دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 10 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 8 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 8 صفحه
فرمان هیدرولیک سیستم فرمان سیستم فرمان انواع گوناگونی دارد از جمله سیستم فرمان مکانیکی(دنده شانه ای و پینیون)،هیدرولیکی والکتریکی که در این مقاله به آن ها می پردازیم.
مقدمه ای بر سیستم فرمان امروزه پیشرفت های علمی و فنی در تمام زمینه ها تحقق یافته و این امر شامل صنایع خودرو سازی و صنایع وابسته نیز شده است.
یکی از این صنایع و اجزای وابسته،قسمت فرمان خودرو است که وظیفه ی خطیر هدایت خودرو از طریق آن انجام می شود.
برای تغییر مسیر خودرو از سیستم فرمان استفاده می شود.
لذا مجموعه ی تشکیل دهنده ی این سیستم نقش مهمی در خودرو به عهده دارد.
معمول ترین این سیستم ها،سیستم دنده شانه ای و پینیون است،به طوری که پینیون حرکت دورانی داشته و دنده شانه ای حرکت خطی انجام می دهد.
در این حال پینیون حرکت دورانی غربیلک فرمان را به دنده شانه ای انتقال داده،دنده شانه ای نیزحرکت خطی را از طریق مفصل ها به چرخ های خودرو انتقال می دهد.
سیر تکامل سیستم فرمان یکی از پارامتر های موثر در انتخاب نوع خودرو در کشورهای توسعه یافته،راحتی چرخش غربیلک فرمان خودرو می باشد.
این موضوع سازندگان خودرو را بر آن داشته است که جهت تسهیل در چرخش فرمان و به تبع آن کاهش خستگی راننده و همچنین افزایش ایمنی با فراهم کردن کنترل بهتر در جاده های خشن، یک سیستم هیدرولیکی به قسمت مکانیکی اضافه نمایند.
معمولا این سیستم جانبی به صورت کمکی عمل می نماید.
یعنی وظیفه ی اصلی همچنان به عهده ی قسمت مکانیکی است معمولا اجزای زیر به قسمت مکانیکی فرمان اضافه می شوند تا هیدرولیکی گردد: پمپ هیدرولیک با مخزن روغن و چرخ تسمه شیرهای کنترل لوله های رابط سیلندر تسمه خودروهای سمند،پژو(شامل 206،405،پارس) ،دوو،زانتیا و ماکسیما دارای فرمان هیدرولیک هستند.
سیستم هیدرولیکی فرمان جهت ایفای نقش از موتور خودرو استفاده می کند.
بنابراین از بازده موتور کمی می کاهد،همچنین مصرف انرژی بیشتری را باعث می گردد.
علاوه بر آن،سیستم هیدرولیک به صورت مرکز آزاد عمل می کند.
یعنی حتی در زمان هایی که خودرو به صورت مستقیم در حال حرکت بوده و هیچ انحرافی انجام نمی دهد،باز هم این سیستم عمل می کند.
این موارد سازندگان فرمان خودرو را بر آن داشت تا به دنبال سیستم های بهتر و مفیدتری گشته،آن ها را جایگزین هیدرولیکی نمایند یا سیستم هیدرولیکی را بهبود بخشند.
یکی از سیستم های ارائه شده در سال های اخیر،فرمان الکتروهیدرولیکی(EHPS) است که در آن به جای استفاده از موتور خودرو،یک موتور الکتریکی به پمپ هیدرولیک اضافه می شود و در نتیجه فرمان از موتور مستقل می گردد.
خودروی پژو 307 از این نوع سیستم فرمان استفاده می کند.
دراین نوع فرمان،هر چند مسئله ی مستقل بودن از موتور خودرو تحقق یافته است ولی مشکل دائمی بودن عملکرد سیستم هیدرولیکی یعنی حالت مرکز آزاد هنوز پابر جاست.
به عبارت دیگر باید حالتی تعبیه نمود که زمانی که چرخشی به فرمان وارد می شودسیستم عمل کند،نه همه ی زمان ها.
فرمان الکتریکی(EPS) این نوع فرمان مشابه هیدرولیکی آن عمل می کند ولی از لحاظ ساختار متفاوت بوده و دارای مزایای زیادی نسبت به نوع هیدرولیکی است.
