت خانوادگی ، فقدان مهارت های کافی نزد والدین و سوء مصرف مواد بوسیله والدین.و- عوامل خطرساز اجتماعی مثل: مصرف مواد بوسیله همسالان و دسترس پذیری مواد.س- عوامل خطرساز و وراثتی مثل: پسران و دختران افراد الکلیک 3یا4 برابر بیشتر احتمال دارد که نسبت به افرادی که تاریخچه خانوادگی الکلیسم ندارند ، بعنوان یک الکلی رشد کنند و یا ارتباط برخی انتقال دهننده گان عصبی مثل دوپامین و سروتونین با مصرف مواد .(ای جی گیندا،2007).
گزارش موسسه ملی سوء مصرف مواد ایالات متحده از عوامل خطرساز و محافظت کننده در کودکان و نوجوانان (2003).
عوامل خطرساز |
گستره موثر |
عوامل محافظت کننده |
رفتارهای تهاجمی زودرس |
فردی |
خودکنترلی |
کوتاهی و نظارت والدین |
خانوادگی |
نظارت و کنترل والدین |
سوء مصرف مواد |
گروه همسالان |
شایستگی تحصیلی |
دسترس بودن مواد |
آموزشگاه |
سیاستهای مغایر سوء مصرف مواد |
فقر |
جامعه |
تقویت روابط و وابستگی اجتماعی |
براساس این گزارش پژوهشها نشان دادهاند که خطرناکترین مواقع در زندگی برای آسیبپذیری بیشتر نسبت به سوءمصرف مواد، مراحل انتقالی است.(گالانتز[3]،2006). اولین موقعیت انتقالی بزرگ برای کودک زمانی است که محیط خانواده را ترک کرده و به مدرسه میرود، بعدها نیز زمانی تغییر مقاطع تحصیلی همین خطر او را احاطه میکند و آسیب پذیری او بخاطر موقعیت جدید اجتماعی و داخل شدن در گروه های همگن بزرگتر زیاد می شود ، معمولاً در اوایل نوجوانی است که کودکان برای نخستین بار با سوء مصرف مواد روبرو میشوند زمانی که کودکان وارد دبیرستان میشوند ،نوجوانان در معرض چالشهای جدید اجتماعی ،عاطفی و تحصیلی قرار میگیرند و درهمین زمان ممکن است آنها دسترسی راحتتری به مواد و سوءمصرف کنندگان مواد داشته باشند. این چالشها میتوانند سوءمصرف الکل ، موادمخدر و سیگار را در آنان بالا ببرد.
[1] . Levinthal, C.F.
[2] .A.j.gindi
[3] .Glantz