فروشگاه بزرگ الماس

این فروشگاه اینترنتی آمادگی خود را جهت ارائه انواع فایل های الکترونیک، پروژه های مختلف دانشجویی و صنعتی، کتاب ها و جزوات و دانشگاهی اعلام کرده و در این زمینه فعالیت خود را آغاز کرده است

فروشگاه بزرگ الماس

این فروشگاه اینترنتی آمادگی خود را جهت ارائه انواع فایل های الکترونیک، پروژه های مختلف دانشجویی و صنعتی، کتاب ها و جزوات و دانشگاهی اعلام کرده و در این زمینه فعالیت خود را آغاز کرده است

مجتمع مسکونی

کشور ایران با نرخ رشد جمعیت 42 درصدی و جمعیت شهرنشین 61 درصدی با مشکل رشد بسیار سریع جمعیت و تمرکز جمعیتی در مراکز شهری روبروست و به تبع آن ضرورت تأمین مسکن به یک مسأله فراگیر و همگانی تبدیل شده است توجه به این نکته ضروری است که روند فعلی تولید مسکن پاسخگوی حتی نیمی از نیاز موجود را برآورده کند
دسته بندی ساخت و تولید
فرمت فایل doc
حجم فایل 3783 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 85
مجتمع مسکونی

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

فهرست

  • مقدمه
  • بیان مسأله
  • ضرورت تحقیق
  • اهداف طراحی
  • مبانی طراحی

فصل اول

شناخت

  • مفهوم مسکن
  • تعریف سکونت
  • اهداف مسکن
  • مشکل مسکن
  • الگوهای سکونت
  • معیارهایی برای طراحی خانه معاصر
  • اصول طراحی مسکن
  • کنترل مشرفیت در واحدهای مسکونی
  • عوامل کلی مطلوبیت مسکن
  • الگوهای مسکن

فصل دوم

تحلیل

  • معرفی سایت
  • دلایل انتخاب سایت
  • نتیجه گیری

فصل سوم

آنالیز سایت

  • موقعیت سایت
  • سایت در شهر
  • جغرافیایی
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • همجواریها
  • دسترسیها
  • دید و منظر
  • اقلیم
  • توپوگرافی
  • هندسه سایت
  • عناصر شاخص
  • نتیجه گیری

فصل چهارم

مطالعات تطبیقی

  • بررسی مجتمع مسکونی تاش
  • بررسی نمونه های خارجی

فصل پنجم

ضوابط

  • ضوابط ساخت وساز در شهر بجستان
  • ضوابط اشرافیت
  • استانداردها
  • اجزاء پروژه
  • برنامه ریزی فیزیکی

فصل ششم

  • طراحی ایده اصلی شکل گیری طرح
  • ساختار کالبدی طرح
  • حوزه بندی سایت

فصل هفتم

طراحی معماری

بیان مسأله :

کشور ایران با نرخ رشد جمعیت 4/2 درصدی و جمعیت شهرنشین 61 درصدی با مشکل رشد بسیار سریع جمعیت و تمرکز جمعیتی در مراکز شهری روبروست و به تبع آن ضرورت تأمین مسکن به یک مسأله فراگیر و همگانی تبدیل شده است. توجه به این نکته ضروری است که روند فعلی تولید مسکن پاسخگوی حتی نیمی از نیاز موجود را برآورده کند.

عوامل بحران زایی مثل افزایش تقاضا برای مسکن، و نیاز به ارتقاء کیفی مسکن، ساخت بناهایی با تیپ یکسان، عدم دگرگونی در شیوه های ساخت ابنیه و قیمت بالای زمینهای شهری و رواج الگوهای ساخت غربی تأثیر عمده ای در بالا رفتن هزینه جاری ساخت مسکن شده اند. از طرفی هدف از تأمین مسکن نباید تأمین حداقل احتیاجات مردم باشد بلکه بایستی به خواسته آنها در چهارچوب احتیاجات اساسی توجه کرد و به این منظور باید به سیستم هایی توجه کرد که با حداقل هزینه حد متناسب آسایش را در محیط زندگی برای آنها تأمین کند.