این سیستم در اواسط دهه ی 1970 برای اولین بار
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 24 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 25 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 25 صفحه
به نام خدا فرایندی برای تصفیه مس در حالت جامد چکیده: فرآیندی برای زدودن ناخالصی هل از کنستانتره مس قبل از گزارش ارائه شده است.
کنستانتره در یک محفظه خلاء تحت تجزیه حرارتی در دمایی در حدود قرار گرفته است.
این پیش عملیات زدودن کامل آرسنیک، آنتیموان، بیسموت، سرب و روی را بخوبی ناخالصی ها، از کنستانتره مس ممکن می سازد.
کلمات کلیدی: کانه های صنعتی، کانه سولفیدی، پیرومتالوژی، فرآیند معدنی، آلودگی مقدمه در متالوژی مس، زدایش ناخالصی ها برای تولید مس با کیفیت بالا بسیار بحرانی و حساس است.
در تکنیک پروماتولوژی مس، که نزدیک به 80 درصد تولید مس در دنیا را به خود اختصاص می دهد، زدودن ناخالصی ها به کمک یک فرایند پر پیچ و خم که در هزینه نهایی تولید بسیار قابل توجه است، حاصل می شود.
با مسلم فرض کردن ثابت ناخالصی ها در کانه مس و کاهش در مقدار مس موجود در کانه های در حال استحصال، انتظار می رود که حتی شرایط شراط بحرانی تری را در آینده داشته باشیم.
در همان حال تعداد زیادی از معادن در نقاط مختلف دنیا مانند معدن چاکویی کاماتا در شیلی، با این مشکل روبرو شده اند.
زدایش ناخالصی ها، توسط مراحل تبخیر و سرباره گیری در هنگام گدازش، واگردانی و تصفیه آتشی به انجام می رسد، فرآیندی که در نهایت با تصفیه الکترولیزی خاتمه می یابد.
علیرغم اصلاحات چشمگیر صورت گرفته در دهه های اخیر برروی مراحل گدازش و واگردانی، به ویژع به علت ساخت کوره های تشعشعی، روش های زدودن ناخالصی ها تغییر نکرده اند و محدودیتی جدی برای فرآیندهای مدرن گداخت و واگردانی شده اند.
مزیت اصلی گداخت تشعشعی در تولید ماتهای با کیفیت بالا قرار دارد، که این ماتها می توانند به سطوخ بالاتر از 70% برسند، اما این امر نیازمند زدایش ناخالصی هایی مانند آرسنیک، آنتیموان و بیسموت است که بسیار مشکل و هزینه بر است.
به ویژه کنستانتره هایی با مقادیر بالای ناخالصی بسیار آسانتر است تا درجه و کیفیت مات را محدود کنند.
دشواری زدودن ناخالصی ها، ایده متالوژیست ها را برای بدست آوردن مس بلیستر در یک مرحله بی نتیجه گذاشته است.
مشکل زدودن ناخالصی ها از مس بلیستر، فاکتوری مهم بود که بر ضد و مخالف فرآیند تولید مستقیم مس، فرآیند نوراندا، کار می کرد.
که در نهایت این فرایند به یک فرآیند نسبتاً سنتی تبدیل شود که در آن کنسانتره در یک واحد تحت گزارش قرار می گیرد و سپس در یک منورتور پیرس – اسمیت استاندارد تحت عملیات قرار می گیرد.
فرایندی جدید برای زدودن ناخالصی ها با سبک و سیاق پیرومتالوژی در یان مقاله راائه شده است.
این فرایند تفاوت شگرف در این ناخالصی هایی نظیر آرسنیک، آنتیموان، بیسموت، سرب، روی و سایر ناخالصی ها قبل از گدازش کنسانتره زدوده می شوند، با فرآیند جاری و متداول دارد.
این فرآیند شامل گازی کردن و زدایش ناخالصی ها توسط قرار دادن کنسانتره در معرض تجزیه حرایتی در یک محفظه خلاء در دمایی تقریباً 950 است.
شیب فشار بوجود آمده توسط پمپ خلاء، توده گازی چند جزءای را به درون یک تونل با یک پروفیل دمایی کاهنده می راند، در نتیجه میعات و بازیابی گام به گام عناصر مختلف را ممکن می سازند.
