دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 60 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 38 |
توضیحات از متن فایل
از میان رفتار های پر خطر چندین نوع خاص به دلیل شیوع شان در نوجوانان امروز، مورد توجه متخصصین می باشد . بسیاری از این رفتارهای منجر به آمار بالای مرگ و جراحت در میان نوجوانان گردیده و یا اثرات منفی روی جامعه دارند که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهد شد( گازمن، 2007) .
رفتارهای خود آسیب رسان ، خشونت و خود کشی
در میان نوجوانان، خود آسیب رسان ترین رفتارها مربوط به رانندگی است. گرفتن گواهینامه یکی از هیجان انگیزترین آرزوهای دوره نوجوانی است اما متأسفانه تصادفات رانندگی یکی از دلایل فوت نوجوانان را در بر می گیرد. بسیاری از صدمات و جراحت ها با نبستن کمربند ایمنی تشدید شده( و منجر به مرگ می شود) . تقریبا 30 % نوجوانان ایالات متحده اظهار می دارند که به ندرت از کمربند ایمنی استفاده می کنند یا اینکه هرگز استفاده نمی کنند. ترکیب مصرف الکل و رانندگی نیز در مرگ نوجوانان در اثر تصادفات رانندگی سهم عمده ای دارد. حدود 10 % نوجوانان ایالات متحده اظهار می دارند که پس از نوشیدن الکل اقدام به رانندگی کرده اند و 36 % در حین رانندگی اقدام به نوشیدن الکل کرده اند. خبر خوب آن است که شیوع رفتارهای پر خطر مرتبط با رانندگی در طی چهار سال گذشته کاهش قابل ملاحظه ای داشته است. با وجود این رفتارهای پر خطر مربوط به رانندگی یک مشکل جدی در طول دوران نوجوانی است(پینکرتون وآبرامسون، 2005 ) .
درگیری فیزیکی و پرخاشگری، گروه دیگری از رفتارهای خودآسیب رسان را تشکیل می دهند. این گروه از رفتارها پس از تصادفات رانندگی دومین عاملی است که منجر به مرگ افراد بین سنین 34 – 15 سال می شود. 36 % از نوجوانان ایالات متحده اظهار می کنند که در طی یکسال گذشته درگیری فیزیکی داشته اند(پسران 43% و دختران 28% ) به طور مشابه هم پسران و هم دختران گزارش کرده اند سلاح گرم یا سرد حمل می کنند ( 19% ). با وجود این تفاوت معناداری بین حمل سلاح توسط پسران (29%) و دختران (7%) وجود دارد (پینکرتون وآبرامسون، 2005) .
نهایتاً خودکشی یکی از پر خطرترین رفتارها در میان نوجوانان امروز است. نزدیک به 17% (تقریبا از هر 5 نوجوان یک نفر) از نوجوانان در ایالات متحده اقدام به خودکشی داشته اند و 13% به طور واقعی افکار خودکشی داشته اند. در میان نوجوانان ایالات متحده هر ساله 4/8% اقدام به خودکشی گزارش می شود. در حال حاضر خودکشی سومین عامل مرگ و میر در میان نوجونان سنین 15 – 24 سال می باشد که86% از این مرگ و میرها به پسران و14% به دختران اختصاص دارد(گازمن،2007)
مصرف سیگار
با اینکه در همه جوامع سعی می شود میزان مصرف سیگار را پائین بیاورند، به نظر می رسد که برای رسیدن به این هدف مشکلات زیادی وجود دارد. تحقیق درباره نوجوانان 19-11 ساله نشان می دهد که 16% آنها رسماً سیگاری هستند و ترک این عادت نیز به نظر دشوار می رسد تحقیقی که در سال 1995 انجام شده است، نشان می دهد که 25% از نوجوانان ایالات کبک کانادا سیگار می کشند که 15 % آنها بین سنین 14-12 سال و 38 % از آنها بین سنین18-15 سال قرار دارند(صرامی، قربانی و مینویی،1392).