  • اهداف طراحی:

طراحی یک مجتکع مسکونی با تأکید بر تقویت روحیه جمعی ساکنین و ایجاد و احیاء تعامل انسانی جامعه ایرانی که در راستای هدفی والاتر که ساماندهی به نحوه ساخت مجتمع های مسکونی از منظر کیفی و با نگاهی به پیشینه تاریخی شهر بجستان، باز زنده سازی خاطرات بصری و حسی در مقیاس خانواده و جامعه شهری در چهارچوب نیازهای امروزی طراحی در سطح خرد که در مقیاس یک پروژه مسکونی به ویژگیهای کلی کیفیت محیط در مجتمع های مسکونی و در انتها به واحد مسکونی می پردازد.

  • مبانی نظری عام طرح:

  1. سایت سبز
  2. پروژه پاسخگو
  3. انسانگر
  4. تقابل سنت با مدرنیسم

بخش اول :

تعریف مسکن :

" مفهوم مسکن، چیزی بیش از یک سرپناه و چیزی بیش از محافظ انسان و فعالیتهایش از گزند عناصر طبیعی است. پاسخ به این سؤال که نارساییهای این تعریف کدام است و بیش از این چیست، بسیار دشوار است و با توجه به عواملی نظیر وضعیت اقلیمی، مذهب و گروه قومی، مبلغی از درآمد که باید به هزینه مسکن اختصاص داده شود و نیز گذشته تاریخی فرد در رابطه با مسکن و تمایلات و بینشهای فردی او، تغییر می کند."

سکونت و سکونتگاه :

" واژه سکونت؛ مفهوم گسترده تری از مسکن دارد و منظور آن، مجموعه ای از فعالیتهای زیستی خانوار، فعالیتهای فردی- جمعی از یک سو و فعالیتهای اجتماعی- اقتصادی را از سوی دیگر در بر می گیرد."

" مفهوم سکونتگاه، در برابر مسکن، محلی است که تمامی خدمات و تسهیلات ضروری برای بهزیستی خانواده را فراهم می سازد. مانند بهداشت، آموزش، فرهنگ، روابط اجتماعی بدون توجه به اهمیت و میزان انجام این خدمات."

اهداف کلی اجتماعی مسکن :

" مسائلی که در چهاچوب اهداف کلی اجتماعی مسکن قرار می گیرند، یعنی بررسی مسائل مربوط به سرپناه، زندگی خانواده، ثبات اقتصادی، مشارکت خانواده در زندگی اجتماعی و دسترسی به تسهیلات عمومی عوامل مؤثر در نیاز به مسکن را شکل می دهند و در شناخت آنها می توان وضعیت موجود مسکن از دیدگاه اجتماعی را در کشور سنجید. ابعاد نیاز به مسکن، دو جنبه کمی و کیفی می یابد:

بعد کمی؛ شناخت مسائل را در بر می گیرد که به فقدان سرپناه و یا سرپناهی مربوط است که خارج از تعریف مسکن حداقل قرار دارند، ولی از ایمنی نسبی ساخت برخور دارند و میزان دسترسی به آن مورد توجه قرار

می گیرد. به عبارت دیگر درجه پاسخگویی به نیاز بدون در نظر گرفتن کیفیت آن مورد نظر است. در کتاب "مسکن حداقل" در صفحه 29، از مسکن حداقل چنین یاد می شود:

"مسکن حداقل در عین حال که بر رعایت استانداردها و معیارهای اصلی و اساسی متکی است، حد نیاز اساسی و زیستی سکونت و کیفیت فضایی را در نظر دارد و با ابعاد اقتصادی و اجتماعی مسکن و ویژگیهای اجتماعی و توان مالی خانوار نیز تطابق دارد و در نهایت طرح مسکن حداقل می تواند الگوی فضایی سکونت را در شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه ما ارائه دهد."

