دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 80 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 64 |
مقدمه
بازی، مهم ترین و اصلی ترین فعالیت کودک است.کودک انواع مهارت های آموزشی و اجتماعی را ناخودآگاه از طریق بازی می آموزد. برخی صاحب نظران، بازی های رایانه ای را جزء اسباب بازی ها می دانند و برخی آن را صورت های جدیدی از بازی می دانند که برای انجام آن از اشکال مختلف تکنولوژی استفاده می شود. با توجه به این که هنوز هم اهمیت اسباب بازی های ساختنی، عروسک، ماشین و.... در نزد روانشناسان رشد بسیار است، اما آمار و ارقام نشان دهنده رشد روز افزون طرفداران بازی های رایانه ای است.
پدیده بازی های رایانه ای مانند بسیاری از شکل های نوین سرگرمی که محبوبیت گسترده ای یافته باعث بروز نگرانی هایی درباره ی اثرهای جانبی آن ها بر بازیکنان افراطی شده است. چون بازی های رایانه ای در میان کودکان و نوجوانان به دلیل های نادیده انگاشتن دیگر فعالیت های آموزشی، اجتماعی و اوقات آسودگی خود، به صرف داشتن وقت به بازی می پردازند، این بازی ها بالقوه زیان بار به شمار می روند. پرداختن افراطی به بازی های رایانه ای نه فقط متأثر از محتوای بازی هاست، بلکه ویژگی های فردی نیز در گرایش نوجوانان به بازی ها نقش مثبتی ایفا می کند. به طوری که ویژگی های روان شناختی و شخصیتی افراد، تمایلات آن ها را تا حدی جهت می دهد. با توجه اشاعه و آثار شگرف بازی های رایانه ای که به لحاظ اثر گذاری به تغییر شیوه ای زندگی از آن با عنوان « انقلاب بازی های رایانه ای» یاد می کنند و با توجه به گستره ی بازی ها، دیگر نمی توان به آن ها فقط به عنوان وسیله ی گذراندن اوقات فراغت نگریست، بلکه ممکن است عامل اثر گذاری یا اثر پذیر از ویژگی های روان شناختی افراد باشد.
«گانتر»[1] (1998) بازی های رایانه ای را جلوه ای از تحولات فناوری در عصر انقلاب رایانه می داند. این بازی ها را می توان روشی نو از آموزش غیر رسمی دانست. هم اکنون بازی های رایانه ای، به عنوان یک وسیله گذراندن اوقات فراغت منحصر به سن خاصی نیست. طراحان بازی های رایانه ای، با انجام تحقیقات مختلف در مورد کودکان خردسال می خواهند دامنه مخاطبان خود را وسعت بخشند و سود بیشتری بدست آورند. از طرف دیگر، هر روزه به دلیل تولید انبوه، دسترسی آسان، قیمت ارزان، زندگی آپارتمانی و عوامل مختلف دیگر، بر طرفداران این سرگرمی جدید در سرتاسر دنیا افزوده می شود و مخاطبان این بازی ها نیز هر روز با خرید، اجاره و یا بازی در کلوپ ها، ساعات بیشتری از اوقات خود را صرف این بازی ها می کنند. در مورد آثار مثبت و منفی بازی های رایانه ای بر جسم، روان و حتی عادات اجتماعی کودکان و نوجوانان، تحقیقات بسیاری شده است. برخی محققان، بازی های رایانه ای را سبب کنش های عصبی و روحی، اضطراب، القای خشونت و پرخاشگری دانسته و برخی به نکات مثبت آن ها، به خصوص در فرآیند آموزش و یادگیری، توجه کرده اند. اما هر دو گروه به این مسئله یقین دارند که انتخاب درست بازی های رایانه ای، باعث می شود تا اثرات منفی آن کاهش یابد (تفضلی فرد،1385).
(شاتون1989) در ارتباط با بازی های رایانه ای یا ویدیوئی به جای "اعتیاد" از واژه "وابستگی" استفاده می کند که به کمک آن می توان گروه خاصی از افراد را متمایز ساخت که بازی برایشان تنها یک سرگرمی اصلی نیست، بلکه نقش های اجتماعی و روانشناختی ویژه ای در زندگیشان دارد و آنان را از دیگر بازیکنان جدا می کند. رفتار اعتیاد پذیر، فارغ از هر زمینه ای، صرفا واکنش به مجموعه ای از موقعیت ها نیست، بلکه بیشتر گرایشی را نمایان می سازد که با گونه های خاصی از شخصیت همراه است (علی پور،1390).
2-2- نظریه های راجع به بازی
2-2-1- نظرات پیشوایان اسلام و دانشمندان اسلام
تعالیم اسلامی در مورد تربیت کودکان ابعادی وسیع دارد و علاوه بر این که برای دوران پیش از تولد دستوراتی دارد، برای دوران بعد از تولد نیز توصیه هایی می نماید. اسلام به بازی کودکان خیلی اهمیت می دهد. بازی را وسیله ای برای تجدید قوا می داند از این را است که با محیط خود درگیر می شود و به مناقشه رودررو می پردازد و نیروی قهر و غلبه بر مشکلات طبیعی خود و محیط را در می یابد و نهایتا به سازگاری می گراید (مقدم،ترکمان،1380).
2-2-2- نظریه ویگوتسکی
ویگوتسکی،[2] روانشناس روسی به صراحت بیان می کند؛ بازی خصوصیت غالب کودک نیست بلکه عامل راهگشای رشد است. محققان امروزی باور دارند بازی برای رشد خصوصیاتی که مربوط به شناخت و رشد اجتماعی است از اهمیت زیادی برخوردار است (شاوردی ، شاوردی، 1388).
2-2-3- نظریه پیاژه
در نظریه پیاژه[3] بازی راهی است برای دسترسی به جهان بیرون و لمس آن به گونه ای که با وضع کنونی فرد مطابقت کند. با این تعبیر بازی در رشد و هوش کودک نقش حیاتی دارد و تا حدودی حضور آن در رفتار آدمی همواره مشهود است (مظفری،1389).
2-2-4- نظریه روان تحلیل گری
بازی بیش از هر چیز ارزش هیجانی دارد. فروید،[4] ضمن اشاره به نقش بازی در شکل گیری ظرفیت های بهنجار کودکان بر کنش پالایش آن تاثیر دارد. کنشی که به کودک اجازه می دهد از هیجان های منفی رهایی یابد و هیجان های مثبت را جایگزین آن کند (مظفری،1389).
2-2-5- نظریه های بازی
دانشمندان به ویژه روان شناسان برای تبیین بازی ها نظریات مختلفی ارائه کرده اند که به برخی از آن ها اشاره می شود.