سوء مصرف مواد
سوء مصرف مواد گروه دیگری از رفتارهایی است که صدمات طولانی مدت و فوری را در بر می گیرد. نوشیدن الکل و سوء مصرف مواد با تصادفات رانندگی، خشونت، درگیری فیزیکی، روابط و تعاملات اجتماعی مشکل ساز و بیماریهای مختلف در ارتباط هستند. بیش از 43% نوجوانان ایالات متحده گزارش کرده اند که الکل می نوشند و 26% از آنها پذیرفته اند که زیاد می نوشند. تقریبا 23% از نوجوانان سیگار می شکند و از این میان 4/9% سیگاری هستند( 20 تا30 روز در ماه سیگار می کشند). مانند رفتارهای خود آسیب رسان، شیوع مصرف الکل و سیگار در طی چهار سال گذشته کاهش یافته اما با وجود این خطرات جدی برای سلامتی نوجوانان در پی دارد. مصرف داروهای غیر قانونی به دلیل تأثیرات جسمانی منفی که روی مصرف کنندگان دارد هم از نظر سلامت فردی و هم سلامت اجتماعی نگران کننده است. تأثیرات استفاده از داروهای غیر مجاز به صدمات مغزی و لطمه به اندامهای بدنی محدود نمی شود بلکه با رفتارهای پر خطر جنسی و خشونت و رانندگی بی مهابا ارتباط نزدیک پیدا می کند. برآوردهای اخیر در ایالات متحده نشان می دهد که 26 % از نوجوانان حشیش مصرف می کنند و حدود 10 % قبل از 13 سالگی ازآن استفاده کرده اند
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 40 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 19 |
توضیحات از متن فایل
امروزه بحث انگیزش شدیداً مورد توجه دانشمندان علوم رفتاری و روانشناسان قرار گرفته است . در واقع انگیزش ، نتیجه رابطه متقابل فرد با موقعیت یا وضعیتی است که در آن قرار می گیرد .در واقع انگیزش عبارتست ار نیروهایی که موجب هدایت رفتار در جهت ارضای برخی از نیازها می گردد . انگیزش چگونگی تقویت ، هدایت و استمرار رفتار را نشان می دهد . برخی از نظریه های انگیزش ، منشاء رفتارهای انسان را درونی فرض می کنند و نقش عوامل محیطی را در ایجاد انگیزش نادیده گرفته اند . از سوی دیگر تعدادی از نظریه ها نیز تاثیر عوامل محیطی را در ایجاد انگیزش مورد توجه قرار داده اند . اما خواه عوامل درونی ، خواه عوامل محیطی و یا ترکیبی از آنها هم اگر منشاء بروز انگیزش در افراد باشند ، غایت رفتارهایی که از انسان سر می زند به منظور ارضای نیاز است .( قلی پور سلیمانی ، 1380، 32) کریتنر معتقد است انگیزش ، فرآیندی روانشناختی است که هدف و جهت رفتار را نشان می دهد . بافورد ، بدیان و لیندنر انگیزش را تمایل و آمادگی برای رفتار کردن به طریق هدفدار برای دستیابی به نیازهای ارضاء نشده ی معینی دانند . در تعریفی دیگر هیگینز ، هرسی و بلانچارد انگیزش را یک سائقه درونی برای ارضای نیازهای ارضاء نشده تعریف می کنند ، همچنین انگیزش اراده و خواست برای نیل به موفقیت است . به طور کلی انگیزش به مجموعه نیروهای پیچیده ، سائقه ها ، نیازها ، شرایط تنش زا با ساخت و کارهای دیگری اطلاق می شود که به آغاز فعالیت فردی برای تحقق اهداف و تداوم آن منجر می شود . در نتیجه مراد ما از انگیزش عبارت از نیروی درونی است که افرادرا برای تحقق اهداف شخصی و سازمانی بر می انگیزد . عملکرد افراد تابعی از انگیزش ، توانایی و محیط است . ( عباس پور ، 1384 ، 197و198)
و بالاخره انگیزش به عنوان فرآیند ارضای نیاز به حساب آورده می شود . نیاز یعنی یک حس یا حالتی درونی که موجب می شود نتیجه انجام یک عمل مطلوب به نظر برسد . شکل 2-2فرآیند انگیزش را نشان می دهد :
کاهش تنش |
نیازهای ارضاء شده |
رفتار کوششی |
حرکت |
تنش |
نیازهای ارضاء نشده |
|
|
|
|
|
