دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 51 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 21 |
مقاله سیستمهای حسابداری مالی در 21 صفحه ورد قابل ویرایش
1) چشم انداز
(چشم اندازی از چگونگی دانشگاههای ملی و اینکه دانشگاههایی هستند که افراد از طریق آنها زمینه را برای حسابداری مالی کسب میکنند و نقطه شروع کار آنها برای حسابداری از آنجاست).
چشم انداز 1:
تخصیص منابع بر اساس نتایج ارزیابی شخص ثالث از آموزش و تحقیق.
· در تخصیص منابعی از قیبل کمکها و اعانه های عملیاتی نتایج ارزیابی های شخص ثالث از آموزش و تحقیق در هر دانشگاه بدرستی انعکاس مییابد، البته در این راستا، نگاهی هم به پیشرفت توسعه فردی هر دانشگاه و ایجاد یک محیط رقابتی میشود.
چشم انداز 2:
ایجاد انعطاف در سیستمهای مالی جهت ایجاد خطمش ها و ابتکارات دانشگاهی.
به عبارت دیگر:
· پیاده سازی هدایای عملی با صلاحدید دانشگاهها بدون مشخص ساختن موارد استعمال (همچنین در اختیار قراردادن وجوهی که بایستی به سالهای بعد منتقل شوند.)
· با توجه به پرداختهای معینی که توسط دانشجویان صورت پذیرفته با ملاحظه خطمشی و ابتکارات هر دانشگاه در درون یک گستره مشخص شده توسط دولت، مقادیر عینی را تعیین کنید.
· سرمایههای مازاد حاصل از تلاشهای دانشگاهها بایستی به اهداف از قبیل تعیین شدهای اختصاص یابند که در طرح میان مدت، پیشاپیش، تصویب شده اند.
· با توجه به امکانات علاوه بر پیشرفت حاصل شده با استفاده از امکانات هزینه هایی توسط دولت ارائه میشود، همچنین ممکن است بواسطه وامهای بلند مدت یا درآمد حاصل از مصرف وام یا سایر درآمدهای حاصله بواسطه تلاشهای خود دانشگاه نیز پیشرفتهایی صورت پذیرد.
· کمکهای با عوض و سایر درآمدهای تهیه شده توسط دانشگاه بایستی بصورت قاعدهمند، جدای از هدایای عملی پردازش شوند و با توجه به تلاشهای دانشگاه انگیزههایی هم باید ایجاد شود.
· کمکهای بلاعوض توسط مسئولین محلی ممکن است تحت شرایط خاص پذیرفته شوند.
چشم انداز 3:
انجام ذیحسابی بر حسب قابلیت اعتماد مالی و تأمینی اجتماعی.
· معیارها و شیوه ها برای محاسبه و توزیع هدایای عملی بایستی برای عموم علنی گردند.
· انتشار گسترده و آشکارسازی جزئیات مالی هر دانشگاه در تمام سالها.
· بازبینی استانداردهای حسابداری براساس ویژگیهای دانشگاه و غیره.
2. خط مشی طراحی سیستم
(1) بودجهها و طرحهای میان مدت
· در ایجاد سرمایه های سالانه برای هر دانشگاه دولت به عنوان یک قانون اجرای عملیاتهای اجرا شده در میان مدت به عنوان یک پیششرط مد نظر قرار میدهد لیکن این نیز قابل درک است که در پاسخ به مسائل پیشبینی نشده نیازهایی ممکن اسن بروز کند لذا در حالیکه تغییراتی در طرحهای میان مدت برحسب ضرورت پیش میآید برآوردها بایستی بطور دینامیک انطباق داده شوند و وضعیتهای اجتماعی و مالی نیز سالانه به حساب آورده شوند.
· اساساً شیوه برآوردهای بودجهای بایستی سازگار با نوع قانون باشد که تصریح میکند در زمان اجرای طرح در میان مدت قوانین بایستی میزان بودجه را تمام شده ارائه کنند و نیز آن چیزی که کاربرد عینی در پروسه بودجه ریزی سالانه را به پیش میبرد نیز بایستی با قانون سازگاری داشته باشد، لیکن این نیز قابل درک است که هزینههای احتمالی متناسب با محاسبه از طریق قوانین از پیش تنظیم شده، نیستند لذا شیوهها باید به نحوی سازگاری داشته باشند تا بتوانند یک چنین مواردی را به درست اصلاح کنند.
