دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 25 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
مقاله بررسی ازدواج و موانع پیش رو در 28 صفحه ورد قابل ویرایش
مقدمه :
ازدواج و تشکیل خانواده یکی از حساس ترین تصمیمات دوران زندگی است که اقدام آن نیاز به بررسی و دقت , هوشیاری و مشورت با افراد با تجربه دارد , چرا که غفلت و اشتباه در این زمینه یک عمر پشیمانی را به دنبال خواهد داشت .
برخی از پشیمانی ها زود گذر ند و پس از چندی به دست فراموشی سپرده می شوند اما گاه این پشیمانی با رنج و درد همراه می شوند که تا پایان عمر ناچا ر به تحمل آن خواهیم بود .
این را همه می دانند و همه می گویند که ازدواج به این معنی است که دختر و پسری که پیوند زناشویی می بندند می باید تا پایان عمر در کنار هم باشند , در غم و شادی یکدیگر شریک گردند و از زندگی با یکدیگر لذت ببرند تا بتوانند بهره لازم را از زندگی بر گیرند و فرزندانی شاد , سالم و مفید برای خود و خانواده و جامعه تربیت کنند . متاسفانه دستیابی به این اهداف چندان هم آسان نیست .و ازدواج و زندگی زنا شویی جزئیات بسیاری را در بر دارد که تعداد معدودی از پسران و دختران از آنها آگاهی دارند . در بیشتر موارد پسرها و دخترها از درخواست و هدف خود از ازدواج آگاهی لازم را ندارند و تنها بعد از ازدواج است که به بسیاری از جزئیات زندگی و اهمیت آن پی می برند و گرفتار مشکلاتی می شوند که حل آنها به سادگی امکان پذیر نیست .
روابط بین زن و شوهر بسیار حساس و دارای جزئیاتی است که بسیاری از معیار ها ناتوان از تشخیص مشکل و یا حل آن است و قانون نیز نمی تواند بدرستی در این زمینه قضاوت کند , چون عمر و انرژی روانی از دست رفته بر گشت نا پذیر است . ازدواج نا موفق و یا طلاق برای اکثر زن و شوهر ها شکستی غیر قابل جبران محسوب می شود .
ینا براین برای جلوگیری از هر شکستی بهتر است تا آگاهی افراد نسبت به این امر مهم ( ازدواج ) افزایش پیدا کند . کتابهای بسیاری در این زمینه نوشته شده است و نویسندگان بسیاری تلاش کرده اند تا حاصل تحقیقات و تجربیات خود را در اختیار ما قرار دهند .زمانی که اطلاعات و سطح آگاهی افراد بالا رود می توانند زندگی بهتر و با نشاطی را بوجود آورند .
این تحقیق شامل سه بخش کلی است , بخش اول مربوط به تعدادی از کتابها و گزیده ای از داستانهایی که در مجله بیان شده است . بخش دوم شامل مطالب سه جلد کتاب “ آیا تو گمشده ام هستی “ است , در این سه کتاب به مسائلی اشاره شده است که تصمیم گرفتم آنها را در بخش جداگانه ای بیاورم . بخش سوم شامل پرسشنامه هایی است که افراد مختلف آنها را پاسخ دادند .
در اینجا لازم است از همکاری کلیه استادان گرامی و دوستان عزیزم که تجربیات خود را در اختیار اینجانب قرار دادند تشکر کنم .