1- نظریه ی کارآیی یا انرژی اضافی: بازی فعالیتی است که بر اساس مازاد انرژی در فرد، به خصوص در کودکانی که نمی توانند از آن در جهت کارهای سازش یافته استفاده کنند، تحقق می پذیرد ( اسپنسر،[5] 1963 و شیلر،[6] 1992)
2- نظریه استراحت یا رفع خستگی: بازی به هنگامی که فرد خسته است صورت می گیرد تا وی به استراحت و تجدید قوا بپردازد ( شالر[7]، لازاروس و پاتریک ، به نقل از منصور، 1381)
3- نظریه اجمال فعالیت های اجدادی: کودکان از این جهت به بازی می پردازند که محتواها و صحنه هایی را که قبلاً اجدادشان تولید کرده اند و زندگی آنان ایجاب می کرده است را تجدید کنند و این عمل به این جهت صورت می گیرد که دوران کودکی بهترین موقعیت برای تسویه اعمالی است که در زندگی آینده نیازی به آن ها نخواهد بود ( استانلی هال، 1904 ).
4- نظریه ی پیش تمرین: بازی فعالیتی مهم در دوران کودکی است و از عوامل مهم ساخته شدن سازمان روانی محسوب می شود. بازی یک سلسله ی پیش تمرین عمومی است که هدف آن برقراری زمینه اعمال سازش یافته برای آینده فرد است ( کارل گروس،1997 ).
5- نظریه ی دهلیز فعالیت های غریزی : بازی چون دهلیزی است که غرایز گذشته از آن سر بیرون می آورند ( کار، به نقل از منصور، 1381).
6- نظریه جبران: در این نظریه به بازی های جبرانی رمزی اهمیت داده می شود ( رابینسون،[8]1920)
7- نظریه ی پویایی دوران کودکی: بازی جزء فعالیت های خاص دوران کودکی است و این کنش نوعی پویایی دوران کودکی است، یعنی تحرک و تکاپویی که در سازمان روانی فرد وجود دارد و تظاهرات به شکل بازی جلوه گر می شوند ( بوی تاندیک، به نقل از منصور،1381).
8- نظریه ی درون سازی: بازی اولویت درون سازی نسبت به برون سازی است، یعنی وقتی که کنش ها یا فعالیت ها در روان بنه ها به صورت خالی جلوه گر شوند و هدف تعادل جویی را دنبال نکند فعالیت هایی که انجام می گیرند به منزله ی بازی خواهند بود. اگر برون سازی بر درون سازی اولویت یابد، تقلید بروز خواهد کرد. با توجه به این نظریه می توان گفت در بازی های تمرینی هیچ ساخت خاصی وجود ندارد ولی در بازی های رمزی ساخت های رمزی وجود دارند و در بازی های قاعده دار شکل گیری های تحول اخلاقی دیده می شود ( پیاژه ، 1851 تا 1968، به نقل از منصور، 1381). البته ناگفته پیداست که این نظریات قبل از ظهور و گسترش بازی های رایانه ای و به منظور تبیین بازی های سنتی طرح شده اند و به سادگی نمی توان آن ها را به بازی های رایانه ای ربط داد.
2-2-6- نظریات دیگر دانشمندان
2-2-6-1- نظریه ی جان سولر
جان سولر[9] (2005) دیدگاه خود را بر اساس نیازهای مازلو بیان می کند، مازلو گستره ی وسیعی از نیازهای آدمی را از نیازهای بنیادین و بیولوژیکی تا نیازهای والاتر خود شکوفایی طبقه بندی می کند که فرد نیازی را در یک سطح ارضاء و به سطوح بالاتر می رود. بنابراین افراد به این دلیل شیفته ی شی، فرد یا فعالیت خاصی می شوند که نیازی را در آن ها برطرف می کند. ابراهام مازلو مدل خود را درباره ی انگیزش انسانی، بر مبنای تجوید کلینیکی خود در سال (1943) ارائه داد. او نیازهای بشری را به پنج طبقه تقسیم کرد و آن را سلسله مراتب نیازها نامید.
1- نیازهای فیزیولوژیک: ارضای میل های تشنگی، گرسنگی و جنسی؛
2- نیازهای ایمنی: رهایی از ترس آسیب های بیرونی، تغییرات شدید بدنی؛
3- نیازهای مربوط به تعلق: میل به داشتن روابط عاطفی و مراقبتی، یعنی دریافت محبت و حمایت شخصی از سوی دیگران؛
4- نیاز به قدرت و منزلت: احترام و ارج گذاری مثبت از جانب همسالان و وابستگان؛
5- خودیابی یا شکوفایی: خدمت برای ارضای توان بنیادین فرد تا حد نزدیک تر شدن به خود طبیعی نیاز به ارتباط متقابل، شناخت اجتماعی و حس تعلق داشتن در سومین سطح نیازهای مازلو قرار می گیرد.
[1] - Gunter
[2] - Vygotsky
[3] - Piaget
[4] - freud
[5] - spencer
[6] Sehiller
[7] - Sehaller
[8] - Robinson
[9] - suler
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 42 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 30 |
پاورپوینت تأثیر فنّاوری اطلاعات درایجاد اشتغال پایدار در ۳۰ اسلاید زیبا و قابل ویرایش با فرمت pptx
شاخهای ازفنّاوری است که با استفاده از سختافزار، نرمافزار، شبکهافزار وفکرافزار، مطالعه وکاربرد داده وپردازش آن را درزمینههای: ذخیرهسازی، دستکاری، انتقال، مدیریت، جابهجایی، مبادله، کنترل، سوییچینگ ودادهآمایی خودکار امکانپذیر میسازد
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 122 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 43 |
تاریخچهی توجه به پژوهشگری معلم
پیشینهی توجه به پژوهشگری معلم، به دانش بدست آمده از جنبش آموزشی بر میگردد که در آن کاربرد روشهای علمی در توسعهی برنامهی درسی مورد تأکید قرار گرفت. این موضوع مربوط به زمانی میشود که باکینگهام در سال 1929، کتابی به عنوان «پژوهش برای معلمان» را تدوین نمود و در آن فصلی را به موضوع «معلم به عنوان پژوهشگر» اختصاص نمود. سپس جان دیویی (1938 و 1929)، موضوع «معلم پژوهنده» را مطرح ساخت و بیان نمود برنامههای درسی زمانی مؤثر خواهند بود که معلمان به طور فعال در پژوهش درگیر شوند (یون و همکاران 1999). بعد از آن همزمان با گسترش طرز فکر اقدام پژوهی، این شیوهی پژوهش در آموزش و پرورش نیز مطرح شد. «کرت لوین» به عنوان پدر اقدام پژوهی، یک محقق اجتماعی بود که اقدام پژوهی را به عنوان مبنایی که کارکنان به طور جدی در پژوهش درگیر شوند تا قادر به بهبود نتایج کار خود شوند توصیف کرد. طرز فکر اقدام پژوهی در آموزش و پرورش، در دهه ی 1950 در آمریکا رشد پیدا کرد، در دههی 1970 جنبش تازه ای در آمریکا با فعالیتهای محققانی همچون جان الیوت[1]، جک وایتهد[2]، ویلف کار[3] و استفن کمیس[4] شکل گرفت که اقدام پژوهی را به عنوان شیوه ای مؤثر در جهت توسعه ی حرفه ای معلمان مطرح کردند. وایتهد بر این عقیده بود که معلمان با مطالعهی نظامدار فعالیتهای خود قادر به تولید نظریه در زمینهی کار خود می باشند. نظریهی آن ها شامل توصیف و تشریح پاسخ این سؤال است: من چگونه میتوانم فعالیتهای آموزشی خود را بهبود بخشم؟ (وایتهد[5]، 1989؛ به نقل از نصراللهی، کریش[6]و موهدنور[7]، 2012). در ایران نیز در اسفند ماه 1367 به منظور سیاستگذاری در زمینهی پژوهش، شورای تحقیقات وزارت آموزش و پرورش تشکیل شد. در اواسط سال 1374، اساسنامهی پژوهشکدهی تعلیم و تربیت به تصویب شورای گسترش آموزش عالی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری رسید و وظایف دبیرخانهی شورای تحقیقات آموزش و پرورش نیز به آنان واگذار گردید. با تأسیس پژوهشکدهی تعلیم و تربیت، تحوّل ساختاری در حوزة تحقیقات آموزش و پرورش ایران وارد مرحلهی جدیدتری گردید. در پی این تغییر، آییننامهی شورای تحقیقات نیز اصلاح شد و هدف آن به امر سیاست گذاری در زمینه گسترش تحقیقات و هدایت فعالیتهای مربوط در جهت بهبود کمی و کیفی نظام آموزشی کشور تغییر یافت (صافی1381). در سال 1375، به منظور ارتقای مهارت های پژوهشی در میان معلمان و به تبع آن در میان دانش آموزان و تشویق معلمان و کارگزاران آموزشی به انجام پژوهش حین عمل برای شناسایی مشکلات فرایند یاددهی-یادگیری و بهبود کیفیت این فرایند، برنامهای تحت عنوان «معلم پژوهنده» توسط پژوهشکدهی تعلیم و تربیت طراحی و اجرا گردید (چایچی، گویا، مرتاضی مهربانی ، ساکی، 1384). در سال 1382 بار دیگر آییننامه شورای تحقیقات مورد بازنگری قرار گرفت و عنوان آن به شورای سیاستگذاری تحقیقات وزارت آموزش و پرورش تغییر یافت. در این آئیننامه هدف از تأسیس شورا، تسهیل فعالیتهای سازمانی آموزش و پرورش، برنامهریزی، سازماندهی، هدایت و رهبری و نظارت و ارزشیابی برای ایجاد محیط مناسب یادگیری ذکر شده است. در اسفند ماه 1383 به منظور تمرکز سیاستگذاری و یکپارچگی عملیات، پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش رسماً کار خود را آغاز نمود. این پژوهشگاه اهداف طرح معلم پژوهنده را موارد زیر بیان می کند: گسترش فرهنگ پژوهش در میان معلمان و کارشناسان آموزش و پرورش، اشاعهی تصمیمگیری مبتنی بر پژوهش، پرورش تواناییها و مهارتهای ذهنی و عملی در انجام تحقیقات، رشد استعدادهای پژوهشی فرهنگیان، کاهش فاصلهی میان تحقیقات رسمی دانشگاهی و حوزهی اجرایی و مستندسازی تجارب مفید معلمان برای استفاده بوسیلهی سایر همکاران (رضوی، 1389). در سند ملّی تحول بنیادین آموزش و پرورش که در سال 1390 به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش و شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید، نیز بر توسعهی زمینهی پژوهشگری و افزایش توانمندیهای حرفهای معلمان به شکل فردی و گروهی، تبادل تجارب و دستاوردها در سطح محلی و اختصاص اعتبارات خاص برای فعالیتهای پژوهشی معلمان و استفادهی بهینه از ظرفیتهای موجود برای گسترش فرهنگ تفکر و پژوهش در بین مدیران و معلمان، تأکید گردید.
با توجه به تاریخچهای که در زمینهی پژوهشگری معلم بیان شد مشخص میگردد که توجه به مسئلهی معلم پژوهنده و حمایت از معلمان شایسته، کارآمد و پژوهشگر از نکات مشترک نظام های آموزشی مختلف است و طی سالهای اخیر در ایران نیز اقدامات مهمی در جهت پژوهشمداری در آموزش و پرورش و سرمایهگذاری در این زمینه انجام شده است لکن تا رسیدن به حد مطلوب و نهادینه شدن فرهنگ پژوهش در آموزش و پرورش راهی طولانی در پیش داریم.
2-1-2) اهمیّت و ضرورت توجه به پژوهشگری معلمان
جامعهی امروز ما که سرآغاز هزارهی سوم است از سوی بسیاری از صاحبان اندیشه، عصر دانایی لقب گرفته و پژوهش و تحقیق در عصر کنونی از مهم ترین عوامل تولید و گسترش دانش می باشد. در رویارویی با چالشهای این عصر، آموزش و پرورش سرمایهای اجتناب ناپذیر است؛ تحقق هر آرمانی در جوامع کنونی وابسته به آموزش و پرورش میباشد؛ از سوی دیگر رکن و غالب اصلی ساختار آموزش و پرورش را منابع انسانی آن، یعنی معلمان میسازند. بنابراین برای توسعه و تحقق اهداف پژوهشی در جامعه لازم است ابتدا معلمان دارای روحیّه و نگرش پژوهشی باشند، در صورت توفیق در تربیت معلمانی برخوردار از نگرش پژوهشی و مهارتهای عملی، بذر پویایی و تحول مستمر در نظام تعلیم و تربیت کاشته میشود (مهرمحمدی، 1379). بایستی برای معلمان در نظام تحقیقات آموزشی جایگاه روشنتر و دقیقتری در نظر گرفته شود به گونهای که آنها به کنکاش و شناسایی و حل مشکلات و مسائل دانش آموزان و همچنین مسائل و مشکلات حرفهای خود تشویق شوند. باید فراموش نکرد که معلمان میتوانند اساسیترین اهرمهای پژوهشی در نظام آموزشی کشور باشند و باید درنظر داشت مهمترین استفادهکنندگان از پژوهشهای تربیتی معلمان هستند که با گسترش فرهنگ پژوهش و ایجاد حرکتهای پژوهشی در بین آنها به تقویت تفکر علمی در مجموعهی نظام آموزشی کمک کردهایم (ساکی،1372). انجام فعالیتهای پژوهشی به معلمان کمک میکند تا بین نظریههای آموزشی و فعالیتهای روزمرهی آموزشی خود پیوند برقرار کنند، پژوهش نقش مستقیمی در بهسازی فعالیتهای آموزشی معلم دارد و از طریق حمایت از نقش معلم به عنوان پژوهشگر میتوان بر فاصلهی بین محقق و معلم غلبه کرد، همچنین مشارکت معلمان در پژوهش بازتاب زیادی در فعالیتهای کلاسی آنان