این مقاله بیشتر با جنبه های عملی فرآیندی، به ویژه آنهایی که مربوط به
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 3103 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 55 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 55 صفحه
فرایند ماشینکاری سایشی سنگزنی متداولیرین فرآینده ماشینکاری سایشی سنگزنی است.
دراین فرآیند دانههای ساینده به شکل یک چرخ به یکدیگر چسبانیده شدهاند.
عملکرد یک چرخ سمباده بشدت تابع ماده چسباننده و همچنین آرایش فضایی دانههای سایند (موسوم به ساختار) آن است.
ساختار چرخ سمباده- چگونگی قرار گرفتن ذرات ساینده نسبت به یکدیگر ساختار نامیده میشود.
اگر دانهها خیلی نزدیک هم باشند "فشرده" و اگر دور از یکدیگر باشند "باز" نامیده میشوند.
چرخهای سمبادهای که دارای ساختار باز هستند حفرههای تراشة بزرگتر ولی در عوض لبه های برندة کمتر در واحد سطح دارند.
(شکل7-27) در سنگزنی تراشههاکوچکند، ولی اصول مکانیزم تشکیل آنها همان فشردن و برش است که در فصل 21 برای تراشکاری معمولی فلزات مورد بحث قرار گرفت.
در شکل(8-27) تراشههای فولادی حاصل از فرآیند سنگزنی با بزرگ نمایی زیاد نشان داده شده است.
دراین تراشهها همان ویژگیها پیشانی برش و ساختار لایهای تراشههای دیگر فرآیندهای ماشینکاری دیده میشود غالباُ تراشهها آنقدر انرژی حرارتی دارند که میسوزند و یا در هوا ذوب میشوند.
اگر در حین سنگزنی از سیال تراشکاری استفاده نشود، تراشه های سوزان بصورت جرقه مشاهده میشوند.
در حالیکه در سنگزنی سرعت تراش بالاست، مقادیر تغذیه و عمق تراش کوچکند و در نتیجه اعداد توان مصرفی ویژه بسیار بالاست.
از آنجا که عمل تراشیدن نسبت به خراشیدن یا ساییدن قطعاکارآیی بیشتری دارد.
شکستن دانهها و بیرون آمدن آنها از داخل چسب پدیدهای طبیعی در جهت تیز نگه داشتن دانههاست.
باکند شدن دانهها نیروی تراش بیشتر میشود و تمایل دانهها برای شکستن یا خارج شدن چسباننده افزایش می یابد.
کنده شدن دانهها با تغییر چسب موسوم به درجه کنترل میشود.
بنابراین درجه به معنی این است که دانههابا چه قدرتی در چرخ نگه داشته میشوند.
در واقع، درجه به دو عامل زیر بستگی دارد: 1-استحکام ماده چسباننده 2-مقدار ماده چسباننده به عنوان عامل اتصال دانهها.
عامل دوم در شکل (9-27) نشان داده شده است.
معمولاً چرخهای سمباده متخلخل هستند و دانهها ساینده با ایستگاههایی از مادة چسباننده در کنار هم نگه داشته میشوند.
اگر در یک چرخ سمباده سطح مقطع ایستگاها بزرگتر باشد نیروی لازم برای شکستن دانه و آزاد کردن آن نسبت به نوعی که دارای ایستگاههای کوچکتر است، بیشتر خواهد بود.
اگر نیروی کمیبرای کندن دانهها مورد نیاز باشد، آنرا نرم مینامند.
معمولاً چرخها را در یکی از دو طبقه نرم یا سخت طبقه بندی میکنند و معیار آن استحکام کلی چرخ حاصل از استحکام چسب و نحوة توزیع آن در بین دانهها است.
کنده شدن دانهها از چرخ بدین معناست که اندازة چرخ تغییر میکند.
نسبت سنگزنی "G" بصورت اینچ مکعب ماده برداشته شده به اینچ مکعب ماده سایندة مصرفی تعریف میشود.
در سنگزنی معمولی نسبت سنگزنی در محدوده 20 به 1 تا 80 به 1 است.