اما در عمل ساختمانهایی که با عنوان مسکن حداقل برای قشر کم درآمد و متوسط پایین جامعه ساخته شد، در بسیاری از موارد ویژگیهای ذکر شده در تعریف را ندارند و تنها به اصول کلی فیزیکی- اقتصادی محدود شده اند.

بعد کیفی ؛ در این بحث مسائلی طرح می شوند که به بی مسکنی، بد مسکنی، تنگ مسکنی و ... مربوط می شوند. یعنی در این بخش، نوع و شکل نیاز مطرح می شود.

اهداف مسکن:

در طرح سیاستهای مسکن، برخورد و برداشت کشورهای جهان سوم در این زمینه اهمیت ویژه ای دارد. بطور کلی این اهداف را می توان به شرح ذیل جمع بندی کرد.

  1. هدفهای کمی: این دسته هدفها به کمیت و شمار واحدهای مسکونی مورد نیاز که باید در دوره ای ساخته شود تأکید دارد. توزیع و پوشش این هدف و اینکه چه گروههای اجتماعی را در بر می گیرد از اهمیت زیادی برخوردار است.
  2. هدفهای کیفی: بهبود کیفیت موجود مسکن بویژه کنترل کیفیت آن در جهت بهتر شدن، جای خاصی در سیاستها دارد.
  3. هدفهای اصلاح و بهبود خدمات اجتماعی: با گسترش شهرها و لزوم ایجاد مجتمعهای بزرگ مسکونی، ضرورت پیش بینی خدمات آموزشی و بهداشتی و دیگر مراکز خدماتی ابعاد تازه تری می یابد.
  4. هدفهای زیربنایی: پیش بینی تأسیسات اولیه مانند منابع آب و فاضلاب و سیستم های حمل و نقل که امروزه در اکثر کشورها مورد توجه قرار گرفته است.

مشکل مسکن :

"مشکل مسکن را باید در ساختار اقتصادی و نابرابریهای اجتماعی هر جامعه جستجو کرد. حل مسأله مسکن بویژه در جوامع در حال رشد که دچار نوسانهای شدید اقتصادی و ناپایداری اجتماعی بیشتر هستند با دشواریهای بیشماری مواجه است و تلاشهای سه دهه اخیر در این زمینه همگی با موفقیت همراه نبوده است. در برنامه ریزی مسکن نیز مفاهیم جدید مانند همیاری، خودیاری، "فعالیتهای جمعی و ارتقاء تدریجی کیفیت سکونت" زمینه های بهبود وضعیت مسکن را از طریق طرح مسکن حداقل، هموارتر ساخته است. این مفاهیم در حال حاضر در بسیاری از کشورها اجزاء اصلی سیاست تأمین مسکن حداقل را تشکیل می دهند." ولی هنوز تا رسیدن به معیارهای مطلوب فاصله زیادی وجود دارد و علیرغم توجه به این مسائل در سیاستهای کلی در هنگام عمل و اجرای سیاستها بسیاری از این موارد به نفع امور دیگر که عمدتاً اقتصای اند نادیده گرفته می شوند و از آنها صرف نظر می گردد که نتیجه آن مجموعه های مسکونی زیادی است که در سطح شهر بصورت گسترده اجرا شده است.

در شرایطی که "در سطح جهانی، میلیونها خانواره شهری در کشورهای جهان سوم، هنوز از نیازهای اوایه سکونتی مانند آب سالم، سرویس بهداشتی، روشنایی و سیستم گردآوری زباله برخوردار نبوده و از حداقل استانداردهای سکونتی محروم هستند و با درآمد کم، در بدترین شرایط زیست می کنند." شاید صحبت از "کیفیت زندگی" و"تأکید بر روحیه جمعی" چندان ضروری به نظر نرسد، اما مسأله ای است که در تجربه های گذشته ساخت مسکن انبوه، بصورتی بسیار جدی و محسوس اهمیت خود را نشان داده است.