شکل 2-2 فرآیند انگیزش (رابینز ، 1390، 326) |
نیاز به عنوان یک واژه فنی به معنی حالت درونی است که باعث می شود ، نتیجه یا پیامد خاصی جالب به نظر برسد . یک نیاز ارضاء نشده تنش ایجاد می کند و در نتیجه ، در درون فرد نوعی سائقه یا پویایی به وجود می آورد ( یک نوع حالت درونی که موجود زنده را بر می انگیزد تا عمل خاصی را انجام دهد ) این پویایی یا سائقه موجب بروز نوعی رفتار پژوهشی در رفتار فرد می شود و او در پی تأمین هدف های ویژه ای بر می آید که اگر آن هدف ها تأمین شود ، نیاز مزبور ارضاء می شود و در نتیجه تنش در فرد کاهش پیدا می کند . (رابینز ، 1390، 326) نیازها بر خلاف رفتارها ( فعالیت ها ) که تظاهر خارجی دارند و کاملاً ملموس و قابل رویت هستند ، منشاء درونی داشته و از آنها به عنوان انگیزه ، خواسته و تمایلات درونی نیز یاد می شود . (قلی پور سلیمانی ، 1380، 32) در نهایت انگیزش مهم ترین پیش نیاز یادگیری است . انگیزش ، قلب یادگیری است . انگیزش مایه ی جنبش انسان و عامل آغاز کننده ، راهنما ، سو دهنده و پایدار دارنده ی رفتار تا زمان دستیابی به هدف مطلوب است . ( بیابان گرد ، 1384)
انگیزه فرآیندی است که افراد را به روشی خاص وادار می کند تا براساس آن رفتار تلاش کنند و به هدف های از پیش تعیین شده در سازمان دست یابند . در اصل ، انگیزش عامل داخلی برای هدایت و کامل کردن رفتار انسان است . ( ناهید ، 1388 ) در تعریفی دیگر انگیزه یعنی میل به کوشش فراوان در جهت تامین هدف ها ، به طریقی که این تلاش در جهت ارضای نیازهای فردی سوق داده شود . تلاش فرد از طریق میزان یا شدت کار او اندازه گرفته می شود . افرادی که دارای انگیزه باشند ، سخت تر کار کرده و بر شدت تلاش خود می افزایند . در تجزیه و تحلیل مفهوم انگیزه نباید فراموش شود که سطح یا میزان انگیزش بین دو نفر و حتی یک نفر در زمان های متفاوت فرق می کند . ( شبگو منصف ، 1388 ، 118 )
همچنین انگیزه کاری مجموعه ای از نیروهای قدرتمند که هم در درون یک فرد و هم خارج از موجودیت وی است و منجر به آغاز رفتارهای وابسته به کار و همچنین تعیین شکل ، مسیر ، شدت و مدت زمان انجام کار می شود . زمانی که یک فرد در جستجوی خود ابرازی ، لذت ، چالش های فردی یا ارضای حس کنجکاوی بر می آید ، به صورت باطنی نسبت به کار خود برانگیخته می شود . ( اسکودین ، 2012)
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 62 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 30 |
توضیحات از متن فایل
ایزو در واقع حروف اختصاری ( International Organization for Standardization ) به مفهوم سازمان بین المللی استاندارد سازی است که یک مجمع بین المللی از سازمانهای استاندارد کشورهای عضو، آن را تشکیل می دهد. ایزو یک شبکه از مؤسسات استاندارد ملی در ۱۴۷ کشور دنیا است، بر پایه یک مرکز در هر کشور و یک مرکز اصلی در شهر ژنو سوئیس فعالیت می کند، که وظیفه هماهنگی مراکز مختلف را دارد. ایزو یک موسسه غیر دولتی است، یعنی هر کدام از اعضای آن الزاماً نماینده ملی کشور خود نیستند. با این همه ایزو یک نقش مهم بین بخشهای خصوصی و عمومی بازی می کند، چرا که اعضای آن یا در دولت و مؤسسات دولتی دارای سمت هستند، و یا نماینده دولت هستند. از طرف دیگر بقیه اعضا که نقش خصوصی دارند نقش مهمی در ارتباطات صنعتی دارند و در نتیجه با دولت های متبوعشان در تعامل مستقیم قرار دارند. بنابراین ایزو مانند یک پل ارتباطی عمل می کند که هم رضایت کسب و کار و هم درخواست عموم را تامین می کند.