نسبت سنگزنی معیاری از فرآورش فرآیند سنگزنی است و معیاری از مقدار کاری است که یک چرخ سمباده میتواند در طول عمر مف
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 26 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 20 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 20 صفحه
دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج گزارش کار: آزمایشگاه عملیات حرارتی استاد: مهندس میر آخوری تهیه و تنظیم: سید یاسر موسوی شماره دانشجویی: 82473435212 زمستان86 آزمایش شماره 1 عنوان آزمایش : بررسی اثرسرعت سرد کردن در ریزساختار طولی و خواص مکانیکی فولاد مقدمه فریت محلول جامد بین نشینی کربن در آهن با شبکه بلوری مکعب مرکز دار به فریت موسوم است.
حلالیت کربن در آهن فریتی به مراتب کمتر از حلالیت آن در آهن آستنیتی است.
به طوریکه حد حلالیت کربن در فریت حداکثر 0.
02 درصد در 727 درجه سانتیگراد است که با کاهش دما به طور پیوسته کاهش یافته و در دمای اتاق به مقدار ناچیزی خواهد رسید.
آستنیت آستنیت عبارتست از محلول جامد بین نشینی کربن در آهن با شبکه بلوری مکعبی با وجوه مرکزدار (fcc) است کربن با وارد شدن در شبکه بلوری آهن آستنیتی ، ناحیه تشکیل و پایداری آستنیتی را در فولادها گسترش می دهد .
با اضافه شدن کربن ناحیه پایداری آستنیت از 912 تا 1394 درجه سانتیگراد که گستره تشکیل و پایداری آستنیت است ، به گستره وسیعی از دما و ترکیب شیمیایی افزایش می یابد .
ماتنزیت در آلیاژهای آهن - کربن و فولادها ، مارتنزیت از سریع سرد کردن آستنیت بدست می آید .
از آنجایی که دگرگونی آستنیت به مارتنزیت بدون نفوذ انجام می شود.
بسته به ترکیب شمیایی آلیاژ، تا 2درصد کربن، مارتنزیت دقیقا همان ترکیب شمیایی آستنیت اولیه را دارد .
در تشکیل فاز مارتنزیت کربن در فضای هشت وجهی شبکه bcc محبوس شده و فاز جدید مارتنزیت را بوجود می آورد .
با تشکیل مارتنزیت ، کربن محلول در شبکه bcc به مقدار زیادی افزایش پیدا می کند .
با افزایش درصد کربن محلول در شبکه ، جاهای خالی بیشتری از شبکه توسط کربن اشغال می شود ، درنتیجه شبکه بلوری از bcc به bct میل میکند که در آن پارامتر c شبکه بزرگتر از دو پارامتر دیگر a است نسبت c/a که تتراگونالیته شبکه می بتشد با افزایش میزان کربن افزایش میابد .
از آنجایی که در تشکیل مارتنزیت نفوذ نقشی ندارد ، مارتنزیت فازی ناپایدار است .
اگر مارتنزیت تا دمایی حرارت داده شود که اتم های کربن قدرت کافی جهت نفوذ پیدا کنند ، از فضاهای خالی هشت وجهی خارج شده و تشکیل سمانتیت می دهند .
در نتیجه شبکه بلوری مارتنزیت از حالت هشت وجهی خارج شده و فازهای تعادلی در نمودار آهن کربن یعنی فریت و سمانتیت به وجود می آیند .
مارتنزیت در اثر یک دگرگونی برشی بوجود می آید .
در این مکانیزم ، جهت انجام دگرگونی اتم های زیادی با هم و به طور همزمان جابجا می شوند .
این جابجایی گروهی اتم ها ، کاملا متفاوت از جابجایی انفرادی آنها و حرکت در فصل مشترک ، از فاز قدیم به فاز جدید است .
بینیت بینیت در فولادها در گستره دمایی بین پایینترین دمای تشکیل پرلیت و بالاترین دمای تشکیل مارتنزیت تشکیل می شود .
بینیت همانند پرلیت ، یک فاز نیست بلکه مخلوطی از دو فاز فریت و سمنتیت است .
بنابراین دگرگونی بینیتی نیاز به تغییر ترکیب شیمیایی دارد و در نتیجه برای انجام آن نفوذ کربن لازم است .
تغییر ترکیب شیمیایی که در دگرگونی بینیتی انجام می شود شامل عناصر آلیاژی جانشینی که ممکن است در فولادها وجود داشته باشد ، نمی شود .
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 18 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 23 صفحه
به این علت یوتکتیک باید بوسیله عملیات حرارتی در ساختار حل شود.