مطالب کلی این تحقق شامل :
1) مشکلات دوران کودکی
2) مشکلات در انتخاب همسر ( قبل از ازدواج )
3) مشکلات بعد از ازدواج
در این تحقیق سعی بر آن شده تا یک سلسله مباحث مهم و سرنوشت ساز رفتار و کردار روزهای جوا نی را که در روند زندگی سعادتمند در طول زندگی تاثیر گذار بوده و عدم اطلاع آن قطعاُ در سیر آنان به سوی کمال بازدارنده است به شما عزیزان یادآ ور شوم
مشکلات دوران کودکی
کودکی یکی از مهمترین دوران مراحل زندگی هر فردی است و مشکلات در آن دوران تاثیر بسزایی در مراحل دیگر زندگی دارد. جالب است که بدانیم که اکثر مشکلات قبل و بعد از ازدواج ریشه در دوران کودکی هر شخص دارد . یعنی مشکلات دوران کودکی مشکلات قبل از ازدواج مشکلات بعد از ازدواج
پس اگر خوب دقت کنیم متوجه می شویم که دوران کودکی هر شخص تا چه اندازه در مراحل دیگر زندگی اثر گذار است . بنا براین وظیفه هر پدر و مادری است که با تربیت صحیح آینده فرزندان خود را تضمین کنند .
پدران و مادران عزیز همیشه تلاش می کنند تا فرزندانشان در آسایش و آرامش زندگی کنند , اما متاسفانه به علت ا طلاعات کم والدین و کوتاهی در بعضی مسائل مشکلاتی برای فرزندانشان بوجود می آید که در آینده آنها بسیار تاثیر گذار است .
عامل اصلی مشکلات :
1) کمبود محبت
2) عدم امنیت
3) ترس
فکر انسان , عمل انسان اعم از نگاه , سخن گفتن , دست زدن , راه دفتن و سایر اعمالی که ار اعضاء و جوارح انسانی سر می زند در یک مرکز از بدن او به نام مغز ثبت و ضبط می گردد.رفتار و کردار او در گذشته بدون اینکه از خاطر او رفته باشد او را در مسیر زندگی امید وار یا نا امید قرار می دهد و از آنجایی که رفتار , به تناسب خوبی و زشتی , در امید واری زیاد و ناامیدی زیاد تاثیر دارد ما ابتدا به بررسی روان شناسی رشد و سپس رشد از نظر اسلام می پردازیم تا اول اینکه بدانیم بهترین دوران زندگی انسان چه موقعی است و دوم اینکه بعد از شناخت از موقعیت خود از فرصت های از دست نرفته برای خوشبختی و سعادت دنیا و آخرت گام برداریم .
از آنجایی که انسان موقعیت خود را نمی شناسد دست به کارهای ناشایست می زند . اگر انسان قدر و منزلت خود را از آفرینش بداند , همانگونه که مولای ما حضرت علی (ع) فرمودند : هرکس خود را شناحت به تحقیق پروردگار خود را شناحته است . برا ی حفظ ارزشهای نهفته و والای خود تلاش می کند .
تمام بدبختی های انسان از جهل او سرچشمه می گیرد. در این تحقیق تصمیم داریم انشاء ا.. . ضمن بررسی مراحل رشد و نیز خود شناسی به مسائل مربوط به ازدواج هم بپردازیم .
نظریه لورنس کلبرگ در باره رشد :
لورنس کلبرگ روان شناس امریکایی با اینکه معتقد است هیجگونه پیشگویی در باره ارتباط بین سن و رشد اخلاقی صحیح نیست و نیز افراد وقتی به یک مرحله معین از رشد می رسند به طور قابل قبولی ملاحظه ای با یکدیگر متفاوت اند , ولی در حین حال در مطالعات او می توان حد و سنی را در طول مراحل رشد اخلاقی مشاهده کرد .