(2) هدایای عملی (شیوههای محاسبه هدایای عملی)
· هدایای عملی ارائه شده به دانشگاهها، مجموع (1) و (2) فوق هستند تا شفافیت در تخصیص بودجه را تضمین نموده و استقلال دانشگاهها را به پیش ببرند و به درستی به اجرای پروژههای خاص پاسخگو باشند.
(1) اختلاف بین درآمد استاندارد و هزینه محاسبه شده با استفاده از شیوه مشابه محاسبه برای تمام دانشگاهها بر اساس تعداد دانشجویان و سایر شاخصهای عینی است (هدایای عملی استاندارد).
(2) مقادیر مورد نیاز برای پیادهسازی پروژهها و اداره آموزش ویژه و امکانات تحقیق که با شاخصهای عینی محاسبة آنها مشکل است (هدایای عملی ویژه)
برای پیشبرد توسعه فردی در دانشگاهها و فراهم آوردن یک محیط رقابتی هدایای عملی بایستی به درستی نتایج ارزیابی های شخصی ثابت از دانشگاهها را بعد از کامل شدن طرحهای میان مدت منعکس نمایند همچنین شیوههای عینی و فرایندهای آنان بایستی بازبینی گردد.
احتمال شیوههای قابل انعطاف در محاسبه هدایای عملی بر اساس فلسفه، اهداف، ویژگیها و شرایط هر دانشگاه بایستی مد نظر قرار گیرد. با توجه به آیتمهای ارزیابی شخص ثالث که در محاسبه هدایای عمل مورد استفاده قرار گرفت، آنها بایستی به دقت مورد بازبینی قرار گیرند تا صحت آنها تضمین گردد و ملاحظه مقتضی بایستی اعمال گردد تا تضمین شود که آنها استقلال دانشگاه را محدود نمیکنند.
معیارها و شیوهها برای محاسبه هدایای علمی بایستی پیشاپیش در معرض عموم و دانشگاهیان واقع شود.
ادارة درآمدهای دانشگاه
درآمدهای دانشگاه را میتوان ابتدا به درآمدهایی تقسیم کرد که پیدایش آنها از عملکردهای عادی شغلها، قطعی و اجتناب ناپذیر است (شهریه دانشجویان ، درآمدهای ناشی از بیمارستانهای وابسته به دانشگاه و غیره) و نیز سایر درآمدها (مثل وامها ویا کمکهای بلاعوض). درآمدهای ناشی از عملکرد دانشگاه را بایستی به حساب هدایای عملی گذاشت، در حالیکه سایر درآمدها را باید جدای از هدایای عملی، به حساب آورد و نبایستی در محاسبه هدایای عملی انعکاس یابند.
برای ایجاد انگیزه در دانشگاهها جهت مضاعف ساختن درآ,دهای خود در مورد درآمدهای ناشی از عملکرد عادی اگر درآمدها مثلاً از یک بیمارستان وابسته دریافت شوند و به درآمدهای استاندارد اضافه گردند یا یکسری مازاد دیگر بواسطه تلاش دانشگاه ایجاد شود آن را بایستی به حساب اهداف از پیش تصویب شده ای گذاشت که پیشاپیش در طرح میان مدت بوده است.
اداره کردن شهریه های دریافتی از دانشجویان
عطف به شهریه های دریافتی از دانشجویان لازم است تا کیفیت فرصتهای یادگیری، رشد نخبگان و استقلال پیشرفته دانشگاهها، به حساب آورده شود. بنابراین در حالیکه بخاطر آوردن شیوه ای که براساس آن این شهریه ها در هدایای عملی منعکس شوند و بعد از تصریح کردن یک میزان استاندارد برای تمام دانشگاهها، گستره پرداختهای معین بایستی توسط دولت، تعیین شود و هر دانشگاه بایستی میزان قطعی خود را در داخل آن گستره تنظیم نماید.
