دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 396 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 148 |
مقدمه
یکی از موضوعات مورد توجه اندیشمندان علوم انسانی و بخصوص جامعه شناسان که در قرن حاضر از اهمیت خاصی برخوردار می باشد ، بررسی عوارض مختلف ناشی از مهاجرتهای بین المللی و تاثیر آن درجامعه مقصد و خود مهاجرین است . بر همین اساس چشم انداز متفاوتی در رابطه با فرآیند مهاجرت وجود دارد ، که هرکدام ازاین دیدگاه ها مدل خاصی ، جهت مهاجرت ارائه می کنند.
در مدل اول ، مهاجرت را : (( یک حرکت عقلانی و هدفدار به منظور یافتن مکانی برای کار و زندگی تصور میکنند )) .
در مدل دوم :
(( مهاجرت پاسخی غیرارادی به شرایطی است که مهاجر را به نقل مکان سوق می دهد که احتمالاً حرکت او بدون در نظر گرفتن راههای دیگر است )) .
بنابراین دو مدل مهاجرت پویا وناپویا وجود دارد که گاهی عملاً درهم می آمیزد . با پذیرش این واقعیت که پیامدها و یا عوارض مهاجرت از علت مهاجرت جدا نمی باشد ، می توان اذعان داشت که مهاجرت ، پدیده ای است که سازمان اجتماعی را تحت تاثیر قرار می دهد . یکی در مبداً ودیگری در مقصد .
در نظر مهاجر شکل محرومیت از هدفهای بسیار با ارزش فرق می کند ، از زمانیکه جمع نتواند به وسایل حصول به آن هدفها در داخل سازمان اجتماعی خود دست یابد ، چنانچه احساس کند که منابع لازم برای رفع محرومیتهایش در خارج از سازمان اجتماعی وجود دارد ، در آن صورت احتمالاً مهاجرت می کند. در چنین وضعیتی مهاجر در مقصد به ندرت می تواند به تمام اهداف و آرزوهای خود برسد ، این ناکامی خود می تواند عوارض مختلف اقتصادی ، روانی ، اجتماعی و حتی فرهنگی در جامعه مقصد برجای بگذارد. اگر بپذیریم که پیامد های مهاجرت بر هر سه سازمان اجتماعی ، یعنی سازمان اجتماعی مهاجران ، سازمان اجتماعی مبداء و سازمان اجتماعی مقصد اثر می گذارد ، بطور قطع میزان این تاثیر یکسان نبوده و به مجموعه ای از متغیر های مختلف ربط دارد . [1]
البته تعیین جزء به جزء همه پیامدهایی که ممکن است هر مورد مهاجرت داشته باشد ، اگر نه یک کار محال ، حداقل کار دشواری است . با این حال معتقدیم که این تصور و برداشت که نظام مهاجرت متشکل از سه سازمان اجتماعی است با ارتباط های متقابل که از طریق جمع مهاجری عمل میکنند و ابزارهای مفیدی است ، برای سازماندهی پژوهش جامعه شناختی در باره پیامدهای مهاجرت .
فصل اول : کلیات
1-1- طرح وبیان مسئله
بطور کلی مهاجرت بعنوان تغییر مکان دائمی یا موقت تلقی می شود . هیچ محدودیتی به ساخت حرکت با اختیاری و اجباری بودن ماهیت این عمل و هیچگونه تفاوتی بین مهاجرت داخلی و خارجی وجود ندارد . بنابراین حرکت از یک آپارتمان به آپارتمان دیگر نیز در شمار مهاجرت، همانند حرکت از یک شهر در یک کشور به شهری در کشور دیگری محسوب می شود . اگرچه بدیهی است شروع ونتایج چنین حرکاتی بطور گسترده با یکدیگر تفاوت دارند ، با این وجود این تعریف تمامی انواع حرکات ساختی را در بر نمیگیرد . برای نمونه تحرکات چادرنشینان و کارگران مهاجر ، برای کسانی که محل اقامت دائمی ندارند و دائماً تغییر مکان می دهند ( کسانی که تابستان به کوهستان می روند ) استثناء شده اند در هر صورت خواه حرکات ، مسافتی کوتاه و خواه بلند ، آسان یا سخت باشد ، هر عمل مهاجرتی مستلزم یک مبداء1 یک مقصد 2 و مجموعه ای از عوامل بازدارنده 3 میباشد4 .
از میان عواملی که در تصمیم به انجام مهاجرت و فرآیند آن موثر هستند ما در بحث بررسی پیامدها یا عوارض مهاجرت خارجی ، به چهار عامل موثر در عمل مهاجرت یعنی 1- عوامل موجود در حوزه ی مبداء 2- حوزه مقصد 3- عوامل بازدارنده 4- عوامل شخصی را مدنظر قرار داده ایم .
روشن است که مجموعه عوامل مثبت و منفی در مبداء و مقصد برای مهاجر یا مهاجرین آینده با همدیگر متفاوت است . در عین حال ممکن است طبقاتی از مهاجرین را که به گونه مشابهی به مجموعه عوامل عمومی در مبداء و مقصد واکنش نشان میدهند از یکدیگر تفکیک کنیم ، بطور دقیق نخواهیم توانست به میزان تاثیر گذاری مجموعه عوامل خاصی که بر مهاجرت تاثیر دارند را مشخص نمائیم . می دانیم مهاجران مقصدی را جستجو می کنند که خواسته های اجابت نشدهی آنها برآورده شود ، سازمان اجتماعی آنجا تا حد امکان شبیه سازمان اجتماعی مبداء باشد . منظور این است که مهاجران ترجیح می دهند در وضعیتی جابجا شوند که درسازمان اجتماعی ایشان ، یعنی در انگارههای درونی شده رفتار آنان کمترین دگرگونی و آشفتگی پدید آید . بدیهی است که درفرآیند انتخاب ، ارزشها نقش مهمی ایفا میکنند (( مثلاً در تعیین اینکه چه عناصری از سازمان اجتماعی مبداء می تواند به خاطر حرکت فدا شود ))1
میتوان وضعیتی را تصور کرد که در آن اهداف مهاجر در اولین قدم برآورده نشود ، لاجرم مهاجران ممکن است بطور لفظی در دو دنیا به سر برند و پیوستگی موقت را هم به مبداء و هم به مقصد حفظ کنند . ممکن است برنامه ی مهاجرت دوم به جای دیگر را بریزند ، حتی ممکن است سرخورده به مبداء باز گردند. و بالاخره ممکن است ارتباط خود را با میراث فرهنگی و سازمان اجتماعی خود ناگهان قطع کنند وفرهنگ و سازمان جدید را بپذیرند . این درحالی است که پیامدهای مهاجرت بر هرسه سازمان اجتماعی یعنی سازمان اجتماعی مهاجران ، سازمان اجتماعی مبداء و سازمان اجتماعی مقصد اثر می گذارد .
در این میان تغییراتی در نظام مهاجرت روی می دهد که به نوبه ی خود در سازمان اجتماعی جمع مهاجر به صورت نظری در نظامهای فرهنگی ، اجتماعی و شخصیتی ( روانی ) تغییراتی را موجب می شود . لیکن همه تغییرات ناشی از مهاجرت لزوماً معلول مهاجرت نیستند ، این موضوع باید به طور تجربی و با بهره گیری از رهنمودهای مناسب و محدود نظری از نوع میان گستر مشخص و توصیف شود .
توجه به پیامدهای فوق از مدلهای نظری جامعه شناختی استفاده لازم بعمل آید . قبل از پرداختن به مدلهای نظری به پاره ای از دیدگاه ها و نظریات موجود در زمینه مهاجرت پرداخته و سپس با بهره گیری از مدلهای نظری مذکور به تبیین مسئله مورد پژوهش مبادرت خواهیم نمود .
2-1- ضرورت تحقیق و اهمیت موضوع
مهاجرت یکی از مسائل اساسی و عمده مورد نظر جامعه شناسان و کارگزاران حکومتها در قرن حاضر است، بررسی پیامدهای مهاجرت و علل و عوامل آن در مبداء و مسائل و مشکلات مربوط به سازگاری مهاجرین در مقصد مشکلاتی را برای مهاجرین بوجود آورده است . مهاجرینی که با داشتن زن و فرزند بنا به دلایل سیاسی ، مذهبی ، اقتصادی ، خانه و کاشانه خود را ترک می کنند و در صورتی هم که امکان بازگشت برای آنان وجود نداشته باشد ، مسلماً تحت افکار و عقاید ساکنان آن کشورها نیز قرار میگیرند .
حال آیا الگوهای رفتاری آنها تغییر می کند ؟ که اگر تغییر کند به چه میزان ؟ از طرفی آیا این تغییر بر روی خانواده و بستگان آنها تاثیر داشته یا خیر ؟
ساختار اجتماعی در این میانه چه تاثیری از این حرکت می پذیرد ؟ آیا اعضای این جمع ( مهاجرین ) که بدون توجه به واقعیات یعنی ساخت اجتماعی و فرصتها دست به مهاجرت زده اند در دگرگونی نظام اجتماعی مقصد نقشی ایفا می کنند ؟
بدین لحاظ می توان گفت : شناخت پیامدهای مهاجرت بین المللی در زمینه های مختلف اقتصادی اجتماعی، فرهنگی و روانی امری کاملاً ضروری بوده و با توجه به مرزی بودن منطقه ترکمن صحرا و افکار مردم این ناحیه در معرض امواج رادیویی و تلوزیونی کشورهای هم جوار قرار دارند ، از اهمیت خاصی برخوردار می باشد . از طرفی می دانیم افراد مهاجر همچون پل ارتباطی میان عناصر دو فرهنگ هستند . اینگونه افراد مسلما ً درصورت بازگشت به سرزمین خود عناصر فرهنگی اخذ شده از جامعه میزبان را به همراه خواهند داشت و همین امر ممکن است باعث ایجاد عدم تعادل در رفتار اجتماعی آنها گردد .
3-1- اهداف تحقیق
اساساً مهاجرت یک پدیده اجتماعی در کلیه جوامع بشری بوده و همه جوامع به نوعی با این پدیده مواجه هستند ، برخی مهاجر فرصت و برخی مهاجر پذیرند ، در بسیاری از کشورها نیز به علل گوناگون مهاجرت بین نواحی و مناطق مختلف آن کشور وجود دارد که مهاجرت روستایی- شهری ، نسبت عمده و اصلی مهاجرت ها را تشکیل می داده است . 1
در کشور ما نیز مهاجرت بین مناطق روستائی و شهری در چند دهه قبل روند رو به رشدی داشته که بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و توجه به روستاها و نیاز های روستائیان این روند کند شده ، اما هنوز ادامه دارد . از طرفی مهاجرتهای بین المللی ، بین نواحی مرکزی کشور به کشور های مجاور نیز از قدیم الایام وجود داشته ، از جمله مهاجرت قزاقها به منطقه ترکمن صحرای ایران می باشد هرچند که اکثریت قریب به اتفاق آنها ، ارتباط مداوم با اقوام وبستگان خود در کشور مبداء تا قبل از فروپاشی شوروی سابق نداشتند ، اما از سال 1991 که اتحاد جماهیر شوروی سابق از هم پاشید و جمهوری های آن از جمله قزاقستان مستقل شد ، همه ساله به ایران مهاجرت می کنند و یا اینکه اینها به دیدن اقوام و بستگان خود در آن سوی مرزها می روند . 2
با توجه به بررسیهای اولیه دریافتم که دیدگاه ها و رویکردهای نظری گوناگونی در مورد مهاجرت ، علل و پیامدهای آن وجود دارد ، برخی از محققان به علل و عوامل مهاجرت توجه داشته و به بررسی در این خصوص پرداخته اند و برخی دیگر به پیامدهای آن توجه کرده اند که گروه دوم در اقلیت بوده و مطالعات اندکی در این خصوص صورت گرفته است . در این پژوهش سعی بر این خواهد بود که هم علل و عوامل مهاجرت بررسی گردد و هم پیامدهای آن مد نظر قرار بگیرد .آنچه که از گفتار علمای اجتماعی و توسعه بر می آید ، مهاجرت دارای پیامدهای گوناگون اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی و روانی می باشد که هر کدام بنا به موقعیت جامعه مهاجر پذیر ، در زمانی برجستگی و نمود بیشتری می یابند .
