دسته بندی | زبان های خارجی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 149 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 242 |
چکیده
در پژوهش حاضر که به بررسی رابطه بین موسیقی و دقت در دانشجویان دختر دوره کارشناسی دانشگاه تهران مرکز رشته روان شناسی شهر تهران در سال تحصیلی 1387 پرداخته شد ، جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی روان شناسی دانشگاه تهران مرکزی در سال تحصیلی 88 – 1387 می باشد که از این گروه تعداد 50 نفر بعنوان نمونه آماری با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند که برای 25 نفر از این گروه موسیقی اجرا شده و برای 25 نفر اجرا نشده است و روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی است .
ابزار مورد استفاده آزمون تولوز پیه رون می باشد که با استفاده از روشهای آماری به بررسی داده ها پرداخته ، در نهایت نتایج ذیل استخراج شده است :
بین دو گروه آزمودنی آزمایش و گواه از نظر میزان دقت تفاوت معناداری وجود ندارد بنابراین می توان نتیجه گرفت شنیدن موسیقی آرام بخش بدلیل عدم کنترل عوامل مزاحم و .......... نتوانسته بر افزایش دقت آزمودنی تأثیر داشته باشد .
مقدمه
برای مواجهه شدن با سوالات بی شمار این جهان درهایی از رنج های بی شمارش راهی جز رشد هوشیارانه ای برای پیمودن نیست . این هوشیاری ، آن نوع هوشیاری است که از خلال رویا شدن حس زیبا شناسی و ادراک آن حاصل می شود و تداوم می یابد .
این هوشیاری روح شناخت زیبائی های این جهان را در زبان موسیقی ، زبان رقص ( ریتم حرکت) و زبان شعر که به بیانی مهربان ترین و شاید عاشقانه ترین پیام های خلقت می باشند ، بازشناسی می کند و آنها را بعنوان فرزندان هنر به قالب هویت می کشاند و پیام آنها را به زبان رنگ – شکل – طراحی – نقاشی و نور و .......... تفسیر نموده و با نهادو درون انسان و هستی پیوند می دهد و معنا می کند ( کنگره هنر درمانی ، 1385 )
هنر این چشمه زاینده که آب حیات از آن می جوشد ، دارای ارزش جاودانگی و بخشیدن حیات ابدی است . هر کس بخواهد حیات جاودانه بیابد باید در آن وارد شود و شستشو کند . تمام کائنات و عالم خلقت غرق در دریای هنرند و با صدا و رقص و حرکت ، سجود خود را در برابر سازندة خود بجا آورده و نماز می گذارند .
موسیقی
موسیقی نیازی فیزیولوژیک ، ذهنی ، احساسی ، اجتماعی ، فرهنگی در زندگی انسان است و از این طریق نیازهای ریشه ای گسترده در تار و پود زندگی بشر پیدا کرده است .
موسیقی رابطه زیستی و فیزیولوژیک با مغز آدمی دارد . ریتم ، محرک بیولوژیک و ملودی لذّت خوشی و خیال انگیزی است . به این دلیل کوچکترین کنش ریتمیک و نوای موزون روح و جسم را بر می انگیزد .
از آغاز نوزادی بدون آن که آموزشی در کار باشد توجه به ریتم وملودی وجود و مغز به هماهنگی ، نظم و سازماندهی اصرار و گرایش دارد و موسیقی جلوه و تشابهی از این هماهنگی است .
موسیقی نیازی شناختی است . با توجه به موسیقی دنیایی از زیبائی ها ، رمز و راز صوت ها ، هماهنگی ها و وحدت اجزا و ارضای خیال انگیزی ها گشوده می شود و ذهن از ورود به تصورهای تازه ،الهام و خلق افکار جدید لذّت می برد . اندیشه ها و افکاری که در ذات دانش موسیقی وجود دارد وبا کنجکاوی بشر اندکی از آن کشف شده و دانش گسترده موسیقی امروزی را بوجود آورده است .
از سوی دیگر موسیقی با عناصر ذهنی مانند تخیّل ، حافظه ، تداعی ، الهام و ........ درآمیخته که در نتیجة آن مقوله ای شناختی بوجود آورده است.
امّا موسیقی بیش از هر چیزی نیازی عاطفی و احساسی است . موسیقی سیستم عواطف مغز را به سرعت تحریک می کند و به تحریک احساسی و فرافکنی حالت های درونی و هم حسی منجر می شود و از همه مهم تر احساس ها را وسعت می بخشد .
هم چنین موسیقی نیازی اجتماعی است و همبستگی در ذات مطبوع آن وجود دارد . هر جا موسیقی جاری است گروهی در کنار هم جمع اند زیرا موسیقی به راحتی می تواند احساس ها و بیان مشترکی را در جمع بوجود آورد و نیروی عمومی را بر انگیزد . موسیقی نیروی همدلی است ، از آن می توان در تفاهم اجتماعی و سلیقة ملّی بهره جست .
هم چنین موسیقی زبان احساسی تاریخ و فرهنگ ، آیین ها و مراسم بشری است به خصوص آن گاه که کلام و نوشتار ناتوان بوده اند . در طول تاریخ موسیقی وسیله ارتباط و بیان نیاز و القای خواست ها بوده است . موسیقی از احساس برخاسته و با آن شکل و تحول یافته است . موسیقی هر ملتی معرف روحسه و سیر عاطفی و حالت روحی آن است . از این رو با شناخت موسیقی اقوام به روش ها و نگرشهای عاطفی و رفتاری آنها پی برد و رفتارهای احساسی آنها را پیش بینی کرد .
ریتم ها ، ملودی ها ، فواصل فیزیکی و گردشهای آهنگین موسیقی هر منطقه ای بر اساس طبیعت ، گنجایش ظرفیت عاطفی و نگرشهای حسی و حرکتی مردم آن شکل گرفته است .« زاده محمدی ، 1380 »
زمانی موسیقی در دست طبیبان نخستین برای تسخیر امراض و اشباح مزاحم و خروج آنها در هیجان ضرباهنگ و حرکات و آواهای موزون شفابخش بود و روزگاری دیگر در اندیشه یونانیان برای تنظیم هارمونی عناصر بدن به کار رفت و امروز در برداشتی علمی و کاربردی برای ایجاد نیروی زندگی ، سلامت و توانایی در مراکز گوناگون پزشکی ، روان پزشکی و زندگی روزمره مردم حضور یافته است .
امروز دیگر همه افراد از کوچک تا بزرگ ، آرام و بی قرار ، بیمار و سالم ، از فرد رنجور و مضطرب تا افسرده و ...... از قوای آرام بخش و دلنشین موسیقی بهره می برند . (اشمیت تپرز ، ترجم زاده محمدی ، 1380 )
تم های آرام بخش ملایم یکنواخت و ریتم آن آرام است . این تم حالت عاطفی خاصی ندارد بعبارت دیگر شور و حالی بوجود نمی آورد و یا کسی را تحریک نمی کند و در خود فرو نمی برد ممکن است یک ملودی حالت دار مانند ملودی خرین ، فرد افسرده ای را آرامش دهد امّا این آرامش ناشی از ساختار ملودی نیست بلکه ناشی از شرایط زمان و احساس شنونده است . در واقع این ملودی آرام بخش مقطعی و مشروط است .
مهم ترین خصیصه ملودی آرام بخش این است که هیچ احساس و هیجان خاصی را القا نمی کند . ریتم وگردش های ملودیک آرام و یکنواخت آن در فواصل بزرگ کمک می کند تا از سرعت و فشار خیالات و هیجان ها و خستگی ها بکاهد و با آهسته کردن احساس و هیجان در گردشها و فواصل مطبوع وبزرگ حالتی آرام و خوشایند و بدون هیجان و غلبه احساسی ایجاد کند ( زاده محمدی ، 1381 )
بیان مسئله
موسیقی یکی از ابزارهای تربیتی اثر گذار زندگی معاصر است و هر کس ناگزیر به شکلی از آن استفاده می کند . پس فهم آن نیز جزء آموزش فکری مردم و از جمله وظایف آموزش و پرورش هر کشوری است . بی شک موسیقی موهبت و پرتویی الهی است و ضرورت وجود و استفاده از آن در تقدیر بشر و برنامه ریزی یزدانی قرار دارد و نیازی زیستی و سرشتی قوی پیشتوانه آن است که این گونه در زوایای گوناگون زندگی بشر از آموزش و تربیت و یادگیری تا نیایش و درمان و سرگرمی او نفوذ پیدا کرده است . موسیقی هم چون امواج دریا سراسر انرژی ، کشش وعلاقه ، دوستی ، محبت و جذابیت است . این انرژی و کشش وقتی از حد خود بگذرد امواج خروشان و طوفانی می شود که پریشان کننده است وانسان بدون قایق اندیشه در این دریای مواج ادوار خود گسسته ، خواهد شد .
موسیقی مانند یک زبان مطالعه و به دلیل همگانی بودن و نیاز عمومی به آن در واقع نوعی زبان مادری و درونی بشر است . زبانی که هر روز به صورت های مختلف ، کلمه ها ، و مفاهیم آن را می شنویم و حس می کنیم . شایسته آن است که قواعد ، اجزاء ، ترکیب و ارکان این زبان رایج را بشناسیم و با فهم و درایت به دنیای زیبا ، تصور و الهام های آن وارد شویم و زیبایی ، تجربه های عرفانی و الهامی وسیر روحی آن ها را احساس کنیم به همین دلیل فراگیری ارکان و اصول موسیقی جزء اهداف و برنامه های عالی آموزش و پرورش در تمامی مقاطع کشورهای پیشرفته جهان است و از نیازهای انسانی به شمار می رود .
