دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 10 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 59 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 29 |
مقدمه
ازدواج سفید یکی از چالش های جدید و نوپدید جامعه ایران است. مهم ترین عوامل گرایش به این رابطه تغییرات فرهنگی جامعه ایران، مشکلات مالی جوانان، محک زدن رابطه، آشنایی بیشتر، عدم اعتقاد به ازدواج، سست شدن اعتقادات مذهبی، افزایش مردان تنها و زنان بیوه ناشی از طلاق، الگو برداری از ماهواره و رسانه های بیگانه که قبح این نوع رابطه را از بین می برند، توقعات بالای دختران، قطع وام ازدواج و هرگونه کمک مالی به پسران از سوی نهادهای مالی، شدن به مصرف مواد مخدر و ایجاد خلأ روانی برای دختران، دور ساختن طرفین از شروع جدی زندگی، احساس فریب خوردگی تعهد مالی کمتر در این رابطه، و رهایی از هفت خوان ازدواج رسمی است. این ازدواج آسیب های اجتماعی و روانی زیادی برای جامعه، طرفین و خانواده آنان ایجاد می کند. مهم ترین آسیب ها عبارت اند از: کم شدن حس مسئولیت، تحمیل هزینه اضافی بر جامعه برای پرورش فرزندان این ارتباط، کم شدن اعتماد زوجین به یکدیگر، زیاد شدن احتمال طلاق، کم شدن شادی و نشاط زوجین، به خصوص زنان، کاهش فرزندآوری، کاهش شانس مادر شدن دختران، کشیده ، به خصوص برای دختران.
در چند دهه اخیر الگوی روابط جنسی در جهان تغییرات فراوانی داشته و اکنون نیز جامعه ایران با تحولات چشم گیری در حوزه ارزش ها و باورهای جوانان روبه روست. تحقیقات نشان می دهند که رابطه جنسی پیش از ازدواج در ایران در حال افزایش است. یکی از گونه های جدید روابط پیش از ازدواج روابط مبتنی بر «هم خانگی» است که در کلان شهرهایی چون تهران رو به افزایش است. هم خانگی زندگی مشترک دو شریک جنسی بدون ازدواج با یکدیگر است. این ارتباط، گرچه نام زیبایی دارد، اما دلالت بر یک رابطه نامشروع، غیرقانونی و دور از شأن یک مسلمان و ایرانی با فرهنگ و آداب و رسوم دیرینه دارد؛ رابطه ای که ازدواج نیست و خارج از تعهدات یک ازدواج است.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 11 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 57 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 31 |
مقدمه
امروزه مردم جهان، مصرف داروهای شیمیایی را که به شکل انواع کپسول، قرص و عصاره های دارویی در بسته بندی های بسیار زیبا و جالب عرضه می شود، مؤثرترین روش برای بازگشت سلامتی و شفای انواع بیماری ها می دانند، ولی در حال حاضر عده زیادی از دانشمندان جهان که تعداد انها نیز روز به روز در حال افزایش است تلاش می کنند تا با استفاده از گنجینه منابع طبیعی وسیع کره زمین که به صورت گیاهان و جانوران به طور رایگان در اختیار انسان قرار گرفته است، با انجام تحقیقات علمی در مراکز تحقیقاتی مجهز بین المللی، مواد شفابخش به دست آورند. تعجب نکنید، این مواد ارزشمند شفابخش در همان نعمت های خدادادی وجود دارد که هر روز چند بار به عنوان غذا برای رفع گرسنگی و تهیه انرژی برای کار و فعالیت مصرف می شود و حیات انسان مدیون آنهاست.
این دانش جدید که در حال حاضر یکی از مهمترین رشته های علمی به شمار می رود، غذا درمانی یا غذا دارویی نامیده می شود.