بیشتر مطالعات انجام شده به بررسی مهاجرین مبداء پرداخته اند ، طبعاً پیامدهای اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی را در ارتباط با جامعه مبداء در نظر داشته اند ، چیزی که در این تحقیق کمتر مراد و منظور است و به دلایل گوناگون که مهمترین آن عدم دسترسی به جامعه مبداء می باشد ، انجام این امر در آن جامعه امکان پذیر نیست ، از طرف دیگر جامعه آماری ما کسانی هستند که ((بنه کن )) دست به مهاجرت نزده اند ، بلکه بعضی از اقوام و بستگان و اعضای خانواده آنان در جامعه مبداء بوده و بدین لحاظ چنانچه تحت تاثیر فرهنگ ، آداب و رسوم ، ایده ها و آمال و آرزوهای موجود در جامعه مقصد قرار گرفته باشند ، می توانند وسیله ای برای انتقال موارد فوق الذکر به جامعه ی مبداء باشند . لذا هدف ما در این تحقیق :
اولاً : یافتن انواع پیامدهای مهاجرت چون ، پیامدهای اجتماعی ، فرهنگی و روانی ناشی از مهاجرت قزاقها به منطقه ترکمن صحرا برخورد آنان و منطقه است .
ثانیاً : علل و عوامل مهاجرت روشن گردد .
ثالثاً : همانطور که می دانیم انواع پیامدهای فوق الذکر دارای وزن و ارزش همانند نبوده ، هر کدام به نوعی و در زمان خاص تاثیرات بیشتر یا کمتری روی جامعه مقصد و حتی روی خود مهاجرین دارند ، لذا سومین هدف ما در این تحقیق این است که وزن هر کدام از عناصر مذکور را در ایجاد هماهنگی مهاجرین یا ناسازگاری آنها ، فرهنگ پذیری ، انزوا و ... را با جامعه مقصد بدست آورده و میزان اثرگذاری هر کدام را معین کنیم .
4-1-تنظیم و تدوین فرضیات تحقیق
بزعم صاحب نظران ، مهاجرت که دارای کارکردهای آشکاری است ، دارای کارکرد و یا پیامدهای پنهان نیز می باشد ، این پیامدها در زمینه های اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و روانی می تواند مورد بررسی قرار بگیرد .
1- بین سازگاری مهاجرین و پایگاه اجتماعی افراد رابطه وجود دارد .
اولین فرضیه تحقیق رابطه بین سازگاری اجتماعی و پایگاه اجتماعی مهاجرین است . زیرا بنظر می رسد پایگاه اجتماعی مهاجرین می تواند بر سازگاری اجتماعی آنها اثر گذارد . شاخصهای مورد استفاده جهت سنجش پایگاه اجتماعی مهاجرین شغل و سواد و درآمد است که در قسمت آزمون فرضیه ها به بررسی تاثیر هر یک از شاخصهای مذبور می پردازیم .
2- بین سازگاری اجتماعی و آگاهی اجتماعی مهاجرین رابطه وجود دارد .
منظور از این فرضیه این است که هرچه میزان آگاهی اجتماعی افراد بیشتر باشد ، به سازگاری بیشتری دست خواهند یافت . میزان آگاهی اجتماعی به این معنی است که فرد تا چه اندازه با دنیای پیرامون خود در ارتباط بوده و چه میزان با وضعیت دنیای جدید آشنایی و شناخت دارند . عناصر تشکیل دهنده ی این آگاهی اجتماعی عبارتند از میزان تحصیلات – میزان مطالعه روزنامه – استفاده از وسایل ارتباط جمعی ( تماشای تلوزیون ) و ...
3- بین خصوصیات روانی مهاجرین و سازگاری اجتماعی آنها رابطه وجود دارد .
در این فرضیه منظور از خصوصیات روانی استفاده از (( شاخصهای اضطراب -افسردگی- پرخاشگری -بیگانگی اجتماعی است )) که هر یک با سازگاری اجتماعی مهاجرین از نظر نوع رابطه و میزان همبستگی مورد سنجش قرار خواهد گرفت .
4- بین خصوصیات روانی مهاجرین و سن آنها رابطه وجود دارد .
جهت بررسی فرضیه فوق سن مهاجرین را به سه گروه طبقه بندی نموده و هر یک از سه گروه به تنهایی از نظر خصوصیات روانی مورد بررسی قرار گرفته اند و سپس به بررسی رابطه موجود میان متغیر های این فرضیه پرداختیم . در واقع دستیابی به رابطه ای میان سن مهاجرین با میزان پرخاشگری، سن و میزان اضطراب ، سن و میزان افسردگی و بالاخره سن و بیگانگی اجتماعی مد نظر بوده است .
5- بین خصوصیات روانی مهاجرین و پایگاه اجتماعی آنها رابطه وجود دارد .
برای سنجش پایگاه اجتماعی افراد از شاخص های شغل و سواد و درآمد استفاده شده که تاثیر آنها تحت عنوان پایگاه اجتماعی بر چهار شاخص وضعیت روانی پاسخگویان یعنی اضطراب ، پرخاشگری ، افسردگی و بیگانگی اجتماعی مورد ارزیابی قرار می گیرد .
6- بین وضعیت تاهل مهاجرین و خصوصیات روانی آنها رابطه وجود دارد .
وضعیت تاهل در سه گروه تقسیم بندی شده که هر یک از وضعیتهای این سه گروه ( همسر دارم – فوت شده است – از همسرم جدا شده ام ) به نوعی با خصوصیات روانی مهاجرین در رابطه می باشند که در این فرضیه به بررسی این رابطه پرداخته شده است . هدف از سنجش این فرضیه یافتن رابطه ای میان خصوصیات روانی مهاجرین با وضعیت تاهل آنهاست .
5-1- بیان متغیر های مستقل و وابسته
متغیرهای مستقل
یک دسته از متغیرهای ما ( متغیرهای مستقل ) همان متغیر های اجتماعی – جمعیتی بوده اند که منظورمان از این متغیر ها به قرار زیر است :
v جنس : منظور همان زن و مرد بودن می باشد .
v وضعیت تاهل : در این تحقیق با متغیر های همسر دارم – از همسرم جدا شده ام و همسرم فوت شده است ، برخورد داریم .
v سن : رقم سن مهاجرین تعداد سالهای کاملی است که از زمان تولد فرد گذشته است .
v تحصیلات : که به گروه بندی 1- بی سواد 2 – سواد قرآنی و ابتدائی 3 - راهنمایی 4- دیپلم و بالاتر از دیپلم تقسیم شده است .
v نوع تامین منابع معیشت : سلسله مراتب شغلی پذیرفته شده در جامعه مقصد می باشد .
v مهاجرت : بطور کلی مهاجرت بعنوان تغییر مکانی دائمی یا موقت تلقی می شود که دارای سه جزء مبداء ، مقصد و مجموعه ای از موانع بازدارنده می باشد .
v قرابت فرهنگی : مراد از قرابت فرهنگی ، نزدیکی دو یا چند فرهنگ می باشد از لحاظ عناصر و اجزاء تشکیل دهنده .
v پایگاه اجتماعی : که شامل عناصر شغل ، سواد ، داشتن اموال منقول و غیر منقول می باشد . آگاهی اجتماعی که از عناصر سواد و استفاده از وسایل ارتباط جمعی و میزان مطالعه روزنامه تشکیل شده است .
متغیر های وابسته
متغیر وابسته ی ما در این پژوهش در اصل عوارض مختلف ناشی از مهاجرت می باشد که در چهار گروه اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و روانی با شاخصهای مختلف مورد بررسی قرار می گیرند . در گروه عوارض فرهنگی ما سازگاری مهاجر را تحت دو شاخص عمده و اصلی فرهنگ پذیری و رضایتمندی بیان نمودیم . البته این دو شاخص به عوامل تعیین کننده ای از قبیل زبان ، رابطه دوستی ، وسایل ارتباط جمعی ، داشتن شغل ، اعتماد و مشورت ارجاع نمودیم .
6-1- تعاریف مفاهیم و متغیر های تحقیق
در این قسمت ما به تعریف مفهوم مهاجرت و متغیرهای وابسته که در قالب فرضیات بیان نمودیم ، می پردازیم . مهاجرت کلاَ یک حرکت ساده شامل یک فرد یا گروه مهاجر است که از یک مکان جغرافیایی (( مبداء )) به یک مکان دیگر (( مقصد )) نقل مکان می کند . این فرآیند یک جریان مهاجرتی را بیان می کند که دارای مفهوم فضایی و اساسی نقاط ، مسافت ، جهت ، زمان و مکان می باشد .
در تعاریف متعددی که پیرامون مهاجرت ارائه شده ، غالباَ به تغییر سکونت گاهها ، عبور از مرزهای خاص داخلی و بین المللی می پردازیم . و بهرحال بعضی از این تعاریف تاکیدشان بر تحول در نظام کنش متقابل اجتماعی مهاجر است .
نوع مهاجرت مورد بحث ما از نوع بین المللی و آن هم به صورت مهاجرتهای سیاسی می باشد . مفهوم دیگری که در این پژوهش به آن پرداختیم ، مفهوم سازگاری است که بطور مشخص منظور ما از این مفهوم ( سازگاری مهاجر در مقصد ) ایجاد ارتباط متقابل مهاجر با جامعه میزبان از نوع ارتباط متقابل که دو بعد اساسی سازگاری را تشکیل میدهند یعنی فرهنگ پذیری و رضایت مندی است . با توجه به بحث تغییرات اجتماعی در می یابیم که سازگاری فرآیندی است که در کنش متقابل بین انسان و محیط صورت می گیرد و از آنجا که شکل گیری عمل این فرآیند و رابطه با ویژگیهای فردی و شرایط حاکم بر محیط جدید می باشد .لذا ، سازگاری چند بعدی است که ما به عوامل تعیین کننده آن در ربط به یکدیگر می نگریم .
چند بعدی بودن فرایند سازگاری توسط اندیشمندان مورد تاکید قرار گرفته است . در اینجا لازم است که معرفه ها یا شاخصهایی که سازگاری را توضیح یا توجیه می نمایند ، مطرح نمائیم .
در تحقیقی که پیرامون پیشنهاد یک مدل چند متغیره در باره سازگاری مهاجرین در مقصد صورت گرفته است بیان می دارد که حالت رویکرد چند متغیری که یک اساس واقعی و همه جانبه نگر در بین رفتارهای بشری و بخصوص برای سازگاری مهاجرین ارائه می دهند ، در این تحقیق شاخص های فرهنگ پذیری ، رضایت مندی و یگانگی را جهت مطالعه سازگاری مهاجرین بکار می گیرد .
بر این اساس ما می توانیم چنین برداشت کنیم که شاخص های رضایت مندی و همانندی ( یگانگی ) معادل یکدیگر بکار برده شده اند ، چون اعتقاد بر این است ، مهاجر زمانی به همانندی می رسد که احساس نماید متعلق به جامعه جدید است و حالت تعلق داشتن را بدین معنا گرفتند که مهاجر خودش را جزئی از محیط جدید دانسته و تمایل به اسکان دائمی داشته باشد . به همین جهت در این پژوهش از شاخص اصلی سازگاری یعنی فرهنگ پذیری استفاده نموده که لازم است به تعاریف پیرامون این موضوع بپردازیم .