کلمه (ISO) از چه مشتق شده است؟
تصورمی شودکه کلمه(ISO) مخفف (International Organization for Standardization ) است, در حالیکه مخفف عبارت فوق می بایست به صورت (IOS) باشد. (ISO) دراصل از کلمه
یونانی(ISOS) مشتق شده و به معنی (برابر) و ریشه پیشوند (ISO) در انگلیسی است.در یونانی ISOS یعنی «equal برابر» می باشد و چون در زبانهای مختلف علامت اختصاری ایزوفرق می کرد بنابراین در از زبان یونانی ISO استفاده شد.
از«برابر»تا«استاندارد»علت انتخاب کلمه (ISO)به عنوان نام یک سازمان بین المللی به سهولت دانسته می شود. سازمان بین المللی استاندارد، در صورت توجه به زبان کشورهای عضو، در انگلیسی به صورت (IOS) و در فرانسه به صورت (OIN) در می آید ولی به طور کلی بدون در نظر گرفتن زبان کشور خاص، نام سازمان بین المللی استاندارد به صورت (ISO) خلاصه می شود.
امروزه رعایت استانداردهای ایزو در تولید و عرضه محصولات و خدمات از چنان اهمیتی برخوردار است که در عرصه تجارت جهانی، استانداردهای ایزو شرط اولیه در داد و ستدهای بینالمللی قرار گرفته است.
2-16-2 سازمان بین المللی استاندارد (ISO) چیست؟
سازمان جهانی استاندارد ایزو یک سازمان بین المللی تخصصی جهت تدوین استانداردهای بین المللی است که در حال حاضر از مجموعه سازمان های استاندارد ملی حدود۱۳۰ کشور جهان تشکیل شده است. ایزو از حدود۱۸۰ کمیته فنی تشکیل شده است. هدف ایزو ارتقا و توسعه استانداردوفعالیت های جهانی بین المللی و توسعه همکاری های بین المللی در زمینه های اقتصادی، تکنولوژیک، علمی و فرهنگی توام است. نتایج تلاش های فنی ایزو، تحت عنوان استانداردهای بین المللی، چاپ و منتشر می شوند.
2-17 ساختار سازمان ایزو
کمیته فنی ۱۷۶ سازمان جهانی استاندارد برای هماهنگی فعالیت های بین المللی در زمینه مدیریت کیفیت و استانداردهای تضمین تاسیس شد.
International Organization for Standardization (ISO) :
- یک فدراسیون جهانی متشکل از موسسات استاندارد ملی 148 کشور (هر کشور یک نماینده) با مدیریت مرکزی در ژنو که سیستم را هماهنگ می کند. هدف ایزو ارتقای توسعه ی استاندارد کردن و فعالیتهای مرتبط در جهان با یک نظر و عقیده که تبادل کالاها و خدمات را آسان نموده و همکاری در یک دایره فعالیت علمی، تکنولوژیکی اقتصادی و عقلانی توسعه نماید.