دارد، در نتیجه معلمانی که در پژوهش درگیر میشوند توجه دقیقتری به روشهای صحیح تدریس، نگرش و فهم نسبت به کاربرد رویکردهای مختلف در فرایند تدریس دارند (یون و همکاران، 1999). بر همین اساس می توان گفت معلم پژوهنده کسی است که به امر آموزش و یادگیری مشغول است و می خواهد در فرایند آموزش و یادگیری شخصاً و یا همراه دیگر همکاران و دانش آموزان به پژوهش بپردازد تا آموزش را اثربخش سازد. یکی دیگر از دلایل گسترش اندیشهی معلم پژوهنده، ناکارآمدی تحقیقات آموزشی در بهبود مسائل آموزشی است. استیگلر و هیبرت (1383) با ذکر برخی کاستیهای روشهای سنّتی پژوهش در پاسخ گویی به نیاز معلمان، این فعالیتها را برای بهبود آموزش و تدریس ناکافی میدانند، به گفته آنان ممکن است محققان بسیار باهوش باشند ولی به اطلاعات مشابهی که معلمان در مواجهه با دانشآموزان واقعی، در شرایط کلاسهای واقعی و با اهداف یادگیری واقعی روبهرو میشوند، دسترسی ندارند و محققان برای بهبود آموزش باید بیشتر به اموری که در حال حاضر برای معلمان قابل درک است، پی ببرند. بنابراین یافتههای پژوهشی که معلمان پژوهشگر در کلاس درس به منظور اصلاح جریان آموزش و یادگیری بدست می آورند نسبت به یافتههای محققانی که در خارج از کلاس درس و به منزلهی پژوهشگران حرفهای به پژوهش میپردازند از اعتبار بیشتری برخوردار است. بنابراین آنچه می تواند در نظام آموزش و پرورش، ظرفیت تحول و ظرفیت پویایی مستمر ایجاد کند نظام پژوهشی است که نباید در سطح مسئولان ادارات آموزش و پرورش محدود شود. معلمان که تمامی وقت خود را صرف مواجهه با موقعیتهای عینی تعلیم و تربیت میکنند ضروری است طوری آماده شوند که خود به منزلهی پژوهشگر و محقق آموزشی و تربیتی عمل نمایند. متین(1382) در بیان اهمیت و ضرورت پژوهندگی توسط معلمان به نکاتی اشاره میکند:
“معلم بیش از دیگران در معرض پرسشهای آموزشی است؛ بهتر است برای پاسخ به پرسشها و مسائل، خود درگیر پژوهش و حل مسئله گردد. یافتههای پژوهش توسط خود معلمان به کار می رود. پس بهتر است که خود معلم نیز دست به پژوهش بزند. مشارکت معلم در پژوهش باعث ایجاد اعتماد به نفس میشود و در او انگیزه به پژوهش رشد مینماید. با درگیر شدن معلم در پژوهش مساله جدایی میان نظریه و عمل از میان میرود. نتایج حاصل از پژوهش معلمان در کلاس درس کاملاً کاربردی است. در فرآیند پژوهش، معلم هر جا لازم دانست تغییرهای لازم را اعمال میکند. معلم ضمن پژوهش رشد میکند، بالفعل میشود و چارهیابی، نوآوری و نوجویی اشاعه مییابد "
هر چقدر معلمان در پژوهش درگیر شوند به همان میزان فهم خود را از فرایند تعلیم و تربیت افزایش میدهند و آموختههای آنان تأثیر زیادی بر آنچه در مدرسه و کلاس درس اتفاق میافتد میگذارد. از این رو مسائلی که معلمان از طریق پژوهشهای انتقادی و بررسی دقیق فعالیتهای خودشان و برنامههای مدرسه مطرح میکنند بر جهتیابی آیندهی برنامههای آموزشی کارکنان، همچنین طرحهای توسعه و بهبود مدارس تأثیر میگذارد (یون و همکاران 1999). پژوهشی که توسط معلم انجام میگیرد طیفی از تغییرات را در فعالیتهای آموزشی وی بوجود میآورد، از این طریق معلمان راهکارهای جدید در زمینهی تدریس را توسعه میدهند (سیرجلا[8] ، 1996). به اعتقاد مورای، کمپل[9]، هکستال[10]، هولم[11]، جونز[12]، ماهونی[13]، منتر[14]، پروکتر[15]، وال[16]، (2009)، سه نکتهی مهم دربارهی جایگاه پژوهش در حرفهی معلمی و تدریس وجود دارد، اول اینکه حمایت از گسترش طرز تفکر «معلم به عنوان پژوهشگر» برای اطمینان از پیشرفت معلمان و کسب اطلاعات پژوهشی در زمینهی آموزش می باشد؛ دوم اینکه پژوهشگر فعال بودن بخش اساسی از کار تدریس همهی معلمان است و سوم اینکه افزایش ظرفیتهای پژوهشی معلمان حق مهم آنهاست و یکی از مؤلفههای اساسی آن، ایجاد زمینهها و فرصتهای پژوهش در آموزش است. معلم با بهرهگیری از پژوهش قادر خواهد بود تا دربارهی رویکردهای آموزشی که برای دانشآموزان مناسب است تصمیمگیری درستی نماید در نتیجه بیشترین تأثیرگذاری را بر عملکرد دانشآموزان خواهد داشت (آکرسون[17]، مک دوفی[18] ، 2002). ورود معلمان در عرصهی پژوهش و در نتیجه تحقق یک معلم فکور و پژوهنده تأثیرات زیادی بر نحوهی آموزش آنها بر جای خواهد گذاشت از جمله اینکه:
“معلمان مفروضات مربوط به استانداردهای فنی تدریس را بیش از پیش درک خواهند کرد. مزایای پژوهش – به ویژه رابطهی آن با فهم هر چه بیشتر عواملی که بر آموزش و تدریس اثر دارند – را بیشتر خواهند شناخت و از تجربه بیش از پیش میآموزند. توان آنها برای حضور در عرصهی تحقیقات آموزشی درک میشود، موقعیت معلم به عنوان یک یادگیرندهی فکور، به جای کارگزاری که از بالا به پایین و بدون هیچ سؤالی صرفاً مصرف کنندهی نظرات دیگران است درک میشود. به عنوان کارکنانی دانش محور در نظر گرفته میشوند که بر عمل حرفهای خود ژرفاندیشی می کنند و دانش حرفهای خود را متناسب با نیازمندیهای کلاس درس بهروز میسازند. پیچیدگیهای فرایند مدرسه بیشتر درک میشود و فهم اینکه این پیچیدگیها جدا از زمینههای اجتماعی، تاریخی، فرهنگی، فلسفی، اقتصادی، سیاسی و روانی که آن را دربرگرفته اند، قابل درک نخواهد بود. پژوهش در عمل حرفهای جایگاه خود را مییابد. فرصتی برای تحلیل پدیدههای کلاس درس و کوشش در جهت تفسیر آنها فراهم میشود. فرصت تحلیل و ژرفاندیشی دربارهی دیدگاهها و عقاید دیگران فراهم میشود. معلمان با حضور فعال و از نزدیک، تجربیات و دانش خود و دیگران را برای حل موانع و مشکلات تدریس به کار میگیرند وبه این ترتیب دانش بومی ناظر بر توسعهی عمل تدریس گسترش مییابد (ساکی، 1389).