اهمیت مسکن در زندگی انسان:

نیازهای اساسی مادی انسان را به سه دسته تقسیم کرده اند: نیازهای زیستی، نیازهای اقتصادی و نیازهای اجتماعی. مسکن در برآورده کردن هر کدام از این نیازها نقش ویژه دارد که به اختصار اشاره می شود:

  • سرپناه:

مسکن مانند غذا یک نیاز اساسی و زیستی است و حق اجتماعی هر فرد و خانواده است. در اصل سی و یک قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دسترسی به مسکن مناسب حق هر خانواده ایرانی محسوب شده است، سرپناه مناسبی که بتواند انسان را در برابر شرایط جوی مصون نگهداشته، به ساکنان آرامش، سلامت و شادابی عرضه کند.

  • از نظر اقتصادی:

در گذشته مسکن یک دارایی فردی و از نظر اقتصادی غیر تولیدی تلقی

می شد. امروزه به عنوان نوعی سرمایه گذاری و افزایش درآمد است و دارای مفهوم اقتصادی است. در حقیقت بهترین، پرسودترین، سریعترین و مطمئن ترین حوزه سرمایه گذاری بخش خصوصی، سرمایه گذاری در حوزه زمین و مسکن است. مسکن در ثبات اقتصادی و بهزیستن خانواده نقش اساسی دارد. زیرا فقر و عدم تأمین اقتصادی از عوامل عمده بی ثباتی اجتماعی است. همچنین مسکن علاوه بر تأمین یکی از نیازهای اولیه زندگی است. یعنی "سرپناه" به عنوان یک پس انداز است.

از نظر اجتماعی :

کارکرد اصلی مسکن علاوه بر نقش آن به عنوان سرپناه فراهم آوردن شرایط مطلوب برای خانواده به منظور تحقق فعالیتهای خانوادگی است. یکی از پیامدهای مثبت این امر ثبات و همبستگی این خانواده است.

مسکن بر مشارکت خانواده در اجتماع بزرگتر نیز مؤثر است خصوصاً این تأثیر در میان خانواده های فقیر شهری که به وابستگی های همسایگی پایبندترند بیشتر دیده می شود. خانه نزدیک ترین فضای مرتبط با انسان است و انسان اولیه تجارب رابطه خود با دیگران را در آن می آزماید و در واقع پیش زمینه ای برای ورود به اجتماع بزرگتر است. عدم دسترسی به مسکن مناسب با افزایش میزان بزهکاری، طلاق و از هم گسیختگی اجتماعی ارتباط زیاد دارد و یک عامل بازدارنده در رشد و اعتلای اجتماعی- فرهنگی و روانی محسوب می شود. نداشتن مسکن همچنین باعث پیدایش پدیده های ناهنجار اجتماعی دیگری از قبیل خیابان خوابی، زاغه نشینی و معضلات حادتری مانند تکدی گری می شود.

از نظر ایجاد شغل:

احداث مسکن بخش قابل ملاحظه ای از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده، و برای گروه کثیری از مردم ایجاد اشتغال می کند. همچنین داشتن یک مسکن مناسب بر مسائلی از قبیل بهره وری و کارایی اثر مستقیم دارد و تازه واردان به شهر و کارگران ساده را مشغول می کند و بنابراین به طور مؤثر با افزایش میزان اشتغال و درآمد به توسعه اقتصادی و سیاسی کمک می کند.

از نظر روانی :

جوامع انسانی به ویژه در عصر کنونی سرشار از استرسهای گوناگون هستند. مسکن مناسب می تواند محلی برای آرامش و تجدید قوا، آرامش اعصاب و فکر در فرد باشد و خستگی های فکری و جسمی ناشی از کار روزانه را از وی زدوده و با او را از جنبه روانی آماده فعالیت کند. فقدان مسکن عامل مؤثری در پیدایش افسردگی و اختلالات رفتاری، شخصیتی و همچنین کاهش مقاومت فرد در برابر مشکلات است. انسانی که به دلیل بحران اقتصادی نتواند مسکن مناسب و مستقلی داشته باشد دچار بحران می شود. این بحران بیرونی به صورت بحران درونی ساختار شخصیتی فرد را در معرض آسیب جدی قرار می دهد.