موسیقی درمانی به مفهوم عالی و تجربی آن با گذر از تاریخ کهن و افسانه ای ، سرانجام با کوله باری از دانش و تجربه بعنوان رشته ای علمی و دانشگاهی به ثمر نشست و نیروی سیال و سحر انگیز موسیقی همگام با دانش پزشکی و روان شناسی به زندگی بشر نشاط ، سلامت و انرژی بیشتری بخشید .
موسیقی درمانی راه و روش استفاده از موسیقی برای ایجاد آرامش ، خوشی ، سلامت و توانایی فردی و اجتماعی است .
جامعه ایرانی علاقه مند و نیازمند موسیقی است . موسیقی بخشی از فضا ، مکان ، تاریخ و احساس اوست . در طول تاریخ ، روحیه ایرانی به هنر سرزنده و سازگار بوده است . تاریخ ایران بیش از هر صنعت دیگری با جلوه های هنر نمایان است . روحیه عاطفی حالت های شیدائی و ظرافت های احساسی و الهامی خمیر مایه خلاقیت های تاریخی هنر است . هنری که عشق ورزیدن ، وحدت و دلدادگی های متعالی اساس آن است .« زاده محمدی ، 1380 »
به عبارت دیگر جامعه ایران نیازمند ارتقای درک علمی از موسیقی و ترمیم فرهنگ شنوایی موسیقایی است تا از گردونه محدود احساسی خارج و بر فضای گسترده و فکورانه آن نظر پیدا کند و موسیقی را بفهمد و بخوبی در اختیار گیرد .
موسیقی درمانی یکی از جلوه های کاربردی موسیقی در زندگی عموم است . آشنایی با این رشته نیز می تواند استنبا و انتظار عموم از موسیقی را ارتقا بخشد و ذهن را بسوی کاربرد گسترده آن وارد سازد . « زاده محمدی ، 1380 »
پژوهش های متعددی تأثیر موسیقی را بر علایم حیاتی و هورمونهای بیماران جسمی از جمله جراحی ارتوپدی ، بی هوشی و دندان پزشکی نشان می دهد .
در تحقیقی جامع ، اسپینتج و دورو ( 1985 ) اثر موسیقی ضد اضطرابی ( آرام بخش ) بر ضربان نبض ، فشار سرخرگی خون ، سطح ترشح هورمون رشد ( GH ) ،سطح ترشح ACTH و سطح ترشح پرولاکتین در پلاسمای خون بررسی شد . 50 بیمار جراحی دندان ، با عنوان گروه آزمایش در هنگام درمان، موسیقی آرام بخشی شنیدند و در مقابل گروه موسیقی دریافت نکردند .
این اختلال ( ADD ) و هم چنین اختلال فقدان توجه در افراد بیقرار و ناآرام و بیش فعال ( ADHD ) در حدود 10 تا 15 درصد مردان جوان آمریکایی را مبتلا ساخته است و ویژگی های آن بیقراری و عدم توانایی در تمرکز ، تغییر ناگهانی خلقیات و مشکل ایجاد ارتباط است . در مطالعه نوزده کودک هفت تا هفده ساله ، که مبتلا به اختلالات فوق بوده اند ، محققین موسیقی موزارت را سه بار در هفته پخش می کردند .
موسیقی مورد مطالعه ، Disk بود که 100 نفر شاهکار موسیقی نامیده می شد و شامل مولف کنگ ، آمادئوس موزرات ،کنسرت پیانوی شماره 21 ، عروسی نیگارو ، کنسرت فلوت شمارة 3 از دون جیروانی و سایر کنسرتوها و سوناتها بودند . محققان گزارش دادند که افرادی که به این مجموعه گوش می کردند ، از میزان امواج تتای مغزی آنان کاسته شد واین امواج با آهنگ موسیقی کاملاً انطباق یافتند و از کنترل خلقیات و تمرکز بیشتری بهره مند شده . مهارتهای اجتماعی آنان رشد یافت . در میان افراد مورد آزمایش این توانایی را تا شش ماه پس از آزمایش حفظ کنند . بدون آن که تحت آموزش جدیدی قرار گیرند . « کمپ بل ، ترجمه شیخ جوادی ، 1380 »
تحقیقاتی که توسط کولن در سال 1992 در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان سنت جرج لندن صورت گرفته نشان می دهد که موسیقی به میزان قابل توجهی در تسکین و تقلیل وضعیت بحرانی بیماران که در بخش آی – سی – یو بستری بوده اند تأثیر داشته است زیرا ثابت شده که سیستم اعصاب انسان به محرک های موزیکال پاسخ مثبت می دهد و عملاً موسیقی در تغییر حالت بیماران مؤثر می باشد .« تد ، اندروز ، ترجمه عمرانی ، 1380 »
پژوهش هایی که روی دو گروه بیمار که مورد عمل جراحی قرار گرفته بودند انجام شده ، تأثیر موسیقی را نشان می دهد ، روی دسته اول بیماران از موسیقی استفاده نشد ولی برای گروه دیگر اقدام به پخش موسیقی گردید . کاهش فشار خون و ضربان قلب برای گروهی که از موسیقی استفاده کرده بودند کاملاً مشهود بود ؛ آزمایش ها نشان داده که موسیقی بیشترین اثر را در ایجاد رابطه مثبت و مؤثر بین بیمار و پزشک و پرستار و اطرافیان بیمار دارد .
در چند دهه اخیر موسیقی درمانی جزو رشته های دانشگاهی شده و عامل اصلی این امر رشد مستمر حجم پژوهش در زمینة موسیقی و کاربردش در پزشکی و روان پزشکی است . صرف کمی وقت در کتابخانه عمومی منتج به یافتن حجم عظیمی از اطلاعات ارزشمند خواهد شد .
از دهه 1950 چندین مؤسسه شروع به گردآوری ، سازماندهی و معرفی انبوهی از پژوهشهای مربوط به موسیقی درمانی کرده اند . دو مؤسسه ملی موسیقی درمانی و انجمن آمریکایی موسیقی درمانی از معروفترین آنها می باشند .
بگی ( 1996 ) در تحقیقی نشان داد که موسیقی سبب نوسازی سیرهای عصبی و تقویت چرخه های نوروتراسیمتری بین نورونی می گردد . حتی گوش دادن به موسیقی نیز می تواند تمرینی برای مغز در زمینة افزایش تمرکز و قدرت تفکر است . « به نقل از حسینی تنکابنی ، 1382 »
سوس ( 2001 ) می گوید که دانش آموزان با ناتوانی یادگیری به سختی می توانند برای مدت طولانی تمرکز داشته باشند . هم چنین احتمال بیشتری وجود دارد که حقایق یادگیری را به عنوان کوشش موقتی برای خوشایند معلم یا جهت گذراندن امتحان یاد می گیرند . تحقیقات اخیر نشان می دهد که ناتوانی یادگیری بعلت واحدی بوجود نمی آید بلکه مشکل در یکپارچگی اطلاعات از مناطق مختلف مغز با یکدیگر است .
از آنجایی که بیشتر حافظة فعال در لب فرونتال جای دارد ، منطقه ای است که تمرکز اتفاق می افتد . لب فرونتال به آرامی تا بزرگسالی رشد می کند وقتی سیناپس ها تغییرات شیمیایی و فیزیکی داشته باشند یادگیری صورت می گیرد. زیرا اثر یک نورون دیگر اتفاق می افتد مثلاً یک مجموعه نورون یادگیری را به سوی هم شلیک می کنند . تکرار شلیک ها موفقیت آن را سهل تر می نماید و بالاخره به صورت اتوماتیک و خودکار تحت شرایط معین در می آید و بنابراین حافظه شکل می گیرد . یادگیری فرآیندی است که در آن دانش جدید و مهارتها کسب می شود در حافظه فرآیندی است که فرد مکانیزم عصبی با انواع مختلف یادگیری در زمنیة ارتباط بین یادگیری اطلاعات جدید ، حافظه و تغییرات مغزی در ساختار مغز خبر می دهد و همانطور که ماهیچه با تمرین قوی تر می شود و مغز نیز با استفاده تقویت می شود .
در تحقیق دیگر اثر موسیقی ضد اضطرابی ( آرام بخش ) بر میزان کورتیزول ، نوروآدرنالین در پلاسمای خون بیماران عمل جراحی ( با نوع بی هوشی نخاعی ) اندازه گیری شد .
در این آزمایش 30 بیمار در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل شدند . گروه آزمایش موسیقی آرام بخش شنیدند و گروه کنترل موسیقی دریافت نکردند و در نتیجه تأثیر موسیقی آرام بخش را در کاهش ترشح کورتیزول و نورآدرنالین گروه آزمایش در یک ساعت بعد از عمل و در طول دوران بهبودی ( بعد از عمل ) نشان می دهد .
در تحقیقی دیگر ، مربوط به تأثیر موسیقی ضد اضطرابی بر سطح ترشح ACTH ، آندورفین پی پلاسمای بیماران زایمان در طول 24 ساعت بود . آزمایش با دو گروه 100 نفری از زنان ( گروه آزمایش و کنترل ) انجام گرفت . گروهی موسیقی شنیدند و گروهی کنترل موسیقی دریافت نکردند . موسیقی درد زایمان بیماران را به طور بارزی کاهش داد .