علیرغم مواردی که ذکر شد و با توجه به اهمیت پژوهشگری معلمان، آموزش و پرورش کشور ما به عنوان یکی از ساختارهای علمی- فرهنگی و آموزشی، با وجود برخورداری از مدیران و معلمانی تحصیل کرده و مستعد، راهبرد روشنی برای پژوهش ندارد و این امر موجب شده است تا نتواند جایگاه پژوهش و پژوهشگر و نقش آن ها را در پیشرفت، توسعه و تعالی جامعه مشخص و نهادینه نماید. لذا گاهی به پژوهش به عنوان یک فعالیت روبنایی و سطحی نگریسته میشود و جو مناسبی برای تحقیقات وجود ندارد و این مسئله موجب دوریِ بخش عظیمی از فرهنگیان از پژوهش و کاهش انگیزهی مطالعه وتحقیق آن ها را به دنبال دارد (فضل الهی قمشهای و همکاران، 1391). بنابراین بایستی با تغییر و تحول در برنامهها و سیاستهای آموزش و پرورش زمینهی لازم برای توسعهی ظرفیت پژوهش و در نتیجه تحقق سیاستها و اهداف آموزش و پرورش را به وجود آورد. چنین ظرفیت و استعدادی در صورتی به وجود خواهد آمد که معلمان انگیزه و توانمندی لازم برای انجام پژوهش و به موازات آن فرصتها و امکانات مورد نیاز برای پژوهش در محیط آموزشی را دارا باشند.
2-1-3) اهمیّت توسعهی ظرفیت پژوهشی معلمان
به منظور گسترش اندیشهی معلم پژوهنده در آموزش و پرورش بایستی ابتدا شرایط و زمینههای توسعهی این تفکر فراهم گردد. یکی از این شرایط، وجود «ظرفیت پژوهشی[19]» در نظام آموزشی میباشد. به عقیدهی گورارد[20](2002) ایجاد ظرفیت پژوهشی یکی از موضوعات اساسی و بخش مهمی از برنامههای آموزش ویادگیری پژوهش است. به اعتقاد وی،
برای توسعهی ظرفیت پژوهشی، لازم است پژوهشگران اطلاعات و آگاهیهای پژوهشی خود را گسترش داده و از رویکردهای متنوع پژوهشی برای پژوهشهای آیندهی خود استفاده نمایند.
طبق تعریف مؤسسهی آموزش و یادگیری برنامههای پژوهشی(TLRP)، موضوع ظرفیت پژوهشی دربارهی منابع قابل دسترس در سیستم آموزشی که برای انجام پژوهش و استفاده از آن به کار می رود، میباشد.
مبدأ و خاستگاه اصلی مفهوم ظرفیت پژوهشی که اکنون در برنامههای آموزشی و پژوهشی رواج یافته را میتوان در ادبیات توسعهی ملّی در دههی 1980 در امریکا جستجو کرد. در دههی 1980، ایجاد مفهوم توسعهی ظرفیت، پاسخی انتقادی به دخالتها وحمایتهای خارجی و برون مرزی بود، چرا که این کمکها موجب پیشرفت کوتاه مدت در سطح استانداردهای زندگی در کشورهای کمتر توسعه یافته میشد اما منجر به ضعف در مدیریت و ادارهی امور کشور توسط خودشان و وابستگی به حمایتهای خارجی میشد. بنابراین در مخالفت با حمایتهای فنی و علمی کشورهای بیگانه، تمرکز بر توسعهی مهارتهای بومی و خودکفایی به خصوص در زمینههای علمی و پژوهشی افزایش یافت. یکی از جنبههای مهم این خودکفایی، خودکفایی در پژوهش بود. پژوهش به عنوان فرایندی برای تولید و انتشار دانش، نقش مهمی در استقلال یک کشور دارد. بنابراین برای دستیابی به خودکفایی در پژوهش لازم است ابتدا باید برای ارتقاء ظرفیت پژوهشی در حوزههای مختلف برنامهریزی نمود. برای دستیابی به ظرفیت پژوهشی کامل و مناسب در سطح ملی به وجود عوامل متعددی نیاز است، از جمله این عوامل می توان به : تعریف جایگاه و چگونگی پژوهش در میان رشتههای مختلف و میزان کارایی و مفید بودن این پژوهشها، بالا رفتن حجم پژوهشها در تمامی رشتهها، افزایش کیفیت و کارایی تحقیقات آموزشی در تولید دانش دربارهی فرایندهای یاددهی یادگیری و تولید دانش دربارهی نحوهی عملکرد سیستم آموزشی، وجود ظرفیت در سیستم آموزشی برای پرورش و استفاده از پژوهشگران، اشاره نمود ( اسکالر[21]، 2004).
طبق نظر مؤسسهی تحقیقات آموزشی انگلستان (BERA)، شرایط زیر به گسترش ظرفیت پژوهشی کمک میکند: بهره گیری از برترین پژوهشگران آموزشی تعلیمدیده در زمینههای مختلف پژوهش آموزشی، ارتقاء توانمندی سیستم آموزشی برای نوآوری و ارائهی بازخورد از فعالیتهای انجام شده، ایجاد فرصتها و ساختارهایی برای گسترش پژوهش از طریق دورههای دانشگاهی، بهرهگیری از پژوهش برای اطلاع رسانی در زمینهی خط مشیها و فعالیّتها، همچنین شیوههایی که پژوهش میتواند شکافهای آموزشی را شناسایی کرده و روشهایی را برای پر کردن آنها پیشنهاد کند و در نهایت توانمندی تشخیص پژوهشهای مناسب از نامناسب و تلفیق نتایج پژوهشهای مختلف با یکدیگر (فارلانگ، 2004).
به عقیدهی اسکالر (2004)، ظرفیت پژوهشی تنها به یک بعد توجه نمیکند، ابعاد مختلف ظرفیت پژوهشی را میتوان به این صورت مشخص نمود: 1- قابلیّت و توانمندی پژوهشگران برای تولید پژوهش 2- قابلیت درک و فهم پژوهشهای موجود 3- توانایی تشخیص نیازهای پژوهشی برای انجام پژوهشهای آینده و 4- میزان اطلاعات و آگاهیهای استفادهکنندگان و ذینفعان از پژوهش.