از نظر پیشرفت های ارتباطی:

گسترش فن آوری ارتباطات در زمینه های گوناگون از حضور فیزیکی انسان در بخشهای مختلف شهر خواهد کاست و بر عکس بر حضور او در مسکن خواهد افزود. در واقع این امکان وجود دارد که شهروند بر خلاف گذشته بیشترین ساعات شبانه روز را در مسکن خویش سپری نماید و حضور او در مسکن و محیط پیرایش اجتناب ناپذیر و به مراتب بیشتر از حضور او در سایر نقاط شهری خواهد بود.

ارتقای کیفیت سکونت:

در این روش خدمات اولیه در اختیار زاغه نشینان و حاشیه نشینان (در محل زندگی آنان) گذارده می شود. این خدمات عمدتاً شامل آب شرب، فاضلاب، سیستم، دفع آبهای سطحی، جمع آوری و دفع زباله، برق، مدرسه، خیابان ها و معابر سواره پیاده و مراکز اجتماعی و فرهنگی است. در نقاطی که برخی از این تأسیسات و تسهیلات وجود دارد، بهبود آنها بیشتر مورد نظر است. به نظر ون هایچ فلسفه ارتقای کیفیت سکونت بر این است که در اغلب کشورهای در حال توسعه دولتها قادر به پاسخگویی به نیاز فزاینده مسکن نیستند. بنابراین حفظ و نگهداری و بهبود بخشیدن به وضع خانه های موجود حتی اگر زیر استاندارد هم باشند بسیار مهم و اساسی است. در کنفرانس جهانی محیط زیست و توسعه که در بهار 1992 توسط سازمان ملل در شهر ریودوژانیرو برگزار شد ارتقای وضعیت سکونتگاههای غیر متعارف و زاغه های شهری به عنوان یک راه حل عملی و مناسب برای کمبود مسکن شهری مورد تأکید قرار گرفت.

اصول عمده روش ارتقای کیفیت:

اصول مهم روش ارتقای کیفیت سکونت را می توان به شرح زیر خلاصه کرد:

1.میسر ساختن استفاده از خانه ها و تأسیسات شهری موجود.

2.فراهم آوردن سطحی از خدمات و سرویسهای شهری که دولت و مردم قادر به تأمین آن هستند.

3.به حداقل رساندن از هم گسیختگی جامعه.

4.یاری رساندن به استفاده کنندگان طرح به نحوی که مساکن خود را با توانایی مالی خود به مرور زمان بهبود بخشند.

5.افزایش استانداردهای شهرسازی در زمینه خدمات شهری و کاهش بار مالی و خدماتی شهرداریها.

6.استفاده مطلوب از زمینهای شهری به عنوان سرمایه ای بالقوه در جهت رفع مشکل نیازمندان مسکن.

7.پیشگیری از توسعه های ناسالم محلات و اماکن شهری توسط خود افراد.

8.از نظر زمین سنجی، نظم بخشیدن به قطعات زمین و سامان بخشیدن به ساختمانها ( شبکه بندی مجدد ).

9.حفظ پیوندهای درونی جامعه و علایق اجتماعی در منطقه.

انجل (1983) به این نکته اشاره دارد که فراهم آوردن خدمات وتأسیسات شهری توسط مقامات دولتی از نظر بهره مند شوندگان طرح، یک امر مهمی است چرا که این کار تهدید به تخلیه زمین را کاهش می دهد و امیدواری به مالکیت را که نهایتاً منجر به سرمایه گذاری بیشتر برای بهبود کیفیت سکونت توسط ساکنان می گردد، افزایش می دهد.