واقع خواهد شد.
کمپانیهای خارجی، با تغییر گرایش به سمت IFRS ، یک زبان گزارش مالی بین المللی را پذیرفته اند که باید تا حد زیادی دردسرهای مربوط به زبان و گزارش محلی گذشته را کاهش دهد. از این گذشته، تقارب به سمت یک GAAP مشترک، بایستی ارتباط داخلی را تسهیل نموده و گزارش کردن برای کمپانیهای چند ملیتی را آسان نمود و در نهایت منجر به تصمیم گیری قویتر در سطح بین الملل گردد. IFRS ، همچنین از طریق سازگاری بیشتر با محاسبة مقدار معاملة شامل جنبه های افزایش/ ساده سازی معامله پیشنهادی، بر تحصیل ها و تحریم ها نیز تأثیر خواهد گذاشت.
تغییر به IFRS - پریشانی و فرصت
در حالیکه هدف نمایی یک استاندارد جهانی، پسندیده و مطلوب است، پروسة پذیرش IFRS ، بدون شک یک چالش را ایجاد خواهد نمود که قابل مقایسه با بحران Y2K و Sarbanes- Oxley در دهة گذشته است. این استاندارد فراریت بیشتری را متوجه درآمدهای گزارش شده خواهد نمود و در ارتباط با خط مشی های جدید حسابداری، موانع قابل توجهی را متوجه مشارکت خواهد ساخت و باعث خواهد شد تا فرایندهای گزارش و ویرایشهای انجام شده بر روی سیستمهای اطلاعات مالی و مدیریت، بازبینی شوند. بهرحال، این موارد تغییر، ممکن است فرصتهایی را برای بازسازی، کاهش هزینه ها و بالا بردن انسجام، بدنبال داشته باشند. از این گذشته، مدیریت صحیح پروسة تبدیل، جهت تضمین محدود شدن گسست در تجارت و نیز ساپورت دائمی و اطمینان بخشی به سرمایه گذاران، رهبران، تحلیلگران و سایر سهامداران، تعیین کننده خواهد بود.
تبدیل به IFRS، کاری به مراتب بیشتر و بالاتر از یک فعالیت اجرایی است. برای بسیاری از افراد و شرکتها، IFRS، با ایجاد تغییرات عمده در اصول حسابداری گذشته،شکل میگیرد. انتظار می رود که بالاترین اختلافات در حسابرسی اسناد مالی، دارائی های غیرعینی، مالیاتهای معوق، ترکیبات تجاری و سود کارکنان حادث شود. IFRS همچنین دارای یکسری قواعد پیچیده جهت تشخیص این موضوع است که چه چیز بدهی و دارائی خالص را تشکیل میدهد.
(توجه: GAAP , IFRS ، حسابداری را در حوزه های ترکیبات تجاری، گزینه سهم و فعالیتهای ناقص تا میزان زیادی، همگرا نموده است. IFRS امروزه بر روی تقارب مالیاتهای معوق و مستمریه ای بازنشستگی (پانسیون ها) کار میکند.)
ملاحظات معامله تحت IFRS - قبل از تحصیل و پس از تحصیل
حرکت به سمت اعمال IFRS، مثل این است که بایستی زندگی یک فراگیرنده را خلاصه کنیم، چون جهان به سمت یک مجموعه واحدی از اصول در حرکت است. به هر حال، با یک سیستم «اصول- محور»، سطح فزاینده ای از قضاوت مدیریتی پیش میآید که بایستی مدنظر دقیق قرار گیرد. در حالیکه محاسبة قواعد، ممکن نیست هیچگونه تغییراتی را در تجارت اصولی هدف انعکاس دهد، ایجاد استانداردهای جدید و قابلیت قیاس پیشینه ای، آنالیز بیشتری را لازم خواهد داشت.
یک هدف استانداردهای IFRS، بالا بردن شفافیت است که بایستی برای یک میدان فروش ساده باشد تا تشخیص دهد آیا کسب فلان چیز، ضرر است یا منفعت. به هر حال، در حین مدت موقت گذار، تبدیل به IFRS، چالشهایی را برای کمپانیهایی بوجود میآورد که در حال اندیشیدن بر روی عایدات هستند.