وی پل و گلین ( 1992 ) در مطالعه ای تأثیر موسیقی آرام بخش و محرک را روی آستانه های درد ، پوست ، ضربان قلب و فشار خون 10 زن داوطلب بررسی کردند . در نتیجه موسیقی آرام بخش بر افزایش آستانه درد و پوست اثر نداشت ولی موسیقی محرک هر دو آستانه درد و پوستی را افزایش داد .
« به نقل از زاده محمدی ، 1385 )
در پژوهشی تأثیر موسیقی آرام بخش و محرک را بر واکنش های الکتریکی پوست ، اتساع مردمک چشم و تنویس ماهیچه های افراد معمولی و بیماران روانی بررسی کرده اند . نتیجة این تحقیق نشان داد که موسیقی محرک اتساع مردمک چشم و واکنش های الکتریکی پوست را افزایش می دهد و در عوض موسیقی آرام بخش مردمک چشم را منقبض و تنوس ماهیچه ها را کم می کند .
استیل من ( 1991 ) تأثیر تن آرامی توأم با ضرب آهنگ را قبل و بعد از عمل جراحی بررسی کرد . نتیجه گرفت که موسیقی درمانی بعنوان روشی حمایتی می تواند اضطراب قبل و ناراحتی بعد از عمل جراحی را کاهش دهد .
بنابراین شنیدن موسیقی ضد اضطرابی ( آرام بخش ) می تواند در رسیدن به تمرکز مناسب باشد در صورتی که تم مناسبی را انتخاب کرده باشیم .
موسیقی بیش از هر چیزی نیازی عاطفی و احساسی است و موسیقی سیستم عواطف ( لیمبیک ) مغز را به سرعت تحریک می کند و به تحریک احساس و فرافکنی حالت های درونی و هم حسی را منجر می شود و در بسیاری از مواقع که کلام و بیان پاسخگو نیست ، می تواند موجب همدردی و هم حسی شود و از همه مهم تر احساس ها را وسعت می بخشد . البته موسیقی تنها عاطفه را به توجه وخلسه نمی برد ، بلکه فکر را نیز به تمرکز می رساند .
موسیقی برای رسیدن به تمرکز بسیار مناسب است ، زیرا که دارای انرژی است و جریان دارد ، البته لازمه اش این است که تم های مناسب موسیقی را بدانیم و مناسب ترین آنرا انتخاب کنیم .
مانند موسیقی آرام بخش ، مهم ترین خصیصة ملودی آرام بخش این است که هیچ احساس و هیجان خاصی را القا نمی کند . ریتم و گردش های ملودیک آرام و یکنواخت آن در فواصل بزرگ کمک می کند تا از سرعت و فشار خیالات و هیجانها و خستگی ها بکاهد و با آهسته کردن احساس و هیجان در گردش ها و فواصل مطبوع و بزرگ حالتی آرام و خوشایند و بدون هیجان و غلبه احساس ایجاد کند .
هم چنین موسیقی آرام بخش تغییرات فیزیولوژیک آنچنانی ایجاد نمی کند و خاطره ای را تداعی نمی کند ، ضد اضطراب است و برای تمرکز مناسب است.
تمرکز می تواند به کلمه ، شیء ، صوت و یا سکوت و یا تکرار کلمه باشد . این تکرار سبب تمرکز می شود و مغز به حالت بی حسی می رسد . تمرکز بر شی ممکن است یک شمع ، نقطه ای نورانی یا رنگی ، چشم و بدن ......... باشد . تمرکز به صوت که می تواند یک ریتم ، یک موسیقی یا صوتی بی معنا باشد . سکوت مهم ترین اینهاست . اگر از سکوت به سکوت برسیم ، اگر چه دشوارترین مسیر است امّا واقعی ترین آنهاست .
در تمرکز می خواهیم به یگانگی برسیم ولی چون خاطرات نمی گذارد بهتر است که با ابزار به تمرکز برسیم . در واقع موسیقی برای رسیدن به تمرکز ابزار مناسبی است .
حال سؤال پژوهش در این جا این است « آیا بین موسیقی آرام بخش و میزان تمرکز همبستگی معنادار وجود دارد ؟
هر موسیقی آرام بخش نیست و ذهن را آرام نمی کند . آهنگ های بسیاری وجود دارند که ذهن را پریشان و روح را خموده و یا هیجان زده و بیقرار می کنند . موسیقی آرام بخش دارای خیال انگیز مثبت ، ضرباهنگی ملایم و ارکستراسیون شفاف در فواصل مطبوع است که احساس را در فضایی یکنواخت قرار می دهد .
ملودی های کلاسیک و پاپ انتخاب شده با ایجاد فضایی مطبوع و خیال انگیز ، ذهن شنونده ، را در جریانی ملایم و زیبا متوجه سیر آهنگ خود می کند و بدون آنکه هیجانی بوجود آورد از فشار و تنش های روحی می کاهد .
قطعات کلاسیک انتخاب شده مانند کنسرتو موتسارت و باله چایکوفسکی ذهن را در گردش ملایم و زیبای ملودی ها محصور و دل را یکپارچه و اضطراب و استرس را در سطح گسترده ای رها می کند و از فشار آن می کاهد.
معمولاً انکار پراکنده متعددی به ذهن می آید که طبیعی است . بدون ناراحتی ، فکر خود را بپذیرد و آن را یکبار مرور کنید و مجدداً به ملودی آرام بخش گوش کنید و سیر روحی را دنبال کنید . با شنیدن متمرکز و حفظ ملودی های موسیقی ، ذهن مطبوعی بوجود می آید . وقتی ذهن با احساسات زیبای ملودی ها خو می گرفت افکار منفی کم می شود .
گاستن ( 1968 ) یکی از پایه گذاران اولیه موسیقی درمانی به این واقعیت تأکید می کند که موسیقی یک رفتار انسانی است : « نه فقط برای اینکه انسان آن را خلق می کند بلکه برای این که بستگی و ارتباط خود را با آن می آفریند ........ موسیقی رفتاری ضروری و ذاتی انسان است . تأثیر آن بر حالات و رفتار انسان از هزاران سال پیش مطرح بوده است » . توماس ( 1974 ) محقق و پزشک معاصر که همانند گاستن می اندیشد و می نویسد : « نیاز به ساختن موسیقی و گوش دادن به آن اظهار همگانی افراد بشر است .......... مانند صحبت کردن یا وجه غالبی از بیولوژی انسان » مردم شناسان و موزیک شناسان اقوام اظهار داشتند که موسیقی در همة فرهنگ ها ، هم قبایل ابتدایی و هم اجتماعات متمدن وجود دارد .
موسیقی تأثیر معین جسمی و خصوصیات قابل تعریف علمی دارد که به عنوان روش درمانی فواید مشخصی دارد . دو ویژگی از این خاصیتها که دو رکن اصلی موسیقی به حساب می آیند ریتم و صدا هستند .
اهمیت و ضرورت پژوهش
موسیقی واقعیتی سازمان یافته است . رویدادی واقعی که در زمان اتفاق می افتد و توجه به لحظة فرد را طلب می کند . در موسیقی خصوصیات ذاتی معینی وجود دارد که موجب طلب ، اجاره ، تحریک و برانگیختن رفتارهای خاصی می شود . حتی گوش دادن به موسیقی می تواند تمرینی برای مغز در زمینة افزایش تمرکز و قدرت تفکر باشد . نظم و ساختار موجود در موسیقی ، خصوصاً در ریتم آن می تواند در تشکل درک شخصی از جهان کمک کند .
موسیقی نوعی محرک احساسی قوی و تجربه ای چند حسی است . موسیقی شامل اصواتی است که شنیده می شود ( تحریک شنوایی ) و ارتعاشاتی که می تواند احساس شود ( محرک لمسی ) و اجراهای زندة آن تحریک بینایی را به وجود می آورد . ریتم ها و ملودیهای انتخابی می تواند با ایجاد تأثیرات مطبوع به حفظ توجه اشخاص کمک کند و از طریق تجربیات سازمان یافتة موزیکال تقویت آن را سهل تر کند .
هدف تحقیق
هدف از این پژوهش این است که آیا موسیقی آرام بخش می تواند در تمرکز دانشجویان تأثیر گذار باشد و با توجه به این که تم های آرام بخش موسیقی است و خیز زیادی ندارد و هیجانی ایجاد نمی کند و ریتمی ملایم و پیوسته دارد ، می توان به تأثیر آن بر روی تمرکز دانشجویان پی برد . از آنجا که آرام بخش بودن یا نبودن موسیقی می تواند تأثیر متفاوتی در تمرکز دانشجویان بگذارد ، با پی بردن به آن می توان به دانشجویان خدمات ویژه ای ارائه داد .
سؤال پژوهش
آیا گوش دادن به موسیقی می تواند بر میزان دقت دانشجویان مؤثر باشد؟
فرضیه پژوهش
گوش دادن به موسیقی بر میزان دقت دانشجویان اثر می گذارد .
تعاریف مفهومی :
1 – موسیقی :
نیازی فیزیولوژیک ، ذهنی ، احساسی ، اجتماعی و فرهنگی در زندگی انسان است و از طریق این نیازها ریشه ای گسترده در تار و پود زندگی بشر پیدا کرده است . موسیقی رابطه زیستی و فیزیولوژیک با مغز آدمی دارد . ( زاده محمدی ، 1380 )
2 – دقت و تمرکز :
باریکی و نازکی – باریک بینی و نازک اندیشی – توجه کامل – تمرکز فکر به یک موضوع
تعاریف عملیاتی
موسیقی :
در این تحقیق از قطعه رقص گلها از باله دریاچه توچایکوفسکی استفاده شده است .