به اعتقاد دیسون و دسفورگز (2001) به تمامی منابع محیطی و مادّی، انسانی، نگرشی و فکری که برای انجام پژوهش یا استفاده از تحقیقات به کار میرود، همراه با روشها و شیوههایی که این منابع کسب میشوند، ظرفیت پژوهشی میگویند.
مون (2008) نیز عناصر ظرفیت پژوهشی را به صورت 1- یادگیری پژوهش 2- آموزش پژوهش به صورت دانشگاهی یا غیر دانشگاهی 3- کمک هزینههای پژوهشی به اساتید و دانشجویان 3 - گسترش فرصتهای پژوهشی برای افراد مختلف، تقسیم بندی میکند.
وایتی[22] (2006) نیز سه مؤلفه را در ارتقاء ظرفیت پژوهشی مهم می داند: 1- توسعهی کیفیت سیستم آموزشی از طریق افزایش تمرکز بر منابع پژوهشی مختلف 2- درگیر کردن ذینفعان تحقیقات آموزشی و آگاهی دادن به آنها دربارهی مباحث اصلی آموزشی 3- حمایت کردن از پژوهشها.
اسکالر (2004) معتقد است که توسعهی ظرفیت پژوهشی تنها به آموزش افراد مرتبط نمیشود بلکه سطوح مختلف از جمله سطوح سازمانی، محلّی و ملّی را در بر میگیرد ؛ و نه تنها افزایش آگاهیها و عملکرد پژوهشگران بلکه استفادهکنندگان و مشارکتکنندگان از پژوهش آموزشی نیز اهمیت زیادی دارد.
طبق نظر دیسون و دسفورگز (2001) ظرفیت پژوهشی انواع مختلفی دارد که شامل: ظرفیت انجام پژوهشهای اندیشمندانه برای تولید دانش، ظرفیت سیاستگذاری و برنامهریزی جهت استفاده از نتایج پژوهشها و ظرفیت افراد برای انجام پژوهش یا استفاده از نتایج پژوهشها برای ایجاد تحول در حرفهی خود، میباشد. به عقیدهی چارلز دسفورگز (2008) ظرفیت پژوهشی شامل سه جزء: 1- تخصص و دانش 2- انگیزه و 3- فرصتها و امکانات محیطی میباشد، بنابراین از سه طریق میتوان ظرفیتها و قابلیتهای پژوهشی معلمان را بهبود بخشید: 1- از طریق افزایش تخصص، دانش و معلومات معلمان 2- تقویت انگیزههای درونی و بیرونی آنان برای انجام پژوهش 3- ایجاد فرصتها و امکانات پژوهشی در محیط آموزشی. برای ایجاد ظرفیت پژوهشی در معلمان ابتدا باید انگیزهی لازم جهت انجام پژوهش از طریق ایجاد فرصتهای پژوهشی برای آنان فراهم کرد تا بتوانند دانش و تخصص خود را گسترش دهند (به نقل از مورای، 2009). دیویس[23]و سالیس بری[24](2008) نیز بر این عقیدهاند: ایجاد فرصتهای پژوهشی در جهت گسترش مهارت و تخصص در یک محیط حمایتی برای پژوهشگران موجب ایجاد انگیزه در آنها برای درگیر شدن در فعالیتهای پژوهشی میشود.
با توجه به هدف پژوهش حاضر و با در نظر گرفتن دیدگاههای مختلف، در این مطالعه برای بررسی ظرفیت پژوهشی معلمان از نظریهی ظرفیت پژوهشی دیسون و دسفورگز (2008) به دلیل جامعیّت بیشتر و نزدیکی مؤلفههای این نظریه به هدف پژوهش استفاده خواهیم کرد. همانطور که بیان شد این پرسشنامه شامل سه مؤلفهی تخصص و دانش پژوهشی، انگیزهی پژوهشی و فرصتها و امکانات پژوهشی در محیط آموزشی میباشد. در اینجا لازم است به شرح و توضیح هریک از مؤلفهها به طور جداگانه بپردازیم.
1-Elliott
2-Whitehead
3- Carr
4-Kemmis
5- Whitehead
6-Krish
7-Mohd Noor
1- Syrjala
2- Campbel
3- Hextall
4- Hulme
5- Jones
6- Mahony
7- Menter
8- Procter
9- Wall
10- Akerson
11-McDuffie
1- Research Capacity
2-Gorard
1-Schuller
1- Whitty
2- Davies
3-Salisbury
دسته بندی | کامپیوتر و IT |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 118 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 29 |
تعریف
lحالت خاصی از نوع داده عمومی لیستهای مرتب شده
lLIFO ( Last in first out)
lساختمان داده نیست بلکه نحوه استفاده از یک ساختمان داده است.
lیک آرایه نقش پشته را بازی می کند اگر :جایگذاری و حذف از یک سمت (top) انجام شود.
lنوع متغیری که در داخل استک نگهداری می شود متفاوت است.
lبهتر نیست که یک بار یک لیست را طراحی کنیم و چندین بار از آن استفاده کنیم؟
lC++ این امکان را به ما می دهد.
lبرای این که بتوانیم از یک استک برای چند بار استفاده کنیم باید از کلاس های الگو(template) استفاده کنیم.
l
(۱دستور template <class KeyType> را قبل از هر کلاس وهر تابعی که در آن از template استفاده می شود قرار داده می شود.
nبه جای KeyType می توان هر اسم دیگر که در شرایط اسم در C++ صدق می کند استفاده کرد با این شرط که بعد از اسم گذاری فقط ازهمان اسم استفاده شود.
(۲اگر در کلاسی از template استفاده شود تعریف توابع آن کلاس به شکل مقابل تبدیل می شوند.
template <class KeyType>
retValType myClass< KeyType > :: Func(paramet list)
{
declaration and statements
}
template <class KeyType >
void Stack< KeyType > :: Push(KeyType newElement)
{
//declaration and statements
}
(۳هر جا لازم است متغیری از نوع الگو استفاده شود از قوانین تعریف و استفاده از متغیر معمولی استفاده می کنیم. مثلا برای ارسال به تابع از روش زیر استفاده می کنیم.
retValType Function(KeyType value){}
(۴برای ساختن شیئی از یک کلاس از نوع متغیری که میخواهیم از دستورالعمل زیر استفاده می کنیم:
myClass
مثال:
Stack <int> intStack;
که یک شی پشته با نوع اعداد صحیح ایجاد می کند.
