دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 44 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 73 |
ترجمه فصل پنجم کتاب اصلاح و بهبود تئاتر در 73 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست مطالب:
فصل پنجم: اصلاح و بهبود تئاتر
1- باغ دورست ...................................................................................................... 2
2- اولین کوچه دروری........................................................................................... 3
3- اصلاح در پیشرفت............................................................................................. 3
4- درون اولین راه (کوچه) دروری......................................................................... 4
5- دومین تئاتر سلطنتی............................................................................................ 4
6- زنبورهای نر بیکار در کندوی نمایش.................................................................. 5
7- از دست رفتن یکرنگی و صمیمیت..................................................................... 6
8- انطباق اجتماعی................................................................................................. 7
9- نمایش یک چیز نیست....................................................................................... 7
10- بانوی من کاستل مین دوباره............................................................................. 8
11- جناب چارلز نمایش را می دزدد...................................................................... 8
12- بانوان با پوشش ماسک.................................................................................... 9
13- کمدی بی مطالعه در گالری ما......................................................................... 10
14- ماسک ها........................................................................................................ 10
15- تأثیرات تماشاخانه........................................................................................... 11
16- آداب سلحشوران اصلاحات........................................................................... 12
17- نحوه بازیگری................................................................................................. 14
18- نقش های بترتونی............................................................................................ 16
19- نقش بترتون در اتللو و هملت.......................................................................... 17
20- دستورالعملی برای بازیگران............................................................................. 19
21- خانم بری........................................................................................................ 25
22- خانم براس گریدا............................................................................................ 27
23- شرکت های رقیب........................................................................................... 28
24- یک سومین روز دیگر..................................................................................... 33
25- واردات خارجی.............................................................................................. 34
26- کمدین ها در مقابل دراماتیست ها................................................................... 38
27- لباس های جدید.............................................................................................. 39
28- جدال بر سر یک تور صورت یا نقاب چهره..................................................... 40
29- دیدار از اتاق رختکن یک تئاتر دوران بازگشت............................................... 41
30- البسه سنتی قهرمان........................................................................................... 44
31- تئاتر در بازار علوفه خشک.............................................................................. 45
32- جزیره دلپذیر و سحرآمیز................................................................................. 47
33- عصر تجارت................................................................................................... 52
- باغ دورست (DOREST)
شرکت دوک (Duke) تحت مدیریت ویلیام داونانت (William Davenant) در اول نوامبر 1660 نمایشنامهای را در سالزبوری کورت (Salisbury Cort) اجرا کرد، تئاتری که از خشم پیورتین ها (Puritan) نجات یافته بود.
زمین ورزشی لیزل (Lisle) توسط داونانت (Davenant) به تئاتر تبدیل شد و از سال 1671- 1660 که تغییر شکل داده بود، در خدمت این شرکت بود زمین تنیس در خیابان پرتقال نزدیک مهمانسرای لینکلن (Lincoln) زیادی کوچک بود. گیبر (Gibber) به آن به عنوان محل کوچک و فقیرانهای اشاره میکند. پس کسانی که به ساختن یک تماشاخانه کمدی اهمیت میدادند تصمیم به ساختن تماشاخانهای در نقشه Dorest Gavden گرفتند. تماشاخانه باغ دورست (Dorset) در 9 نوامبر 1671 افتتاح گردید. این ساختمان آن طور که گفته شده است ارزشی به اندازه 9000 پوند، طولی به اندازه 140 پا (فوت) و عرضی به اندازه 57 داشته است، که قادر به جا دادن بین 1000 تا 1200 نفر بوده است. جلو صحنهبندی بیقاعده تزئین شده بود با مجسمهها و حکاکیهایی با نشانهها و علایم وابسته به نشانهای نجابت خانوادگی که هنوز در صفحه مسی تزئین شده توسط دُول ستایش میشوند. اولین کوارتوستله (qurto settle)، امپراطور مراکش فرانسواز برونت (Francois Brunet) در سفرش به انگلستان در سال 1976 برای تئاتر صنفی از تالار نمایش (اودیتوریوم) به جا گذاشت.
در زمانیکه فرانسویها کمتر به لباسهای آرتیستها و بازیگران فکر میکردند او بیشتر راحتی تماشاگران را دوست میداشت. تالار نمایش (اودیتوریوم) بینهایت زیباتر و عملیتر از تماشاخانههای هنرپیشههای فرانسوی بود. کف زمین در نمایشگاه به شکل آمفیتئاتر ترتیب داده شد. صندلیها طوری چیده شدند که هیچ صدایی شنیده نمیشود. هفت جایگاه مخصوص که هر کدام 20 نفر را در خود جای میدهند همان تعداد جایگاه در طبقه دوم، زیرین و بالاتر از آن، هنوز مانند بهشتی وجود دارد.
