دسته بندی | اقتصاد |
بازدید ها | 15 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 18 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 27 |
تاثیر مخلوط بازاریابی بر صادرات منسوجات مصری با استفاده از شیوه دینامیک سیستم
خلاصه:
مصر همیشه به عنوان یک صادره کننده کیفیت بالای منسوجات پنبه ای و پنبه خام مشهور بوده است. پنبه مصری برای ویژگی های خاصی که مصرف کنندگاه بازار با موقعیت مناسب را جذب می کند شهرت بین المللی دارد.تحت شرایط محیطی بسیاری صادرات پنبه خام ومنسوجات پنبه ای مصر کاهش یافت که به مسائل اجتماعی واقتصادی منتهی شد. وضعیت فعلی صنعت منسوجات مصر وکاربردهای آتی چندین توافق نامه تجاری دوجانبه وجهان از طریق زنجیره ارزش منسوجات که با کشاورزان شروع و با صادرکنندگان خاتمه می یابد، سیگنال های خطر شدیدی را به کارگران ارسال کرد. جورکردن مزیت رقابتی با فرصت های به دانش عمیق صنعت ومدل ذهنی که آن را مطرح می سازد نیاز دارد. پیاده کردن دینامیک سیستم مجازی که صنعت منسوجات را کنترل می کند یک نیاز ضروری برای پیدا کردن راهی برای عوض کردن وضعیت فعلی صنعت وآماده کردن آن برای چالش های بعدی است.
ابن مقاله می خواهد یک مدل دینامیک سیستم برای صنعت ناجی مصر تهیه کند که می توان برای تست کردن ایده های تغییر بکار برد تا وضعیت این صنعت تغییر کند.
آن را برای تغییرات محیطی بین المللی و محلی مورد انتظار نزدیک آماده سازد و عمدتا صادرات صنعت را تقویت کند.بعلاوه عناصر استراتژی ها برای افزایش صادرات صنعت منسوجات مصر آزمایش می شوند تا بهترین استراتژی که برای رسیدن به اهداف دنبال شود حاصل شود.
این مقاله اهمیت بالا سرمایه گذاری در توسعه پنبه خام برای افزایش صادرات پنبه خام ومنسوجات تمام شده مصر را نتیجه می گیرد. این مقاله نشان میدهد که سرمایه گذاری اولیه برای افزایش تولید پنبه خام خوب در افزایش دادن صادرات موثرتر از سرمایه گذاری در توسعه تولید منسوجات است که پس از افزایش تولید پنبه خام اهمیت بیشتری دارد. همچنین این مقاله نشان میدهد که سرمایه گذاری در توزیع و ارتقا در مقابل رقابت کمک می کند با نتایجی که بهتر از کیفیت وتحقیق وتوسعه برای بخش تولید نساجی مصر است.همچنین سرمایه گذاری درکیفیت منسوجات تمام شده باید در سطوح بالا قابل دوام باشد تا تاثیر مثبت واقعی روی صادرات داشته باشد.
مقدمه
صنعت منسوجات همیشه صنعت پیشتاز در مصر بوده است که بسیاری از منابع انسانی را جذب کرده است.مصر به علت عالی ترین تولید پنبه،تاسیسات تولیدی عظیم و منابع انسانی ماهر مزایای رقابتی بسیاری در این صنعت دارد. اخیرا، صنعت نساجی مصر مسائل بسیاری داشته است که همراه با فشارهای اقتصادی داخلی بسیار دشوار و تهدیدهای دنیاهای خارجی بوده است. صنعت نساجی مصر فرصت های برای رقابت در سطح داخلی و جهانی را دارد اگربتواند مسائل را از طریق زنجیره ارزش خود حل کند.