آیا جالب نیست که سیر، این گیاه خوراکی ساده، قادر است سلول های سرطانی را منهدم سازد. و با ویروس ها مبارزه کند و آیا تعجب آور نیست که وجود مواد ارزشمندی در اسفناج می توانند ویروس هایی را در بدن فلج کنند و در بند بکشند که ممکن است منشأ ایجاد سرطان مربوط به گردن شوند؟ و یا وجود یک ماده ناشناخته در مارچوبه و آووکادو در لوله های آزمایشگاهی موجب متوقف شدن تکثیر ویروس هایی شده است که می توانند منشأ ایجاد مهلکترین بیماری عفونی زمان یعنی ایدز(2) شوند؛ و یا اینکه کلم دارای مواد شیمیایی ارزشمندی است که بدن انسان را در برابر آثار مسمومیت های ناشی از آلودگی های شدید محیط محفوظ می دارد؛ و یا موادی ارزشمند در تعدادی از گیاهان خوراکی وجود دارد که چون فرشته رحمت در بدن ما فعال بوده، از لخته شدن خون در داخل رگ ها جلوگیری می کند؛ و یا مواد شفابخشی به نام فایبر (نظیر سبوس گندم و الیاف سایر گیاهان) پس از هضم مواد غذایی از آنها آزاد شده و به کبد کمک می رسانند تا با توانایی بیشتری کلسترول مضر و مواد مضر را دفع کند؛ و سرانجام مواد شیمیایی ارزشمندی در گیاهان وجود دارد که پس از خوردن، داخل مغز شده و در انتقال پیام ها بین نورون ها یا رشته های اعصاب تآثیر گذارده و از این طریق در وضع روحی و روانی و در حافظه و هوشیاری و به طور خلاصه در همه حالاتی که نشانه سلامتی انسان است اثر می گذارند.
اشتباه نشود، غذا خوردن، صرفا یک اتفاق پیش پا افتاده نیست که تنها موجب استمرار حیات می شود. از قرن ها پش، تغذیه به منزله دانش بسیار مهمی در جهان مطرح بوده است و دانشمندان برای پ بردن به اسرار آثار تغذیه در بدن، مطالعات و تحقیقات وسیعی انجام داده اند و عامه محققان به رژیم غذایی به مثابه مؤثرترین عامل در سلامتی انسان، توجه خاصی داشته اند. امروزه مسلم شده است که روش صحیح، متعادل و مناسب تغذیه در سلامتی و طول عمر انسان آثار قطعی دارد و با پیشکیری از بیماری ها، انسان را از مصرف داروهای شیمیایی که اغلب عوارض جانبی به دنبال دارند بی نیاز می سازد.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 9 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 61 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 31 |
مقدمه
با توجه به اینکه بنیان خانواده نقش مهم و اساسی در انتقال و پیشبرد آموزه های وحیانی و غیر وحیانی دارد به سلامت کانون خانواده و رشد و بالندگی و تحکیم آن بسیار توجه شده است.به ناچار افرادی که در نگرش به این بنیان مقدس دچار خطا و انحراف شده اند جوامع انسانی را به انحطاط کشانده و آدمی را از راه رشد وتعالی و سعادت که از جمله هدفهای آفرینش بوده است بازداشته اند.
انسانها بر اساس سرشت و فطرت خدادادی خویش نیازمند جفت و همدم می باشند تا به سکون و آرامش برسند. مکاتب سالم در جوامع بشری،به ویژه مکتب های آسمانی و دین مبین اسلام این میل فطری انسان را تأیید نموده اند.در اسلام هیچ بنیانی با ارزش تر از ازدواج بنا نهاده نشده و کسی را که از این سنت نبوی روی گردان شود ، از خود نمی شمارد .اساسی ترین مبحثی که در روند رشد شخصیت و تعالی و پیشرفت روز افزون انسان به سوی سعادت و فوز ابدی کارساز است مبحث خانواده می باشد.
در غرب ودر میان افرادی که جهان بینی مادی دارند و در باورهای دینی ضعیف می باشند،پیوند در ارتباط اعضای خانواده بر اصل منافع شخصی و ملاک های مادی قرار دارد.از این رو ضربه های تلخ و سختی را نیز متحمل شده اند از جمله اهداف مهم انبیای الهی و اوصیای دین ،حراست از کیان خانواده است که اگر بر مبنای اصول الهی تشکیل شود ،منشأ خیرات و برکات فراوان برای فرد،جامعه و خانواده خواهد بود.