2- اولین کوچه دروری (Drury)
اولین تئاتر سلطنتی بین خیابان بریج (Bridges) و کوچه دروری (Drury) خانه یکی از شرکتهای کینگ (King) تحت مدیریت توماس کلیگرو (Thomas, Killigrea) بود. این تئاتر در روز 7 ماه می 1963 با ارزش 2400 پوند افتتاح گردید، درازای بیرون آن 12 فوت و عرض آن 58 فوت بود. وقتی که (Pepys) پپیز برای اولین بار آن را در روز 8 می سال 1663 آن جا دید متوجه مقداری عیوب در طراحی آن شد: این محل با شیوه و تدابیر فوقالعادهای ساخته شده است اما در عین حال دارای معایبی نیز میباشد. باریکی محلهای عبور در حال خارج شدن از کف زمین و فاصله صحنه از جایگاهها که مطمئن هستم شنیدن صدا ممکن نخواهد بود اما با تمام این احوال همه چیز خوب است. بیشتر از همه موسیقی در قسمت زیر میباشد و بیشترین صدای آن در زیر صحنه است که در پایین احتمالاً شنیده نمیشود و مطمئناً باید تعمیر شوند.
3- اصلاح در پیشرفت
در بهار 1966 مقداری اصلاحات در این تئاتر سلطنتی انجام شد و در 19 مارس پپیز (Pepys) عجول رفت که ببیند چه پیشرفتهایی در حال انجام است. تمام این تماشاخانه پر از کثافت بود. داشتند صحنه را وسیعتر میکردند اما خدا میداند که آنها کی میتوانند دوباره نمایش بدهند، وظیفه من در اینجا دیدار از درون صحنه و دستگاه و اطاقهای تمرین بود و حقیقتاً اینها ارزش دیدن داشت.
4- درون اولین راه (کوچه) دروری (Drury Lone)
در سال 1669 شاهزاده کسیمو سوم (Cosimo) توسکانی (Tuscany) حداقل دو بار از این تماشاخانه دیدار کرد و کنت لورنزو ماگالوتی (Count Lorenzo Magalotti) مشاور رسمی او اولین نظریات خودش را اینگونه بیان کرده است: خطاب به تئاتر کینگ (King)، پس از شنیدن کمدی از جایگاه مخصوص پادشاه. این تئاتر تقریباً به شکل دایرهای میباشد که در درون احاطه شده است. جایگاههای مخصوص از یکدیگر جدا بوده که هر کدام به چندین ردیف از صندلی تقسیم گردیده برای پذیرایی از خانمها و آقایان که به موجب آزادی مملکت با یکدیگر در حالت غیرتبعیض مینشینند و بقیه محلها در طبقه اول اختصاص به دیگر مدعوین دارد. خیلی روشن است که باید تغییراتی زیاد در آن داده شود. با چشماندازهای زیبا. قبل از شروع این کمدی به خاطر اینکه مدعوین از انتظار خسته نشوند سمفونی زیبایی نواخته میشود که به خاطر آن مردم زیادی برای لذت بردن قبل از شروع نمایش به آنجا میآیند.
5- دومین تئاتر سلطنتی
5 ژانویه 1672 اولین تئاتر سلطنتی توسط آتش نابود و شرکت King موقتاً برای تماشا به زمین تنیس لیزل (Lisle) میرفتند، در همین هنگام تئاتر سلطنتی در دروری (Drury) با هزینهای بالغ بر 4000 پوند توسط کریستوفر رن (Christopher Wren) ساخته شد. دومین تئاتر سلطنتی دارای عرض مشابهی با اولین تئاتر اما طول آن 140 فوت یعنی 28 فوت طولانیتر از تئاتر قبلی بود، برای اینکه یک اطاق پرده به پشت آن اضافه شده بود در مقابله با پرخرجی و مجللی (Dorset garden) دومین تئاتر به گفته درایدن (Dryden) در روز افتتاحیه در تاریخ 26 مارس 1674 بسیار ساده ساخته شده بود. اما تفاوتها را اینگونه بیان کرده است: یک خانه ساده، پس از یک انتظار طولانی شما را نیمه راضی به خانه میفرستد درست مثل کاخهای نرون که با طلا میدرخشیدند.
