دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 13 |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 2938 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 27 |
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
بازدید ها | 13 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 66 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 37 |
تاریخ ادبیات فارسی معاصر
ادبیات فارسی یا پارسی معاصر به ادبیاتی گفته میشود که به زبان فارسی نوشته شده باشد. ادبیات فارسی تاریخی هزار و صد ساله دارد. شعر فارسی و نثر فارسی دو گونه اصلی در ادب فارسی هستند. برخی کتابهای قدیمی در موضوعات غیرادبی مانند تاریخ، مناجات و علوم گوناگون نیز دارای ارزش ادبی هستند و با گذشت زمان در زمره آثار کلاسیک ادبیات فارسی قرار گرفته اند.
آوازه برخی شاعران و نویسندگان ایرانی از مرزهای ایران فراتر رفته است. شاعران و نویسندگانی نظیر فردوسی، سعدی، حافظ شیرازی، عمر خیام و نظامی شهرتی جهانی دارند. در میان چهرههای شناخته شده ادبیات معاصر فارسی در جهان می توان به صادق هدایت در داستان و احمد شاملو در شعر اشاره کرد.
ادبیات ایران پیش از اسلام
پارسی باستان
زبان پارسی باستان نیای زبان فارسی امروزیاست و در تقسیمبندی زبانشناختی یکی از زبانهای شاخهٔ غربی زبانهای ایرانی باستان محسوب میشود. پارسی باستان چنان که از نامش بر میآید زبان قدیم پارسیان بودی و بسیاری از کتیبههای شاهان هخامنشی به این زبان نوشته شدهاست. پارسی باستان با زبان اوستایی و به تبع آن زبان سنسکریت خویشاوندی نزدیکی میدارد.
آثار به این زبان
آثار بهجا مانده از این زبان به خط میخی هخامنشیاست که از قرن ششم تا قرن چهارم پیش از میلاد تحریر شدهاند. البته یک نمونه کتیبه هم در نقش رستم یافت شدهاست که به نظر میآید به زبان پارسی باستان است ولیکن به خط آرامی نوشته شدهاست و احتمال میرود که بعد از دورهٔ هخامنشی تحریر شده باشد. تنها چند واژه از آن تا کنون خوانده شدهاست.[۱]
نمایی از دستور زبان
در این زبان سه جنس مذکر و مؤنث و خنثی و سه شمار، مفرد و مثنی و جمع هست و کلمه با توجه به نقش نحوی آن صرف میشود.
پارسی میانه
زبان پارسی میانه یکی از زبانهای ایرانی میانهٔ غربیاست که بنا به تعریف از اوایل دوران اشکانی تا صدر اسلام رواج میداشتهاست. خاستگاه این زبان که فرزند پارسی باستان به حساب میآید پارس بود. در دوران اشکانیان پارسی میانه زبانی محلی بود و از پهلوی اشکانی تأثیر زیادی پذیرفت تا اینکه در زمان ساسانیان زبان رسمی شاهنشاهی شد. کتیبهها و اسناد ساسانیان و بسیاری از کتابها به این زبان نوشته میشد. با بر افتادن ساسانیان و تا چند سده پس از اسلام همچنان تولید اثر به این زبان ادامه داشت. گرچه عملاً زبانی نیممرده محسوب میشد.
این زبان یا یکی از گویشها یا زبانهای بسیار نزدیک به آن، پس از تحول و آمیختگی با لهجهها، گویشها و زبانهای خویشاوند نزدیک و همچنین واردشدن وامواژهها، فارسی نو را به وجود آوردهاست. بنا بر این جای تعجب نیست که شباهتهای فراوان چه از نظر واژگانی و چه از نظر دستوری میان این دو زبان وجود دارد. در واقع تحولی که از پارسی باستان تا پارسی میانه اتفاق افتادهاست بسیار عظیمتر از تحولیاست که از پارسی میانه تا پارسی نو رخ دادهاست.
