دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 7 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 14 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 14 صفحه
استراتژی تولید بخش 7- یک کیفیت پایه مقدمه در سراسر این مجموعه ما به دنبال روشهایی برای تولید پنجره ها به شکلی سریعتر، موثرتر و پربازده تر می باشیم هیچکدام از این ها در صورتی که شما یک محصول با کیفیت را فراهم نکرده باشید ارزش ندارد.
مهم است که من به پنجره کیفیت اشاره نکنم ولی محصول کیفی باید مورد اشاره قرار گیرد.
محصولی که شما عرضه می کنید چیزی فراتر از یک پنجره فیزیکی است بلکه کل را خدمات و تماس هایی را که با مشتریانتان داشته اید شامل می شود.
خود پنجره دارای اهمیت خاصی است ولی این برای برنده شدن رد رقابت کافی نیست.
اولین تماسی که مشتری شما با شما دارد، احتمالاً توسط گیرنده از طریق تلفن پاسخ داده می شود و این می تواند تاثیر زیادی روی رابطه کیفی داشته باشد که شما با مشتریان خود دارید.
همگی ما با تفاوت بین یک سلام مشتاقانه و گفتن این جمله که «چه می خواهید؟
» که شما از سوی برخی شرکت ها آن را می شنوید آشنا هستیم.
شما با کدام یک سر و کار دارید؟
درک این مطلب که کیفیت تنها یک نگرانی تولید نیست بلکه مسئولیت هر فردی است حائز اهمیت ست.
ما نمی توانیم بگوئیم که کیفیت مسئولیت هر گروه یا فرد است بلکه باید یک نگرش گسترده شرکتی حاصل شود و این امر به مفهوم کیفیت کل در همه جنبه های تماس مشتری منتهی گردد.
بلوکهای ایجاد کننده کیفیت تحریک برای کیفیت، تنوع پذیری کاهش یافته، قابلیت اطمینان ارتقا یافته و هزینه کاهش یافته با توجه به روابط عمومی و بازاریابی فعالیت اندکی داشته است گرچه اینها روشهای خرد کردن سهام با ارزشی هستند این درباره موضوع سده ادامه حیات در جهان می باشد که در آن فوق العاده بودن تنها یک بلیط برای شرکت در رقابت است نه تضمینی برای برنده شدن آن.
جنبه های زیادی در معادله کیفیت وجود دارد که به مفهوم کیفیت کل و شکل گیری بلوکهای ساختاری برای دستیابی به آن منتهی می شود.
(شکل 1) شکل 1- بلوکهای ساختاری کیفیت جنبه های بسیار مهم عبارتند از: تعهد مدیریت: مدیریت شرکت باید تعهد دهد که طبق مفهوم کیفیت عمل می کند و نسبت به آن ریا کاری نمی کند.
این شامل هدایت مسیر و تسهیل برای ارتقاء کیفیت می باشد.
مدیریت باید موارد زیر را فراهم آورد: یک سیاست کیفیت، منابعی برای بدست آوردن کار انجام شده، سازماندهی و چهارچوبی برای موفقیت، آموزش در مهارتهای لازم و بحث کارشناسانه برای اجازه دادن به مردم جهت به دست آوردن کار انجام شده.
ابزار کیفیت: اینها شامل ابزار استفاده شده در راستای مسیری به سمت کیفیت کل می باشند.
مثلاً تجزیه و تحلیل پارتو (20: 80) علت و معلول (نمودارهای فیش بورن)، چارتهای جریان و کنترل فرآیند آماری (spc) اینها در قالبی دقیق تر در بخش 8 این مجموعه مورد بررسی قرار می گیرند.
ارتقاء کیفیت: این شامل نظام عدم قبول می باشد که چیزها خوب هستند حتی اگر هیچ کس ادعای چنین چیزی را نکند.
این تحقیق برای ارتقا کیفیت و بهبودی است که هرگز به پایان نمی رسد.
این شامل شناسایی شکل حل مشکل و شناسایی علت ها و نه علائم و یک تلاش پیوسته برای کاهش هزینه های کیفیت می باشد.
سیستم های کیفیت: اینها سیستم هایی هستند که امکان کنترل و کار کامل، ارتباطات، تداوم، اعتماد و در نهایت حیات
دسته بندی | اقتصاد |
بازدید ها | 14 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 83 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 37 |
*مقاله استراتژی تولید*
اگر یکنفر بخواهد «کلاس جهانی» در تولید را در قالب ترکیب بهینه ای از ویژگیها تعریف کند، توضیح آن مشکل خواهد بود این به علت وجود راه حل های فراوان برای چالش های استراتژیکی که تولید کنندگان با آن روبرو هستند و همچنین وجود رویکرد و تکنولوژی های جدیدی است که هر روزه معرفی می شوند. البته بسیاری از «بهترین روشها» وجود دارد که ناظران آنرا به کلاس جهانی منتسب می کنند؛ ولی در خیلی از موارد این نمونه ها خاص شرکتها یا صنایع اند. ویژگیهای سیستم تولید شرکت هرآنچه که باشد، این بررسی با استفاده از مدلی مبتنی بر ارزش اقتصادی ارزیابی می کند که آیا سیستم تولید یک شرکت به طور قطع در کلاس جهانی قرار دارد یا خیر، در اینجا به این علت از این استاندارد استفاده شده که استراتژی تولید یک شرکت برای آنکه در سطح جهانی باشد باید نرخی بالاتر از نرخ بازار و صنعت در رسیدن به ایجاد ارزش اقتصادی داشته باشد. به همین منوال از آنجائیکه ارزش بازار تابعی از ارزش اقتصادی است، شرکتی که قادر باشد به طور مستمر نرخ ایجاد ارزش خود در صنعت و بازار را در سطح بالایی حفظ کند، باید در انتظار این باشد که پاسخگوی نیاز سرمایه گذاری کل بازار باشد. اینک در جایی قرار داریم که می توان آنرا «عصر ارزش اقتصادی» تعریف کرد و ارزش اقنصادی، معیاری است که هر استراتژی باید با آن سنجیده شود.
شون برگر[1] در 1986 در نوشته ای استدلال کرد که اگر یک نظرسنجی در مورد اسامی بیست شرکت برتر تولیدی در جهان انجام شود، احتمالاً اکثر آنها، شرکت های ژاپنی خواهند بود. اگرچه نکتة اصلی این است که شرکتهای ژاپنی چگونه کار کردند که باعث چنین تحول شگرفی در توانایی شان در تولید دامنه وسیعی از محصولات با ارزش افزوده بالا و کیفیت مطلوب شد. بر اساس شواهد بدست آمده نکته ای که بسیار واضح است این است که موفقیت های ژاپنی ها نتیجة فرهنگشان نبوده، بلکه محصول جنبی روش متفاوت مفهوم سازی فرایند تولید و تحقق استراتژی تولید میباشد. با اینکه رویکرد ژاپنی ها متمایز بود، ولی درک، آموزش و تعلیم آن مشکل نبود. در حقیقت عاملی که آنها را با هم متحد می کرد سادگی در طرح محصولات، سیستم ها و فرایند تولید آنها، سرمایه گذاری قابل توجه برای توسعه سرمایه انسانی، استفاده گزینشی از تکنولوژی و تعهد تخطی ناپذیر در کیفیت برتر بود.
[1] -schon berger