دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 19 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 140 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 35 |
مقدمه
اگرچه نماز دارای اهمیت فراوان است، اما برگزار کردن نماز به جماعت اهمیت بیشتر دارد، زیرا نمازجماعت نمادی با ارزش از جامعه مطلوب اسلامی است که عناصری مانند رهبری، اتحاد و نظم را دربر می گیرد. بنابراین، مطالعه نماز جماعت و حکمتهای فراوانی که در آن نهفته، حایز اهمیت است. در دین ما نماز به عنوان ستون دین تلقی شده و ملاک ارزش آدمی و قبولی کلیه ی اعمال و فرائض دیگر اوست و اگر درست اقامه گردد، به عنوان معراج مؤمن و رأس دین شمرده می شود،که نیاز به مداومت ومحافظت دارد .
بدون تردید همه ی کودکان و نوجوانان، بالفطره استعداد پذیرش و انجام تکالیف مذهبی را دارند اما آنچه مهم است ، چگونگی روش ها و ارائۀ شیوه های جذب آنها به سوی تکالیف مذهبی است . از سنین نخستین دبستان باید کودکان را بتدریج با نماز آشنا و به نماز خواندن تشویق کرد .بسیار مشاهده شده است که کودکان در کنار پدر و مادر می ا یستند یا به تنهایی نماز خواندن آن ها را تقلید می کنند. این مساله بیانگر این واقعیت است که رفتار کودک ،انعکاسی از رفتار الگوهاست و اگر مورد تشویق و تایید والدین و سایر الگها قرار گیرد ،تمایل بیشتری برای انجام آن پیدا میکند . از سوی دیگر لازم است اولیا و مربیان همواره در عملکرد خود ثابت قدم بوده، شخصیتی عاطفی ، منطقی و محبوب داشته باشند تا اثرگذاری آن ها در اجاد عادات خوب در کودکان افزایش یابد . تعلیم و تکریم نماز و توام کردن نماز با تجارب متنوع و خوشایند برای کودکان می تواند به علاقه مندی و عادت دادن آن به نماز موثر باشد.
اما ممکن است در فرایند اجرای نماز جماعت به دلایل مختلف بعضی از کودکان و نوجوانان از این موضوع سرباز بزنند و از شرکت در فعالیت های گروهی مانند نماز دوری کنند. این موضوع می تواند دلایل مختلفی داشته باشد که می بایست این دلایل به طور کامل ریشه یابی شود. و در حل و یا تعدیل این عوامل خطر ساز در کودکان و نوجوانان کوشش نمود.
بیان مسأله
توجه به این که نماز آرامش دهنده ی دلها ، اصلاح کنندۀ فرد و اجتماع و پرچم اسلام است و عاملی است که موجب رهایی افراد از تنبلی ، گناه ، تباهی و دیگر رفتارهای زشت می شود ، و یکی از راههای تربیت دینی کودکان و نوجوانان ، یاد دادن نماز و شرکت دادن آنها در نماز جماعت می باشد ، برآن شدم تا در مدرسه نماز جماعت را پررنگ تر نمایم . مطلوب این بود که اکثر دانش آموزان در نماز شرکت نمایند. امّا این تصور من صحیح نبود و تعداد کمی از دانش آموزان راغب به شرکت در نماز جماعت مدرسه بودند؛ وعده ای از آن ها نیز حین برگزاری نماز جماعت شلوغ می کردند.ولی از این مسئله بغرنج تر این بود که دانش آموزی داشتم که دارای وضعیت متفاوتی با دیگران بود . وی معصومه موسیوند نام داشت که مشکلات بسیار زیادی در زندگی اش داشت که واقعا تحمل آن مشکلات برایش بسیار سخت و طاقت فرسا بود. به همین دلیل همواره خود را با دیگران متفاوت می دید و همیشه خود کم بینی داشت. و در فعالیت های گروهی من جمله نماز جماعت شرکت نمی کرد. این مهمترین مسئله ای بود که توجه مرا به خود جلب کرد.
با توجه به این که نماز در دین ما به عنوان ستون دین تلقی شده و ملاک ارزش آدمی و قبولی کلیه ی اعمال و فرائض دیگر اوست و اگر درست اقامه گردد، به عنوان معراج مؤمن و رأس دین شمرده می شود،که نیاز به مداومت ومحافظت دارد. بدون تردید همه ی کودکان و نوجوانان، بالفطره استعداد پذیرش و انجام تکالیف مذهبی را دارند ، به همین دلیل آموزش ویادگیری نماز امری واجب وضروری است چراکه زندگی فردی و اجتماعی وآخرت انسان را تحت تأثیر قرارداده وسرنوشت او را رقم می زند . به همین خاطر به عنوان یک معاون پرورشی و احساس مسؤولیتی که در برابر خداوند متعال دارم و تعهدی که درقبال دانش آموزان وجامعه و رشد وشکوفایی فرهنگ اسلامی دارم جهت رفع این مشکل نهایت تلاش خود را انجام دادم. برای من مهم این بود که دانش آموزانی که به نماز جماعت علاقه مند نبودند و یا تنبلی می کردند به این فریضه مهم علاقه مند شده و مخصوصا وضعیت معصومه را به گونه ای برسانم که بدون احساس حقارت و خود کم بینی در نماز جماعت شرکت نماید.