6- زنبورهای نر بیکار در کندوی نمایش
در سال 1682 شرکت دوک (Duke) شکوفا شد، اما شرکت کینگ (King) که از سوءمدیریت و آشفتگیهای درونی زجر میکشید از هم فرو پاشیده شد. این دو شرکت در یک شرکت متحد ادغام گردیده و به خانه دروری (Drury) منتقل شدند. با رسیدن سال 1693 کریستوفر ریچ (Christopher Rich) رئیس این تماشاخانه شد و کنترل کامل همه چیز را چه مادی و چه معنوی در دست خود گرفت. هنرمندان قدیمی بیشتر از این مدیریت زجر میکشیدند. کالی کیبر (Colley Cibber) که در زیردست ریچ شروع به کار کرده بود خاطرات ناخوشایند خود را در طول این مدت همکاری با ریچ این طور بیان میکند: با بودن تنها تئاتر در مالکیت شهر، آنها برنامههای خود را به این صورت بر دیگران و بازیگران تحمیل میکردند، آنها سرمایه را به بیست سهم تقسیم میکردند. این سهام بین پولسازان تقسیم میشد که ماجراجویان نامیده میشدند که بیتفاوت نسبت به امور نمایش بودند، اما هنوز بیشتر امور مدیریتی در اختیار آنها بود. زمانیکه این کندوی نمایش پر از زنبورهای نر بیکار بود، هنرپیشهها زیر بیشتری فشار و ناامیدی به سر میبردند، با این وجود مشکلات آنها سبکتر از قبل و وضعیت قبلی بود، برای اینکه آنها در نصف سود تقسیم شده، سهیم بودند.
7- از دست رفتن یکرنگی و صمیمیت
در سال 1696 کریستوفر ریچ (Christopher Rich) تغییراتی را در دروری (Drury) به وجود آورد. مثل کاهش پیشگیر و وسعت کف زمین، زمان نگارش در سال 1740 کالی کیبر (Colly Cibber) لازم دانست برای خوانندگانش این نکات را بنویسد:
16- آداب سلحشوران اصلاحات
سام وینسنت sam vincent، آموزشگاه سلحشوران جوان در کتابی که در سال 1674 منتشر نمود و گرفته شده از کتاب دیکر (Dekker) نوشته شده در 1609 بود، دستوراتی به سلحشوران جوان در مورد رفتارشان در تماشاخانه داده شده است. تئاتر تبدیل اشعار سلطنتی شماست که در آن تجار معاوضه کالا میکنند با کلمات ساده. تماشاخانه برای سرگرمی مجانی میباشد و جا برای هر کس وجود دارد. پس من میگویم بگذارید این سلحشورها نصف پول را پرداخت کنند و نگهبانها بلیط آنها را به آنها بدهند که بتوانند در میان طبقه پایین بنشینند جایی که بتوانند تواضع خودشان را به بقیه شرکت کنندگان برسانند و مخصوصاً کسی که ماسک به صورت دارد، بگذار شانهاش را بیرون بیاورد تا بتواند کلاه گیس خود را مرتب کند. پس از آن برود به قسمت فروش پرتقالها و ارزش آنها را بفهمد و سپس ارادت خود را به پوشنده ماسک بعدی نشان دهد و بعد من ممکن است که سلحشور خود را تشویق کنم که مثل کسبه یک شلینگ پسانداز نکنند و در گالری مجانی بنشینند و بگذاریم در نظر بیاورد که چه سودی از نشستن در زیرزمین عاید او خواهد شد.
1- اول یک بزرگی آشکارا گرفته شده است بدان معنا که اصلیترین اصل یک آقای واقعی لباس و کلاه گیسش میباشد که کاملاً نمایان باشد.
2- با نشستن در قسمت زیرین تئاتر اگر شما یک شوالیه باشید میتوانید با خوشحالی و رضایت معشوقه خود را پیدا کنید اما اگر یک مرد خیابانی باشی زن (همسر) گیرت خواهد آمد. آن وقت شما ستوده خواهید شد که در میان جدیترین قسمت نمایش بخندید و یا در بدترین صحنه تراژدی و درام و اجازه بدهی که زبانت آنقدر بچرخد. با خنده و حرف زدن تو افتخار بر افتخار اضافه میکنی. در اول تمام چشمها به جای دوخته شدن به بازیگران به تو دوخته خواهد شد. مهمترین آدم در تئاتر به دنبال تو خواهد آمد و اسم تو را به زبان خواهد آورد و وقتی که تو را در خیابان ملاقات میکند خواهد گفت که او آنچنان سلحشوری است و تمام مردم تو را ستایش خواهند کرد.
دوماً تو اخلاقیات خود را در سراسر دنیا انتشار خواهی داد. فقط به این خاطر که تو یک مرد محترم میباشی که یکی دو ساعت را احمقانه میگذرانی برای اینکه کاری دیگر از تو برنمیآید. پس حالا جناب اگر شاعر با معشوقه تو لاس زده است تو او را بیآبرو کرده و جای بعدی که پس از تماشاخانهها پر میگردند کافههایی میباشند که در آن مردم به شرب مشغول میشوند.