در مورد فرهنگ پذیری1 لازم است که بیان نمائیم ، تعاریف زیادی از واژه فرهنگ2 توسط اندیشمندان مختلف ارائه گردیده است که بیشترین و گسترده ترین تعریف فر هنگ را می توان در متون مردم شناسی بریتانیایی بنام (( تایلر ))3 پیدا نمود . (( او فرهنگ را مجموعه ای شامل دانش ، عقیده ، هنر ، اخلاقیات ، قانون ، رسوم و دیگر استعداد ها و عاداتی که توسط فرد بعنوان عضوی از جامعه کسب می گردد ، تعریف می نماید ))4 . ما نیز با اقتباس از تایلر فرهنگ را که مجموعه ای از عقاید ، عرف همگانی ، رسومات ، ارزشها و سمبلهائی که تعیین کننده رفتار افراد جامعه است در نظر داریم . اکنون با واژه فرهنگ آشنا شدیم . پس منظور ما از فرهنگ پذیری چیزی جز پذیرش خصوصیات فرهنگی جامعه میزبان توسط فرد مهاجر نمیتواند باشد . در جریان فرهنگ پذیری است که مهاجر عمیقاَ و از جهات فراوانی با فرهنگ جامعه میزبان همانند می شود .
رضایت مندی بعنوان یکی از شاخصهای مورد نظر یا در مفهوم سازگاری حالتی است که به درک و فهم شخص مهاجر از موقعیت زندگی خودش در مقصد بر می گردد . این حالت ناشی از احساسات دوستی ، احترام ، نسبت متقابل با میزبانان می باشد . رضایت مندی از یک طرف با گرایشات مطلوب مهاجرین نسبت به میزبانان و از طرف دیگر با متقاعد شدن آنان نسبت به تمایل مثبت و مطلوب میزبانان نسبت به آنها دارند ، توام می باشد .
در کل می توان بیان نمود اگر مهاجر احساس نماید از حالت سابق خود متضرر نگردیده و یا تحت حمایت جامعه میزبان قرار دارد ، رضایت مندی او در مقصد جلب می شود . پس می توان به این نتیجه رسید که داشتن روابط دوستی مهاجر با میزبان می تواند یکی از عوامل تعیین کنند در فرهنگ پذیری مهاجر در مقصد بشمار می آید . در این رابطه می توان بیان نمود که هر چه رابطه دوستی مهاجرین و میزبانان افزایش یابد ، باید فرهنگ پذیری مهاجرین زیاد تر شود . یکی از عوامل مهمی که در این قسمت لازم است مد نظر واقع شود ، نوع شغل مهاجر در مقصد می باشد . چون احتمال می رود که هرچه نوع شغل مهاجر در سلسله مراتب شغلی جامعه مقصد بالاتر باشد سازگاری مهاجر در جامعه مقصد نیز افزایش می یابد ، جهت روشن نمودن مفهوم سازگاری به تعریف پیرامون دو مفهوم فرهنگ پذیری و رضایت مندی با ذکر شاخصهای هر یک می پردازیم :
- فرهنگ پذیری1 : عبارتست از قبول عقاید ، ارزشها ، عادت ، الگوهای رفتاری جامعه میزبان توسط مهاجر برای مشخص کردن فرهنگ پذیری ما از متغیرهای زبان ، روابط دوستی ، وسایل ارتباط جمعی و رسومات استفاده نمودیم که منظورمان از هرکدام از این متغیر ها به شرح ذیل می باشد :
v زبان : منظور ما این است که مهاجر زبان محاوره ای جامعه میزبان را بفهمد و بتواند صحبت کند.
v روابط دوستی : منظور گرفتن دوست از جامعه میزبان و ایجاد ارتباط با او می باشد .
v وسایل ارتباط جمعی : منظور میزان مطالعه روزنامه ، تماشای تلوزیون در جامعه میزبان توسط مهاجر است .
v رضایت مندی : رضایت مندی نیز مانند فرهنگ پذیری تحت متغیر ها و یا معیارهایی مورد بررسی قرار می گیرد . متغیر های مورد استفاده در این قسمت به شرح زیر می باشد.
داشتن شغل : یعنی داشتن یکی از شغلهای پذیرفته شده جامعه مقصد می باشد .
اعتماد : منظور این است که مهاجر تا چه حدی حاضر است مشکلات خود را با افراد جامعه میزبان در میان گذاشته و از آنها کمک بگیرد .
مشورت : منظور این است که واقعاً مهاجر تا چه حدی حاضر است در انجام کارهای خود نظر میزبان را جویا شود .یک دسته از متغیر ها در زمینه سنجش عوارض ناشی از مهاجرت از بعد روانی می باشد که در قالب متغیرهای افسردگی ، اضطراب ، پرخاشگری و بیگانگی اجتماعی سنجیده می شود که به لحاظ علمی هر کدام از متغیرهای مذکور را تعریف می نمائیم .
اضطراب : از علائم اختلالات و بیماریهای ذهنی و احساسی بشمار می رود که از مشخصات آن احساس دلهره عمیق گاه بدون دلیل نگرانی و دلواپسی مهاجر در مقصد1 می باشد .
پرخاشگری : حالتی است که در آن بیمار از هیچ چیزی احساس رضایت ندارد و همه چیز او را برآشفته می کند . منظور این تحقیق تحریک پذیری ، حساسیت و زود رنجی فرد مهاجر در مقصد می باشد
بیگانگی اجتماعی : که از دیدگاه جامعه شناسی به نوعی احساس پوچی ، ناتوانی و بی هنجاری ناشی از تحمیل ساختارهای اجتماعی و فرهنگی که ساخته دست بشرمی باشد ، برفرد است که در این پژوهش هدف بررسی میزان بی هنجاری ، بی معنایی و انزوای فرد مهاجر در جامعه مقصد می باشد2
دسته بندی | برنامه ریزی شهری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 820 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 186 |
فهرست مطالب
عناوین صفحه
چکیده 1
فصل اول
1-1 مقدمه 2
1-2 مهاجرت کمک به جریان توسعه یا سدی در مقابل آن 2
1-3 بیان مسأله 4
1-4 مروری بر تأثیرات برنامه های عمرانی (1356-1327) در روند مهارجت روستائیان
به شهرها 6
1-4-1 برنامه اول عمران (1345-1327) 7
1-4-2 برنامة دوم عمرانی (1344-1331) 7
1-4-3 برنامة سوم عمرانی (1346-1342) 7
1-4-4 برنامه چهارم عمرانی (1351 – 1347 ) 8
1-4-5 برنامه پنجم عمرانی (1356-1352) 9
1-5 : اهمیت موضوع 10
1-6 : دلایل انتخاب موضوع 12
1-7 : تعاریف عملیاتی 13
1-7-1 : روستا 13
1-7-2 : مهاجرت 13
1-7-3 : فعالیت های عمرانی 14
1-7-4 : فعالیت های اقتصادی 14
|
1-7-5 : واگذاری زمین در روستا 14
1-8 : محدودة تحقیق 14
1-8-1 : معرفی اجمال شهرستان کرج 14
1-8-2: موفقیت شهرستان کرج 14
1-8-3 : توسعه و رونق اقتصادی شهرستان کرج 15
1-8-4 : جمعیت شهرستان کرج 16
1-8-5 : وضعیت آب و هوای شهرستان کرج 18
1-8-6 : موقعیت ، حدود و جغرافیایی بخش اشتهارد . 18
1-8-7 : منابع آب بخش اشتهارد 19
1-8-8 : وضعیت آب و هوا 20
1-8-9 : اسامی روستاها بخش اشتهارد . 20
1-8-10 : فعالیت اقتصادی روستائیان بخش اشتهارد 20
1-9 : محدودیت های تحقیق 21
فصل دوم
2-1 : مقدمه 22
2-2 : االگوی مهاجرت روستایی در ایران 22
3-2-1 : مهاجرت دائمی 22
3-2-2: مهاجرت فصلی 22
2-3 : مهاجرت از بعد مرزهای سیاسی داخلی و خارجی 23
2-4: انگیزه مهاجرت داخلی 23
2-5 : برخی از علل مهاجرت روستا به شهر 23
2-5-1 : عوامل اقتصادی 23
|
2-5-2 : علل اجتماعی 24
2-5-3 : علل طبیعی 24
2-5-4 : خدمات عمرانی و زیر ساخت ها 24
2-6 : برخی دلایل استقرار بخشی روستائیان 25
2-6-1 : اقتصادی 25
2-6-2 : اجتماعی و روانی 25
2-7 : انواع مهاجرت از بعد مکانی 25
2-7-1 : مهاجرت از روستا به شهر 26
2-7-2 : مهاجرت از روستا به روستا 26
2-7-3 : مهاجرت از شهر به روستا 26
2-8 : جایگاه امور زیربنایی در توسعه روستایی 27
2-9 : تشکیل جهاد سازندگی و توجه به امور ها پس از انقلاب . 28
2-9-1: وظایف و عملکرد جهاد در خصوص راه روستایی . 30
2-9-2 : عملکرد جهاد سازندگی در خصوص آبرسانی 30
2-9-3 : عملکرد جهاد در خصوص برق رسانی روستاها 31
2-10 : رویکرد های اساسی وزارت جهاد سازندگی 32
2-10-1 : توجه به اقشار فقیر روستایی 32
2-10-2 : توجه به زیرساخت های روستایی 32
2-10-3 : توجه به توسعه روستایی 33
2-11 : تاریخچه و روند مهاجرت روستائیان شهرها در ایران 33
2-12 : ابعاد مهاجرت روستائیان به شهرها 35
2-12-1 : بعد اول 35
2-12-2 : بعد دوم 36
|
2-13: سؤالات تحقیق 37
2-14 : مبانی نظری تحقیق 38
2-14-1 : نظریه تفاوت ها یا نظریة جذب و دفع 38
2-14-2: نظریه دگرگونی و توسعه 40
2-14-3 : نظریه فایده هزینه 41
2-14-4 : نظریة درآمد انتظاری 42
2-15 : مطالعات پیشین 44
2-15-1 : سابقة تحقیق در خصوص مشاغل غیر کشاورزی ، ( صنایع روستایی و مهاجرت) 44
2-15-2 : سابقة تحقیق در خصوص فعالیت های عمرانی و مهاجرت 46
2-15-3 : زمین و مهاجرت . 46
فصل سوم
3-1 : مقدمه 48
3-2: روش تحقیق و ابزار جمع آوری اطلاعات 48
3-3: ابزار جمع آوری اطلاعات 48
3-4 : اعتبار و روایی اندازه گیری 49
3-5 : روش های جمع آوری اطلاعات 49
3-5-1 : روش پیمایشی 49
3-5-2 : سند پژوهی 49
3-6 : جامعة آماری و جمعیت نمونه 49
3-7 : تحلیل داده ها 50
3-7-1 : جدول 50
3-7-2 : نمودار 51
|
3-7-2-1 : نمودار برداری . 51
فصل چهارم
4-1 : مقدمه 52
4-2 : توصیف و تحلیل داده ها 52
4-2-1 : شهرک صنعتی و اشتغال و مهاجرت 52
4-2-2 : هیأت 7 نفره اشتغال و مهاجرت 88
4-2-3 : دامداران اشتغال و مهاجرت 109
4-2-4 : تسهیلات و امکانات روستایی و مهاجرت 136
فصل پنجم
5-1 : نتیجه گیری 142
5-1-1 : شهرک صنعتی ، اشتعال و مهاجرت 142
5-1-2 : هیأت 7 نفره اشتغال و مهاجرت 142
5-1-3 : دامداران اشتغال و مهاجرت 143
5-1-4 : فعالیت های عمرانی و تسهیلات روستایی و مهاجرت 143
5-2 : پیشنهادات 143
5-2-1 : پیشنهادات در خصوص شهرک صنعتی و مهاجرت 143
5-2-2 : پیشنهادات در خصوص هیأت 7 نفره ومهاجرت 144
5-2-3 : یشنهادات در خصوص دامداران و مهاجرت 144
5-2-4 : پیشنهادات در خصوص عمران و تسهیلات روستایی و مهاجرت 145
پیوستها 146
چکیده :
پس از انقلاب اقدامات زیادی درخصوص بهبود شرایط زندگی روستائیان و جلوگیری از مهاجرت آنها به عمل آمده است در این راستا فعالتیهای انجام شده توسط ادارة جهاد کشاورزی شهرستان کرج در بخش اشتهارد مد نظر قرار گرفت در این تحقیق از روش تمام شماری استفاده گردید و پس از استخراج اطلاعات از پرسشنامه ها و تدوین آنها به این نتیجه رسیدیم که فعالیتهای متنوع اثرات یکسانی بر روند مهاجرت ندارند مثلاً شهرک صنعتی کوثر به مهاجرت پذیری برخی روستاهای اشتهارد کمک کرده است اقدامات هیأت هفت نفره مانع مهاجرت روستائیانی شده است که زمین دریافت کرده اند و اشتغال زائی خوبی برای افراد بی کار ایجاد کرده است . دامدارانی که مجوز بهسازی دریافت کرده بودند نیز اشتغال زائی خانوادگی خوبی را ایجاد کرده اند در ضمن با مقایسة روند مهاجرت در سالهای اخیر و طرح های اجرا شده در سه روستای این بخش این نتیجه حاصل شد که روستائی که طرح های زیادی در آن اجرا شده بود مهاجر پذیر تر بود و روستایی که طرح های کمتری در آن اجرا شده بود مهاجر فرست بود .