در اسلام پیوند زناشویی ،از نشانه های قدرت و حکمت الهی مطرح شده و مودت و رحمت است که کانون خانواده را استواری می بخشد.
اکنون باید دید چه عاملی در موفقیت خانواده مؤثر می باشد؟چرا برخی ازدواج ها موفق و برخی دیگر ناموفق است؟تفاوتش بین افرادی که سالیان سال در زندگی زناشویی خود کامیاب هستند با کسانی که پیوسته با مشکلات رو به رو می شوند،در چیست؟
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 13 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 52 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 25 |
مقدمه
یکی از مهم ترین سفارش های اسلام به انسان ها، حسن خلق و خوش اخلاقی است. به طور کلی، اسلام همه انسان ها را ملزم به رعایت حسن خلق می کند، از بد اخلاقی باز می دارد.
خوش اخلاقی دارای دو معنای عام و خاص است. معنای عام آن اتصاف به فضایل اخلاقی و تحصیل مجموعه کمالات و خصلت های پسندیده ای است که انسان در مسیر خودسازی و پرورش نفس، خود را به آنها می آراید و معنای خاص آن خوشرویی، خوشرفتاری و برخورد شاد و پرنشاط با دیگران است. مقصود ما از این گفتار معنای خاص خوش اخلاقی است.
به طور کلی رابطه با مردم و اخلاق اجتماعی یکی از مهمترین و گسترده ترین عرصه های خودسازی و پرورش توانایی های انسان است. در این عرصه است که انسان می تواند در اثر ارتباط با انسان های دیگر ارزش های وجودی سایر مهارت های حرفه ای، علمی، عقلی و مدیریتی خود را بنمایاند و فضایل اخلاقی و کمالات انسانی را در خویش نهادینه کند و همچنین به شکوفایی توانایی هایی دیگران نیز کمک نماید. صحنه اجتماع عرصه یک تعامل بسیار گسترده است که در آن عوامل خدمت رسان، آموزش دهنده، آموزش گیرنده، کارآفرین، کارفرما، کارآموز و کارکنان در تمامی حوزه ها در یک شبکه فعال به شکوفایی توانایی های یکدیگر کمک می کنند و هدف تمامی این سیستم برای تمامی اعضای آن، چیزی جز توانمند سازی فرد و جامعه انسانی در ابعاد گوناگون، نیست.
در عرصه تعامل اجتماعی، حسن خلق و خوش اخلاق بودن، به معنای خاص آن، جایگاه ویژه ای دارد. خوش اخلاقی اولین نمود توانایی شخصیت انسانی و پرورش یافتگی او در حوزه ارزش های انسانی و اخلاقی است.
در اصطلاح اخلاقی و آموزه های دینی اسلام به کسی خوش اخلاق گفته می شود که با گشاده رویى، زبانی ملایم و برخوردی شاد با مردم روبرو می شود، و در هر شرایطی این توانایی را دارد که با خوش روئى برخورد کند، لب هایى پر از تبسم، و کلماتى پر از محبت و لطف داشته باشد. البته همه ما کاملا واقف هستیم که این توانایی در روابط اجتماعى انسان چه تاثیر اعجاز گونه ای دارد و چه مقدار کارگشا است.