پهلوی در مقابل پارسی میانه
زبان پارسی میانه را در متون کهن پارسی نو پهلوی خواندهاند. این نامگذاری چندان دقیق نیست. کلمهٔ پهلوی به معنی منتسب به پهلو است که خود صورتی از واژهٔ پارت است. از میان زبانهای ایرانی میانه که در ایران رواجی کمابیش میداشتهاند پس از پارسی میانه (که نزد خود گویشوران آن زبان پارسی خوانده میشد) زبان پهلوانی که آن را گاه پهلوی اشکانی میخوانند شهرت بیشتری میداشتهاست. یعنی در زمان ساسانیان زبان پارسیگ (=پارسی میانه) در تقابل با پهلوانیگ/پهلویگ (=زبان پارتی) مطرح بود. با رواج پارسی نو (پارسی دری) پارسی برای اشاره به پارسی دری به کار میرفت، بنابراین برای تمییز دادن پارسی میانه از پارسی نو پهلوی را بر زبان پارسی میانه اطلاق کردند. از آنجا که پهلوی اشکانی در آن زمان زبانی مرده محسوب میشد این نامگذاری مشکلی ایجاد نمیکرد.[۱]
امروزه هم همچنان کمابیش پهلوی برای اشاره به پارسی میانه استفاده میشود و گاه منظور از آن نوع خاصی از پارسی میانهاست که در کتابهای زرتشتی به کار رفتهاست (در تقابل با زبان پارسی میانهای که بعضی آثار مانوی به آن نوشته شدهاست). اصطلاحهایی چون پهلوی ساسانی نیز گاه به کار میرود. برای اشاره به زبان اشکانیان معمولاً از اصطلاح پهلوی اشکانی یا پارتی استفاده میشود.
حمله اعراب
پس از حمله عرب سیر ادبی ایران تا پیدایش نخستین سلسلههای ایرانی متوقف ماند. در زمان طاهریان (۲۰۵ - ۲۵۹ ه. ق.) شاعری به نام حنظله بادغیسی (ف.۲۲۰) ظهور کرد. در عهد صفاریان محمد بن وصیف و فیروز مشرقی و ابوسلیک گرگانی به سرودن شعر پرداختند.
سامانی
در دوره سامانی شعر و نثر پارسی هر دو راه کمال سپرد. در شعر شهید بلخی، رودکی سمرقندی، ابو شکور بلخی، ابو الموید بلخی، منجیک ترمذی، دقیقی طوسی، کسائی مروزی، عماره مروزی. در نثر رساله در احکام فقه حنفی تصنیف ابوالقاسم بن محمد سمرقندی، شاهنامه ابو منصوری، کتاب گرشاسب و عجائب البلدان هر دو تالیف ابو الموید بلخی، ترجمه تاریخ طبری توسط ابو علی بلعمی، ترجمه تفسیر طبری توسط گروهی از دانشمندان، حدود العالم (در جغرافیا)، رساله استخراج تالیف محمد بن ایوب حاسب طبری پرداخته شد.
آل بویه
در دوره آل بویه منطقی رازی و غضایری در شعر نامبردارند و در نثر دانشنامه رازی علائی و رگشناسی به قلم ابن سینا پرداخته شد و ابوعبید جوزانی بخش ریاضی دانشنامه را به رشته تحریر درآورد و قصه حی بن یقظان به فارسی ترجمه و شرح شد.
غزنویان
در دوره غزنوی فردوسی، عنصری، عسجدی، فرخی سیستانی و منوچهری شعر پارسی سبک خراسانی را به کمال رسانیدند و ابو نصر مشکان نویسنده مکتوبات درباری سبکی بدیع در نثر پدید آورد.
سلجوقیان و خوارزمشاهیان
در زمان سلجوقیان و خوارزمشاهیان شاعران بزرگ چون اسدی، ناصر خسرو، قطران، مسعود سعد، عمر خیام، معزی، انوری، خاقانی، نظامی، ازرقی، ادیب صابر، رشید وطواط، ظهیر فاریابی، جمال الدین اصفهانی، مجیر بیلقانی، ابو الفرج رونی، سید حسن غزنوی، عبدالواسع جبلی، سنایی، عطار، مختاری غزنوی، عمعق بخاری و جز آنان ظهور کردند.
در نثر نمایندگانی مانند نظامالملک نویسنده سیاست نامه، امیر کیکاووس مولف قابوس نامه، محمد بن منور نویسنده اسرارالتوحید، عطار نویسنده تذکرهالاولیاء، گردیزی مولف زینالاخبار، ابوالفضل بیهقی نویسنده تاریخ بیهقی، راوندی نویسنده راحه الصدور، غزالی مولف کیمیای سعادت، نصرالله بن عبدالحمید مترجم کلیله و دمنه، نظامی عروضی مولف چهار مقاله، رشید و طواط نویسنده حدائق السحر، حمیدالدین نویسنده مقامات حمیدی، زینالدین اسماعیل مولف ذخیره خوارزمشاهی (در طب) ظهور کردند.