رفتار اخلاقی کودکان در بین سالهای زیر هفت سال دورویه تنبیه یا پاداش است . اما از سنین هفت تا دوازده سالگی یعنی مرحله اخلاق « پسر خوب » و « دختر خوب » بودن در رفتار اخلاقی این سنین مشاهده شده است . مرحله دیگر 12 تا 15 سالگی یعنی دوران نوجوانی است که در این دوران مرحله اخلاق بر پایه قانون و نظم می شود که ما این دوران را دوران « ممیزی یا دوران تشخیص » می نامیم , و بالاخره مراحل نهایی رشد از سنین 15 سال به بالا که افراد , توانایی کافی برای تفکر انتزاعی و مجرد را پیدا کرده و به آخرین مرحله رشد ذهنی نائل می شوند .[1]
نظریه اریکسون در مورد رشد :
هشت مرحله رشد شخصیت و هویت انسان در نظریه اریکسون به این شرح است :
مرحله اول : از تولد تا یک سالگی ( امنیت و اعتماد در مقابل احساس نا امنی و عدم اعتماد )
مرحله دوم : از یک سالگی تا سه سالگی ( تکیه کردن بر خود در مقابل شرم و تردید )
مرحله سوم : سه تا پنج سالگی ( ابتکار در مقابل احساس گناه ) در این دوره اگر در کودک ابتکار و کفایت برآورده نشود احساس گناه و کم ارزشی و گوشه گیری پیدا می شود .
مرحله چهارم : از شش تا یازده سالگی ( کار آیی در مقابل حقارت ) از نظر زیست در این دوره تغییرات مهمی در کودک دیده نمی شود, حالت سکون و آرامش این دوره مقدمه طوفانهای دوره نوجوانی است , با وجود این در این دوره پسران پرخاشجو تر و معمولاً دختران پذیرا تر و مراقبت کننده تر هستند. دنیای کودک در این دوره وسیع تر و پیچیده تر می شود, مدرسه و نظام اجتماعی آن بصورت یک جهان تازه برای او مطرح می شود و برای او دنیای همسالان به اندازه جهان بزرگسالان اهمیت پیدا می گند, بویژه آنکه کودک می خواهد در چشم همسالان خود بهترین , زیرک ترین , مودب ترین و محبوب ترین فرد باشد . در اواخر این دوره بازی اهمیت خود را از دست
می دهد .
مرحله پنجم : ( از دوازده تا هیجده سالگی ) در این مرحله که مرحله نوجوانی است فرد نسبت به شخصیت خود , آگا هی پیدا می کند ویک « من » که وحدت بزرگتری از گذشته دارد و در ارتباط با یک گروه , شغل , جنس , فرهنگ و مذهب است در نوجوانان شکل می گیرد .احساس هویت جنبه های گوناگونی دارد , جنبه روانی آن باعث شکل گیری « من درونی » نوجوان می شود . او در این دوره باید بتواند زندگی گذشته و شخصیت دوره قبل خویش با وضع کنونی و جدیدش , پیوند مناسبی ایجاد کند . همچنین در این تلاشها او باید به سئوالهای مهمی در باره خویش , نظیر : من کیستم ؟ جای من در هستی کجاست ؟ پاسخ دهد .
چگونگی شکل گیری شخصیت نوجوان به وضعیت رشد روانی – اجتماعی قبلی او نیز مربوط می شود اگر او در اولین مرحله از رشد به امنیت پایه ای دست یافته باشد , در دوره نوجوانی به دنبال انسانها و عقایدی خواهد رفت که به آنها ایمان پیدا کند و در جستجوی کسانی خواهد بود که دارای اعتقاد و استحکام شخصیتی هستند.(2)
رشد از نظر اسلام
طبق فرمایش پیشوایان اسلام کودک تا هفت سالگی آزاد و بدون قید و بند حکمرانی می کند ( فقط به بازی فکر می کند و بس , اگر چه در این زمان آموزش زبان مادری و آشنا ساختن کودک با محیط و اطرافیان بطور سریع انجام می گیرد ) کودک فقط اجرای فرمان را می خواهد و دیگر فکر نمی کند که آیا اجرای تقاضای او ممکن است یا نه ؟
زندگی سالم و مناسب جنسی :
این دلیل برای ازدواج نباید ناپسند تلقی شود, این یکی از ویژگی نادری است که یک رابطه عاشقانه دارد . همچنین یک آمیزش جنسی سالم و متعادل در افرادی که با هم ازدواج می کنند و خود به حل مسائل جنسی خویش می پردازند , بسیار مناسبتر از افرادی است که شریک جنسی خویش را هر چند روز و یا ماه عوض می کنند , فائق آمدن بر انواع مسائل جنسی به گذشت زمان احتیاج دارد . اما وقتی سلیقه های ما منتقل شده باشد و همسران ما به آنها عادت کرده باشند , وضعیتی را ایجاد می کنیم که با همسر خود در این امر راحت باشیم .