2 – دقت :
با استفاده از آزمون دقت تولوز – پیه رون می توان میزان دقت آزمودنی ها را سنجید .
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 22 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 24 |
فهرست مطالب:
1- مقدمه
2- بیان مسأله
3- بیان اهداف
5- مطالعه پیشینه
6- گفتگو با یک موسیقیدان
7- تعریف مفاهیم اساسی موسیقی
8- تعریف سبکهای موسیقی
9- ابزار جمع آوری اطلاعات
10- روش تحقیق
11- معرفی جامعه
12- معرفی نمونه
13- تعاریف عملیاتی
14- جدول زمانبندی و بودجه بندی
15- فهرست منابع
موسیقی یکی از هدفهای زیباست که از ابتدای خلقت در نهاد طبیعت مستور بوده . آهنگ مرغان خوش نوا، وزش باد و حرکت برگ درختان، لغزش آب جویباران و ریزش آبشارها موسیقی ابتدائی بشر و اولین آموزگار انسان در آموختن این هنر بوده است.
موسیقی زبانی است که انسان به یاری آن می تواند کما بیش آنچه رادر ضمیر مکنون و مکتوم خویش دارد به میان آورد.
از سوی دیگر موسیقی وسیله ای است که یک موسیقیدان ( خلاق موسیقی ) بسته به احساس، دانسته های عمومی، جهان بینی و انسانیت خویش از آنچه که نزد استادان خود فرا گرفته و خود نیز آنها را به تجربة عملی گذارده، بهره گرفته و مکنونات قلبی، آرزوهای نهفته فردی و یا سرکوب شدة اجتماعی را باز آفریند.
اینک بی مناسبت نیست اندکی هم از تأثیر صنعت موسیقی گفته شود.
بعضی از هنرمندان خواسته اند هنرهای زیبا را با هم مقایسه کنند و شدت تأثیر یکی را بر دیگری بیان نمایند ( خصوصاً در تأثیر شعر و موسیقی و اهمیت یکی بر دیگری سخنها گفته اند ولی انگار تأثیر موسیقی در عموم بیش از شعر است و اگر شعر با موسیقی توأم شود و اثرش به مراتب بیش از موسیقی تنها و شعر بی آهنگ است.
توجه خاص جوانان ایرانی به موسیقی و شنیدن آهنگهای بی محتوا که متأسفانه بیشترین بخش موسیقی رادیوئی و تلویزیونی ما را تشکیل می دهند از طرفی و فراهم نمودن وسایل و موجباتی که بتوان موسیقی حقیقی را به گوش مردم رسانید از طرف دیگر مرا بر آن داشت که وضع این هنر را با روشی که دانشته و تغییراتی که به ندرت در آن راه یافته مورد تحقیق و بررسی قرار داده و نتایج آن را در اختیار خوانندگان علاقه مند به این هنر قرار دهم.
امروزه یکی از مهمترین یکی از مؤثرترین عوامل تفریحی و سرگرم کننده برای جوانان ایرانی گوش دادن به موسیقی است. گرایشات مختلفی نسبت به انواع موسیقی در بین جوانان ایرانی وجود دارد.
جوانان امروز، داستان گذشته موسیقی ما را نمی دانند زیرا در این باره کتابی نوشته نشده است که بخوانند. موسیقی ما در محیطی اختصاصی به وجود آمده که چندان به مزاج اجتماع امروز نمی سازد. جوانان نغمه و آهنگی را طالبندکه به آن دل ببندند و سرگرم شوند. ولی چیزی را که می خواهند نمی جویند. پس دست به دامان موسیقی غربی می شوند. اما چون در همه کس مایه کافی برای فهم آن نیز پیدا نمی شود به ساده ترین نوع آن که همان جاز است دل خوش می دارند. ( خالقی ، 1372 )
نوازندگان و خوانندگان هم که رگ خواب آنها را پیدا کرده اند آن سبک را به گوش ایشان می رسانند و به این ترتیب موسیقی ما را ضایع می کنند ( خالقی، 1366 )
آن چه که یک شنوندة موسیقی ـ شنونده ای که خود موسیقیدان نیست ـ از موسیقی دریافت می کند در واقع احساسی است تا تعقلی. با این حال هرچه او دربارة روابط و تأثیرهای متقابل موسیقائی، آگاهی همه جانبه تری کسب کند. این آگاهیها او را بیشتر به دریافت این هنر یاری خواهد رساند.
( ل. ونیک ، ( 1973 ) ،منصوری ( 1366 ) .)
شاید بتوان گفت احساس شنونده غیر موسیقیدان ولی آگاه بر این روابط به تناسب آگاهیهای او، نزدیک تر به احساس موسیقی دانها و آفرینندة یک قطعة موسیقی که او می شنود خواهد بود. ( ل . ونیک ( 1973 ) ،ؤ منصوری ( 1366 ) )
هر چه جوانان ما، شناخت گسترده تری بر عوامل ساختاری موسیقی، مانند ملودی، ریتم، حرکت و گونه های آن، تکرار و ..... به دست آورند، به رابطة میان عوامل تشکیل دهندة موسیقی و احساسات خود بهتر پی خواهند برد و از موسیقی لذتی آگاهانه تر خواهند برد. ( منصوری ، 1382 )
خصوصیت هر تجربة موسیقائی بستگی به توانائی ما در شنیدن دارد. اولین قدم در راه پیشرفت قابلیت هنر گوش کردن اینست که چگونه نیروی خود را در درک موسیقی متمرکز کنیم. ( پور تراب، 1372 )
انسان امروزی در وضع نا مساعدتری است زیرا تکنولوژی ما را از تمرکز باز داشته است. دنیای اصوات الکترونیک، ما را در ارتباط با موسیقی، لحظه ای و آنی بار آورده است ( خالقی، 1366 )
اما سالن کنسرت جای دیگری است، در آن جا همه چیز در خدمت گوش دادن به موسیقی است. جو رسمی وادارمان می کند که شش دانگ حواسمان به موسیقی باشد. چراغها خاموش می شوند و گوشها آمادة گرفتن اصوات هستند. (مری بویس، هنری جورج فالمیر 1957 )
گوش دادن اثر بخش به چیزی بیش از تمرکز و توجه نیاز دارد ( منصوری 1382 )
در ایران آنچه که موسیقی مجاز نام گرفته است و بنا به تعریفی که وزرارت ارشاد از آن می کند: منعی در مورد نوع موسیقی و نوع ساختی آن وجود ندارد، تا آنجا که پیامدهای جسمانی و روانی نداشته باشد.
بخش دیگر به خوانندگان این نوع موسیقی ها باز می گردد که باعث جو سازی و ایجاد مشکلات دیگر نگردد. مشکل دیگری که این روزها در عرصة موسیقی در جامعه وجود دارد اینست که چرا موسیقی برای جوانان محدود و بدون تنوع است؟ و آیا جوانان به موسیقی فرا خور سن و روحیه شان احتیاجی ندارند؟ ( انتخابی فرد، مجلة موسیقی برای جوانان، 1379 )
می دانیم که مشکل اساسی موسیقی ما محدود بودن دامنة خلاقیتی آن است. مهم ترین علت این محدودیتی بدون تردید فقدان یک تئوری مدوّن بر اساس موسیقی سنتی ماست. ( علیزاده، مقالة سیر تجدد طلبی در موسیقی ایران، 1375 )
باید اقرار کرد که اکثر موسیقی دانان شرقی در مقابل قدرت و به اصطلاح علمی بودن موسیقی غربی و یا تمدن ماشینی و مادی اروپا به کلی شخصیت خود را از دست داده و به تقلید از موسیقی غربی، به تحقیر یا انکار موسیقی ملی خود که اکثراً هم از آن بی اطلاعند دست زده اند ( تران وان، مقالة موسیقی شرقی ـ موسیقی غربی، کتاب ماهور، 1372 )
جوانان منابعی سرشار از انرژی و خلاقیت هستند که اگر فرصت ابراز آن را پیدا نکنند افسرده و خموده می شوند. کارشناسان می گویند که سوق دادن دائمی جوانان به آرمانگرائی موسیقی گذشته و تنها فلسفة موسیقی باعث شده که جوانان در محاصرة موسیقیهای مبتذل قرار بگیرند. ( انتخابی فرد، مجله موسیقی برای جوانان، 1379 ) .
حال به بررسی این گرایشات درجوانان نسبت به موسیقی های مختلف می پردازیم و با توجه به آنچه که گفته شد علل موجدة آن را بررسی می کنیم :
بیان اهداف :
1-) معرفی سبکهای مختلف و موسیقی و تعیین میزان گرایش جوانان ایرانی به هر سبک .
2-) بیان دلایل گرایش جوانان ایرانی به انواع سبکهای موسیقی.
بیان فرضیات :
2-) میان علاقه مندی جوانان ایرانی به موسقیهای غربی و ضعف علمی موسقیهای ایرانی رابطه وجود دارد.
3-) سطح آگاهی جوانان ایرانی از موسیقی می تواند در جلوگیری از ورود موسیقیهای غربی بی محتوا جلوگیری کند.