صنعت منسوجات مصر هنوز مهمترین صنعت در مصر تلقی می شود زیرا %30 نیروی کار مصر را جذب می کند و معرف %25صادرات است. بنابراین، اقتصاد مصر برای طراحی مجدد این صنعت برای روبه رو شدن با تغییر کردن متغیرهای محیطی اطراف آن انتخاب نداشته است.مخلوط وبازاریابی، محصول، قیمت، توزیع وارتقاء باید تغییر کند تا این صنعت توسعه یابد و آن را آماده سازد تا با مسائل آتی نزدیک و فعلی روبه رو شود.مصر نیاز داردکه اقدامات آگاهانه انجام دهد تا این صنعت را هموار سازد وصادرات را افزایش دهد بطوری که نیروی کار و درآمد ارز سخت را افزایش دهد.ابزارهای دینامیک سیستم می تواند به مصر کمک کند تا مزایای تطبیقی صنعت منسوجات خود را به مزایای رقابتی جهانی تبدیل کند.
دسته بندی | اقتصاد |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 4 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 4 |
*مقاله اسطوره اقتصاد بدون نفت*
اسطوره اقتصاد بدون نفت
موسی غنینژاد
زیانهای درآمد آسانیاب نفتی برای کشورهای صادرکننده نفتخام، موضوعی کم و بیش شناخته شده است. این زیانها را به دو دسته میتوان تقسیم کرد: نخست خسران ناشی از آنچه به عنوان بیماری هلندی نامیده میشود و دوم تقویت سیطره دولت بر کل اقتصاد. منظور از بیماری هلندی این است که با افزایش درآمدهای ارزی ناشی از صادرات مواد خام، پول ملی در برابر ارزهای خارجی تقویت شده و باعث کاهش صادرات سایر کالاها و نیز افزایش واردات میشود و از این طریق روی رونق اقتصاد ملی تاثیر منفی میگذارد. این پدیده در سالهای 1970میلادی در اقتصاد هلند که صادرات گاز آن افزایش یافته بود، شناسایی شد و اقتصاددانان عنوان بیماری هلندی به آن دادند. هر زمان که درآمدهای نفتی در کشور ما افزایش چشمگیری پیدا کرده، عملا ما گرفتار این بیماری شدهایم. آخرین مورد، همین شش سال گذشته است که به علت افزایش درآمدهای نفتی، قیمت ریال نسبت به ارزهای خارجی، به رغم وجود نرخهای تورم دورقمی در این سالها، تثبیت شده و در نتیجه اقتصاد ملی در یک مورد بارز بیماری هلندی گرفتار آمده است.
اما زیان دوم و شاید مهمتر و پیچیدهتر از اولی این است که درآمد آسانیابی که به راحتی در اختیار دولت قرار میگیرد، وزن اقتصادی دولت را در جامعه افزایش میدهد و دولتیتر شدن اقتصاد ملی را آسانتر میسازد. این پدیده از سالهای دور، در کنار عوامل دیگری، اقتصاد ایران را به طور فزآینده در دام یک اقتصاد دولتی ناکارآمد گرفتار کرده است. دولت با تکیه بر این درآمدهای به ظاهر مستقل از مالیات، از یکسو شبکههای سلطه دیوانسالارانه خود را گستردهتر کرده و از سوی دیگر، در انواع فعالیتهای اقتصادی که هیچ ربطی به وظایف اصلی دولت ندارد سرمایهگذاری نموده و در نتیجه مانع رشد بخش خصوصی و موجب اتلاف گسترده منابع شده است. در کشور ما، همانند اغلب کشورهای در حال توسعه صادرکننده نفت، درآمدهای نفت خام صادراتی به عنوان ابزاری برای دولتیتر شدن هرچه بیشتر اقتصاد و در نتیجه وسیلهای برای ناکارآمد کردن کل ساختار اقتصادی عمل کرده است. به سخن دیگر، مساله، در خود درآمدهای نفتی نیست بلکه در چگونگی استفاده از آن است. غفلت از این موضوع اساسی موجب اسطورهسازیهای اسفباری درباره اقتصاد بدون نفت شده است.