با محاسبة خالص مهاجرت روستاهای بخش اشتهارد با فرمول ریاضی به این نتیجه رسیدیم که در مجموع روستاهای این بخش دارای خالص مهاجرت منفی بوده ومهاجر فرست می باشند یعنی با وجود اشتغالزایی فعالیت های جهاد مهاجرت از روستاها ادامه یافتهاست و این فعالیت ها نتوانسته تمام روستائیان را منتفع گرداند .
1-1مقدمه:
در این فصل به رابطه بین مهاجرت وتوسعه اشاره ای مختصر نموده ایم. سپس بیان مساله را مطرح کرده ایم.
در قسمت بعدی سهم برنامه های عمرانی اجرا شده را قبل از انقلاب به طور مختصر شرح داده ایم تا سهم کم بودجه های عمرانی را به روشنی در زمان قبل از سال 1357 نشان دهیم.
اهمیت موضوع تحقیق نیز در ادامه آمده است پس از آن دلایل انتخاب موضوع را بصورت مختصر بیان نموده ایم.
تعاریف عملیاتی، محدوده تحقیق ومحدودیت های تحقیق از موارد قابل ذکری است که در این فصل گرد آمده است.
1-2 مهاجرت کمک به جریان توسعه یا سدی در مقابل آن:
روستا نخستین سکونت گاه بشری وبستر فعالیت های کشاورزی بوده است. به مرور زمان و با گسترش شهرها ساکنان روستاها بدلیل امکانات و زمینه های مناسب اشتغالی که در شهرها وجود داشت به سمت شهرها کشیده شدند.
مهاجرت به شهرها درآفریقا، آسیا وآمریکای لاتین با نرخ بی سابقه ای جریان دارد و دلیل عمده آن رکود اقتصادی در مناطق روستایی بوده است.
اگر با دیدی تاریخی به این موضوع نگاه کنیم متوجه می شویم با انجام فعالیتهایی که در محیط های روستایی صورت گرفته تغییراتی نیز در این محیط ها ایجاد شده است.مثلا با انجام برنامه اصلاحات ارضی تغییرات متفاوتی در محیط های روستایی مشاهده می شود تجربه اصلاحات ارضی هند نشان داد که فرد روستایی از این اصلاحات سودی نبرده ولی تجربه کشور کره جنوبی موضوع دیگری را نشان میدهد. لذا این تغیرات از کشوری به کشور دیگر متفاوت است.برای بیان بهتر این موضوع به مثال دیگری اشاره می کنیم در کشوری ممکن است احداث راهها وبهبود شبکه سراسری باعث گردد روستائیان به راحتی به محل کار خود رفت و آمد کنندوسکونتگاه خود را تغییر ندهند ولی در کشور دیگر ممکن است باعث کاهش هزینه مهاجرت گردد وروستائیان تشویق به مهاجرت شوند.
عمران روستاها شامل فعالیت هایی از قبیل امور زیربنایی ،خدماتی،فرهنگی و... بوده وبعنوان جزئی از راهبرد توسعه روستایی قابل بررسی است.هدف بنیادین برنامه های توسعه روستایی همبسته بازسازی سبک زندگی روستایی از طریق فراهم آوردن امکانات زیربنایی اجتماعی و فیزیکی در مناطق روستایی است.علت مهاجرت کسانی که به شهر مهاجرت می کنند نه تنها شغل بلکه دسترسی به آموزش درمان ومسکن با کیفیت تر نیز هست لذا بهبود بخشیدن به شرایط زندگی که هدف توسعه روستایی همبسته است،باید تاثیر مهمی در جریان های مهاجرت داشته باشد. بعلاوه عده ای اعتقاد دارند که مهاجرت رشد اقتصادی را تحریک وتقویت می کند که تفکر آنهارا در مدل زیر نشان میدهیم.
حرکت نیروی کار از محیط فعالیتهای روستایی کم بازده به سمت بخش های نوین خدماتی وشهری
افزایش سطح متوسط درآمدها
تحریک رشد اقتصادی
و در نهایت پدیده مهاجرت به توسع کمک می کند چرا که رشد اقتصادی یکی از اجزاء توسعه است.
عده ای دیگر نیز اعتقاد دارند که مهاجرت برای مناطق روستایی وشهری زیان هایی را به دنبال داشته ورفاه اجتماعی را تقلیل داده است. که نحوه تفکر آنها را به شکل زیر نشان می دهیم.
با ازدحام جهت در مناطق شهری به علل مهاجرت (روستایی،سایرکشورها) وافزایش طبیعی جمعیت(افزایش طبیعی جمعیت بومی+جمعیت مهاجر،جمعیت مناطقی که در نتیجه آلودگی مناطق شهری، تمرکز ثروت ودرآمد وسرمایه انسانی، منافع فردی، زیان های وارده به مناطق شهری وروستایی،رفاه اجتماعی. الحاق به شهر جزء مناطق شهری محسوب می شوند و..)
آلودگی مناطق شهری
تمرکز ثروت و درآمد وسرمایة انسانی
منافع فردی
زیانهای وارده به مناطق شهری و روستایی
|
رفاه اجتماعی
مطالعاتی که در کشورهای مختلف ازقبیل(هند،کره جنوبی ، اندونزی ، ونزوئلا ، تانزانیا ، مالزی ، برزیل ، پاکستان ، لهستان و...)صورت گرفته است نشان می دهند که فعالیت های عمرانی و اقتصادی اثرات مختلفی بر روند مهاجرت داشته برخی از این فعالیت ها مهاجرت را افزایش می دهد و برخی دیگر ان را کاهش می دهند.
1-3 بیان مساله:
مطالعات روستایی از دیرباز مورد توجه پژوهشگران متعددی از جمله جامعه شناسان، جغرافی دانان واقتصاد دانان بوده است وهریک با ملاک های خود به روستا ومسایل آن نگریسته اند.
با مطالعه آثار این پژوهشگران می توان استعدادهای مناطق روستایی را شناسایی نمود و از این استعدادها در جهت توسعه روستا بهره برد.
مهاجرت از نقاط روستایی به شهرها واز نقاط کمتر توسعه یافته به نقاط توسعه یافته تر مشکلات خاصی ایجاد کرده ودر بسیاری از کشورها« پدیده مهاجرت» تبدیل با « مشکل مهاجرت »شده است(جوان ،1380)
تهران بصورت یک قطب مهاجرپذیر در قبل از سال 1365 ومهاجرپذیر ومهاجر فرست درسال 1375 ظاهر گردیده است(مقایسه سرشماری های عمومی نفوس ومسکن سالهای 65و75)
تهران بعنوان مرکز سیاسی کشور بیشترین امکانات زیربنایی تولیدی،خدماتی،توزیعی وتسهیلات اجتماعی ودرمانی را در خود جای داده است.بدیهی است در یک نگاه کلی تمرکز اغلب امکانات د رتهران چهره توسعه یافته ای را از آن در ذهن افراد منعکس می سازد. تهران حدود18% مهاجران کل کشور را در دهه 75-65 به سوی خود جلب کرده است. گروه عمده ای از دانشجویان در مراکز بخش دولتی وغیردولتی مشغول به تحصیلند حدود نیمی از اعضاء هیات علمی دانشگاههای دولتی در تهران زندگی می کنند.
از نظر خدمات درمانی = بهداشتی استان تهران به یک سطح استاندارد دست یافته است وبرای هر 1000 نفر 9/2 تخت بیمارستانی وجود دارد در حالی که در سطح کشور برای هر هزار نفر 73/1تخت وجوددارد. از نظر فرصت های اشتغال بویژه در زمینه صنعت 2/31 درصد کارخانه های بزرگ کشور در استان تهران مستقر شده است.
از نظر امکانات فرهنگی، تفریحی استان تهران در مقایسه با هر کدام از سایر استان های کشور وضعیت بهتری را دارا است(مجله برنامه و بودجه سال س 1376)
حال این سئوال پیش می آید که آیا با ارائه امکانات وخدمات بهتر به روستائیان وتوجه به مبدا (روستا) مهاجرت سیرنزولی خواهد گرفت یا خیر؟
عمران وتوسعه پدیده پیچیده ای است که دلالت بر یک مفهوم کلی می کند که خود ممکن است به عنوان رشد اقتصادی تفهیم گردد ویک مفهوم کیفی که خود میتواند به عنوان ایده خوشبختی وسعادت ورفاه عمومی مردم روستاها ارائه شود.رشد اقتصادی پدیده ای است که بوسیله افزایش درامد ملی ودرآمد سرانه قابل اندازه گیری است. افزایش درآمد سرانه رفاه وخوشبختی مردم را درپی دارد که ارتقاء مردم به استاندارد زندگی بالاتری شاخصه آن است. استاندارد زندگی هم یک تصور پیچیده ای است که اندازه گیری کمی ان مشکل است وشامل عوامل متعدد و مختلفی از قبیل سطح برخورداری مردم از امکانات عمومی مانند غذا، لباس،مسکن،بهداشت،آموزش وپرورش تفریحات سالم امنیت واقناع روحی می باشد.
هدف عمران وتوسعه روستایی به موازات افزایش تولید ودرامد شامل توزیع عادلانه درامد،افزایش اشتغال ،بهداشت ومسکن بهتر، تغذیه بهتر برای همه روستائیان ،توسعه وتعمیم موقعیت های آموزشی برای همه تقویت امور اداره بوسیله خود روستائیان از طریق تعاون وتفاهم، ریشه کن کردن فقر روستایی واعتلای عدالت اجتماعی درسطح روستاها می باشد(عبدالحمید خان،1345)
البته به موضوع فوق 2 ایراد وارد است.
اولا: عمران وتوسعه روستایی را نمی توان مترادف یکدیگر شمرد زیرا در این صورت به مشکلی بر می خوریم روستاهایی وجود دارد که طرح های عمرانی زیادی در آنها اجرا شده است در حالی که امروزه جمعیت کمی را در خود جای داده اند ویا خالی از سکنه شده اند. لذا طرح های عمرانی هیچ کمکی به فقیرترین وحاشیه ای ترین افراد که در توسعه روستایی بسیار مورد توجه هستند نکرده است (میردامادی،1384)
ثانیا: همیشه افزایش درامد سرانه ملاک خوشبختی مردم نیست.بلکه بایستی برابری در توزیع درآمدهانیز مدنظر قرار گیرد.مثلا ممکن است در کشوری درآمد سرانه بالا باشد ولی دهک هایی بیشترین درآمد را به خود اختصاص داده باشند وبه تعبیر دیگری گروه اندکی از افراد جامعه سهم نسبتا زیادی از درآمد کل را به خود اختصاص داده باشند(طبیبیان ،1382)
1-4مروری بر تاثیرات برنامه های عمرانی (1356-1327)درروند مهاجرت روستائیان به شهرها:
برنامه های عمرانی اجرا شده طی سالهای 1356-1327 متشکل از 2برنامه هفت ساله(برنامه اول ودوم عمرانی)وسه برنامه پنج سالهس (برنامه سوم تا پنجم عمرانی )بود.