17- نحوه بازیگری
توماس بترتون (Thomas Betterton) تولد 1635 و فوت 1710 بازیگر اصلی دوران اصلاحات اولین بار در تاریخ 1660 بر روی صحنه تئاتر ظاهر شد با شرکت بازیکنان زیادی که در اواخر جنگهای داخلی استخدام شده بودند و توسط فروشنده کتابی به نام John Rhodes، در آخرین کابین در Drury Lane بازی میکردند که هیچکدام نه Betterton و نه همکارانش هنرپیشههای باتجربهای بودند. در آن زمان هنوز تعدادی بازیگر قدیمی وجود داشتند که آنها هم در تئاتر Red Bull در سال 1660 مشغول نمایش دادن بودند. در همان سال به توماس کیلیگرو (Thomas Killigrew) و آقای ویلیام داونانت (Sir William Davenant) این مجوز داده شد که از بین این شرکتها بازیگرانی را انتخاب کنند که مناسب با این دو تماشاخانه باشند.
(Killigrew) بازیگران خود را از بازیگران قدیمیتر، از شرکت King و داونانت Davenant از بازیکنان جوانتر انتخاب کردند. مدت بیست و دو سال این دو شرکت به رقابت خود ادامه دادند تا زمانی که رقابت آنها در سال 1682 با متحد شدن آنها خاتمه یافت. قبل از این اتحاد بترتون Betterton نقش اصلی را در نمایشهای قدیمیتر داشت. او در نقشهای Macbeth (مکبث)، هنری هشتم، هاملت، مرکوتیو (Mercotio)، شاه لیر (King Lear) و Bosola بازی کرده است. گذشته از بازی کردن در این شخصیتها او همچنین در تراژدیها و کمدیها بازی کرده است. با آمیزش این دو شرکت، او شانس بازی کردن نقش اول در شرکت King را پیدا کرد. با این حال او نقش بروتوس (Brutus) و اتللو را هم بازی کرد. ما به این نتیجه رسیدیم که بازی کردن بترتون Betterton دور از هر مسائل حاشیهای و بدون مبالغه بوده است.
آقای بترتون (Betterton) با وجود بودن یک هنرمند فوقالعاده و عالی، هیکل مریض احوالی داشت. سری بسیار بزرگ با گردنی بسیار کوتاه که در شانههایش فرو رفته بود. بازوهای کوتاه چاق که بیشتر از شکمش بالا نمیآمدند. دست چپش معمولاً روی سینهاش بین کت و جلیقهاش بود. زمانی که او آماده سخنرانی میشد، حرکاتش کم بودند اما دقیق و درست. چشمان خیلی کوچکی داشت با صورتی پهن و تا اندازهای فربه. پاهای کلفت با اندازهای بزرگ. بهتر بود که او ملاقات شود تا اینکه تعقیب گردد. به خاطر اینکه منظر او جدی و صدمهپذیر و باعظمت بود. در آخرین روزهای زندگیش تا اندازهای فلج گردید. صدایش آرام و نالهای بود اما میتوانست خودش را هنرمندانه با گفتههایش وفق دهد. رقصیدن را نمیدانست در حالی که خانم بریس گیردل Mrs. Brace girdle بسیار زیبا و دلپسند شعرها را در تئاتر Loves of Mors and Venus (عشقها در مریخ و اورانوس) میخواند و رقصهای محلی را هم به خوبی Mrs Wilks میرقصید، نهچندان هنرمندانه اما مثل یک خانم بسیار مؤدب و خوب تربیت شده. Mr Betterton هنرمندی بسیار جامع بود از Alexander تا جناب John Falatogg اما در آن آخرین شخصیت او تمایل داشت که نقش Drollery of Harpor و John Evans را بازی کند ولی در آن موقع دادگاه شرق خیلی ناچیز و جزئی بود. Harper زیادی از Bartholomew- Fair داشت و Evans با شخصیت او مغایرت داشت با این وجود چیزی که عیب داشت در الماسهای درخشان بود و من همیشه آرزو میکردم که آقای Betterton از بازی کردن نقش هاملت صرفنظر کند و آن را به بازیگران جوانتر که تا به حال موفق به بازی نشدهاند بدهد که شاید آن را از او بهتر اجرا میکردند. وقتی که او خودش را به پاهای اوفلیا انداخت یک کمی بزرگتر از یک دانشآموز جوان مینمود و تازه از دانشگاه Wittem Berg آمده بود. اما هیچکس نمیتوانست مثل او شهر را راضی کند او در این نقش ریشه دوانده بود. بازیگر جوان معاصر با او، (در زمانی که Betterton 63 و Powell 40 ساله بود)، Powell چندین بار کوشش کرد که نقشهای او را در Alexander و Jaffier و غیره بازی کند اما هیچ امتیازی به دست نیاورد به خاطر اینکه در Alexander آن ابهت لازمه شاه را نداشت. Betterton از زمانی که لباس میپوشید و تا به آخر نمایش فکرش را در یک نقطه متمرکز میکرد و خودش را منطبق با شخصیتی که نقش را ایفا میکرد مینمود.