عوامل و اجزای بهبود تدریجی کیفیت سکونت:

در اجرای این روش ابتدا اولویت مناطق، استانداردها و برسنج های مناسب برای جمعیت مورد نظر باید مشخص شود. اما ملاک و معیارهای انتخاب مناطق فقیر نشین و یا زاغه نشین و مناطقی که دارای ساختمانهای پایین تر از استانداردهای قابل قبول هستند، از یک کشور به کشور دیگر و حتی از شهری به شهر دیگر متفاوت است. به هر صورت نکات عمده زیر در برنامه روش ارتقای کیفیت سکونت باید مورد توجه باشد.

  1. بهبود بخشیدن به محلاتی که دارای شرایط بدتری هستند. برای مثال از تسهیلات اساسی و ضروری محرومند.
  2. حل مسائل مناطقی که به مراکز شهر نزدیکترند.
  3. در نظر داشتن تناسب مکانی، بدین منظور که توسعه و ارتقای کیفیت سکونت به مجموعه شهر پوشش دهد.

برای اینکه مناطق اولویت دار را مشخص کنیم برداشت از وضعیت مسکن، ویژگی های زمین، ساخت و حجم خانوار، زادگاه مهاجران، وابستگی های قومی، سطح درآمد و اشتغال، وضعیت واحدهای همسایگی، تراکم، مالکیت زمین، حریم های قانونی و اداری ضرورت است. پس از آن توجه داشتن به سطح درآمد اکثریت استفاده کنندگان از طرح، منظور اقشار کم درآمد است. آگاهی بر این داده ها از این نظر ضروری است که اگر هزینه ها زیاد باشد، پروژه به حال افراد زاغه نشینی که وضع بهتری دارند مفید خواهد بود. از طرف دیگر پایین گرفتن سطح توانایی با ضرورت بخشیدن به تکرار پروژه امکانات دولت را محدود خواهد کرد.

قدم بعدی توضیح و تشریح طرح و راه حل جدید شبکه بندی و طراحی به استفاده کنندگان از طرح است. آنها باید مطلع شوند که اساساً طرح به چه منظوری است تا بتوانند کاملاً همکاری و مشارکت نمایند. ترنر پیشنهاد

می کند بهتر است این کار در دو طح صورت گیرد:

  1. وقتی طرح بندی کلی طرح خاتمه یافت و مسیر خیابان ها، پیاده روها و تسهیلات دیگر به روشنی مشخص شد. جلسه ای تشکیل داد و افراد ذینفع را در جریان اجرای طرح گذاشت.
  2. وقتی بخشی از طرح یک بلوک و یا یک قطعه نیازمند مرمت است، ضروری است که مثلاً امر چگونگی تفکیک قطعات و غیره با خانوارهایی که در آن قطعه زندگی می کنند مورد بحث و تبادل نظر قرار گیرد.

نکته ای که باید به آن تأکید داشت این است که مشارکت جمعی در اجرای طرح بسیار مهم است. این امر نه تنها به انتقال مستقیم و راحت تر اطلاعات بین مجریان طرح و استفاده کنندگان می شود بلکه با اطمینان خاطر پاسخگوی نیازهای واقعی است و مشارکت مستقیم آنان موقعیت طرح را تا حد زیادی بیمه می کند. نکته بعدی در ارتباط با ارتقای کیفیت سکونت توجه دادن به وجود منابع محلی و محدودیت های احتمالی منابع است، چرا که ارزیابی امکانات موجود مجریان طرح را به نحوه برخورد با موانع و حتی با آنهایی که در اجرای طرح مشارکت خواهند داشت آشنا می کند و آهنگ حرکت و اقدام و سطح استاندارد طرح را مشخص می کند.

بی تردید فهم و درک روشن امکانات و وضعیت موجود از ارکان مهم اجرای پروژه های ارتقای کیفیت سکونت است. بنابراین تأمین اعتبارات لازم و کاربرد روشهای مناسب مالی نه تنها اجرای طرح را حمایت خواهد کرد بلکه به نیازهای ناشی از هزینه های اداری طرح، خدمات و تأسیسات پاسخ خواهد گفت.