تشکیل خانواده :
شاید برای بچه ها عالی باشد که بدست والدین تربیت شوند اما برای والدین نیز داشتن فرزندان و لذت بردن از رشد و پختگی آنها همانقدر مفید است .
سبک زندگی منحصر به فرد :
زندگی زن در مقیاس وسیعی به سوی مردی که با او ازدواج می کند و شغل مرد سوق می یابد , نمی توان گفت که زندگی مرد تحت تاثیر زنی که با او ازدواج می کند قرار نمی گیرد . بدیهی است هر کدام تاثیر قابل ملاحظه ای بر دیگری خواهند داشت . زنی که با یک استاد دانشگاه ازدواج می کند دارای زندگی خواهد بود که کاملاً با زندگی یک پزشک و یا یک بنا تفاوت دارد . مثلاً یک پزشک مجبور است شب یا نصف شب به ناگهان به بیمارستان برود بنا براین همسر او باید این موقعیت را درک کند .
دلایل نا مناسب برای ازدواج :
v ترس از استقلال
v درمانگر همسر خویش
v به قصد اذیت کردن والدین خویش
v ترس از پیر شدن یا عقب ماندن
v به خاطر عاشق بودن
v گریز از خانه ای نا خوشایند
ترس از استقلال :
مثلاً دانش آموزان دبیرستانی اندکی قبل و یا بعد از فارغ التحصیل شدنازدواج می کنند , به علت وابستگی شدید آنها , ترس از تنها شدن و نیاز آنها به متکی بودن به شخص قویتر است که چنین تصمیمی می گیرند . افرادی که هرگز سالهای استقلال را پشت سر نگذاشته اند از ازدواج کردن خویش پشیمان می شوند .
درمانگر همسر خویش بودن :
یکی از اشتباهات روانی که بسیاری از گرفتاریها در ازدواج را موجب می شود , مسئله ترحم و دلسوزی برای دیگران است . همه این افراد اشتباهات وخیمی را مرتکب می شوند. آنها به قصد اینکه درمانگر همسر خویش باشد مبادرت به ازدواج می کنند , والاتر بودن یک فرد در رابطه و تصور اینکه شریک شما به شدت دچار درد سر است , فقط شخص زا نسبت به احساس والای شما نا امن تر و رنجیده خاطر تر می سازد . این امر به واکنشی به شکل رفتار متضاد منجر می گردد و مسائلی را ایجاد می نماید . مثلاً دختر خانمی با پسری که معتاد است ازدواج می کند تا شاید بتواند اعتیاد آن فرد را از بین ببرد .
به قصد اذیت کردن والدین خویش :
وقتی اکثر والدین فرزندان خویش را نصیحت می کنند که خیلی زود ازدواج نکنند , در 99 % آنها حق دارند . اما به این علت که جوانان باید به خود و به دنیا ثابت کنند که اکنون قادرند بدون راهنمایی والدین در مورد خویش به تفکر بپردازند , اغلب مغرضانه پیش می روند و ازدواج می کنند , فقط به صرف اینکه ثابت نمایند می توانند این کار را انجام دهند . این اذیت والدین همواره آغاز بدی برای یک ازدواج است .
ترس از پیر شدن یا عقب ماندن :
افراد وقتی تخت تاثیر ترس هستند , اغلب بدون فکر عمل می کنند . آنها گمان می کنند فرصت های محدودی برای ازدواج خواهند داشت و آنقدر از پیر شدن و یا عقب در هراسند که ممکن است درست به اولید پیشنهاد بدون تفکر در مورد قابلیتهای آن پاسخ مثبت دهند . آنان تحت تاثیر فشارهای اجتماعی و یا اینکه به حد کافی جذاب ویا جالب نیستند که از داشتن نعمت همسر بهره مند گردند قرار می گیرند . آنها به اینکه ازدواج نکردن در سنین پایین یا هرگز ازدواج نکردن برای بعضی ها کاملاً عاقلانه است هیچ توجه ای ندارند .