1-4-1:برنامه عمرانی (1334-1227):
بخش کشاورزی 8/24 درصد از کل اعتبارات را به خود اختصاص داد وبعنوان یک اولویت مطرح گردید. در بخش کشاورزی عمران ناحیه ای در دشت مغان مدنظر بود.
راههای درجه یک ودو که به شهرها ختم می شد و ایجاد بنادر وایستگاههای راه آهن نیز به توسعه شهری کمک فراوانی کرد. درواقع اعتبارات تخصیص یافته به تجهیز وتوسعه شهرها مربوط بوده و میتوانست در امر مهاجرت روستائیان به شهرها موثر واقع شود. طی این دوره بحث « ملی کردن » صنعت نفت پیش آمد وانگلیس نیز نفت ایران را تحریم کرد ولذا پولی برای پروژه ها مهیا نشد وبرنامه اول به مدت دوسال اجرا شد.در این برنامه بخش معینی برای عمران روستاها وجود نداشت.
1-4-2 برنامه عمرانی دوم(1344-1331):
فصل کشاورزی وآبیاری 1/31 درصد از هزینه هارا دربرداشت که برای سد سازی واتمام پروژه های برنامه اول در نظر گرفته شده بود. در این دوره مکانیزاسیون کشاورزی مورد توجه قرار گرفت که در سالهای اتی نقش خود را نشان دادو باعث جانشینی ماشین بجای نیروی کار ودر نتیجه بیکاری روستائیان و در نهایت باعث مهاجرت های روستایی گردید.
در این دوره صنعت نساجی،صنعت قند وصنعت سیمان 4/77 درصد از اعتبارات هزینه شده فصل صنایع ومعادن راجذب کرده بودند بطور عمده در شهرها وحومه آنها احداث شدند که نیاز این کارخانه ها به نیروی کار به مهاجرت روستائیان انجامید.
تنها موردی که مختص به روستاها بود فعالیت عمران دهات واراضی بایر نام داشت.
در این برنامه 5/4 درصد از سهم بخش کشاورزی برای عمران 65000 ده (که بیش از 70% جمعیت کشور را در خود جای داده بود) هزینه گردید.
1-4-3 برنامه عمرانی سوم(1346-1342):
در این برنامه چرخش الگوی توسعه اقتصادی از محوریت بخش کشاورزی به مبنا قرار گرفتن صنعت را شاهد هستیم.
طی این برنامه شاهد افزایش بیکاری هستیم و در کل سیاست های تعیین شده نتیجه عکس داد(باری یر، 1363) کشاورزی و آبیاری 1/23 درصد از اعتبارات را به خود اختصاص داد.
از این مقدار 8/45 درصد مربوط به آبیاری و 2/54 درصد در جهت اجرای اصلاحات ارضی مصرف شد.
انجام اصلاحات ارضی در طول این برنامه که موجب مهاجرت هزاران روستایی به شهرها وتشدید رشد بخش خصوصی شد از یک سو نیروی کار ارزان برای فعالیت های اقتصادی در شهرها،اعم ازصنعت، ساختمان وخدمات را فراهم ساخت و از سوی دیگر بازارهای روستایی را به روی کالاهای وارداتی گشود.
در بخش صنعت هم اولویت این برنامه ورود واستقرار صنایع ساختمانی وکالاهای سرمایه ای وواسطه ای قرار داشت که برایند آنها جلب وجذب مهاجران روستایی بیشتر برای انبوه سازی وفعالیت های ساختمانی وگسترش فیزیکی شهری وتوسعه شهرنشینی بود.
در این برنامه عمران روستایی جزیی از بخش کشاورزی در نظر گرفته شد ولی جایگاه خاص ومعینی برای آن منظور نشده بود در مجموع در مورد عمران وتوسعه روستایی هدف مشخص وجامعی دنبال نمی شد.اگرسهم اعتبارات عمران روستایی(73/4 میلیارد ریال) را با سهم اعتبارات عمران شهری(2/7 میلیارد ریال) را با هم مقایسه کنیم درمی یابیم که عمران شهری اولویت بیشتری داشته است.
سرمایه گذاری عمرانی برای هر فرد روستایی 76 ریال بود که این مبلغ 40/1 سرمایه ای است که برای هر فرد شهری از طرف دولت سرمایه گذاری شده بود.این توزیع نابرابر به روشنی شکاف عمیق موجود بین شهر و روستا را نشان می دهد. این امر مشوق مهاجرت میلیون ها روستایی به شهرهامی شد بطوری که روند افزایش مهاجرت از سال 1345 به بعد شتاب گرفت.
د:برنامه عمرانی چهارم(1351-1347):
فصل کشاورزی ودامپروری از کل درصدهای پرداختی برنامه 1/8 درصد را کسب کرد.لذا سرمایه گذاری کافی برای توسعه بخش کشاورزی انجام نگرفت تا بدینوسیله وضع درآمد کشاورزان هم اندکی بهبود یابد زیرا اولین ومهمترین عامل موثر در مهاجرت روستائیان به شهرها کم درآمدی وسختی معاش آنان بود عمران شهری و ساختمان ومسکن دو فصلی بود که روی هم رفته تاثیر مستقیم و به سزایی در افزایش روند مهاجرت روستایی داشتند.چرا که ساختمان سازی که به نیروی کار ساده وبدون تخصص نیاز داشت کارگران خود را از میان مهاجران روستایی در شهرها جذب می کرد.
در این برنامه تاکید زیادی بر صنعتی شدن گردیده بود.ولذا دولت به ایجاد صنایع سنگین مانند کارخانه ماشین سازی تبریز واراک وذوب آهن اصفهان در نزدیکی شهرهای تبریز، اراک و اصفهان مبادرت نمود. یکی از شروط لازم برای تولید آن کارخانه ها تامین نیروی انسانی مورد نیاز بود لذا تحقق این امر مستلزم تشدید حرکت انتقالی جمعیت از روستا به شهر بود.
طی این برنامه فصل مجزایی با 9/8 میلیارد ریال بعنوان « نوسازی ده ها » در نظر گرفته شد.عمران روستایی در برنامه عمرانی چهارم از اهداف وسیاستهای نسبتا مشخص تری برخوردار بود ولی درآن به صورت بلندپروازانه ای برجنبه های رفاهی عمران روستایی تاکید شده بود و در نهایت در این برنامه عمران وتوسعه روستایی محدود به بعد فیزیکی عمران ده ها ومنحصر به ایجاد بعضی از تاسیسات شد.
1-4-5 برنامه عمرانی پنجم(1356-1352):
فصل کشاورزی و منابع طبیعی 6/6 درصد از کل اعتبارات برنامه را به خود اختصاص دادند که این میزان بودجه با توجه به جمعیت شاغل در بخش کشاورزی بسیاراندک بود. درمجموع می توان گفت که مقدار قابل توجهی از اعتبارات عمرانی این برنامه صرف اموری شد که افزایش روند جابجایی جمعیت از روستاها به شهرها را در پی داشت وسالهای دهه 1350دوره مهاجرت های شدید روستایی به شمار می آید زیرا دراین دوره از یک سو شاهد افزایش چشم گیر درامد کشوراز محل «فروش نفت» وسرازیر شدن درآمدهای اضافی به بخش های مختلف شهری هستیم که نتیجه آن احداث کارخانه های جدید وافزایش سهم اشتغال در بخش خدمات بود. از سوی دیگر با تشدید عملکرد عوامل جاذبه شهری در اثر ساخت وسازها وفعالیت های عمرانی در شهرهای بزرگ وقوت یافتن عوامل دافعه روستا به دلیل افزایش فشارهای جمعیتی مهاجرت های مذکور سرعت زیادی داشت.هر دو مورد فوق باعث روانه شدن سیل نیروی کار روستایی به شهرها بود.
سهم بودجه عمران ونوسازی روستاها از کل بودجه عمرانی 8/1 درصد بود.
در این برنامه تجهیز نیروی انسانی لازم ومواد مصالح مورد نیاز برای ایجاد راههای روستایی وگسترش شبکه انتقال نیرو به روستاها بسیار مشکل بود.
در سال 1355 صرفه جوئی در مصرف اعتبارات عمرانی آغاز شد ومحروم کردن روستاها آسانتر از همه جا بود.
لذا اغلب طرح های پیش بینی شده به اجرا در نیامد (مرتضوی تبریزی1383)
لذا ذکر این ضرب المثل در اینجا خالی از لطف نیست فقرا آخرین افرادی هستند که استخدام می شوند واولین افرادی هستند که اخراج می شوند( چمبرز ، 1997 )
با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 همراه با تغییر نگرش کلی در سطح کشور برخورد با روستا ومسایل مربوط به ان دچار دگرگونی شد و با توجه به اهداف وماهیت انقلاب جهت گیری قانون اساسی برای رشد واعتلای جامعه انسانی تجدید سازمان وجهت گیری کل نظام در ابعاد مختلف اجتماعی ،فرهنگی ، وعدالت اجتماعی سازمان ها ونهادهای دولتی مختلفی تشکیل شدند که یکی از نهادهای تشکیل شده جهاد سازندگی بود(رکن الدین افتخاری،1370)
جهاد سازندگی بعنوان اصی ترین ارگان عهده دار وظایف دولت در توسعه روستاها ،سرمایه گذاری نسبتا قابل توجهی در زمینه های آموزشی،بهداشتی،کشاورزی وبطور کلی در زمینه ارائه خدمات زیربنایی انجام داده است. یکی از اهداف این گونه فعالیت ها کاهش نرخ مهاجرت روستائیان به شهرها می باشد. لذا در این تحقیق میزان دستیابی با این هدف مورد سنجش قرار خواهد گرفت.
در سال 1379 جهاد سازندگی ووزارت کشاورزی ادغام شدند و وزارتخانه جدید جهاد کشاورزی شکل گرفت.ازآنجا که هم اکنون نیز فعالیت های جهاد کشاورزی مرتبط با محیط های روستایی است و شهرک صنعتی کوثر که توسط اداره عمران جهادسازندگی شکل گرفته توسط اداره جهاد کشاورزی اداره می شود لذا از لفظ جهادکشاورزی بجای جهاد سازندگی در عنوان تحقیق استفاده گردید.
1-5 اهمیت موضوع:
اهمیت بررسی این موضوع از دو جهت قابل تامل وتوجه است.
1)توجه زیادی که پس از انقلاب اسلامی به عمران روستاها داده شده است.
2)مساله مهاجرت روستایی
توسعه اقتصادی تاریخی اروپای غربی و ایالات متحده آمریکا با تغییر مکان نیروی کار از مناطق روستایی به مناطق شهری همراه بود(یعنی مهاجرت از مناطق کشاورزی به مناطق صنعتی)
در فاصله سالهای1940-1820حدود60 میلیون نفر اروپایی به آمریکا مهاجرت کردند(فیلیپ مارتین،1383)
ولی مهاجرت مازاد بر فرصت های شغلی هم نشانه توسعه نیافتگی کشورهای جهان سوم وهم عامل کمک کننده وبه عقب ماندگی این کشورهاست.(تودارو،1942)
مهاجرت های بی رویه در کشورهای جهان سوم اثرات سوئی را در نقاط مهاجر فرست (روستا)ومهاجر پذیر شهر بجا می گذارد.
اثرات منفی مهاجرت بر مبدا عبارتنداز:
1-کاهش نیروی کار در روستاها
2-افزایش دستمزد کارگران روستایی
3-رکود کشاورزی
4-کاهش کیفیت نیروی کار( ازطریق مهاجرت تحصیل کرده ترها)
مهاجرت باعث خروج افرادی از مناطق روستایی میشود که میتوانستند کشاورزی را نوسازی کرده وشیوه های جدید در آن بکار برند
(1975،Addo)
اثرات منفی مهاجرت بر مقصد عبارتند از:
1-افزایش تقاضا برای تسهیلات
2-افزایش قیمت زمین واجاره
3-کاهش دستمزدها از طریق افزایش عرضه نیروی کار
4-حاشیه نشینی
5-بیکاری وکم کاری و ..........