- یک سومین روز دیگر
من باید اعتراف کنم که وقتی که به آن نمایشها نگاه کردم با قضاوت فقیرانه خودم به طور عمیق و کسل کننده آنها رشد کرده اند و آدم میبایست اشتهای خوبی داشته باشد که بتواند این همه آشغال را هضم کند و بگذارد که آن با نامی جدید مهر شود که مرد جدیدی میتواند آنرا بگوید یا انجام دهد که رضایت آنها را جلب کند. روز سوم با کمک نمایش خوب، رقص خوب، آوازخوانی و صحنه خوب و دوستداشتنی میتواند این روز را برای مدتی زنده نگه بدارد. در یک قسمت شما قضاوت را میبینید که صحنه را غلطگیری و سانسور میکنند اما بعضی از آنان تظاهر میکنند، منظرهای که آنها باید با آن بخندند دلیل آن واضح است شاید آنها اطلاعات کمی درباره این صحنه داشته باشند. بعضی از قسمتها هم که برای نشان دادن مناسب نبود میبایست که سانسور شود یعنی مجبور بودند که آنها را سانسور نمایند. اگر صحنههایی در مورد دست انداختن قاضی و یا اصطلاحات شهری بود و یا اگر در مورد حکومت چیزی گفته میشد آنها نیز میبایست که سانسور شوند و نویسنده بیچاره در غیر این صورت مورد اهانت و استهزای عموم قرار میگرفت. در مورد خانواده سلطنت و اطرافیان هم چیزی گفته نمیشد که در غیر این صورت محکومیت شدیدی در انتظار نویسنده بود و بعضی اوقات حتی مجازات مرگ هم برای آنها درخواست میگردید. پس به این صورت کتابهای دیگر یا کمی بیشتر و یا کمتر از دیگر کتابها محتوا داشتند و به این صورت است که من اصلاً آنها را توصیه نمیکنم.
25- واردات خارجی
هر دوی این شرکتها با مشکلات زیادی روبرو بودند. با وارد کردن خوانندهها و رقاصهای خارجی آنها سعی در جلب کردن تماشاگر داشتند اما از آنجاییکه این هنرمندان بسیار گران قیمت بودند فقط این دو شرکت سود کمی را دریافت کردند در این مورد در پایین صحبت خواهیم کرد و به نوشتههای نویسندگان مثل Gibber خواهیم پرداخت.
اما تجارت تئاتری هم مثل بازرگانی عمومی همیشه میتواند قضاوت را فریب دهد. بدون اینکه بتوان از قبل روی آن حساب کرد. با انجام دادن بهترین تجارت هم همیشه نمیشود بهترین بازار را از آن انتظار داشت و به این صورت این د شرکت هم در بدترین وضع خود قرار گرفته بودند. Barton که در آن زمان بازیگر جوانی بود غالباً درباره مشکلاتی که Betterton با آن روبرو بوده است صحبت کرده است و او شکایات خود را اینگونه عنوان کرده که در یک چنین وضعیتی نگهداشتن فرم بازیگرها بسیار کار مشکلی میباشد. از زمان استخدام آنها متجاوز از ده سال گذشته
است و در این صورت نمیشود که نسبت به خواستههایشان بیاهمیت و بیتفاوت باقی ماند. برای پایان دادن به این وضع نابسامان بهترین رقاصههای فرانسه به نامهای Subligny, Balon, Labbee نیز خریداری شدند اما باز هم مؤثر واقع نشد و تماشاگران در راه این دو تئاتر در حال رفت و آمد بودند و اینطور به نظر میآمد چشمان آنها بیشتر از گوشهای آنها اهمیت داشتند و این سؤال هرگز به مناظره گذاشته نشد که کدامیک از این دو تئاتر هنرمندان بهتری را دارا بودند.
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 46 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 20 |
ترجمه خط تلفن قرمز (گیل بلیج) در 20 صفحه ورد قابل ویرایش
خط تلفن قرمز
گیل بلیچ
تعریف
خطوط تلفن قرمز ، از آغازشان در سال 1968 به رشد در تعداد و وضوح مفهومی عملکردها و اهدافشان ادامه داده اند . خطوط تلفن قرمز ، خدمات تلفنی اضطراری برای افراد در بحران هستند که یک گوش شنوا و در مواقع لزوم ، ارجاع به سازمانها و حمایت هایی تخصصی را فراهم می کنند . هدفشان کمک به تلفن کننده در حل مناسب بحران جاری و بحرانهای آینده با بسیج کردن مهارت های حل مشکلش می باشد . گوش دادن ، فهمیدن و فراهم کردن حمایت بخش های مهم این فرآیند هستند . خدمات خط تلفن قرمز که توسط بیمارستانها ، سازمانهای سلامت روان ، دانشکده ها و غیره تاسیسی شده اند ، ویژگیهای مشترک زیر را دارند : 1 ) آنها در طول تعطیلات و ساعات شب ، زمانی که موسسات حمایتی رایج بسته هستند ، فعالیت می کنند .2 ) در آنها کارمندان غیر حرفه ای و فرا حرفهای کار می کنند .3 ) آنها تماس هایی از هر کس در جامعه و در مورد هر موضوعی که تلفن کننده ارائه کند را می پذیرند و 4 ) آنها توصیه ، اطلاعات و خدمات ارجاعی ارائه می کنند .