نکته : پس از تعیین نوع شی نمی توان از نوع دیگر به شی فرستاد
–خطای زمان کامپایل، اجرا و یا از دست دادن اطلاعات
template
class Stack
{ //Object: A finite ordered list with zero or more elements
public:
Stack(int MaxStackSize=DefauktSize);
Boolean IsFull();
void Push (const KeyType &item);
Boolean IsEmpty();
KeyType* Pop();
}
lاگر top=0 باشد شرط خالی و پر بودن پشته چیست؟ چه تغییراتی در ترتیب دستورات Push و Pop بایستی ایجاد شود؟
lبه سوال ۲ از تمرینات بخش ۳-۲ پاسخ دهید؟
l
lاگر rear=front=0 باشد شرط خالی و پر بودن صف چیست؟ چه تغییراتی در ترتیب دستورات Add و Delete بایستی ایجاد شود؟
l
lتعداد عناصر موجود در صف؟
lچگونه می توان از صف در زمانبندی برنامه ها استفاده نمود ؟(مثال ۳-۲)
lروشی برای جلوگیری از اتلاف حافظه.
l
انواع:
۳٫صف حلقوی
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 85 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 27 |
مقدمه
ما با مبنا قرار دادن مدل "چسبندگی هزینه" که توسط اندرسن و همکارانش در سال 2003 پایه گذاری شد؛ در صدد آن برآمدیم که رفتار مدیران ایرانی را در نحوه ی پیش بینی های عائدی های سالانه، مورد بررسی قرار دهیم.
در ادامه تحقیق بر آن شدیم که نحوه ی پیش بینی فروش و هزینه ها را به تفکیک مورد بررسی قرار دهیم؛ زیرا عایدی ها، خود حاصل جبری فروش و هزینه هاست؛ و پیدا شدن هرگونه خطا در پیش بینی عایدها را می توان به خطا در پیش بینی فروش، خطا در پیش بینی هزینه ها و یا خطا درپیش بینی هر دو، نسبت داد.
از نظر تئوری، "بها" عبارت است ازفدا کردن منابع، به منظور ایجاد خدمت یا محصول برای فروش، با هدف بدست آوردن منافع در آینده (عثمانی، 1385).
ازآنجایی که فرآیند بودجه بندی با پیش بینی فروش شروع می شود (آتکینسن، بنکر و یانگ[1]، 1997). عقل سلیم حکم می کند؛ که تنها در صورت انتظار از وجود فروش (بنگاه های تولیدی)، مدیران مبادرت به صرف هزینه کنند؛ پس عموما" باید انتظار داشت که، هزینه ها با افزایش انتظار فروش، افزایش یابند؛
و با کاهش انتظار فروش، هزینه ها نیزکاهش یابند. در واقع مدیران زمانی هزینه می کنند که اطمینان معقولی از منفعت آتی آن داشته باشند.
موارد بالا نشان می دهد که توجه به ارتباط بین فروش پیش بینی شده و هزینه های پیش بینی شده، فراهم کننده ی اطلاعات عمیق تری در رابطه با چارچوب رفتار پیش بینی مدیران از عائدی ها در اختیار ما قرار می دهد.
با توجه به بندهای 6 ، 7 و 8 ماده 7 دستورالعمل اجرایی افشای اطلاعات شرکتهای ثبت شده نزد سازمان که در تاریخ 3/5/86 هجری شمسی، به تصویب هیئت مدیرۀ سازمان بورس و اوراق بهادار رسید.
بندها به شرح ذیل می باشند:
6- برنامههای آتی مدیریت و پیشبینی عملکرد سالانۀ شرکت اصلی و تلفیقی گروه حداقل 30 روز قبل از شروع سال مالی جدید و اظهارنظر حسابرس نسبت به آن حداکثر 20 روز پس از ارائه توسط ناشر.
7- پیشبینی عملکرد سالانۀ شرکت اصلی و تلفیقی گروه، بر اساس عملکرد واقعی3، 6 و 9 ماهه وسالانه، حداکثر 30 روز پس از پایان مقاطع سه ماهه و اظهارنظر حسابرس نسبت به پیشبینی براساس عملکرد واقعی 6 ماهه حداکثر 20 روز پس از ارائه آن توسط ناشر.
8- پیشبینی عملکرد حسابرسی شده در سایر مواردی که منجر به تغییر با اهمیت در پیشبینی عملکرد میگردد، حداکثر 20 روز پس از ارائۀ اطلاعات حسابرسی نشده توسط ناشر.
دسترسی به پیش بینی های مدیریت در ایران، فراهم کننده ی فرصتی منحصر به فرد برای پی بردن به چگونگی رفتار مدیریت در رابطه با پیش بینی هزینه ها، فراهم می آورد.
طبق نظر اندرسن 2003، در زمانی که مدیران پیش بینی کاهش فروش را دارند، برای خود، شروع به برآورد میزان کاهش هزینه ها به همان میزان می کنند؛ حال آنکه هزینه به راحتی بالا رفتن، پایین نخواهد آمد؛ واین ناشی از چسبندگی هزینه است.
تحقیقات تجربی نشان می دهد که در زمان انتظار کاهش فروش در آینده توسط مدیریت، نرخ پیش بینی کاهش هزینه ها بزرگتر از نرخ واقعی کاهش هزینه ها، خواهد بود . به زبان ساده تر اگر مدیران پیش بینی کاهش فروش را داشته باشند، شاید به علت خوش بینی، خود خدمتی، درنظر نگرفتن چسبندگی هزینه ها، کمبود اطلاعات و یا سایر عوامل، انتظار دارند هزینه ها نیز سریع کاهش یابند (یاسوکاتا، 2013)؛ حال آنکه نه تنها پیش بینی آنها با واقعیت فاصله دارد ، بلکه در شرایط واقعی نیز به علت چسبندگی هزینه، هزینه ها به نسبت واقعی کاهش فروش، کاهش نمی یابند.
اگر؛انتظار(پیش بینی)کاهش فروش <
وهمچنین،
در زمان انتظار افزایش فروش در آینده توسط مدیریت، نرخ پیش بینی افزایش هزینه ها کوچکتر از نرخ واقعی افزایش هزینه ها، خواهد بود . به زبان ساده تر اگر مدیران پیش بینی افزایش فروش را داشته باشند، شاید به علت خوش بینی، خود خدمتی[2]، درنظر نگرفتن چسبندگی هزینه ها، کمبود اطلاعات و یا سایر عوامل، انتظار دارند هزینه ها به کندی افزایش یابند (علی پناه و مشایخی، 1392)؛ حال آنکه نه تنها پیش بینی آنها با واقعیت فاصله دارد، بلکه در شرایط واقعی، هزینه ها به رشد خود ادامه خواند داد. و این رفتار، باعث خطای مضاعف در پیش بینی، و کاهش مطلوبیت گزارشات پیش بینی مدیریت، خواهد شد.