این موارد اهمیت مطالعه مهاجرت های روستایی را آشکار می سازد.
هدف بیشتر راهبردهای توسعه روستایی کند کردن آهنگ مهاجرت روستائیان به شهرهاست. از آنجا که اغلب روستانشینان به دلیل کمبود وشغل ویادرآمد مناسب مهاجرت می کنند، با افزایش فرصت های شغلی کشاورزی و غیرکشاورزی وبالابردن درآمد میتوان انتظار داشت که مهاجرت از نقاط روستایی کاهش یابد.
از گذشته دو راهبرد توسعه روستایی بکار گرفته شده است: یکی سیاست توسعه کشاورزی سرمایه بر و دیگری سیاست توسعه روستایی همبسته (الف)سیاست توسعه کشاورزی
تاپیش از نیمه دهه 1970 بیشتر برنامه های توسعه روستایی همان توسعه کشاورزی سرمایه بر بود. هدف این گونه برنامه ها افزایش تولید به کمک استفاده از تکنولوژی پیشرفته است بدون توجه به جنبه های اشتغال یا برابری. این برنامه ها در کاهش روند مهاجرت روستائیان به شهرها در حد گسترده ای شکست خوردند.یکی از دلایل که تکنولوژی جدید اشتغال اندکی را بوجود می آورد همراهی این برنامه ها با استفاده بیش از حد از روش ماشینی درکشتزارهای بزرگ بوده است. کشتزارهای بزرگ کارگر مزد بگیر استخدام می کنند وهدفشان به دست آوردن حداکثر سود است. این گونه کشتزارها اغلب می توانند بهره وری کار را افزایش دهند ولی به اندازه کشتزارهای کوچک خانوادگی اشتغال ایجاد نکرده وزمین زیادی را مورد استفاده قرارنمی دهند (Ishikawa.1978)
ب)توسعه روستایی همبسته:
این نوع سیاست شامل اصلاحات ارضی عرضه اعتبارات وامکانات فیزیکی وزیر بنایی بکارگیری تکنولوژی کاربر درکشاورزی بهبودبخشیدن به بهداشت وسلامت روستایی افزایش فرصت های شغلی غیرکشاورزی در مناطق روستایی و خط مشی های حمایتی در سطح ملی می شود.
این فعالیت ها تاثیرات مختلفی بر مهاجرت روستائیان دارند. ولی در مجموع می توان گفت این فعالیت ها می تواند فاصله توسعه ای بین شهر وروستا را کم کرده وانگیزه روستائیان را برای مهاجرت کمتر ووابستگی آنان را به روستا و فعالیت های روستایی بیشتر نماید.
دسته بندی | برنامه ریزی شهری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 9988 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 36 |
مهاجرت و حاشیهنشینی دو پدیده به ظاهر متفاوت میباشند که برآیند یک عامل مشترک بوده و نتایج و تبعات مشابهی هم بخصوص برای شهرها بدنبال دارد.
مهاجرت که خود نتیجه ی نابرابریهای مکانی و بیعدالتیهای منطقهای میباشد، به دلیل ویژگیهای خاص مهاجران و علل مهاجرتشان پیامدهای منفی متعددی برای شهرها و روستاها بدنبال دارد که از جمله ی آنها ظهور و گسترش پدیده ی حاشیهنشینی در شهرهای بزرگ میباشد.
حاشیهنشینان به علت فقر شدید و همهجانبه ( اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و…) و اعتراض نسبت به وضع موجود و ابراز وجود در شهرها ، اقدام به فعالیتهایی مینمایند که موجب سلب آسایش شهروندان و امنیت شهرها میگردد.
این موضوع در شهر مشهد از شدت بیشتری برخوردار بوده و مشکلات زیادی را هم ایجاد نموده است. سرقتهای متعدد ، آدمربایی و آدمکشی، قاچاق مواد مخدر ، شرارت ، تجمعات خیابانی و… از جمله ی این معضلات هستند.
آنچه مسلم است بدون توجه به علل مهاجرت روستاییان و سکنه ی شهرهای کوچک به شهر های بزرگی مانند مشهد، مبارزه با معلول و تلاش برای ساماندهی حاشیه نشینی نتایج ملموس و چندانی نخواهد داشت.
مقدمه :
مهاجرت بیرویه به شهرها و گسترش حاشیهنشینی در قرن گذشته و قرن اخیر از معضلات مهم شهرهای بزرگ جهان، بخصوص در کشورهای در حال توسعه میباشد، که پیامدهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی متعددی به دنبال داشته است.
این دو پدیده جمعیتی و شهری اگر در راستای هم قرار گیرند و به هم پیوند بخورند، قطعاً مشکلات و پیامدهای منفی مضاعفی را برای یک جامعه بخصوص شهرهای بزرگ به دنبال خواهند داشت.
از آنجایی که علل حاشیهنشینی رانمیتوان خارج از چارچوب علل مهاجرت ـ بخصوص مهاجرت روستا به شهر ـ بررسی کرد، میبایستی آنها را به طور توأمان مطالعه نمود. چرا که از یک طرف عوامل دافعه (Pushfactors) در روستا موجب تخلیه این واحدهای جمعیتی و مولد میگردد و از طرف دیگر عوامل جاذبه (Pull factors) آنها را به سوی شهرها کشانده و سربار جامعه شهری مینماید.
برای بررسی نقش این فرآیند در مسائل شهری و بخصوص امنیت اجتماعی شهرها لازم است دلایل مهاجرت، تیپ مهاجران و خصوصیات آنها و همچنین وضعیت مناطق حاشیهنشین شهرها و ساکنان آنها مورد توجه قرار گیرند. چرا که بخش اعظم بزهکاری ها، جرم های مشهود و نامشهود و جنایاتی که در این کانونهای جمعیتی اتفاق میافتد و یا ساکنان آنها در سطح جامعه مرتکب میشوند، ناشی از ساختار فیزیکی، فرهنگی، جمعیتی و اقتصادی این نواحی و ساکنان آنها میباشد.
حاشیهنشینان دارای وضعیت اجتماعی و اقتصادی نامناسبی بوده و بندرت جذب ساختارهای مدرن شهری میشوند. برداشتها و روحیات خود آنها، نحوه برخورد و رفتار شهروندان دیگر با آنها، عدم توجه مسئولان سیاسی و خدماتی شهرها به آنها، موجبات ایجاد روحیه ی عصیانورزی و حس انتقام در آنها شده که خود را به صورت رفتارهای نابهنجار و مشکلآفرین بروز میدهد.
بررسی نظریات مربوط به پاتولوژی شهری ( آسیبشناسی شهری ) و اکولوژی جرایم شهری و خشونت ها و ناآرامیهای شهری و انطباق آنها بر حاشیه ی شهر مشهد مبین ارتباط مستقیم بین ویژگیهای مهاجر و حاشیهنشین با بزهکاری و کاهش ضریب امنیتی شهرها میباشد.
مهاجرت:
« مهاجرت جابجایی بین دو واحد جغرافیایی یا به عبارت دیگر ترک یک سرزمین و اسکان در سرزمین دیگر است.»(1)
حرکات مکانی جمعیت یا مهاجرت یعنی « تغییر محل اقامت معمولی از یک نقطه جغرافیایی به نقطه دیگر» (2) که میتوان آن را از نقطه نظرات مختلف تقسیمبندی نمود مانند: فاصله مبدأ تا مقصد، طول مدت اقامت در محل جدید، عبور از مرزها و …
از نظر عبور از مرزها مهاجرت ها یا « بینالمللی » و یا « داخلی » هستند، که هرکدام به نوعی میتواند زمینهساز مشکلاتی در مقصد باشد. در این بین هجوم آوارگان کشورهای مجاور ـ مانند آوارگان افغانی ـ و مهاجرت روستا به شهر در داخل یک کشور مشکلات و تبعات بیشتری دارند.
مهاجرت به عنوان یک پدیده اجتماعی میتواند نشانه ی پویایی و تحول جامعه باشد و موجب ترقی و پیشرفت شود، همانطور که پیرمن عقیده دارد که: « هجرت روستایی نه تنها انحطاطآور نیست بلکه مترقی نیز هست».(3)اما مهاجرت های بیرویه و بدون برنامه که نتیجه ی اجرای سیساست های غلط دولت ها و نابرابریهای شدید مکانی میباشد، اثرات مخربی بر پیکر روستاها و شهرها وارد آورده و فضاهای جغرافیایی را از حرکت و پویایی باز میدارد.(4)
برای هر حرکت که منجر به مهاجرت و در نهایت سبب حاشیهنشینی میشود میتوان عوامل مختلفی را ذکر نمود که در بین آنها دو عامل اساسی « دفعکننده» و « جذبکننده» اهمیت بیشتری دارند. (لوئیسـ1982)
مایکل تودارو تصمیم به مهاجرت از روستا به شهر را تابع دو متغیر اصلی «جذب و دفع» میداند:
1- تفاوت فاحش درآمد شهر و روستا(دافعه)
2- احتمال دستیابی به نوعی اشتغال در شهر(جاذبه)
به نظر تودارو یک روستایی در برابر امکان بیکاری در شهر و یا روستا، بیکاری در شهر را برمیگزیند چرا که چشمانداز آینده شهر روشنتر از روستا میباشد.(5)
صاحبنظران رشتههای مختلف، علت های زیادی را برای این فرایند شوم برشمردهاند که همه ی آنها به نوعی مکمل همدیگر بوده و تنها زوایای ناخوشایند از بینرفتن تدریجی روستاها را به تصویر میکشد. انگیزههای اقتصادی، فرهنگی، روانی و عاطفی، طبیعی، اداری، سیاسی و حکومتی، جهانی و غیره که به برخی اشاره خواهد شد.
نظریات اقتصادی مهاجرت بیشتر بر تفاوت شاخص های اقتصادی مانند سطح درآمد، اشتغال، تفاوتهای مکانی و… تأکید دارند.
از دیدگاه اکولوژیکی و در تحلیل اکولوژیکی ـ جغرافیایی مهاجرت، عوامل اکولوژیکی روستا (آب و خاک و…) و موضع جغرافیایی روستا مؤثر میباشند که حتی بر عوامل اقتصادی هم تأثیر زیادی دارند.(6)
نظریه وابستگی، مهاجرت را امری اجباری میداند که بر اساس عدم توسعه یک محیط نسبت به محیط دیگر و وابستگی بخش غیر سرمایهداری به سرمایهداری بوجود میآید. مهاجرت از یک طرف معلول توسعه ی نابرابر و از طرف دیگر عامل گسترش و تعمیق آن میباشد. این نظریه مهاجرت روستا به شهر را نتیجه ی نابرابری های ساختی و مکانی بین بخشهای جامعه میدانند.(7)
متأسفانه رشد وابسته و ناموزون اقتصاد کشور ایران در دهههای گذشته، در قالب نظام « مرکز ـ پیرامون » و سیاستهای نادرست اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی که متأسفانه تا به امروز هم با تفاوتهایی ادامه دارد، موجب رشد قطبهای شهری به قیمت افول مناطق روستایی شده است. این روند نامعقول منجر به عدم تعادل بین مناطق کشور بخصوص شهرها و روستاها شده است. بروز جنگ و نابسامانی های اوایل پیروزی انقلاب این نابرابری ها را تشدید نموده و موجب جابجایی و انتقال منابع اقتصادی و نیروی انسانی از نواحی محروم به نواحی برخوردار، بصورت مهاجرت های فصلی، کوتاهمدت و دائم شده است.(8)
خروج نیروهای جوان و فعال در گروههای سنی 29ـ20 سال از روستاها در نتیجه ی این روند نابرابر، موجب تشدید عقبماندگی مناطق مهاجرفرست شده است. (9)
مهمترین علل مهاجرت را به طور اختصار میتوان اینگونه بیان نمود :
1- علل اقتصادی :
درآمد کم، اختلاف درآمد بین شهر و روستا، عدم تضمین و ثبات درآمدها، نوسان قیمت محصولات کشاورزی، کمبود زمین، بیکاری و نبود فرصت های شغلی، وجود فرصت های اشتغال بیشتر در شهرها، علاقه به صیانت نفس، سیاست های نادرست اشتغال، مسکن و قیمتگذاری مواد غذایی و….