مطالعه پیشینه :
دربارة گرایشات جوانان ایرانی به موسیقی های مختلف خصوصاً موسیقی غربی پژوهشهایی انجام شده است که در این پژوهشها به بررسی علل این گرایشات، دلایل پسرفت موسیقی ایرانی، نوگرائی در موسیقی ایران و امکانات لازم برای یادگیری موسیقی که در دسترس کودکان و جوانان وجود دارد. پرداخته شده است.
در مقالة « محدود و بی تنوع، نوشتة کاملیا انتخابی فرد در مجلة موسیقی برای جوانان » آمده است: ژیلبر روژه موسیقی شناس در کتابی درباره موسیقی و خلسه می پرسد که آیا موسیقی دارای چنان قدرت مرموزی است که انسان را به حالت جنونی که یونانیان باستان آن را « مانیا » می گفتند دچار کند؟
در این مقاله انتخابی فرد می گوید : پاپ وراک پرطرفدارترین نوع تقاضاهای موسیقی هستند. آیا تب موسیقی پر هیجان و جوان و زنده اشکال عمده ای برای ساختار جامعه ایجاد می کند؟
در این مقاله انتخابی فرد به مصاحبه با جوانان پرداخته و نظر آنها را راجع به موسیقی مورد علاقه شان جویا شده است :
عرفان زرگری 17 ساله می گوید : من موسیقی با صدای بلند و رتیم تند دوست دارم و صدای موسیقی باید خیلی بلند باشد تا پایین و بالا بپرم.
فریده رضائی 25 ساله می گوید : جوانان چیز زیادی نمی خواهند و می گویند همین نوارهای شاد و پر انرژی که به صورت مجاز به فروش می رسد باید امکان آن را پیدا کند که به شکل کنسرت عرضه شود و جوانان بتوانند اوقات فراقت خود را در آنجا بگذرانند و تخلیه کنندة انرژی شان باشد.
علیرضا شهرستانی 30 ساله می گوید : حتی در کشورهای عربی خوانندگان محبوب جوانان می آیند و برنامه های وسیع و گسترده می گذارند. جوانان به تحرک، به موزیک و به نشاط احتیاج دارند.
در این مقاله مصاحبه های بسیاری نقل شده است که همه بیانگر این موضوعند که جوانان نیاز به موسیقی شاد دارند و موسیقی سنتی ایرانی نمی تواند هیجانات جوانان ایرانی را ارضاء کند.
در این مقاله آمده است که ژیلبر روژه نقل می کند که تأثیر موسیقی بر اسکندر چنان بود که می شد وی را با آن از بحبوحة جنگ روانة مجلس جشنی ملایم نمود.
البته در این تحقیق ( انتخابی فرد ) جای انتقاد نیز وجود دارد زیرا او با جوانانی در سنین مختلف به مصاحبه پرداخته است و طبق آن نتیجه گیری کرده است حال آن که سن خود عامل مؤثری بر گرایش به موسیقی است چنانکه نوجوانان بیش از جوانان کاملتر، به موسیقیهای ریتمیک و جاز علاقه مندند.
در مقالة دیگری با عنوان نوگرایی در موسیقی ایرانی نوشته آقای حسین علیزاده به بخشهائی از کتاب نگرشی نو بر تئوری موسیقی ایران نوشتة داریوش طلائی اشاره شده است که می گوید : (( هدف ما ارائه راهی است نو برای درک موسیقی ایرانی با استفاده از انواع موسیقی های زنده ای که در ایران داریم. ))
در این مقاله ( علیزاده ) به بررسی نوگرائی در موسیقی ایرانی پرداخته شده است و تفاوت میان نوگرائی و نوشوندگی بیان شده است که عبارتست از : نوگرائی ( مدرنیسم یا فعالیتی آگاهانه برای ایجاد تحول و تحرک رو به جلو توسط فرد یا گروهی ) و نوشوندگی ( مدرنیته که عبارتست از آنچه که در موسیقی ایران اتفاق افتاده و آن را از آنچه که در گذشته بوده متمایز می کند )
این مقاله بسیار گسترده و طولانی است و در عین حال مفاهیم بسیار مهمی را بیان می کند که همه مستند و مستدل هستند.
در فصلنامه موسیقی ایران در مقاله ماهور در مقاله ای با عنوان چند صدائی در موسیقی ایران نوشته حسین دهلوی آمده است که :
« تحول پایه و اساس هر هنری است. ملل غرب نیز سالهای سال این راه را پیموده اند و حتی امروزه موسیقی هایدن و موزات نیز برایشان جالب نیست و به همین دلیل به دنیای موسقی مدرن روی آورده اند.»
در همین فصلنامه در مقاله ای از تران وان با عنوان موسیقی شرقی ـ موسیقی غربی آمده است : « نتیجه این نگاه اجمالی به سیر تاریخی موسیقی ایرانی به ویژه در گذشته نشان می دهد که بزرگترین عاملی که نقش بازدارندة رشد و تکامل هنری و فرهنگی در ایران را داشته است، گسستگی و انقطاع فرهنگی و تاریخی است و فقدان یک سنت دموکراتیک بسیاری از دستاوردها و تجربه های زندگی فرهنگی اجتماعی و سیاسی ما را بر باد داده است.»
این مقالات بیشتر به بررسی علل گرایش به موسیقیهای مدرن و جدید پرداخته است که این می تواند آغازی برای راهی که من در پیش گرفته ام باشد.
در مقالة علل پسرفت موسیقی ایرانی نوشتة علوی آمده است : « چرا موسیقی ایرانی ترقی نکرده است؟ یکی از دلایل این امر، بی علاقگی مردم در امر فراگرفتن موسیقی است. در گذشته هر کس که شور و شوق هنر را در خود می یافت لااقل ده پانزده سال از عمر خود را صرف آموختن آن هنر می کرد. ولی امروز آنهائی که به هنر موسیقی علاقه نشان می دهند، می خواهند آن را طی چند ماه یاد بگیرند. »
در این مقاله در جای دیگری آمده است که : « چون در مذهب اسلام موسیقی با اشکالاتی همراه است لذا موسیقی از راه تعزیه وارد شده است، مثل اینکه به اعتبار حرمت غناء ، موسیقی حرام است ولی تلاوت قرآن به آواز خوش عیبی ندارد و اگر خب دقت شود موسیقی ایرانی، تمام قطعاتش در تعزیه های سابق محفوظ بوده و شاید هزار بار یا بیشتر جلسة تعزیه داشته ایم »
در مقالة محمد محمدی با عنوان برای کودکانمان موسیقی ایرانی نداریم، می خوانیم که : « اهمیت موسیقی و هنر در کمک به بروز ابتکارات نهفته است اما کاربرد نادرست آنها، تنها سبب دنباله روی و عدم تحرک در سبکها می شود در حالی که می توان با استفاده صحیح از آنها، نظیر آنچه در سایر درسها و فعالیتها مطرح است، ویژگیهای شخصیتی و خلاقیتی کودکان را رشد داد. »
مطالعة این مقالات و تحقیقات راه را برای من باز کرد تا تحقیق جامعتر و کاملتری را در پیش رو داشته باشم.
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 72 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 12 |
جایگاه موسیقی در معماری ایران در یک فایل پی دی اف 12 صفحه ای
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 302 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 15 |
فایل پی دی اف 15 صفحه ای از رابطه بین موسیقی و معماری و تاثیر این موارد بر بیماری ها و درمان بیماری ها
دسته بندی | خدماتی و آموزشی |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 331 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 55 |
پروژه کارآفرینی آموزشگاه موسیقی در 55 صفحه ورد قابل ویرایش
پیشگفتار
«کارآفرینی فرایندی است که فرد کارآفرین با ایدههای نو و خلاق و شناسایی فرصتهای جدید و با بسیح منابع ،مبادرت به ایجاد کسب و کار و شرکتهای نو، سازمانهای جدید و نوآور و رشد یابنده نموده که توأم با پذیرش مخاطره و ریسک است و منجر به معرفی محصول و یا خدمت جدیدی به جامعه میگردد.» کار آفرینی زمینه های لازم را برای یافتن فرصتها در بازار کار وتولید برای توانایی فردی مورد بررسی قرار می دهد و مجموعه دانش و مهارتهایی را که برای ورود به بازار کار ورد نیاز است و همچنین راهبردهای لازم را برای موفقیت در کسب و کار ارائه می نماید تا پس ازفراغت ازتحصیل چنانچه تمایل داشته باشی به جای استخدام و کار برای یگران در حد توان مالی و تخصصی به تنهایی یا به کمک دوستان و نزدیکان نسبت به راه اندازی و اداره یک واحد کوچک صنعتی،کشاورزی،خدماتی ویا هنری برای کسب وکارتولیدی اقدام نمایی.سرعت روند تحولات فن اوری واقتصادی درجهان به گونه ای است که حتی راه اندازی و اداره واحدهای تولیدی وخدماتی کوچک نیز نیازمند اطلاعات و دانش است که در این مجموعه سعی شده است این گونه اطلاعات در حد امکان و ضرورت ارائه شود.روحیه و تفکر کار افرینی هم در واحد های بزرگ تولیدی و خدماتی و هم درواحد های کوچک کاربرد فراوان دارد و می تواند خلا قیتها ، نواوریها و موفقیتهای زیادی را به دنبال داشته باشد اما جایگاه اصلی توسعه تفکر کار آفرینی در واحد های کوچک تولیدی و یا خدماتی است.