- سازمانی غیر دولتی، برخلاف سیستم سازمان ملل اعضای آن نماینده ی دولتها نیست. ایزو دارای مقامی بین عموم و بخش خصوصی می باشد.
- بیش از نیم میلیون سازمان در بیش از 60 کشور ISO 9000 را که قالب مدیریت کیفیت را فراهم میسازد را در فرآیندهای تولید، ارایه ی محصول و خدمات به مشتری بکار می برند.
- سیستم های مدیریت زیست محیطیISO 14000 تمام سازمانها در عملکرد زیست محیطی آنها تاثیر دارد.
وظیفه اصلی (ISO) توسعه استاندارد کردن و فعالیت های مرتبط در جهان با نگرشی تسهیل کننده نسبت به تبادلات بین المللی کالاها و خدمات، بهبود همکاری در محدوده علمی، فنی، اطلاعاتی و فعالیت های اقتصادی و حمایت از تولید کننده و مصرف کننده می باشد. سازمان بین المللی استاندارد (ISO) تدوین استانداردهای فنی و اختیاری را بر عهده دارد. این استانداردها تقریباً شامل کلیه موارد مربوط به تکنولوژی می گردد و نیز کمک به ساخت و عرضه کالاها و خدمات موثرتر، ایمن تر و بهداشتی تر می نماید. استانداردهای(ISO) تجارت و بازرگانی بین کشورها را آسان تر و صحیح تر می کند و به طور کلی از مصرف کنندگان کالاها و خدمات حمایت کرده و زندگی آنها را سهل تر می نماید. به عبارت دیگر اقدامات (ISO) که منتج به موافقت نامه های بین المللی گشته، نهایتا به صورت استانداردهای بین المللی چاپ می شود.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 56 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 33 |
توضیحات از متن فایل
واژه commitment در Webster dictionary -Merriam به معنی 1- عمل سپرده گذاری به یک موسسه 2- توافق و تعهد به انجام کاری در آینده است . همچنین در علوم رفتاری و روانشناسی سازمانی واژه organizational commitment به معنی تعهد سازمانی است . تعهد سازمانی یک نگرش مهم شغلی و سازمانی است که در طول سالهای گذشته موردعلاقه بسیاری از پژوهشگران رشته های رفتار سازمانی و روانشناسی خصوصاً روانشناسی اجتماعی بوده است. این نگرش در طول سه دهه گذشته دستخوش تغییراتی شده است.
ابعاد و تعاریف تعهد سازمانی
در میان طرفداران رویکرد نگرشی، برخی از پژوهشگران به تعهد سازمانی با دید یک مفهوم چند بعدی می -نگرند که عوامل مختلفی بر آن تأثیر می گذارند. می یر و همکارانش از پیشگامان رویکرد چند بعدی می- باشند، مدل سه بعدی آنها از تعهد سازمانی، شامل بعد عاطفی، بعد مستمر و بعد هنجاری به عنوان سه بعد تعهد سازمانی می شود.
1. تعهد عاطفی
آلن و مییر تعهد عاطفی را به عنوان وابستگی عاطفی فرد به سازمان و تعیین هویت شدن از طریق آن می دانند. اگر تعهد سازمانی را از این طریق تعریف کنیم، تعهد عاطفی شامل سه جنبه می شود:
الف ) صورتی از وابستگی عاطفی به سازمان
ب) تمایل فرد برای تعیین هویت شدن از طریق سازمان
ج) میل به ادامه فعالیت در سازمان
آلن و مییر ( 1990 ) معتقدند که یک فرد زمانی در خود وابستگی عاطفی نسبت به سازمان احساس خواهد کرد که اهداف سازمانی را اهداف خود بداند و متقاعد شود که سازمان را در راه رسیدن به اهدافش یاری کند. همچنین آنها شرح می دهند که تعیین هویت شدن فرد از طریق سازمان زمانی رخ می دهد که ارزش های فردی افراد با ارزشهای سازمانی سازگار بوده و فرد قادر باشد که ارزش های سازمانی را در خود درونی سازد. بدون شک در این تعیین هویت شدن از طریق سازمان یک رابطه روانشناسانه وجود دارد و فرد به خاطر تعیین هویت شدن از طریق سازمان در خود یک نوع احساس غرور می کند.