به عکس، کج خلقى و ترش روئى و سخنان خشن و خشک و فاقد لطف و محبت، حالت آزار دهنده ای است که ریشه در شخصیت نابهنجار فرد بد اخلاق دارد و علامت ضعف وجودی و نقصان پرورش یافتگی او می باشد. انسان های ضعیف، شکست خورده، نا امید، عصبانی و ناتوان معمولا بداخلاق می شوند. این افراد اغلب در هر شرایطی حالت طلب کاری دارند و عزت نفس و توانایی های خود را نادیده می گیرند. کج خلقی معمولا باعث ناراحتی عصبی خود فرد، آزار خانواده او، نفرت عمومی و گسستن پیوندهاى اجتماعى واجد آن خواهد شد.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 6 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 68 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 33 |
مقدمه
بدن انسان همیشه به صورت یک کل واحد عمل می کند، نه به صورت یکسری بخش های جد از هم. ذهن و بدن از هم جدا نیستند و تقریباً هیچ پدیده ای وجود ندارد که تأثیرات آن تنها جسمی یا روانی باشد. نه ذهن از عناصر و استعدادهای مستقل تشکیل شده است و نه جسم از بخش های متفاوت به وجود آمده است. تغییر در هر بخش آن می تواند برکل بدن اثر بگذارد. امروزه با پیشرفت علوم زیستی و روانشناسی کاملاً مشخص شده که موجودی به نام انسان مجموعه ای است از ویژگی های جسمانی و مشخصه های روانی که مطلقاً از یکدیگر قابل تفکیک نیستند. تغییرات بدن انسان مساوی است با تغییرات روح و دگرگونی روح با دگرگونی بدن برابر است.
از سویی دیگر، همسازی یکی از متمایزترین جنبههای حیات معنوی هر فرد، شخصیت او میباشد. شخصیت هر فرد همان الگوی کلی یا ساختمان بدنی، رفتار، علایق، استعدادها، توانایی، گرایشها و صفات دیگر او است. به این ترتیب میتوان گفت که منظور از شخصیت، مجموعه یا کل خصوصیات و صفات فرد است. در رابطه با اثر ورزش بر شخصیت انسان، یکی از گستردهترین عقاید این است که ورزش، از راههای گوناگون در روحیه و شخصیت ورزشکاران اثر مثبت میگذارد. چنین تأثیرات مثبتی ممکن است موقت یا دایمی باشد یا در مورد افراد جوانتر، به این دلیل که فرایند رشد و تکامل روانی و عاطفی آنان درحال تکوین است، بیش از افراد مسن صحت داشته باشد. احتمالاً مهمترین جنبه این تأثیرها، رشد شخصیت است. علاوه بر رشد شخصیت، ورزش به طور موثری در تحول «جنبه اجتماعی شخصیت» یا «صلاحیت و شایستگی اجتماعی» فرد اثر داشته است. ورزش به طور عمومی سرشار از فرصتهای مناسب برای برخورد با موانع و مشکلات و اتخاذ شیوههای مناسب به منظور رفع آنهاست. این وضعیت از نظر سلامت روانی افراد و به خصوص کودکان اهمیت بسیار دارد. در واقع، انتخاب شیوه یا شیوههای ورزشی (تاکتیک) که منجر به تسلط و غلبه بر موانع (حصول پیروزی) میشود، از نظر سلامت روانی بسیار مهم است؛ زیرا نه تنها احساس رضایت را در فرد گسترش میدهد، بلکه باعث میشود در برخورد با موانع و مشکلات، روحیهای مقاوم، جستجوگر، چارهاندیش، منعطف و تحملپذیر داشته باشد.
سوابق تحقیق
فیلسوفان در بستر تاریخ همواره درباره دوگانگی یا یکپارچگی تن و روان تردید داشته اند. از شواهد موجود چنین بر می آید که در روزگاران کهن، تن و روان را یکپارچه می دانسته اند. در فرهنگ های نخستین عقیده بر این بود که بیماری از رسوخ ارواح خبیثه در بدن ناشی می شود. باستان شناسان جمجمه های سوراخ شده از عصر سنگی پیدا کرده اند که به عمد با ابزارهای سنگی سوراخ شده بودند. گمان می رود که انسان های عصر سنگی می خواستند با سوراخ کردن جمجمه، ارواح خبیثه را از بدن بیمار خارج کنند.
یونانیان از نخستین مردمانی بودند که فرضیه ی جدایی تن و روان را مطرح کردند. آنان به جای آن که بیماری را به ارواح خبیثه نسبت دهند، آن را پیامد بر هم خوردن تعادل مایعات بدن می دانستند. بر طبق این فرضیه که ابتدا توسط بقراط عنوان شد و جالینوس آن را بسط داد، بیماری از بر هم خوردن تعادل چهار خلط در بدن ایجاد می شود. این چهار خلط عبارتند از : خون، سوداء، صفرا و بلغم.