ضرورت کار آفرینی در دانشگاهها:
بعضی از صاحبنظران* معتقدند که فناوری پیشرفته محصول کار آفرینی است . هر مدیر کار آفرین می کوشد از پیشرفته ترین فناوریهای قبلاً خلق شده در کار خود بهره جوید . اما حاصل فعالیت او نیز خود به ابداع فناوری جدید تری می انجامد . فناوری دارای سه بعد (دانش ، ابزار و روش ) است. تحول در هر یک از این ابعاد منجر به تحول در فناوری می شود . به عبارت دیگر تغییر هر بعد به طور طبیعی ابعاد دیگر را نیز متناسب با خود تغییر می دهد . فناوری همانند مثلثی است که دارای سه وجه دانش ـ روش ـ ابزار است . تحول در هریک از ساق های مثلث ، دو ساق دیگر را نیز متحول می کند . هر اقدامی که یکی از ابعاد این مثلث را تحول بخشد کار آفرینی تلقی می شود . بنابراین کار آفرینی عبارت است از (مهندسی مثلث دانش ـ روش ـ ابزار ـ ) . مدیران متعارف می کوشند در درون یک مثلث قبلاً تشکیل شده فعالیت کنند ، اما کار آفرینان می کوشند ابعاد مثلث فناوری را تغییر دهند و مثلث فن آوری به ندرت قابل انقباض است ، جز در مواردی که روشها ممکن است سیر انحطاطی پیدا کنند که ضلع روش کوچک می شود - مثلث فناوری - و بنابراین توانمندی فناوری کاهش می یابد . در عموم موارد بعد دانش یا ابزار رو به گسترش است بنابراین مساحت مثلث را افزایش می دهد و مساحت مثلث شاخص گسترش فنّاوری است . کار آفرین مدیری است که علاوه بر داشتن دانش (یا بینش ) و تجربه ، نوآور نیز هست و این نوآوری خطر پذیری دارد . جهانی شدن بازارها ، تشویق و پشتیبانی از کار آفرینی در کشورها را به عنوان امری ضروری ساخته است . ایجاد مرکز و جایگاهی برای کارآفرینان که منابع تولید ثروت اند به سود جامعه است . ایجاد این مراکز ، انتقال فنّاوری از دانشگاها به بازار و استخدام دانشجویان خالق ایده است که به این سبب ایجاد این مراکز برای دانشگاهیان نیز سودمند است . یکی از ضرورت های ایجاد دانشگاه کار آفرین ایجاد سرمایه است . کار آفرینان برای عملی ساختن ایده های خود با مشکل مواجهند . از یک سو ، سرمایه داران بزرگ فرصت شنیدن ایده های کار آفرینان و پرداختن به کار های کوچک را ندارند و از سوی دیگر سرمایه های خود را صرف پروژه های کلان می نمایند در نتیجه وجود دانشگاه که نقش مرکز پشتیبانی از کار آفرینی را به عنوان پل ارتباطی بین کارآفرینان و سرمایه داران ایجاد می کند ، ضروری است . (اکبری ، 1380 ) معتقد است که به رغم آنکه برخی از صاحبنظرآن معتقدند کار آفرینی با آموزش مستقیم حاصل نمی شود و باید به روش پرورشی کار آفرینان را تربیت کرد . اما هیچ کس منکر این مطالب نیست که استفاده از فنّآوریهای نو وایجاد کسب و کار جدید بدون آموزش و پژوهش در عمل دست نیافتنی است . با مراجعه به اطلاعات موجود دربارة افزایش رشته های دانشگاهی ، کار آفرینی در کشور های توسعه یافته و در حال توسعه ، اهمیت نظام آموزشی و پژوهشی در توسعة کار آفرینی و تربیت کارآفرینان بیشتر مشخص می شود . به عبارت دیگر ارتباط مستقیمی بین پیشرفت فنّاوری و ضرورت آموزش کارآفرینان وجود دارد .
اولین مرکزی که در دنیا ، دورة آموزش ویژه کار آفرینی درون سازمانی را برگزار کرد مؤسسة کار آفرینی در هند) EDI-I ) است از جمله هدفهای اصلی این دوره می توان به نمونه های زیر اشاره کرد :
- آگاهی شرکت کنندگان از استعدادهای نهفته کار آفرینی و هدایت آنها به سوی نوآوری
- توسعه و ایجاد جو کار آفرینی درون سازمانی.
- کسب اطمینان از بینش و بصیرت به وجود آمده برای توسعة بیشتر .
- کمک به توسعه شیوة رهبری کارآفرینان در سازمان
- انگیزه افراد برای تبدیل شدن به مدیران موفق در سازمان .
مقدمه:
یکی از مسایل فرهنگی مهم در هر جامعه ای هنر و آموزش هنر می باشد . چرا که نیروی حیات و شادمانی در جامعه تزریق کرده باعث نشاط و آ ر امش اعضای جامعه می گردد در این میان هنر اول یعنی موسیقی جایگاه ویژه ای را دارد چرا که بیشترین اثرات در باز شدن ذهن و بالا بردن قدرت فراگیری برای محصلان و ایجاد ثبات شخصیت و بالا بردن اراده و اعتماد به نفس و جلوگیری از افسردگی در بین جوانان وآحاد جامعه می گردد.
همچنین اینکه یکی از ابزارهای تجارت و تبلیغات عنصر موسیقی است که نباید نادیده گرفته شود و نیز اکنون که دنیای تبلیغات غرب با انواع روشها با یک هجوم فرهنگی غربی مابی فرهنگ و تمدن ایران اسلامی و جوانان ما را تهدید می کند استفاده وآموزش به جای هنر موسیقی در این راستا می تواند نقش مهمی را بر عهده داشته باشد. لذا می با یست با برنامه ریزی صحیحی ، منطقی،ارزشی و بلند مدت و ایجاد و حمایت از تشکلهای فرهنگی و هنری و سرمایه گذاری درست و عاقبت اندیشانه در این حوزه بستری مناسب برای جهش هنری و ارزشی و مبارزه ای فرجام انگیز برای جلوگیری از هجوم فرهنگ منحط بیگانه بوجود آ وریم . اکنون زمان مبارزه اندیشه است و این زمان بیش از هر چیز به نوع آوری و آموزش و پرورش در حوزه فرهنگ
و هنر نیازمندیم تا بتوانیم سرزمینی آ باد با فرهنگی دیرینه را برای مردمی شاد و آگاه و وطن شناس و وطن دوست با اراده و قوی برای همیشه به ارمغان آوریم.
تاریخچه آموزشگاه
آموزشگاه موسیقی آوا واقع در شیراز پل معالی آباد طبقه فوقانی نان بهنان که در تاریخ 1380 تاسیس و شروع به کار کرده است .
بیان مسئله
هنر موسیقی و تاسیس آموزشگاه موسیقی برای پایداری هنر موسیقی در کشور
روش تحقیق
این تحقیق طوری تنظیم می شود که با بررسی به مساله تحقیق ، فرضیه تحقیق ، مشکلات و راهکارهای موجود طرح و توجیه اقتصادی طرح و در آخر به نتیجه گیری می پردازد.