از جمله تعاریف دیگری که به این جنبه از تعهد اشاره دارند می توان به موارد زیر اشاره کرد:
شلدن ( 1971 ): تعهد سازمانی یک نگرش یا یک جه تگیری نسبت به سازمان است که هویت فرد را به سازمان مرتبط می سازد.
کانتر ( 1973 ): تمایل افراد به در اختیار گذاشتن ارزش و وفاداری خویش به نظام اجتماعی.
بوکانان ( 1974 ): تعهد سازمانی نوع وابستگی عاطفی و تعصب آمیز به ارزش ها و اهداف سازمان می باشد. وابستگی نسبت به نقش فرد در رابطه با ارزش ها و اهداف، نسبت به سازمان به خاطر خود سازمان جدای از ارزشهای ابزاری آن.
سالانسیک ( 1977 ): تعهد حالتی از شخصیت است که در آن فرد از طریق اقدامات و فعالیت هایی که انجام می دهد محدود و مقید شده و به دلیل انجام همین اقدامات این باور در فرد ایجاد می شود که باید انجام چنین فعالیت هایی را تداوم بخشید، و درگیری مؤثر خویش را در انجام آنها حفظ نماید.
جاروس و همکارانش ( 1993 ): تعهد عاطفی را م یتوان به صورت یک وابستگی روانشناختی به سازمان، شرح داد.
پورتر و همکاران( 1978 ): وابستگی عاطفی شاید توسط پورتر و همکاران او بهتر ارائه شده باشد.
آنها تعهد سازمانی را بعنوان درجه نسبی تعیین هویت فرد با سازمان و مشارکت و درگیری در یک سازمان خاص تعریف کرده اند. در این تعریف ؛ تعهد سازمانی سه عامل را شامل می شود:
1- اعتقاد به اهداف و ارزشهای سازمان
2- تمایل به تلاش قابل ملاحظه به خاطر سازمان
3- آرزو و خواست قوی و عمیق برای ادامه عضویت با سازمان.
محققین معتقدند که تعهد سازمانی با اکثر دستاوردهای سازمانی در ارتباط می باشد، مییر و هرسکویچ (2001) بیان کردند که تعهد عاطفی با نتایجی از قبیل جابجایی، غیبت، عملکرد شغل و تابعیت سازمانی در ارتباط می باشد.
2- تعهد مستمر
دومین بعد از ابعاد سازمانی آلن و می یر ( 1990 ) تعهد مستمر می باشد، که بر مبنای تئوری سرمایه گذاری های بیکر ( 1960 ) قرار دارد. این تئوری براین اساس است که با گذشت زمان فرد سرمای های را در سازمان انباشته می کند که هرچه سابقه فرد در سازمان بیشتر شود، این سرمایه نیز انباشته تر می شود و از دست دادن آن برای فرد هزینه برتر می شود. این سرمایه گذاری شامل زمان کسب مهارتهای ویژه سازمان که قابل انتقال نم یباشد، رفاقت های کاری، عوامل سیاسی و هزینه های دیگری می باشد که فرد را از جستجو برای کارهای جایگزین منصرف می سازد.