تاریخچه
تاریخچه خطوط تلفن قرمز کوتاه است تا جائیکه قدیمیترین آنها به ندرت عمرشان به یک دهه می رسد . یکی از اولین خطوط تلفن قرمز از مرکز جلوگیری از خودکشی لوسآنجلس شکل گرفت . در پاسخ به افراد مشکل دار که با گستره وسیعی از مشکلات عاطفی و اجتماعی تماس می گرفتند ، این مرکز محدوده فعالیت های خود را گسترش داد تا رویا رویی با هر مشکلی را – از تنهایی تا حاملگی تا مصرف مواد – که تماس گیرنده عنوان می کند ، در برگیرد . خطوط تلفن قرمز به سرعت در تمام ایالات متحده گسترش یافت . بعضی از آنها توسط سازمانهای دولتی و خصوصی راه اندازی شد . بقیه نیز با سرمایه های کم راه اندازی شد که خودشان را به عنوان قسمتی از جریان ضدفرهنگی میدانستند و پول ها و مداخلات درمانی ، متخصصان سلامت روان را رد می کردند. در حال حاضر، خطوط تلفن قرمز به حضور خود در جامعه ادامه می دهد و بیشتر با تعریف سنتی سلامت روان یکپارچه می شود .
فن
خدمات تلفن قرمز ، در مدل مداخلات که توسط جرالد کاپلان ( 1961 ) حمایت شد ، بسیار مورد قبول واقع شده است . بر طبق عقیده کاپلان ، یک بحران . زمانی رخ می دهد که یک فرد با مانعی برسر راه اهداف مهم زندگی برخورد می کند که به نظر می آید با به کار بردن روش های حل مشکل مرسوم او غیر قابل رفع باشد . یک دوره ای از نابسامانی رخ می دهد که در طی آن فرد تلاش های ناموفق زیادی برای حل مشکل انجام می دهد تا اینکه سرانجام نوعی سازگاری به دست می آید . مداخله بحران ، یک سری فعالیت هایی است که طراحی شده اند تا به گونه ای بر مرحله بحران اثر بگذارند که نتیجه سازگارانه تری ، چیزی که فرد دارای مشکل به آن بیشترین علاقه را دارد ، رخ می دهد . راه حل مطلوب بحران جاری باید مکانیسم های رویا رویی را به گونه ای قوی کند که فرد بتواند با بحرانهای آینده هم بهتر کنار بیاید .
خطوط تلفن قرمز با استفاده از نظریه مداخله در بحران به عنوان یک اصل جامع ، تلاش دارد تا برای یک فرد حمایت های متعدد و متنوعی را که برای را حل موفقیت آمیز بحران او لازم است ، فراهم کند . فنون خاص مداخله توسط راپاپورت ( 1962 ) مشخص شده است . متخصص بحران باید 1 ) مشکلی را که منجر به تماس برای کمک شده است را روشن سازد . 2 ) پذیرش روشنی از احساس نابسامانی ( احساسات ، حالات ) ، نگرش های غیرمنطقی و پاسخهای منفی داشته باشد . 3 ) از منابع بین فردی و سازمانی ، برای فراهم کردن حمایت استفاده کند و انرژی خود را بسیج کند تا به دیگران دسترسی داشته باشد . و 4) بداند که او تنها منبع در دسترس نیست . راپاپورت همچنین چهار اصل گسترده که یک متخصص می تواند بعد از درک و توافق بر سر مشکل از
آنها استفاده کند را فهرست کرده است : 1) تمرکز صریح روی بحران را حفظ کنید . 2 ) با مهارت شناختی کمک کنید 3) اطلاعات و آموزش های پایه را ارائه دهید . 4) پلی به منابع دیگر جامعه بزنید . فهرست اولیه راپایورت عموما از ارائه حمایت عاطفی و مشاوره به یک فرد صحبت می کند ، در حالیکه فهرست دوم او در رابطه با آشنا کردن فرد با اطلاعات است . این دو عملکرد ( مشاوره و ارائه اطلاعات ) هسته خدمات خطوط تلفن قرمز هستند که به افراد در بحران ارائه می شود .