فرضیات تحقیق
1- اهمیت آموزش موسیقی به کودکان استثنایی
2- نوع برنامهها در موسیقی درمانی
3- اهمیت آموزشگاه موسیقی
مشکلات و راهکارهای موجود طرح
اگرچه رقم بالای آموزشگاههای آزاد موسیقی میتواند، نشاندهنده توجه زیاد جامعهایرانی به هنر موسیقی باشد، اما باید توجه داشت این آموزشگاهها تنهاجای خالی موسیقی را در سیستم آموزشی ما پر میکنند. اگرچه وضعیت آموزشگاه های آزاد در کشور ما همچنان آشفته و غیر منظم است و از نظام مشخص و منسجمی تبعیت نمی کند، اما حکایت آموزشگاه های آزاد موسیقی، حکایت دیگری است. چرا که بازار آشفته موسیقی و حتی نیمه رسمی آن بر مشکلات این صنف دامن هم زده و اعتراض هنرمندان و متخصصان با سابقه این رشته نیز برای ساماندهی وضعیت این مراکز آموزشی تا کنون راه به جایی نبرده است. هرچند تا کنون از سوی برخی نهادهای مسئول اقداماتی همچون: تهیه بانک اطلاعاتی، برگزاری جشنواره آموزشگاه های موسیقی ، برای ساماندهی این مراکز صورت گرفته ، اما هنوز اقدام جامعی در این زمینه توسط هیچ مرکزی و نهاد مسئولی انجام نشده است. هر ساله با آغاز فصل گرم و تعطیلی مدارس، بازار آموزشگاه های موسیقی نیز گرم و بر تعداد هنرجویان و به دنبال آن مدرسان حاضر در این آموزشگاه ها نیز اضافه می شود ، اما غافل از آنکه این مراکز بدون وجود هدایت و نظارت تخصصی در حال گسترش و رشد شده اند. بر اساس یک آمارگیری که در سال 84 از تعداد آموزشگاه های رسمی موسیقی در ایران انجام شده است، 364 آموزشگاه موسیقی در سراسر کشور مشغول فعالیت هستند که تهران با 182آموزشگاه مقام نخست را داراست. اگرچه ممکن است چنین به نظر برسد که رقم بالای آموزشگاه های آزاد موسیقی نشاندهنده توجه زیاد جامعه ایرانی به هنر موسیقی است، اما باید توجه داشت این آموزشگاه ها هم اکنون تنهاجای خالی موسیقی را در سیستم آموزشی ما پر می کنند و به این ترتیب نمی توانند به عنوان یک شاخص مناسب در این زمینه عمل کنند. در حالی که یکی از نکات قابل اهمیت این است که آیا این آموزشگاه هایی که تعداد آنها رو به افزایش است و قرار است کمبودهای سیستم آموزشی را جبران کنند از کیفیت لازم برخوردارند یا نه؟ عاصمه فندرسکی، مدیر آموزشگاه موسیقی آوای مهربانی معتقد است که تعداد بالای آموزشگاه ها کیفیت تدریس را تحت تاثیر قرار داده است. وی وضعیت صدور مجوز آموزشگاه های موسیقی کشور را رضایت بخش نمیداند و معتقد است که این اوضاع به شیوهای است که به هر فردی مجوز تاسیس آموزشگاه موسیقی داده میشود. فندرسکی می گوید: نحوه صدور مجوز برای مراکز علمی و کاربردی در تهران به این ترتیب است که تا تا ظرفیت مراکز موجود تکمیل نشود، نمی توان مرکز یا موسسه جدیدی دایر کرد، در حالی که در مورد آموزشگاه های آزاد و از جمله موسیقی به چنین شیوه ای عمل نمی شود و افراد مختلف می توانند به راحتی مجوز تاسیس آموزشگاه موسیقی دریافت کنند. در اینجا بحث ، انحصار در آموزش موسیقی مطرح نیست، بلکه موضوع کیفیت آموزشی است که تنزل پیدا می کند. زیرا به این ترتیب توازن میان عرضه و تقاضا که از مهم ترین اصول اقتصادی هر فعالیتی است، از بین می رود و عرضه از تقاضا بیشتر می شود و این موضوع علاوه بر تاثیر منفی که بر کیفیت آموزش دارد، تبعات نامناسب دیگری نیز به همراه دارد. سودابه سالم مدیر آموزشگاه موسیقی ودا نیز تعداد آموزشگاه های موسیقی در ایران را در مقایسه با جهان پرشمار توصیف می کند: علاقه به موسیقی، به خصوص در جوانان باعث می شود تا در نبود فضای آکادمیک مناسب، تا این اندازه آموزشگاه موسیقی در ایران تشکیل شود تا جوابگوی این همه علاقمند باشند. خوشبختانه با تمام ضعف هایی که آموزشگاه های آزاد موسیقی در ایران دارند باید بگویم که همینها موسیقی را در ایران زنده نگه داشته اند. تمام دانشجویان و فارغ التحصیلان رشته موسیقی بعد از 5 سال می توانند مجوز تاسیس آموزشگاه بگیرند و دیگر از آنها امتحانی هم گرفته نمی شود ، اما افرادی که سابقه فعالیت در حوزه موسیقی را دارند، برای دریافت این مجوز باید آزمونی را که به همین منظور تعیین شده را پشت سر بگذارند. اگرچه ممکن است چنین قوانینی در نگاه اول منطقی و حساب شده به نظر برسد، اما ارزیابی عنصر کیفیت در هیچ کجای این شیوه به درستی پیش بینی نشده است، ضمن آنکه پس از تاسیس آموزشگاه نظارت حرفه ای بر نحوه کار این مراکز وجود ندارد. سوشیانت عازمی خواه ، مدیر آموزشگاه فاخته کرج نیز رشد بی رویه آموزشگاه های موسیقی را یکی از عواملی می داند که بر کیفیت آموزش موسیقی در کشور تاثیرات نامناسبی بر جای می گذارد: تعداد آموزشگاه های موسیقی به خصوص در چند سال اخیر و به دنبال افزایش عمومی به هنر موسیقی بالا رفته است و متاسفانه تا شکایتی از آموزشگاه ها نشود، آنها به فعالیت خود ادامه می دهند که البته به این مراکز تدریس های خصوصی غیر حرفه ای را هم باید اضافه کرد، مجموع این عوامل باعث می شود که ارزش یک آموزش حرفه ای و بلندمدت زیر سوال برود و هر هنرجویی با گذراندن چند دوره در این آموزشگاه ها فکر کند که یک نوازنده کامل شده است این نوازنده پیانو یکی از دلایل بروز چنین مشکلی را شناخت عمومی پایین از هنر موسیقی وسازها می داند: متاسفانه در کشور ما شناخت از موسیقی به دلایل مختلف بالا نیست و بسیاری از والدین و هنرجویان فکر می کنند که موسیقی هم مثل ترم های آموزش زبان رده بندی دارد و انتظار دارند با گذشت یک یا دوره تبدیل به یک نوازنده شوند. در حالی که آموزش موسیقی یک فرایند نسبتا بلندمدت است و در معلمی هم شیوه خود را دارد. دکتر فرید عمران مسئول مرکز آموزشی آکادمیا نیز در این زمینه می گوید:« 42 سال است که کار تدریس موسیقی می کنم و تاکنون هیچ سرفصلی را در آموزش های خود به کار نبرده ام. سرفصل ها را کسانی می نویسند که متخصص تدریس نیستند. باید استاد را آزاد گذاشت تا بتواند با توجه به امکانات موجود به آموزش بپردازد. سالم با تاکید بر اینکه کیفیت آموزش در بسیاری از آموزشگاه ها پایین است، عنوان می کند: ما بارها و بارها گفته ایم که باید رشته مربیگیری موسیقی در ایران داشته باشیم، اما متاسفانه مسئولان پاسخ می دهند که به دلیل محدودیت ها ما نمی توانیم این رشته را داشته باشیم. خوب طبیعی است دانشجویی که در رشته آهنگسازی و نوازندگی مشغول است و وقتی فارغ التحصیل می شود نه آهنگساز است و نه نوازنده چطور می خواهد یک معلم خوب موسیقی باشد؟ به همین خاطر به تنها چیزی که در آموزش موسیقی می توان امیدوار بود،غریزه هنری یک فرد است. اصولا منطق حکم می کند که ورود به هر فعالیتی ( واز جمله فعالیت هنری) مزایای مادی ومعنوی به مراه داشته باشد که فعالیت های موسیقایی نیز از این قاعده مستثنی نیست. اگرچه ممکن است علاقه به هنر و یا هر دلیل غیر مادی دیگری یک عامل محرک، برای گام نهادن به حوزه موسیقی باشد، اما بدون داشتن یک توجیه اقتصادی ادامه حضور در این حوزه معنا پیدا نمی کند. همین عامل موجب شده است، بسیاری از خیر تدریس و حضور در آموزشگاه های موسیقی گذشته و سراغ هر فعالیت دیگری غیر از هنر بروند. فندرسکی در این زمینه می گوید: آموزشگاه های موسیقی، حتما باید فعالیت خود را یک ملک تجاری یا دربست انجام دهند و هزینه های چنین محل هایی نیز بسیار بالاست. بنابراین گاهی گردانندگان آموزشگاه ها هزینه های آموزش نیز خود به خود بالا می رود. البته همان نبود تعادل میان عرضه و تقاضای موسیقی میان آموزشگاه ها و هنرجویان نیز موجب می شود که شهریه های آموزش بالا برود. زیرا زمانی که تعداد تمام آموزشگاه ها زیاد شود، تعداد هنرجویان هریک از آنها کاهش پیدا می کند. بنابراین آنها برای تامین هزینه های خود ناگزیر به بالا بردن شهریه ها می شود. عازمی خواه نیز یکی دیگر از مشکلات اساسی آموزشگاه های موسیقی را هزینه بالای اجازه بهای واحدهایی می داند که آموزشگاه ها در آنها دایر شود:« بناهایی که برای آموزشگاه موسیقی اختصاص پیدا می کند، باید آکوستیک باشد و از امکاناتی بهره مند باشد که شاید دیگر آموزشگاه ها به آن نیازی ندارند. بنابراین این هزینه های جنبی را نیز باید به هزینه بالای اجاره بهای واحد تجاری هم اضافه کرد.» کیوان ساکت، مدیر آموزشگاه وزیری نیز در این زمینه می گوید:« برخی از آموزشگاه ها برای تامین هزینه های خود اقدام به راه اندازی ساز فروشی یا بخش تعمیر ساز در داخل آموزشگاه می کنند، اما آموزشگاه موسیقی یک محیط فرهنگی هنری است و بسیاری حاضر نیستد، به این ترتیب شان این محل را پایین بیاورند، بنابراین بیشتر از سایرین مشکلات مالی خواهند داشت. ساکت پیشنهاد می کند: دولت و نهادهایی که مرتبط با موسیقی عمل می کنند، باید کمک هایی را نیز به فعالان این حوزه اختصاص دهند، همان طور که چنین بودجه هایی در قانون هم برای کمک به فعالیت های فرهنگی پیش بینی شده است. در حالی که همین آموزشگاه ها یکی از مراکزی هستند که موجب گسترش و معرفی هنر والای ایرانی خواهند بود. مرتضی مبکی جانشین مدیریت آموزشگاه موسیقی پویش نیز از کمبود امکانات برای فعالیت های موسیقایی گله می کند: ما در بخش زیرساخت های مربوط به فعالیت های فرهنگی وهنری کمبود داریم. یکی از همین بسترها امکانات مناسب آموزشی است. شما فکر کنید علاوه بر اینکه بسیاری از آموزشگاه های موسیقی برای تدریس هنر مناسب نیستند، هنرجویانی که به تازگی نواختن یک ساز را آغاز کرده اند نیز، محل مناسبی برای ارائه آن ندارند. بسیاری از نهادها یا موسسات دولتی یا نیمه دولتی، از امکاناتی همچون سالن مناسب بهره می برند که سالهاست خاک می خورد که می توانند آنها را با اجاره بهای کمتر در اختیار آموزشگاه ها وحتی گروه های موسیقی قرار دهند، تا در آنجا تمرین کرده و کارهای خودشان را ارائه دهند. این فعال حوزه موسیقی همچنین یکی دیگر از کمبودهای این حوزه را نبود امکان رقابت میان آموزشگاه های موسیقی می داند: فضای سالم رقابتی میان آموزشگاه های موسیقی یکی از عواملی است که منجر به افزایش کیفیت آموزش موسیقی در کشور می شود، اما منتاسفانه شرایط و امکانات مناسب برای چنین رقابتی وجود ندارد و اصولا معیارهای مشخص و مناسبی هم برای آن تعریف نشده است.