حمله مغول
حمله مغول با همه قوت و صلابت خود نتوانست از ادامه علوم و ادبیات بکاهد. در این دوره سعدی نویسنده بوستان, گلستان و غزلیات، مولوی صاحب مثنوی معنوی و غزلیات شمس، محمود شبستری صاحب مثنوی گلشن راز ، کمال اسماعیل، همام تبریزی، اوحدی مراغهای گوینده جام جم، امیر خسرو دهلوی، خواجوی کرمانی، ابن یمین، سلمان ساوجی، و حافظ شیرازی، در شعر پدید آمدند.
تیموریان
دوره تیموریان دنباله دوره مغول محسوب میشود. در عهد تیموری جامی شاعر ظهور کرد. در عهد مغول و تیموری نویسندگانی ارجمند برخاستند, مانند عطا ملک جوینی مولف تاریخ جهانگشا، منهاج سراج مولف طبقات ناصری، ابوالشرف ناصح گلپایگانی مترجم تاریخ یمینی، رشید الدین فضلالله مدون و جامع جامع التواریخ، شهاب الدین عبدالله نویسنده تاریخ وصاف، حمدالله مستوفی نویسنده تاریخ گزیده، حافظ ابرو مولف زبده التواریخ، نظامی شامی نویسنده ظفر نامه، میر خواند مولف روضه الصفاء (همه در تاریخ)، عوفی نویسنده لباب الالباب و جوامع الحکایات، دولتشاه مولف تذکره الشعراء، محمد بن قیس نویسنده المعجم (در ادب و انواع آن)، نصیرالدین طوسی نویسنده اخلاق ناصری و اساس الاقتباس، جلال الدین دوانی نویسنده اخلاق جلالی، حسین واعظ نویسنده اخلاق محسنی و انوار سهیلی (در اخلاق و فنون و حکمت).
صفویان
در دوره صفویان نثرنویسانی مانند خواند میر نویسنده حبیب السیر، ابن بزاز نویسنده صفوه الصفاء، حسن بیک روملو مولف احسن التواریخ، اسکندر منشی مولف عالم آرای عباسی، احمد بن نصرالله نویسنده تاریخ الفی، محمد یوسف بن شیخ مولف منتخب التواریخ، ابوالفضل ابن مبارک مولف اکبر نامه (در تاریخ)، ظهور کردند و در شعر محتشم کاشی، عرفی، صائب، بابا فغانی، هاتفی، هلالی، اهلی، وحشی، کلیم، نامبردارند.
افشاریان و زندیان
در دوره افشاریان و زندیان گویندگانی مثل هاتف و پسر او سحاب، مشتاق، عاشق، لطفعلی بیک و آذر بیگدلی معروف شدند.
قاجار
برخی شاعران و نویسندگان در دوره قاجار بازگشت به سبک قدیم (سبک خراسانی) کردند و شاعرانی مانند مجمر، صبا، وصال، قاآنی، فروغی بسطامی، سروش، محمود خان ملک الشعراء شیبانی و جز آنان نماینده این سبکاند. در نثر رضاقلی هدایت مولف مجمع الفصحاء متمم روضه الصفا و ریاض العارفین، لسانالملک سپهر مولف ناسخ التواریخ، نویسندگان نامه دانشوران، اعتماد السلطنه مولف مرآت البلدان و غیره شهرتی یافتهاند.
ادبیات مشروطه
در دوره مشروطیت تحولی در روش فکر شاعران و نویسندگان پیدا شد. ادیبالممالک فراهانی، ادیب پیشاوری، پروین اعتصامی، محمد تقی بهار، افسر، ایرج، دهخدا، شوریده، عارف، عشقی، وحید دستگردی، یاسمی، یغما، و گروهی از معاصران نمایندگان شعر این دوره هستند و علی اکبر دهخدا، جمال زاده، صادق هدایت، محمد قزوینی، عباس اقبال،زین العابدین مراغه ای، محمد مسعود، رشید یاسمی، عبدالحسین زرین کوب، صادق چوبک و گروهی از معاصران نماینده شعب مختلف نثر این دوره به شمار میروند.'
شعر نو
زمینههای فکری سرایش شعر نو، سالها پیش از نیما آغاز شده بود که برای پیگیری این نکته باید به شاعران و سرایندگان دوره مشروطه مراجعه کرد. ابوالقاسم لاهوتی، میرزا حبیب مترجم حاجی بابای اصفهانی و میرزاده عشقی از این زمرهاند.
شعر نو جنبش شعری بود که با نظریات نیما یوشیج آغاز شد. از جمله شاعران متعلق به این جنبش شعری میتوان به احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، منوچهر آتشی، طاهره صفارزاده، و محمود مشرف تهرانی (م. آزاد) اشاره کرد.