علاقه به صیانت نفس و حفظ بقاء در سرشت هر موجود زندهای از جمله انسان نهفته است. اگر انسان در شرایطی قرار گرفت که از مایحتاج اولیه محروم ماند، طبیعی است که برای نجات از آن کوشش به خرج میدهد.(10)
در حقیقت آن ها از مرگ به سوی فقر و از فقر به سوی مرگ پناه میبرند.
در مطالعات نگارنده در بخش مرکزی شهرستان بیرجند، 66% مهاجرین روستایی و 75% ساکنان روستاهای مطالعه شده، عوامل اقتصادی را از مهمترین دلایل مهاجرت و ترک روستا برشمردهاند.(11)
2- علل طبیعی :
محدودیتها و مشکلات طبیعی بطور مستقیم یا غیرمستقم موجب دفع جمعیت از روستاها میشود و شاید بتوان به جرأت ادعا نمود، بسیاری از عوامل دیگر بخصوص عوامل اقتصادی مهاجرت، ریشه در عوامل طبیعی دارند.
مخاطراتی از قبیل: سیل، زلزله، بهمن، خشکسالی و محدودیت هایی مانند کمآبی و افت سطح آبهای زیرزمینی، شورشدن آبها، حرکت ماسههای روان، فرسایش خاک، سرمازدگی محصولات و…، که متأسفانه بیشتر این مشکلات طبیعی به دلیل عدم برنامهریزی و مدیریت صحیح منابع و رفتارهای طبیعی مشکلات زیادی را برای روستانشینان ایجاد مینماید، بطوری که پس از هر حادثهای مانند سیل یا زلزله و خشکسالی خانوادههای زیادی به سوی مقصدی نامعلوم و سرنوشتی مجهول در شهرها حرکت میکنند.
3- علل اجتماعی و فرهنگی :
علاقه به تحصیل و بخصوص در سطوح عالی، تحصیل فرزندان، ازدواج، روابط خویشاوندی، جاذبههای فرهنگی و هنری در شهرها، احساس حقارت و سرخوردگی به دلیل روستایی بودن، رشد سریع جمعیت و عدم تناسب آن با فرصتهای شغلی در روستا، برنامههای دولت و نیازهای اداری، تمایل به زندگی بهتر و رفاه بیشتر، خدمت سربازی، کمبود امکانات آموزشی و فرهنگی مانند مدرسه و کتابخانه و … از جمله ی این عوامل هستند.
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 8 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 12 |
مقاله بررسی عوامل مؤثر بر مهاجرت نخبگان در 12 صفحه ورد قابل ویرایش
مقدمه:
باروری، مرگ و میر و مهاجرت از مهم ترین موضوع های جمعیتی هستند که نقش تعیین کننده ای در میزان رشد و ساخت سنی و جنسی ژئوپلیتیک انسانی هر جامعه دارند . در این راستا، پدیده مهاجرت یکی از عوامل اساسی تغییرات در شاخص ها و اولویت های ژئوپلیتیکی جمعیت بوده و در مطالعه های جمعیتی نقش اساسی را ایفا می کند، تاریخ جمعیت جوامع گویای تحرک و جابجایی انسانها از محلی به محل دیگر است که این مسأله از اولین روزهای زندگی بشر در کره خاکی وجود داشته است.
مهاجرت یعنی فرایند رفتن از جایی به جای دیگر برای زندگی کردن و نخبگان یعنی اشخاص و گروههایی که در نتیجه قدرتی که به دست می آورند تاثیر به جای می گذارند که یا به وسیله تصمیماتی که اتخاذ می نمایند یا به وسیله ایده ها، احساسات و هیجاناتی که به وجود می آورند در کنش تاریخی جامعه ای موثر واقع می شوند.
پدیده مهاجرت یا کوچیدن برای اقامت از شهر یا کشوری به شهر یا کشور دیگر یکی از عوامل اساسی تغییرات در شاخص های جمعیت بوده است.
یکی از انواع مهاجرت کوچیدن افراد نخبه و ممتاز و برگزیده از کشور خود به کشور دیگر است.
عواملی که تاثیر گذار بر این مهاجرت هستند فضای سیاسی و فرهنگی مسائل اقتصادی و مالی، نبود مدیریت صحیح در کشور، کمبود امکانات لازم برای فعالیت های سیاسی، فرهنگی و علمی، شرکت ندادن نخبگان در کنفرانسهای بین المللی، علمی و تحقیقاتی در سایر کشورها.
البته نمی توان از نظر دور داشت که مهاجرت یکی از خصوصیات ذاتی انسان است. در تحلیلی به رساله فرار مغزها، اداره کل امور فرهنگی ایران خارج از کشور آمده در پژوهشی که در مورد 61 کشور کمتر توسعه یافته انجام شده بیشترین نرخ مهاجرت مربوط به افراد با تحصیلات عالی بوده است.
تعریف عملیاتی:
مهاجرت نخبگان: یعنی بیرون رفتن مغزها یا متفکران و دانشمندان از یک سرزمین به سرزمین دیگر در حالی که کشور به وجود آنها نیازمند است.
برای انتخاب متغیر مستقل از طریق پرسشنامه اقدام می کنیم و اطلاعات لازم درباره عوامل موثر که همان متغیر مستقل است را جمع آوری می کنیم: از جمله در مورد فضای بسته سیاسی و فرهنگی، مسائل اقتصادی و مالی، مدیریت صحیح امکانات جهت فعالیت های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، علمی.
فرضیه تحقیق:
«عوامل مشخصی بر مهاجرت نخبگان موثر است.»
مثلاً «مسائل اقتصادی بر مهاجرت نخبگان موثر است.»
«روش نمونه گیری»
از روش غیراحتمالی هدفدار استفاده می کنیم و به اساتیدی که در این مورد اطلاعات دارند پرسشنامه می دهیم.
جامعه آماری اساتید دانشگاه
نمونه: 40 نفر از استادان دانشگاه های دولتی و آزاد استان تهران
تحقیق از نوع کاربردی و غیر آزمایشی می باشد.
طرح تحقیق: چون تحقیق از نوع طرحهای پس از وقوع است.
از طرح مطالعه یک مرحله ای استفاده می کنیم.
ابزار اندازه گیری در این تحقیق پرسشنامه می باشد.
از روش توصیفی در تجزیه و تحلیل آماری استفاده می شود.
با تهیه و تنظیم جدول توزیع فراوانی و محاسبه شاخص آماری درصد
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 5 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 9993 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 33 |
مهاجرت ، حاشیهنشینی و امنیت اجتماعی شهرها
چکیده مقاله
مهاجرت و حاشیهنشینی دو پدیده به ظاهر متفاوت میباشند که برآیند یک عامل مشترک بوده و نتایج و تبعات مشابهی هم بخصوص برای شهرها بدنبال دارد.
مهاجرت که خود نتیجه ی نابرابریهای مکانی و بیعدالتیهای منطقهای میباشد، به دلیل ویژگیهای خاص مهاجران و علل مهاجرتشان پیامدهای منفی متعددی برای شهرها و روستاها بدنبال دارد که از جمله ی آنها ظهور و گسترش پدیده ی حاشیهنشینی در شهرهای بزرگ میباشد.
حاشیهنشینان به علت فقر شدید و همهجانبه ( اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و…) و اعتراض نسبت به وضع موجود و ابراز وجود در شهرها ، اقدام به فعالیتهایی مینمایند که موجب سلب آسایش شهروندان و امنیت شهرها میگردد.
این موضوع در شهر مشهد از شدت بیشتری برخوردار بوده و مشکلات زیادی را هم ایجاد نموده است. سرقتهای متعدد ، آدمربایی و آدمکشی، قاچاق مواد مخدر ، شرارت ، تجمعات خیابانی و… از جمله ی این معضلات هستند.
آنچه مسلم است بدون توجه به علل مهاجرت روستاییان و سکنه ی شهرهای کوچک به شهر های بزرگی مانند مشهد، مبارزه با معلول و تلاش برای ساماندهی حاشیه نشینی نتایج ملموس و چندانی نخواهد داشت.
مقدمه :
مهاجرت بیرویه به شهرها و گسترش حاشیهنشینی در قرن گذشته و قرن اخیر از معضلات مهم شهرهای بزرگ جهان، بخصوص در کشورهای در حال توسعه میباشد، که پیامدهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی متعددی به دنبال داشته است.
این دو پدیده جمعیتی و شهری اگر در راستای هم قرار گیرند و به هم پیوند بخورند، قطعاً مشکلات و پیامدهای منفی مضاعفی را برای یک جامعه بخصوص شهرهای بزرگ به دنبال خواهند داشت.
از آنجایی که علل حاشیهنشینی رانمیتوان خارج از چارچوب علل مهاجرت ـ بخصوص مهاجرت روستا به شهر ـ بررسی کرد، میبایستی آنها را به طور توأمان مطالعه نمود. چرا که از یک طرف عوامل دافعه (Pushfactors) در روستا موجب تخلیه این واحدهای جمعیتی و مولد میگردد و از طرف دیگر عوامل جاذبه (Pull factors) آنها را به سوی شهرها کشانده و سربار جامعه شهری مینماید.
برای بررسی نقش این فرآیند در مسائل شهری و بخصوص امنیت اجتماعی شهرها لازم است دلایل مهاجرت، تیپ مهاجران و خصوصیات آنها و همچنین وضعیت مناطق حاشیهنشین شهرها و ساکنان آنها مورد توجه قرار گیرند. چرا که بخش اعظم بزهکاری ها، جرم های مشهود و نامشهود و جنایاتی که در این کانونهای جمعیتی اتفاق میافتد و یا ساکنان آنها در سطح جامعه مرتکب میشوند، ناشی از ساختار فیزیکی، فرهنگی، جمعیتی و اقتصادی این نواحی و ساکنان آنها میباشد.
حاشیهنشینان دارای وضعیت اجتماعی و اقتصادی نامناسبی بوده و بندرت جذب ساختارهای مدرن شهری میشوند. برداشتها و روحیات خود آنها، نحوه برخورد و رفتار شهروندان دیگر با آنها، عدم توجه مسئولان سیاسی و خدماتی شهرها به آنها، موجبات ایجاد روحیه ی عصیانورزی و حس انتقام در آنها شده که خود را به صورت رفتارهای نابهنجار و مشکلآفرین بروز میدهد.
بررسی نظریات مربوط به پاتولوژی شهری ( آسیبشناسی شهری ) و اکولوژی جرایم شهری و خشونت ها و ناآرامیهای شهری و انطباق آنها بر حاشیه ی شهر مشهد مبین ارتباط مستقیم بین ویژگیهای مهاجر و حاشیهنشین با بزهکاری و کاهش ضریب امنیتی شهرها میباشد.
مهاجرت:
« مهاجرت جابجایی بین دو واحد جغرافیایی یا به عبارت دیگر ترک یک سرزمین و اسکان در سرزمین دیگر است.»(1)
حرکات مکانی جمعیت یا مهاجرت یعنی « تغییر محل اقامت معمولی از یک نقطه جغرافیایی به نقطه دیگر» (2) که میتوان آن را از نقطه نظرات مختلف تقسیمبندی نمود مانند: فاصله مبدأ تا مقصد، طول مدت اقامت در محل جدید، عبور از مرزها و …
از نظر عبور از مرزها مهاجرت ها یا « بینالمللی » و یا « داخلی » هستند، که هرکدام به نوعی میتواند زمینهساز مشکلاتی در مقصد باشد. در این بین هجوم آوارگان کشورهای مجاور ـ مانند آوارگان افغانی ـ و مهاجرت روستا به شهر در داخل یک کشور مشکلات و تبعات بیشتری دارند.