در مسیر آموزش آیا از ترانه ها هم کمک گرفته می شود، اینها چه نقشی در این آموزش دارند؟
برای همه کسانی که در زمینه آموزش موسیقی فعالیت می کنند، این نکته بسیار مهم است که کودکان، خودشان بدن خود را به عنوان یک ابزار موسیقی بشناسند. از سویی هم خواندن، نخستین گام در آموزش موسیقی است و کودک آن را با تقلید می آموزد. بنابراین باید متوجه باشیم برای چه دوره ای از کودکی، کدام ترانه ها را انتخاب می کنیم. ما ترانه هایی داریم که کودکان با خواندن آنها، شمارش اعداد را می آموزند یا با مفاهیم گوناگون آشنا می شوند و به باور بسیاری، این مساله شاید جزئی از ادبیات باشد؛ اما به باور من، در ترانه هم موسیقی جریان دارد و هم ادبیات. چرا که اگر موسیقی را از آنها بگیریم، کودک برانگیخته نمی شود و با موسیقی است که کودک با این ترانه ها به تحرک واداشته می شود. در کل ترانه ها کارکردهای متنوعی دارند و آموزش هم با خواندن همین ترانه ها آغاز می شود. ما می توانیم آهنگ و ترانه را با توجه به توانایی های صدا و حنجره کودک با فواصل موسیقایی بسازیم و همزمان با آن، تندی و کندی را به وی بیاموزیم. کودک اگر نتواند این مفاهیم را درک کند،در آینده هم قادر نخواهد بود سرعت در موسیقی را درک و اجرا کند. سپس به بچه ها ترانه های محلی و ترانه های ملل را می توان آموخت که به این ترتیب، کودک با این ترانه ها هم جغرافیای کشور خود را بخوبی می آموزد و هم جغرافیای جهان را.
آموختن داستان های شاهنامه به کودکان و چگونگی اجرای درست آنها به کودکان و بویژه کودکان کم سن و سال باید کار دشواری باشد؛ شما چطور این کار را انجام می دهید؟
این را همیشه به یاد داشته باشید که تا ایران و ایرانی هست، رستم همواره زنده و جاوید خواهد بود و در نتیجه کودکان ایران نیز او را می شناسند و ریشه در وجود آنها دارد. اگر همین الان ریتم زورخانه را بنوازیم، به هر دختر و پسر کوچک ایرانی بگوییم که مانند پهلوان ها راه برود، بلافاصله بدون این که حتی یک بار در عمرش زورخانه دیده باشد، این کار را بخوبی انجام می دهد. شما برای هر کودک ایرانی، داستان اسفندیار را روایت کنید، مشتاقانه گوش خواهد داد. حتی کودکان ایرانی که در خارج به دنیا آمده اند و هرگز ایران را ندیده اند، از شنیدن داستان ها و انجام بازی های ایرانی لذت می برند. چرا که همه اینها در خاطر جمعی کودکان، زنده است و این می تواند برای ما، بهترین کمک باشد که تا چه اندازه از این ناخودآگاه جمعی استفاده کنیم. نکته دیگر این که نقالی زیباترین تکنیک در آموزش هنر می تواند باشد؛ چرا که در آن حرکت، نمایش، ادبیات و موسیقی همگی باهم وجود دارد. به باور من، نقالی خود مدرسه ای مدرن است که می تواند حتی بخشی از فعالیت فوق برنامه دانش آموزان باشد.
چرا و با چه هدفی بازی های ایرانی را روی صحنه می برید؟
نخستین کار من، بازی های آوازی است و در این آثار هدف من نشان دادن بخشی از تکنیک مادرمحوری است که در واقع طراح این بازی ها بوده و این که این بازی ها چقدر ویژگی آموزشی گسترده ای دارند و به آموزش کودکان کمک می کنند. بازی هایی همچون عمو زنجیرباف و گرگم و گله می برم همگی بیانگر فرهنگ و تاریخ گذشته ما هستند. در بازی های آوازی می بینیم که در طراحی آنها، چقدر خوب به کودک اجتماعی شدن، پیروی از قوانین، ایفای نقش های گوناگون و نظم را می آموزد و در آن ریتم، ادبیات و موسیقی وجود دارد.
گویش ها و موسیقی ؛ ثروت نهفته ایران زمین و اقتصادی بودن طرح
ایران کشوری با تنوع فرهنگی غنی بوده و برای من بسیار مهم است که بچه ها از تنوع فرهنگی لذت ببرند؛ در بسیاری از کشورها هم که این تنوع را ندارند، فرهنگ های دیگر را به کودکانشان می آموزند. خوشبختانه ما در کشورمان این تنوع فرهنگ را داریم و بسیار لازم است که کودکان ایرانی با آن آشنا شده و با نگاه حقارت آمیز به آن نگاه نکنند. متاسفانه در تعلیم و تربیت ظاهری که از غرب گرفته ایم، برخی از اقوام را به خاطر داشتن گویش خاص تحقیر می کنیم. این کار بسیار نادرست و خلاف آن، وحدتی است که همه این اقوام در طول تاریخ با هم داشته اند و بسیار صلح آمیز در کنار هم زیسته اند. به باور من، داشتن گویش های گوناگون در یک کشور، ثروتی نهفته است و بسیار اهمیت دارد که این ثروت و غنای فرهنگی را به کودکانمان انتقال دهیم. بچه ها باید از همان کودکی بیاموزند که در هر فرهنگ و زبانی ویژگی هایی وجود دارد که همگی به یک اندازه دارای ارزش هستند.
وثیقه قرار دادن حسابهای دریافتنی
حسابهای دریافتنی به مفهوم مطالبات کارآفرین از سایر اشخاص حقیقی یا حقوقی میباشد. حسابهای دریافتنی معمولاً وثیقه مناسبی جهت دریافت وامهای کوتاهمدت به شمار میرود.
در وثیقه قرار دادن حسابهای دریافتنی جهت دریافت وام کوتاهمدت دو روش وجود دارد. یک روش این است که حسابهای دریافتنی تحت وثیقه قرار میگیرد اما فقط بخشی از آن مثلاً 60 درصد مبنای محاسبه جهت پرداخت وام به کار میرود. روش دیگر این است که اقلام مشخصی از حسابهای دریافتنی مورد وثیقه قرار خواهد گرفت اقلامی که اشخاص مربوط به آنها دارای اعتبار بیشتری خواهند بود.
واگذاری حسابهای دریافتی
تعدادی از کارآفرینان ممکن است در قبال دریافت مبلغی مشخص مطالبات خود از سایر اشخاص حقیقی یا حقوقی را به دیگران واگذار نمایند که به آنها عامل یا عاملین اطلاق میگردد. عاملین اشخاصی هستند که در این قبیل معاملات تخصصی کافی دارند.
وثیقه قرار دادن سایر داراییها (اموال ، ماشینآلات و تجهیزات(
سایر داراییها مانند زمین، ساختمان، ماشینآلات و تجهیزات را میتوان مورد وثیقه تأمین مالی قرار داد.
تأمین مالی بلندمدت
هنگامی که کارآفرین تصمیم میگیرد که استقراض با مدت بیش از یکسال مناسب است لازم است که درباره تاریخ سررسید نیز تصمیمگیری به عمل آید مثلاً سررسید 2 سال از این تاریخ باشد یا 15 سال از این تاریخ به عبارت دیگر سررسید بدهی باید با دوره زمانی که پول مورد نیاز است مطابقت داده شود.در بحثهای مربوط به مدیریت مالی چنانچه سررسید بدهی یکسال یا کمتر از یکسال باشد به آن بدهی کوتاهمدت گفته میشود اما در خصوص بدهی بلندمدت تعریف چندان دقیق و روشنی وجود ندارد. عدهای معتقدند که چنانکه سررسید بدهی بیش از یک سال و کمتر از ده سال باشد به عنوان یک بدهی میانمدت تعریف شده و سررسیدهای بیش از ده سال به عنوان یک بدهی بلندمدت عنوان میشود.
در ایران استقراض بلندمدت معمولاً از طریق مورد وثیقه قرار دادن زمین و ساختمان و ماشینآلاتی که ارزش نسبتاً بیش از وام مورد درخواست را دارند، به عمل میآید. اگرچه شرکتهای سهامی عام طبق قانون تجارت میتواند به انتشار اوراق قرضه بلندمدت نیز اقدام نماید.