اگر؛انتظار(پیش بینی)افزایش فروش >
2- 2 گسترش ادبیات رفتار هزینه و پیش بینی مدیریت
تفکر ایجاد ارتباط بین هزینه ها و فعالیت ها در اواخر دهه 1960 و اوایل 1970 میلادی، در آثار برخی از دانشمندان از جمله سولومون و استابوس ارائه گردید. پس از آن نظرات فراوانی در این زمینه ارائه شد. از جمله نظریه نوریین[3] که عنوان می کند، هزینه ها در ارتباط با سطح فعالیت به ثابت و متغیر تقسیم می شوند و هزینه های متغیر، متناسب با تغییر در سطح فعالیت تغییر می کند (نورین و سدرستن[4] ،1994). برآورد رفتار هزینه ها در ارتباط با سطح فعالیت با نادیده گرفتن چسبندگی هزینه ها گمراه کننده خواهد بود. در جایی دیگر مینتز می گوید اگر یک افزایش نامتناسب با فروش در هزینه های فروش، اداری و عمومی صورت گیرد، تحلیل گران صورت های مالی آن را به عنوان ضعف کنترلی مدیریت در نظر می گیرند. این تحلیل ممکن است گمراه کننده باشد. زیرا اگر هزینه های توزیع و فروش و عمومی واداری چسبنده باشند؛ با افزایش فروش، متناسب با آن حرکت می کنند اما با کاهش فروش متناسب با آن حرکت نمی کنند (مینتز[5]، 1994). مطالعات اندرسن، بنکر و جان کرمن در سال 2003 نیز نشان دهنده رفتار چسبنده هرینه های توزیع و فروش بود.
سوبرامانیام و ویدنمایر[6] 2003، شواهد چسبندگی را به رفتار مدیریتی نسبت داده می شود.
کوپر وکاپلان[7] 2004، این رفتار هزینه ها را ناشی ازملاحظات و ویژگی های مدیریتی بر می شمارند. راجر[8] 2005، نیز بیان می کند که رفتار خودخدمتی مدیران، باعث خوش بینی زیاد در پیش بینی مدیریت قبل از انتشار سهام می شود. کاتو[9] 2009، نیز بیان می کند که می توان تمایلات خوش بینانه را در ابتدای دوره مالی، برای پیش بینی های هزینه را دید.
طبق مطالعاتی که در سال 2011 در بورس توکیو، ژاپن، انجام شد؛ نشان داد که پیش بینی مدیریت، مبنای بودجه بندی داخلی مدیران قرار می گیرد.
از نظر تئوری، اگر در سال آینده انتظار افزایش فروش داشته باشیم؛ تصمیم معقول این است که، مدیران، طرح افزایش هزینه ها را داشته باشند تا حاشیه سود به صفر میل کند (کم شود)؛ در واقع این کار باعث هموارسازی سود می شود. همواره این کار باعث جلوگیری از نوسان شدید سوددهی و در نتیجه کاهش ریسک سرمایه گذاران می شود (گراهام، هاروی و راجگپال[10]، 2005).
این موضوع، که مدیران مانع ابراز سود بسیار بالا هستند وتمایل دارند که سود به آرامی تغییر کند در سال 2002 توسط لئونه ای جی[11] ارائه گردید.
پس می توان انتظار داشت که اگر مدیران برای فروش، پیش بینی افزایش داشته باشند، برای پایین نگهداشتن هزینه ها تحت فشار نخواهند بود؛ و حتی شاید برای افزایش هزینه ها تشویق شوند؛ این در حالی است که به دلایل مختلف، در پیش بینی رشد هزینه ها ، دچار کم برآوردی می شوند.
اما مشکل زمانی شروع می شود که مدیران انتظار کاهش فروش دارند، در نتیجه سعی در کاهش هزینه ها خواهند داشت؛ اما از یک طرف، چسبندگی هزینه ها و از طرف دیگر، خوش بینی کاذب در نرخ کاهش هزینه ها (بعلت خوش بینی، انتظار دارند هزینه ها نیز به سرعت کاهش یابند) مانع از رعایت معیارهای از پیش تعیین شده ی مدیران می شود.
برای اثبات موارد بالا نیز، اندرس[12]، بنکر[13] در2002 و2010 بیان می کنند؛ که چسبندگی هزینه زمانی خود رانشان می دهد که فروش رو به کاهش می گذارد.
باید دقت شود که حتی اگر در بودجه بندی، چسبندگی هزینه ها مد نظر باشد؛ باز هم مدیران در رعایت معیارهای خود دچار چالش خواهند بود، زیرا حتی با فرموله گردن چسبندگی هزینه ها در رفتارخود، مجبور خواهند بود از
هزینه های لازم برای هموارسازی، چشم پوشی کنند (یاسوکاتا 2013).
یاسوکاتا 2013 تایید میکند که اگر مدیران پیش بینی افزایش فروش در سال آتی داشته باشند؛ درگزارشات پیش بینی خود، نرخ رشد هزینه های عملیاتی را کمتر از واقع محاسبه و پیش بینی می کنند. وبلعکس زمانی که پیش بینی کاهش فروش در سال آتی داشته باشند؛ نرخ کاهش هزینه های عملیاتی را بیشتر از واقع محاسبه و پیش بینی می کنند.
ما نیز بر آن شدیم، تا با توجه به ادعای یاسوکاتا، کینجی[14] 2013، و با توجه به توانایی های مدیران داخلی و اطلاعات در دسترس آنان، نحوه ی رفتار پیش بینی آنان را مورد توصیف و استنباط قرار دهیم، که در جای خود بصورت کامل توضیح داده خواهد شد.
3 – 2 مفهوم پیش بینی
1. پیش بینی عبارت است از؛ استفاده از داده های تاریخی، گذشته و حال برای تعیین جهت حرکت و تمایل آینده. پیش بینی ها توسط شرکت ها برای تعیین چگونگی اختصاص بودجه ها برای دوره های پیش رو استفاده می شود.
سرمایه گذاران از پیش بینی ها برای تعیین وقایع پیش روی شرکت، مانند انتظار از فروش و تغییرات در قیمت سهام در آینده استفاده می کنند؛ همچنین از آن بعنوان چارچوبی برای شرکت هایی که نگاهی بلندمدت به عملیات خود دارند؛ استفاده می شود.
تحلیلگران بازار سهام[15] از شیوه های مختلفی برای پیش بینی وضعیت آینده بنگاهها، استفاده می کنند.
2. پیش بینی عبارت است از؛ تصویر سازی حقایقی که هنوز به وقوع نپیوستند.
"برآورد" واژه ای پیش پا افتاده برای پیش بینی است که به معنی محل قرار گیری تعدادی متغیر در زمانی معلوم در آینده است. "پیش گویی[16] " نیز واژه ای مشابه اما بسیار کلی است.
[1] Atkinson, Banker & Young
[2] self - serving
[3] Noreen, E
[4] Noreen & Soderstrom
[5] Mintz
[6] Suberamaniam & Weidenmier
[7] Cooper R., & Kaplan R.
[8] Rogers, J. L
[9] Kato , K
[10] Graham, Harvey & Rajgopa
[11] Leone A.J
[12] Anderson, M, R
[13] Banker ,R ,D
[14] Kenji Yasukata
[15] Stock analysts
[16] Prediction