دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 8 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 2013 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 87 |
چکیده:
امروزه مذاکرات بسیاری در زمینه های مختلف بین خرده فروشان و تأمین کنندگان آنان رخ می دهد که طی آن، خریدار و فروشنده تلاش می کنند ضمن افزایش رضایت خود، رضایت طرف دیگر از مذاکره را افزایش داده و در نهایت روابطی سودآور و با ثبات را شکل دهند، تا از این طریق توانمندی خود را برای مقابله با تغییرات موجود در بازار رقابتی امروز، افزایش دهند. هدف اصلی از انجام این تحقیق بررسی میزان تأثیر متغیرهای قدرت نسبی و جهت گیری بلند مدت بر رضایت خرده فروشان از مذاکره از طریق استراتژی حل مسأله در بین خرده فروشان پوشاک مستقر در فروشگاه پروما می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، یک تحقیق کاربردی و به لحاظ نوع استراتژی های تحقیق، در زمره استراتژی های پیمایشی- تحلیلی قرار دارد. نمونه آماری این مطالعه، مشتمل بر 107 خرده فروش پوشاک پروما هستند که به طور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. در این مطالعه، جهت جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از فنون آمار توصیفی و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای Spss و Pls استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که جهت گیری بلند مدت خرده فروشان در مذاکره بر رضایت آنان از مذاکره و استفاده آنان از استراتژی حل مسأله تأثیر دارد، به مفهوم آنکه خرده فروشانی که جهت گیری بلند مدت در رابطه دارند در طی جریان مذاکره از استراتژی حل مسأله استفاده کرده و جهت گیری بلند مدت آنان، منجر به رضایت بیشتر آنان از مذاکره می گردد. همچنین نتایج نشان داد قدرت نسبی خرده فروشان نیز، بر استفاده آنان از استراتژی حل مسأله موثر است. به مفهوم آنکه خرده فروشانی که قدرت نسبی بیشتری از طرف مذاکره خود دارند بطور غالب از استراتژی حل مسأله، در طی مذاکره، استفاده می کنند.