در مقایسه با درمانهای دیگر که به طور مرسوم چهره به چهره برگزار می شوند خطوط تلفن قرمز ، منحصرا برای دستیابی به افرادی که در بحران هستند ، مناسب است . خطوط تلفن قرمز می توانند تماس را بدون انتظار برای یک قرار ملاقات ، توسط تلفن برقرار کنند ؛ آنها همچنین می توانند در تعطیلات و شبها ، زمانهایی که اغلب سازمانهای یاری دهنده ، غیرقابل دسترس هستند ، در دسترس باشند . خطوط تلفن قرمز از دیگر روش های درمانی فرق می کند ، زیرا آنها گمنامی مراجعانشان را، که مخصوصا برای جمعیت نوجوان جذاب است ، حفظ می کنند و برای مراجع کنترل زیادی بر فرایند فراهم می کنند ، طوری که او می تواند هر وقت که خواست ، تلفن را قطع کند .
کابردها
عملکرد اصلی خطوط تلفن قرمز ، فراهم کردن خدماتی برای افرادی است که در غیر اینصورت خود را در معرض مراقبت متخصصان سلامت روان قرار نمی دهند . خطوط تلفن قرمز یک جایگزین برای درمان رودر رو نیست ولی به شکل امیدوارانه ای ، یک نقطه ورود به شبکه ارائه سلامت روان محسوب می شود . تماس گیرنده معمول خطوط تلفن قرمز ، یک فرد نوجوان است که تنها یا افسرده است یا در ارتباط با خانواده یا دوستان مشکل دارد و به یک سازمان اجتماعی آشنا برای مشاوره پا نمی گذارد .
سوالات در مورد تاثیر خدمات خطوط تلفن قرمز به وجود آمده و تلاش هایی نیز برای ارزیابی متخصصان این خدمات صورت گرفته است ( تنلی ، 1972 ؛ بلنگر ،1973 ) . اما به علت مشکلاتی که در دستیابی به نمونه های تماس گیرنده همکاری خطوط تلفن قرمز و ابزار اندازه گیری دقیق وجود دارد ، مطالعاتی صورت نگرفته است .
ازدیاد سریع خطوط تلفن قرمز و اندازه زیاد تماس هایی که دریافت می شود ، نشان می دهد که این خدمات نیازهای جامعه را برآورده می سازد . به علاوه هزینه پایین آن و فوایدی که برای خود متخصصان خطوط تلفن قرمز دارد به نظر تحقیق مستمر و گسترش خدمات تلفن مداخله در بحران را توجیه می کند .
روان درمانی خواب نمادین
سی . اسکات ماس
تعریف
رواندرمانی خواب نمادین روشی است که از هیپنوتیزم برای هدایت مراجع به تفسیر مواد نمادین پرانرژی احساسیاش ( تخیلات و خواب های شبانه اش ) به عنوان یک وسیله کمک و تسهیل کننده درمان موثر استفاده می کند .
تاریخچه
زمانی که فروید تفسیر رویاها ( 1900 ) را منتشر ساخت . او رویاها را “شاهراهی به ناهشیاری ” خواند .در مقدمه چاپ های بعد او نوشت . “ روان آگاهی برای انسان اتفاق می افتد ولی فقط یکبار در طول عمر ” . در همان زمان او شاکی بود که تنها مدرک تجربی که تا آن زمان به دست آمده ، توسط یک پزشک ، اسکروتر ( 1911 ) بود که از هیپنوتیزم به عنوان یک فن در بررسی رویاها استفاده کرده است . بعدها دو پزشک وینی دیگر رانفنشتین ( 1924 ) و ناچمن سون ( 1925 ) که از همین فن برای بررسی عملکرد تحریفات رویا در حفظ خواب استفاده می کردند ، به اسکروتر پیوستند . این اولین مطالعات رویایی به طور فعال دنبال نشد تا زمان کارهای دیگر توسط اریکسون و کوبی ، فاربر و فیشر ، و بعدها توسط ولبرگ ، واتکینز ، اشنگ ، سارادوت و دیگران.
درمان خواب نمادین از طریق تلاش های من برای یکپارچه کردن تمام اینگونه مطالعات به یک روان درمانی کوتاه مدت ، شدید و فشرده ارتقاء یافت که از هیپنوتیزم به عنوان در ابتدا یک وسیله کاهش دهنده و سپس به تدریج حذف کننده فرافکنی درمانگر برای تفسیر رویا استفاده می کند . دومین فایده آن ، تلاش برای عینی تر کردن رویاها (و تحلیل آنها) ازطریق مرتبط کردن آن با درمان مراقبه ای یادگیری چارلز ، ای . آسگودو استفاده از تکنیک تفاوت معنایی او برای سنجش نماد پردازی رویا بود . (سوگیری من در کل اساسا مانند یک محقق به سنجشهای کمیتی معنای ناهشیاری بود ؛ و بعد به عنوان یک مداخله گر مستقیم برای مراجعان ، خوشبختانه هر دو هدف قابل دستیابی به نظر می آمدند .
فن
درمانگر در ابتدا در نظم دادن به موقعیت و آموزش هیپنوتیزم به فرد ، مستقیم عمل میکند؛ و او یکبار دیگر در تلاش پایانی برای تکمیل ترجمه نشانه ها به طرح زندگی متعارض بیمار کاملا مستقیم عمل می کند .