عملیات حرارتی عملیات حرارتی به یک فرآیند گرمایی یا تعدادی فرایندها که برای بهبود خواص مورد نظر در فلزات استفاده می شوند می گویند.
در عملیات حرارتی آلیاژهای آلومینیوم، خواص تغییر یافته عبارتند از: سفتی معمولی و تشکیل آلیاژهای مشخص بوسیله رسوب.
برای رسوب فتی آلیاژهای آلومینیوم، عملیات حرارتی از سه فاز پایه تشکیل شده است.
سفتی محلولی – آب دادن – پیری.
عملیات سفتی محلولی می تواند یوتکتیک تشکیل شده را حل کند و فرم محلول جامد تشکیل دهد، دمای عملیات سختی محلولی عملاً نزدیک به نقطه ذوب بوتکتیک است.
می دانیم که شکر خیلی اسان و به تعداد بیشتری در آب گرم نسبت به آب سرد حل می شود.
بنابراین یوتکتیک نیز آسانتر در فلز مذاب حل می شود.
از اینرو کنترل دما بسیار مهم است زیرا تجاوز کردن از دمای ذوب یوتکتیک دارای عواقبی چون ذوب موضوعی و از بیان رفتن خواص قطعه (قراضه)می باشد.
سختی محلولی ساختار قطعه ریخته شده را یکنواخت می کند.
زمان مورد نیاز برای سختی محلولی به آلیاژ و طبیعت قطعه آلیاژ بستگی دغارد.
بطور کلی قسمتهای نازک که سریعتر منجمد می شوند.
تشکیل دهندگی بهتری دارد و نسبت به قسمتهای زمانی سفتی محلولی کمتری نیاز دارند.
عملیات حرارتی برای قطعات ریختگی آلومینیومی: عملیات حرارتی قطعات آلومینیوم مستلزم کنترل دقیق برروی گرمادهی و.
سرد کردن می باشد هر فاز از عملیات حرارتی برای قطعه یک فرآیند بحرانی است و یک عمل مهندسی می باشد.
از اساس مهم عملیات حرارتی قطعات ریختگی آلومینیوم اینست که یک مخلوط با خواص خوب بدست آید.
بهبود شکل پذیری ساختار در حین ریخته گری: 2-رفع تنشهای داخلی که بوسیله انقباض در حین انجماد حاصل شده است.
3-بهبود پایداری ابعادی 4-بهبود خاصیت ماشینکاری 5-بهبود مقاومت در برابر خوردگی آلیاژهای ریختگی آلومینیوم به دو بخش کلاسه می شوند: عملیات حرارتی پذیر و عملیات حرارتی ناپذیر آلیاژهای قابل عملیات حرارتی که رسوب سخت هستند تحت یک روش اساسی از قبیل سختی محلولی آب دادن و پیر کردن قرار می گیرد.
که باعث بهبود خواص مکانیکی می شود.
تغییرات در خواص فوق بوسیله میلکهای عهملیاتی حرارتی یا سختی محلولی هستند و یا نتیجه خواص عناصر آلیاژی محلول در آن می باشد.
آلیاژهای غیرعملیات حرارتی پذیر تحت یک عملیات حرارتی مانند رفع تنش (برای پایداری ابعادی) و آنیل (برای توقف رشد دانه) یا بهبود خواص مقام به خوردگی قرار می گیرند.
واکنش رسوبی زیادی در این آلیاژها انجام نمی شود با این وجود خواص مکانیکی آنها به میزان کمی افزایش می یابد.
الیاژ دمایی مانند 0/713 دارای خودپیرسازی هستند که داشتن رسوب در دمای اتاق در فلصله زمنی چندین هفته اتفاق می افتد.
بر طبق عملیات یفتی محلولی، قطعات ریختگی گرم شده در آب داغ بصورت غوطه وری کوه یخ میشوند.
یک آب دادن صحیح ساختار همگن را در محلول جامد در درجه حرارت اتاق حفظ کند، وقتیکه یک ظرف سرد می شود، اعضاء تشکیل دهنده یوتکتیک سعی می کنند که از محلول خارج شوند در نتیجه انحلال پذیری مختلفی در درجه حرارت اتاق حاصل می شود و مانند اینست که چگونه وقتی شکر را در آب جوش ح