وزن در شعرهای نیما و اخوان با نوع شعری که احمد شاملو سراینده آن بود تفاوت دارد. شعر نیمایی دارای وزن عروضی بوده و تنها هجاهای شعر تساوی خود را از دست داده اند و کوتاه یا بلند میشوند ولی در شعر سپید که احمد شاملو آن را پایهگذاری کرد از وزن خبری نیست و به جای آن از تصویر سازی واژگانی و موسیقی درونی استفاده میشود.
فرهنگنویسان ایرانی
· علی اکبر دهخدا
· محمد معین
· امیر حسین آریانپور
· احمد شاملو
شاعران زن ایرانی
· طاهره قرهالعین
· فروغ فرخزاد
· طاهره صفارزاده
· سیمین بهبهانی
· پروین اعتصامی
باید یادآوری کرد که در سدههای گذشته از جمله در سده ششم هجزی قمری، در دربار سلطان سنجر سلجوقی، مهستی شعر میسرود که اشعار اروتیک او شهره است، جز او از رابعه باید یاد کرد و برای دیگران باید به منابع مراجعه کرد. در دوره قاجار نیز بسیاری از بانوان شاعر را میتوان سراغ گرفت، به ویژه از زنان دربار.
طنزپردازان
· عبید زاکانی
· ایرج میرزا
· دهخدا
· هادی خرسندی
· کیومرث صابری فومنی
· سید ابراهیم نبوی
نویسندگان و شاعران انقلاب اسلامی
· مهرداد اوستا
· محمد علی معلم دامغانی
· قیصر امین پور
· فاطمه راکعی
· سیمیندخت وحیدی
· حمید سبزواری
· سید مهدی شجاعی
· رضا امیرخانی
· علی موذنی
· زینالعابدین رهنما
منتقدان ادبی
نخستین کسانی که نقد ادبی به معنای مدرن آن را در ایران شناساندند روشنفکران دوران مشروطه نظیر فتحعلی آخوندزاده، میرزا ملکم خان، طالبوف و زینالعابدین مراغهای بودند.
· دهخدا
· بدیعالزمان فروزانفر
· محمد تقی بهار
· رضا براهنی
· جلال همایی
· سعید نفیسی
· نیما یوشیج
· محمدعلی سپانلو
· مهدی یزدانی خرم
· پرویز ناتل خانلری
· صادق هدایت
· عبدالحسین زرینکوب
· محمد رضا شفیعی کدکنی
· شاهرخ مسکوب
زبان و ادبیات فارسی
دسته بندی | هنر و گرافیک |
بازدید ها | 15 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 1106 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 96 |
مقدمه:
طبیعت مادر هنرهاست. به خصوص در هنرهای تجسمی و نقاشی.
طبیعت پایه است و باید آن را شناخت و برای رسیدن به مراحل بعدی از جمله انتزاع، از آن عبور کرد.
دیوید هاکنی از جمله نقاشانی است که طبیعت را خیلی خوب میشناسد و در مسیر کارش گزینشهای هنرمندانهای از آن بروز میدهد.
ترکیببندیهای موجز و خوشفرم و در عین حال ساده نشانگر این میباشد. در این رساله دورههای مختلف کاری و هنری دیوید هاکنی، روشها و شیوههای مختلف و متنوع هنری وی را در حد توان خود با راهنمایی مفید استاد راهنمایم بررسی نمودهام.
در فصل اول قبل از هر چیز به شرایط دنیای نو در عصر حاضر اشاره شده است و چون دیوید هاکنی در دورانی زندگی کرده که مدرنیسم و پستمدرنیسم حاکم بوده، به تعاریفی از این دو واژه پرداخته شده.
درک نوین هاکنی از هنر نقاشی نشان از این دارد که وی مدرنیسم و در واقع شرایط دنیای نو را در زمان و مکان خود یافته است. با اینکه آن بنیان حسی و زیبایی شناسانهای که پایه و اساس مدرنیسم است در کار وی وجود دارد اما از طرفی آن جنبه عصیان و تقابل که مدرنیسم با سنت دارد و هر نوع گرایش به سنت را رد میکند، هاکنی در آثارش راه میدهد البته این کنش از سوی وی آگاهانه است. در واقع همانطور که نقاشان پستمدرن سنت را از جهان هنری خود حذف نمیکنند و برگشتی متناسب با زمان و مکان و عمدتاً فنی و متریالی با سنت دارند (نه ساختاری)، از این زاویه دیوید هاکنی هم مستثنا نیست ـ مشعوف بودن هاکنی به جنبههای جالب جهان محسوس و بویژه تکنیکهای این هنرمند از جمله شباهتهای اجرایی وی از این نظر همچون نقاشان رنسانس پیشین که با تکنیک «تمپرا» کار میکردند مانند «پیرو دلا فرانچسکا» برخورد خلاقانه هاکنی را با مقوله پستمدرن در زمان خود نشان میدهد.