درمانگر می تواند از این روش ، زمانی که مقاومت ها خود را در جریان عادی روان درمانی نشان می دهند یا حتی بهتر از آن اگر مراجع آماده است برای نشان دادن مواد نمادین ، برای صحبت درباره چیزهایی که او هنوز نمی تواند به زبان گفتگو درآورد یا حتی در یک حالت هوشیار به آنها فکر کند ، استفاده کند .
نکته مهم در درمان خواب نمادین این است که در رابطه با رویاهای یک فرد ، درمانگر با محتوایی سر و کار دارد که شامل یک درجه بالایی از تخیل احساسی است . چیزی به عنوان نماد نامشخص وجود ندارد . آنها پر از معنای احساس هستند . سر و کار داشتن با رویاها تحت هیپنوتیزم ، این احساسها را دوباره زنده می کند و اگر روش خواب نمادین به درستی انجام شود ، یک تجربه احساسی اصلاحی را فراهم می کند .
در حالیکه در روان تحلیل گری به رویاها به عنوان وسیله ای برای دستیابی به منابع تعارض ارزش گذاشته می شود . فن خواب نمادین به جای آن در اصل با معنای ابتدایی هر عنصر رویا سر و کار دارد ؛ یعنی چگونه این رویا با موقعیت های مشکل زای جاری و کنونی ارتباط پیدا می کند .
در پایان ، اگر درمانگر بداند که نشانه ها چه چیزی را نشان می دهند، در موقعیتی قرار می گیرند که می تواند در تخیل یا زندگی واقعی چیزی را که درمانگر رفتاری “ اصل تقویت ” می خوانند را به کار گیرد تا آسیب های بنیادین را درمان کند .
کاربردها
همانگونه که ذکر شد ، این روش یک نوع رواندرمانی بحران – محور، کوتاه مدت و فشرده است . شرکت در این درمان معمولا شامل 12 جلسه یا بیشتر است. اگر مراجع این توانایی را نداشته باشد که تحت هیپنوتیزم ، رویاهایش را آشکار سازد و ترجمه کند، بنابراین از روشهای دیگر برای مواجهه با مشکلات اصلی اش باید استفاده شود، مانند تحلیل رویای گشتالتی یا مداخلات رفتاری مختلف مانند حساسیت زدایی منظم. بر پایه بیست و پنج سال تجربه ، ارزیابی شده که از چهار مراجع ، یک نفر از این روش کوتاه مدت سوده برده است. پیش فرض اساسی این روش مداخله در بحران این است که حل موفقیت آمیز حتی یک مشکل فوری اصلی می تواند منجر به ارتقاء سلامت روانی مراجع شود . این روشی است که در روان رنجوریهای خاص استفاده می شود . از این روش به طور گسترده ای برای روان پریشی استفاده نمی شود ، گر چه جدیدا بررسیهایی برای اختلالات شخصیتی مانند بیماران بستری بزرگسالان آغاز شده است .
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 29 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 10 |
ترجمه کامل مقاله
منابع انسانی
2015
http://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S1053482215000042
لینک مقاله
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 4 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 93 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 62 |
ترجمه کتاب مدیریت استراتژِیک برایان تریسی
ترجمه تمامی فصول کتاب برایان تریسی
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 353 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 8 |
بیش از 150 لغت مخفف پر کاربرد در زمینه مدیریت(مالی]بانکی, حسابداری)
قسمتی از فایل:
اصول حسابداری نظارتی |
regulatory accounting principles |
RAP |
مصوبه بودجه شرکت |
Resolution Funding Corporation |
REFCORP |
سرمایه گذاری مطمن در املاک و مستغلات |
real estate investment trust |
REIT |
مجرای سرمایه گذاری وام املاک و مستغلات |
Real Estate Mortgage Investment Conduit |
REMIC |
دارایی املاک و مستغلات |
real estate owned |
REO |
سیستم مدیریت دارایی املاک و مستغلات |
Real Estate Owned Management System |
REOMS |
شرکت باز سازی مالی |
Reconstruction Finance Corporation |
RFC |
سازمان فاسد و باج گیر |
Racketeer Influenced and Corrupt Organization |
RICO |
مصوبه مسولیت شرکت |
Resolution Trust Corporation |
RTC |
پس انداز و وام |
savings and loan |
SAL |
انجمن صندوق بیمه پس انداز |
Savings Association Insurance Fund |
SALF |
اصلاح مدیریت دارایی استاندارد |
Standard Asset Management Amendment |
SAMA |
توافق نامه مدیریت دارایی استاندارد |
Standard Asset Management And Disposition Agreement |
SAMDA |
مدیریت کسب و کار کوچک |
Small Business Administration |
SAB |
شبکه مدیریت اطلاعات جانبی |
Subsidiary Information Management Network |
SIMN |