حرکت به سمت IFRS بر مدلهای رشد/ خلاصه سازی قبلی که برای ارزیابی معاملات شرکتی، استفاده می شد تأثیر می گذارد (شبیه به آن چیزی که FASB 141/142 در ایالات متحده انجام داد). تغییرات در حسابداری خرید و نیز بازشناخت درآمد و عوایدی و تخصیص سرمایه، ممکن است دارای یک اثر ذاتی بر مدلهای معامله باشد و به هنگام بحث بر سر قراردادهای بانکی، نیازمند به توجه بیشتری است.
نگرانیهای ویژة فراگیرنده ها شامل این موارد است:
- ترکیبات تجاری، به عنوان یک درآمد، محاسبه شود- در مقابل محاسبة «ادغام قبلی» سرقفلی دیگر واگذار نگردد اما در عوض هر سال در معرض تست اختلال واقع گردد. سرقفلی ممکن است یک آیتم دائمی ترازنامه شود. در طی سالهای اولیه، ممکن است معاملاتی با بیش از قیمت واقعی، انجام پذیرد.
- مارکهای اکتسابی، تکنولوژی، روابط مشتری و سایر دارائی های ناملموس و غیرعینی، از سرقفلی جدا شوند و در قیمت عادله خویش، گزارش گردند و در طول زندگی مفید خویش، واگذار شوند (دیاگرام 1). در سال 2003، یک مطالعه براساس تجربه ایالات متحده در پذیرش FAS141/142 نشان داد که به طور متوسط، 22 درصد قیمت خرید، به دارائی های جداگانة غیرعینی، ولی قابل شناسایی، تعلق گرفته است.
- سرقفلی منفی که تشخیص داده شد، بلافاصله به عنوان درآمد تلقی گردد.
- فعالیتهای خزانه ممکن است از قوانین سفت و سخت حسابداری IFRS، تأثیر بپذیرند.
- فهم اینکه کدام گزینه های ایجاد گردیده «به عنوان گزینه های سیاست حسابداری در استانداردهای معین IFRB» هستند، همچنان وجود دارد.
- تضمین اینکه اختلافات کلیدی IFRS، به هنگامی که از اطلاعات مالی «قبل از GAAP» به عنوان اساس پیش بینی های مدیریت یا مقایسه با این پیش بینی ها استفاده میشود، درست فهمیده و درک شوند.
موارد بالقوه در ارتباط با توافقات خرید عبارتند از:
? ناهماهنگیها و ناسازگاریها در گزارش مالی پیشینه، برقراری ارتباط مدلهای افزایش/ ساده سازی با دوره های پیشین گزارش را با مشکل مواجه می سازد.
? وجود مشکلات با وام دهندگان بین المللی، قراردادهای بدهی را سازگار با GAAP ایالات متحده یا IFRS اصلاح میکند.
? وجود مشکلات در برآورد تنظیمات سرمایة کاری، بطور برجسته ای در طول دوره های انتقال و گذار موقت است.
گذار اولیه IRE را موجب میشود:
با اولین موجی که در اروپای تحت IFRS، پیش آمد، سازمانهای معینی اعلام کردند که هزینه و پیچیدگیهای همراه با اجرا، سودهایی که از قبل انتظار می رفت را ارائه ننموده است. مخالفین می گفتند که شکلهای درآمدی گزارش شده تحت IFRS، شباهت بسیار کمی با گردش وجوه دارد. یعنی چیزی که مبنای کلیدی اندازه گیری سرمایه گذاران و کارشناسان است. آقای اریک آنستی (Eric Anstee) مدیر اجرایی ICAEW میگوید:
«IFRS ، قانون نه چندان خوب Sarbanes- Oxley آمریکا در بازارهای سهام کم مشتری را گرفتار نموده است. برخی از کمپانیهای بزرگتر می گویند که شاهد منافع خالصی از Sarbanes- Oxley هستند، ولی منافعی را در IFRS، شاهد نمی باشند که بعید می دانند که بدرد بخورد».