در فصل دوم به این نکته اشاره شده که در میان طراحان معاصر کمتر طراحی است که در زمینه طراحی و حتی تصویرسازی به اندازه دیوید هاکنی کار کرده باشد. همچنین به توضیح در مورد خاصیتهای عناصر بصری از جمله خط ـ سطح و بافت و ریتم و ... پرداخته شده که به طرز فوقالعادهای در کارهای هاکنی میبینیم. همچنین گزینشهایی که خاص نگاه هاکنی است.
شاید در نگاه اولیه و ظاهر بعضی از طراحیها و نقاشیهای هاکنی طبیعتگرایانه و یا رئالیستی (به عنوان یک سبک نه یک روش عام هنری) به نظر بیاید اما با کمی تعمق متوجه ساماندهی دقیق و چند بعدی در آن، در یک وحدت کلی میشویم.
در فصل سوم به این مهم دست مییابیم که هاکنی در ارتباط با طراحی صحنه و نقاشی چقدر نوآوری کرده مثلاً یک صحنه از واقعیت را که همه به راحتی از کنارش میگذرند او با طرز فوقالعاده و زیبایی در آن دخل و تصرف میکند و آن را به تصویر میکشد. به بیان دیگر با چیدمان جدیدی از فیگور و اشیاء در ترکیببندی تفسیر جدیدی را از انسانها و محیط پیرامونشان میکند.
روش تحقیق در این نوشته از طریق مراجع معتبر و در دسترس بوده که امیدوارم برای خوانندگان و دانشجویان موثر باشد.
فهرست مطالب
فصل اول 1ـ1 مدرنیسم و مسائل تازه.......... 2
1ـ2 پستمدرنیسم....... 16
فصل دوم 2ـ1 واقعیت و تأثیر آن بر آثار دیوید هاکنی.... 24
2ـ2 عملکرد خط و ارتباط آن با طراحی......... 35
فصل سوم 3ـ1 هاکنی و کاوش در بیان هنری............ 60
3ـ2 نقاشی و عکاسی از زبان هاکنی................... 70
3ـ3 هاکنی و ابداع و نوآوری......... 73
3ـ4 هاکنی و طراحی صحنه................ 82
3ـ5 گستره دیداری نگاه هاکنی بر واقعیت.............. 93
فصل چهارم 4ـ1 نتیجهگیری............. 103
4ـ2 تصاویر نقاشی (نمونه کار)........... 104
4ـ3 فهرست منابع و مآخذ........ 117
4ـ4 فهرست منابع و مآخذ لاتین....... 118
4ـ5 فهرست تصاویر............. 119
4ـ6 گزارش کار عملی.............. 121
دسته بندی | هنر و گرافیک |
بازدید ها | 49 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 13094 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 127 |
چکیده:
چکیده
مقدمه ....................................................1
فصل اول؛ طبیعت و نقاشان منظره پرداز
- انسان شرقی و غربی در مواجهه با طبیعت .......4
- ویژگی های منظره پردازی ایرانی و اروپایی ...........7
فصل دوم؛ نقاشی معاصر ایران
- تفکر و نقاشی معاصر ایران .....................18
- تحولات فرهنگی هنری دهه40-20 ...........20
فصل سوم؛ حسین کاظمی
- در باره حسین کاظمی ..................27
- نقدهای منتشر شده ..............30
- تحلیل آثار ................ 33
فصل چهارم؛ منوچهر یکتایی
- درباره منوچهر یکتایی ....................51
- نقدهای منتشر شده ......................56
- تحلیل آثار ..............................61
فصل پنجم؛ ابوالقاسم سعیدی
- درباره ابوالقاسم سعیدی .................76
- نقدهای منتشر شده .....................77
- تحلیل آثار ..................................82
فصل ششم؛ سهراب سپهری
- درباره سهراب سپهری ...................98
- نقدهای منتشر شده ....................101
- تحلیل آثار .................................104
فصل هفتم: نتیجه گیری
- نتیجه گیری ...............................123
- فهرست منابع .........................................................................................................127