آلن و مییر ( 1990 ) تعهد مستمر را صورتی از دلبستگی روانی فرد به سازمان می دانند که از ادراک کارمند از چیزهایی که در صورت ترک سازمان از دست می دهد، ناشی می شود. در واقع می توان چنین گفت که تعهد مستمر شامل آگاهی فرد از هزینه های ترک سازمان می باشد. بنابراین در این شکل از تعهد دلیل اصلی ارتباط فرد با سازمان و تصمیم او به باقی ماندن در سازمان یک تلاش برای حفظ مزایای حاصله از ارتباط با سازمان می باشد.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 81 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 27 |
توضیحات از متن فایل
خودتنظیمی در یادگیری از مقوله هایی است که به نقش فرد در فرایند یادگیری توجه دارد. این سازه ابتدا در سال 1967 توسط بندورا مطرح شد(کدیور،1380)و اصطلاح یادگیری خودتنظیمی از 1980 رایج شد. این اصطلاح بر خودمختاری و مسئولیت پذیری دانشجویان برای پیشبرد یادگیری خودشان تأکید می کند (پاریس، 2003) (به نقل از نیکدل، 1385). خود تنظیمی فرایندی است که در آن دانــــش آموز هدف هایی را برای یادگیری خود بر می گزیند،سپس می کوشد تا شناخت ، انگیزش و رفتار خود را کنترل و تنظیم نمایدو بر آن نظارت کند. خودتنظیمی شامل یک رهبری شناختی است که مستلزم عواملی است از قبیل: انطباق ها و تصمیم گیری های مداوم، آگاهی برای کسب برداشتی معتبر و هوشمند از موقعیت و آمادگی برای بازتاب آنچه در فعالیتهای تحصیـــــلی و به طــور کلی در زندگی، باید انجــــام شود، آنچه انجام می شود، و آنچه انجام شده است. اکتساب این مهارت لزوماً با رشد طبیعی مرتبط نیست و همانند دیگر تواناییها یا ظرفیتها، باید بطور آشکار آموخته شود (زیمرمن و شانک 1994 به نقل از لیزراگا، 2003)( نیکدل ،1385)
به باور زیمرمن (1999) یادگیرندگان مستقـــل نیاز به توجه کمتـری از طرف معلمـــان دارند. آنها می دانند چگونه راهبردهای یادگیری را به کار گیرند، آنها از توانایی هایشان در حیطه های خاص ، ادراکاتی دارند و خود را متعهد و ملتزم به رسیدن به اهداف تحصیلی شان می دانند. این دانشجویان اراده دارند و به همین دلیل می توان آنها را یادگیرندگان خود تنظیم نامید (کارشکی ومحسنی، 1391).
خودتنظیمی فرآیند ارزشمندی است زیرا بر این که چگونه «خود» عامل ایجاد اهداف یادگیری و نیز انتخاب راهبردها می شود و نیز این که چگونه برداشت هر فرد از خود وتکلیف بر کیفیت یادگیری متعاقب آن تاثیر می گذارد، تاکید می کند(پاریس ، 2003)
خودتنظیمی سه ویژگی اساسی دارد: 1- آگاهی از تفکر 2- کاربرد راهبردها 3- انگیزش مداوم. آگاهی از تفکر سنجش از خودتنظیمی است که شامل اندیشیدن و تحلیل موثر یک فرد از عادتهای تفکر خود است. کاربرد راهبردها شامل خزانه رو به رشد راهبردهای فرد برای یادگیری، مطالعه، کنترل هیجانات، پیگیری اهداف و کاربرد این راهبردها است.
انگیزش مداوم سومین ویژگی یادگیری خود تنظیمی است زیرا یادگیری نیازمند انتخاب و تلاش مداوم است. (پاریس، 2003)
یادگیرنده های خودتنظیم راهکارهای شناختی مناسب را به کار می گیرند و از نظر تحصیلی انگیزه لازم را دارند. دانشجویانی که در یادگیری خود تنظیمی فعالند از راهکارهای شناختی یادگیری از قبیل تکرار منظم، بسط و سازماندهی یادگیری، مدیریت بر زمان و برنامه ریزی زمانی، هدف گذاری کنترل خود و خود ارزیابی نسبت به دیگران برتری دارند. (اشنایدر و دیگران، 1989، به نقل از غلامی 1383).