مهاجرت به عنوان یک پدیده اجتماعی میتواند نشانه ی پویایی و تحول جامعه باشد و موجب ترقی و پیشرفت شود، همانطور که پیرمن عقیده دارد که: « هجرت روستایی نه تنها انحطاطآور نیست بلکه مترقی نیز هست».(3)اما مهاجرت های بیرویه و بدون برنامه که نتیجه ی اجرای سیساست های غلط دولت ها و نابرابریهای شدید مکانی میباشد، اثرات مخربی بر پیکر روستاها و شهرها وارد آورده و فضاهای جغرافیایی را از حرکت و پویایی باز میدارد.(4)
علل مهاجرت روستا به شهر:
برای هر حرکت که منجر به مهاجرت و در نهایت سبب حاشیهنشینی میشود میتوان عوامل مختلفی را ذکر نمود که در بین آنها دو عامل اساسی « دفعکننده» و « جذبکننده» اهمیت بیشتری دارند. (لوئیسـ1982)
مایکل تودارو تصمیم به مهاجرت از روستا به شهر را تابع دو متغیر اصلی «جذب و دفع» میداند:
1- تفاوت فاحش درآمد شهر و روستا(دافعه)
2- احتمال دستیابی به نوعی اشتغال در شهر(جاذبه)
به نظر تودارو یک روستایی در برابر امکان بیکاری در شهر و یا روستا، بیکاری در شهر را برمیگزیند چرا که چشمانداز آینده شهر روشنتر از روستا میباشد.(5)
صاحبنظران رشتههای مختلف، علت های زیادی را برای این فرایند شوم برشمردهاند که همه ی آنها به نوعی مکمل همدیگر بوده و تنها زوایای ناخوشایند از بینرفتن تدریجی روستاها را به تصویر میکشد. انگیزههای اقتصادی، فرهنگی، روانی و عاطفی، طبیعی، اداری، سیاسی و حکومتی، جهانی و غیره که به برخی اشاره خواهد شد.
نظریات اقتصادی مهاجرت بیشتر بر تفاوت شاخص های اقتصادی مانند سطح درآمد، اشتغال، تفاوتهای مکانی و… تأکید دارند.
از دیدگاه اکولوژیکی و در تحلیل اکولوژیکی ـ جغرافیایی مهاجرت، عوامل اکولوژیکی روستا (آب و خاک و…) و موضع جغرافیایی روستا مؤثر میباشند که حتی بر عوامل اقتصادی هم تأثیر زیادی دارند.(6)
نظریه وابستگی، مهاجرت را امری اجباری میداند که بر اساس عدم توسعه یک محیط نسبت به محیط دیگر و وابستگی بخش غیر سرمایهداری به سرمایهداری بوجود میآید. مهاجرت از یک طرف معلول توسعه ی نابرابر و از طرف دیگر عامل گسترش و تعمیق آن میباشد. این نظریه مهاجرت روستا به شهر را نتیجه ی نابرابری های ساختی و مکانی بین بخشهای جامعه میدانند.(7)
متأسفانه رشد وابسته و ناموزون اقتصاد کشور ایران در دهههای گذشته، در قالب نظام « مرکز ـ پیرامون » و سیاستهای نادرست اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی که متأسفانه تا به امروز هم با تفاوتهایی ادامه دارد، موجب رشد قطبهای شهری به قیمت افول مناطق روستایی شده است. این روند نامعقول منجر به عدم تعادل بین مناطق کشور بخصوص شهرها و روستاها شده است. بروز جنگ و نابسامانی های اوایل پیروزی انقلاب این نابرابری ها را تشدید نموده و موجب جابجایی و انتقال منابع اقتصادی و نیروی انسانی از نواحی محروم به نواحی برخوردار، بصورت مهاجرت های فصلی، کوتاهمدت و دائم شده است.(8)
خروج نیروهای جوان و فعال در گروههای سنی 29ـ20 سال از روستاها در نتیجه ی این روند نابرابر، موجب تشدید عقبماندگی مناطق مهاجرفرست شده است. (9)
مهمترین علل مهاجرت را به طور اختصار میتوان اینگونه بیان نمود :
1- علل اقتصادی :
درآمد کم، اختلاف درآمد بین شهر و روستا، عدم تضمین و ثبات درآمدها، نوسان قیمت محصولات کشاورزی، کمبود زمین، بیکاری و نبود فرصت های شغلی، وجود فرصت های اشتغال بیشتر در شهرها، علاقه به صیانت نفس، سیاست های نادرست اشتغال، مسکن و قیمتگذاری مواد غذایی و….
علاقه به صیانت نفس و حفظ بقاء در سرشت هر موجود زندهای از جمله انسان نهفته است. اگر انسان در شرایطی قرار گرفت که از مایحتاج اولیه محروم ماند، طبیعی است که برای نجات از آن کوشش به خرج میدهد.(10)
در حقیقت آن ها از مرگ به سوی فقر و از فقر به سوی مرگ پناه میبرند.
در مطالعات نگارنده در بخش مرکزی شهرستان بیرجند، 66% مهاجرین روستایی و 75% ساکنان روستاهای مطالعه شده، عوامل اقتصادی را از مهمترین دلایل مهاجرت و ترک روستا برشمردهاند.(11)
2- علل طبیعی :
محدودیتها و مشکلات طبیعی بطور مستقیم یا غیرمستقم موجب دفع جمعیت از روستاها میشود و شاید بتوان به جرأت ادعا نمود، بسیاری از عوامل دیگر بخصوص عوامل اقتصادی مهاجرت، ریشه در عوامل طبیعی دارند.
مخاطراتی از قبیل: سیل، زلزله، بهمن، خشکسالی و محدودیت هایی مانند کمآبی و افت سطح آبهای زیرزمینی، شورشدن آبها، حرکت ماسههای روان، فرسایش خاک، سرمازدگی محصولات و…، که متأسفانه بیشتر این مشکلات طبیعی به دلیل عدم برنامهریزی و مدیریت صحیح منابع و رفتارهای طبیعی مشکلات زیادی را برای روستانشینان ایجاد مینماید، بطوری که پس از هر حادثهای مانند سیل یا زلزله و خشکسالی خانوادههای زیادی به سوی مقصدی نامعلوم و سرنوشتی مجهول در شهرها حرکت میکنند.
3- علل اجتماعی و فرهنگی :
علاقه به تحصیل و بخصوص در سطوح عالی، تحصیل فرزندان، ازدواج، روابط خویشاوندی، جاذبههای فرهنگی و هنری در شهرها، احساس حقارت و سرخوردگی به دلیل روستایی بودن، رشد سریع جمعیت و عدم تناسب آن با فرصتهای شغلی در روستا، برنامههای دولت و نیازهای اداری، تمایل به زندگی بهتر و رفاه بیشتر، خدمت سربازی، کمبود امکانات آموزشی و فرهنگی مانند مدرسه و کتابخانه و … از جمله ی این عوامل هستند.
علاقه به سوادآموزی و ادامه ی تحصیلات توسط نوجوانان روستایی از یک طرف و نبود امکانات تحصیلی کافی در روستاها در مقاطع مختلف تحصیلی از سوی دیگر، خیل عظیمی از دانشآموزان را راهی شهر نموده و آرامآرام جذب شهر و جاذبههای فریبنده و یا واقعی آن مینماید.- مهاجرتی که در بیشتر موارد از سوی والدین آنها هم همراهی میشود ـ و این سرآغاز یک مهاجرت خاموش و بی سر و صدای نسل جوان روستا و سازندگان فردای آن میباشد.
2/56% روستاهای مورد مطالعه در بخش مرکزی بیرجند و 19% مهاجران روستایی تحصیل را علت مهاجرت ذکر کردهاند و بیش از 50% این روستاها فاقد فضاهای آموزشی در مقاطع مختلف بخصوص راهنمایی و دبیرستان بودهاند.(12)
مهاجران روستایی در شهرها
این افراد در شهرها بصورت گروههای متمایز باقی میمانند و اگرچه میکوشند ارزش های شهری را تقلید نمایند ولی به از خود بیگانگی دچار میشوند. شخص مهاجر نه تنها ارزش های شهر را در خود درونی نمیکند بلکه در بسیاری از موارد به دور خودیک دیوار فرهنگی نامرئی میکشد. شکلگیری خرده فرهنگهای مهاجرنشین در شهرها نشانگر عدم انطباق او با محیط جدید است. دوگانگی و داشتن فرهنگ دهقانی و فشارهای ناشی از محدودیت های شهری در آنها حس دشمنی، عداوت و حقارت بوجود میآورد و در برابر جامعه ی شهری به خشونت میایستند. نابسامانی ها، کجروی ها، انحرافات، فسادهای اجتماعی و اخلاقی، سرقتها و… حاصل این روند میباشد. (13) (نگاهی به رفتارهای اجتماعی مردم در برخی مناطق مشهد بخصوص حاشیه شهر گویای این مسئله است).
در حقیقت شهرنشینی صورت گرفته اما بدون آمادگی های فکری، روحی و اقتصادی، که این مسئله تمایلات پنهان و حتی غیرعادی را بتدریج در میان مهاجران از قوه به فعل درمیآورد. شهرنشینی نیازهای فراوانی را برمیانگیزد که برآوردن آنها با توجه به محدود بودن امکانات آنها غیرممکن است.
مهاجران روستایی خصوصیات اجتماعی ـ اقتصادی متفاوتی دارند. برخی با سرمایه و تخصص میتوانند خود را با نظام حاکم بر شهرها تطابق دهند، ولی عده کثیر دیگر بدون سواد و تخصص کافی و مهارت و سرمایه، قادر به جذب در نظام اقتصادی و اجتماعی شهرها نیستند و به حاشیه ها( حاشیه های اقتصادی، فرهنگی و فیزیکی) رانده میشوند و موجب افتراق اجتماعیـاقتصادی در شهرها میشوند که این شکاف در الگوهای اکولوژیکی و فیزیکی شهرها به خوبی و به وضوح منعکس میباشد.
دسته ی اول در مرکز نظام اقتصادی ـ اجتماعی قرار گرفته و شغل و جایگاهی یافتهاند و در نقاط مناسب ساکن میشوند و گروه دوم که در حاشیه ی اقتصادی و اجتماعی شهر هستند از لحاظ فضایی هم در حاشیه ی فیزیکی شهرها قرار میگیرند و به طور کامل به حاشیه رانده میشوند.
ارتباط تنگاتنگ مهاجرت با حاشیهنشینی و تأثیر شدید مهاجرت بر الگوهای رفتاری شهرها از همین جا مشخص میشود. ضعف و ناتوانی پدر در حکمرانی خانواده، تضادهای ارزشی میان اعضای خانواده، ایجاد ارزشهای جدید، از بین رفتن کنترل اجتماعی روستا، آشنایی جوانان و نوجوانان با مظاهر و لوازم فساد و انحراف، شیادان و باندهای تبهکاری که در کمین افراد بیکار و سرگردان نشستهاند و دهها عامل دیگر حاشیهنشینان شهری امروز و مهاجران روستایی دیروز را بسوی انحطاط سوق میدهد و بر دامنه ی نابسامانی های اجتماعی میافزاید.(14)
نگارنده در بازدیدی که از حاشیه ی شهر مشهد به همراه دبیران جغرافیای ناحیه ی یک مشهد داشتیم، در مصاحبه با افراد متعدد این رهاشدگی از قیود و کنترل های شدید اجتماعی روستا را به وضوح در صحبت ها و رفتارهای ساکنان آن مناطق مشاهده نمودیم.
ارتباط زیاد مهاجرت با حاشیهنشینی ایجاب مینماید که هرگونه طرح و برنامه، یا مطالعهای در ساختار مناطق حاشیهای ، بر مطالعه ی علل مهاجرت ها و تیپ مهاجران تکیه نماید و صد البته که ساماندهی حاشیهنشینی امکانپذیر نخواهد بود جز با حذف و یا لااقل کمرنگ نمودن علت های گریز جمعیت از روستاها.