به خاطر عاشق بودن :
این تصوری غیر منطقی است که اگر گرفتار عشق شخصی شدی باید با او ازدواج کنی . عشق شاید کور باشد اما آن قوی ترین احساس که ما تجربه می کنیم نیست . ما می توانیم آن را کنترل نموده و می توانیم هر وقت که بخواهیم از آن دست بر داریم .
گریز از خانه ای نا خوشایند :
این یکی از غم انگیز ترین دلایل برای ازدواج است نه به این علت که شما به سوی فردی دیگر کشانیده می شوید بلکه به این علت که آن فرد نیز شما را نمی پذیرد . دختر و یا پسر جوانی که نمی تواند زندگی کردن در خانه را تحمل نماید , بعضی وقتها به سوی ازدواج با چنین عاملی متمایل می شود . اما عملاً هیچکس نمی تواند نیاز های او را بر آورده سازد .
من کاملاً این نیاز را درک می کنم که جوانان از دست والدین بد اخلاق , پدران الکلی و یا بد رفتار , مادران نق نقو و آزار دهنده فرار می کنند . اما خیلی وقتها این افراد از چاله در می آیند و خود را به درون چاه می اندازند . اگر شما در چنان وضعیت غیر قابل تحملی هستید که احساس می کنید باید آنرا ترک گوئید پس انرا ترک گوئید .نخست در پی داشتن یک شغل باشید , یا با تحقیرها و حقارتی که شما به خاطر زندگی غیر قابل تحملتان دارای آن هستید , دقیقاً با شما تا بستر ازدواج خواهند آمد . اگر تصور می کنید که قصد دراید نوع جدیدی از رابطه را با مطرود نمودن گذشته آغاز کنید , بدانید که کاملاً در اشتباه هستید .[2]
مشکلات و موانع ازدواج :
1) مشکل مالی و اقتصادی
2) ادامه تحصیل علمی
3) مشکل در انتخاب همسر
4) سنگ اندازی و اشکال تراشی بزرگتر ها و اطرافیان
5) سربازی
6) وجود برادران و خواهران بزرگتر
7) مسکن
8) ناتوانی جوانان در اداره زندگی
مشکلات ازدواج دو دسته اند :
1) مشکلات حقیقی 2) مشکلات ساختگی .
در بالا به مشکلات حقیقی اشاره کردیم و در ادامه به شرح هر یک از آنها خواهیم پرداخت و در پایان به مشکلات ساختگی اشاره خواهیم کرد .
چاره اندیشی و راه حلها برای این مشکلات دو نوعند : یکی دراز مدت و دیگری کوتاه مدت . دراز مدتها بیشتر به عقلاء قوم و دولت و مسئوولان مملکت و مصلحان و اندیشمندان و مربیان جامعه است . که باید برای کل جامعه و صلاح آن , چاره اندیشی کنند . و کوتاه مدت ها بیشتر مربوط به خود نوجوانان و جوانان و پدران و مادران آنهاست که باید راه حلهایی فوری پیدا کنند .
1) مشکلات مالی و اقتصادی :
قسمت عمده این مشکل از معضلات ساختگی جامعه است و حقیقتاً جزء مشکلات ازدواجنیست . اگر زندگی ما بر مبنای اسلام و فطرت انسانی استوار بود , این مشکل وجود خارجی نداشت , یا بسیار اندک بود و کمتر جوانی پیدا می سد که به این خاطر نتواند ازدواج کند ولی به هر حال فعلاً وجود دراد و جامعه ما آن را بوچود آورده است و باید برای حل آن چاره ای اندیشید .