الگوهای سکونت :

الگوهای فضایی خانه های سنتی بجستان :

در مورد گوناگونی فضاها از نظر انواع، درجه پوشیدگی، شیوه های ترکیب و رابطه آنها با شیوه زندگی می توان به نکات زیر در خانه های قدیمی اشاره کرد:

1) تمامی خانه ها چه کوچک باشند چه بزرگ، حیاط و یا حیاط مرکزی دارند و از نظام فضایی ثابتی پیروی می کنند. حیاط در همه این خانه ها مرکزیت تام دارد و همانند قلب خانه عمل می کند.

2) سه گروه فضایی کاملاً مشخص و متمایز در تمامی این خانه ها حضور دارند. گروه فضاهای بسته، گروه فضاهای سرپوشیده (نیمه بسته / نیمه باز) و گروه فضاهای باز. و همه فضاهای بسته بطور غیر مستقیم و عمدتاً از طریق فضاهای سرپوشیده با حیاط مرتبط هستند.

3) در حیاط حضور آب، سبزی، آسمان، آفتاب، باد، شب و مهتاب کاملاً محسوس است.

4) ورودی کاملاً مشخص و مستقل است و بوسیله یک یا دو یا چند فضای دیگر با حیاط ارتباط برقرار می کند. حیاطها از نظر احساس فضایی همانند یک اتاق سر باز عمل می کنند.

5) عناصر معمارانه تعریف کننده گروه فضاهای باز کف و دیوارها، گروه فضاهای پوشیده سقف و کف و گروه فضاهای بسته سقف، کف و دیوارها هستند.

6) نتیجه همجواری و ترکیب دو یا چند فضا آن است که فضاها هر کدام امکان بسط فضایی، چشم انداز نوری پیدا می کنند.

7) ترکیب سه گروه فضاهای باز، بسته و پوشیده به نحوی است که یکدیگر را تعریف می کنند. فضاهای باز، فضاهای بسته را و بالعکس. در این میان، فضاهای پوشیده نقش فضاهای گذار را در ادامه فضاهای باز و بسته به عهده می گیرند.

8) درهر سمت حیاط، ترکیب لایه ای افقی و عمودی فضا، همچون شبکه ای در هم تنیده، انواع فضاها را با ابعاد و ارتفاعهای گوناگون برای انواع فعالیتهای خصوصی و عمومی مرتبط با شیوه زندگی فراهم می آورد.

9) حفظ محرویت در داخل و ملاحظات اقلیمی

نکات مشهود و مرتبط با تمیز و تشخیص فضایی عبارتند از:

  1. تنوع بسیار سطوح: سطوح زیر زمینی، حیاط، پایین خانه، بالا خانه، بام و ...
  2. تنوع بسیار ارتفاع: سقفهای حوضخانه، شاه نشین، سه دری، پستو، ایوان و ...
  3. تنوع نورگیرها: روزن، پنجره مشبک، در، اورسی، و ...

ویژگیهای کلی فضاهای سکونتی معاصر:

1) خانه از بیرون متمایز است و این تمایز ناشی از تفاوت آن از نظر ارتفاع، مصالح، رنگ، عقب نشینی و برخی علایم خاص با بناهای اطراف است.معمولاً هم یک عامل از قبیل حیاط ( به مفهوم معاصر در حد فاصل بنا و شارع )، پارکینگ، پیلوتی، دیوار، راه پله و راه رو، نقش جدا کننده را بر عهده دارد.

2) غیر از نمونه هایی که بعد از در ورودی از شارع به حیاط وارد

می شوند، در صورت ورود مستقیم از جلو به ساختمان تقریباً عمق اکثر خانه ها دیده می شود. حرکت در فضا و ترکیب فضایی بسیار محدود است. جهتی مشخص وجود ندارد. بلافاصله پس از ورود، وارد فضاهای سرویس و بعد وارد فضاهای زندگی می شویم و در انتهای چشم انداز، درهای اتاق خواب دیده

می شود.


** توجه: شما دوستان میتوانید از اینجا وارد فروشگاه بزرگ الماس شده و دیگر محصولات و پروژه های مشابه را جست جو نمایید... هدف ما رضایت شماست